هدايت انقلاب ازتبعيدگاه

آیا انقلاب مصادره شده است(10)

خاطرات منتشره شخصيت هاي انقلاب، 3جلد كتاب نهضت امام خميني تأليف سيدحميد روحاني (كه مورد استناد آقاي ملكي هم قرار گرفته است)، مجموعه اسناد ساواك و شهرباني كل كشور كه بعضاً توسط مركز اسناد انقلاب اسلامي و مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات انتشار يافته است همچنين كتب تاريخي ديگر مانند «تاريخ سياسي معاصر» سيد جلال الدين مدني و... حكايت از آن دارد كه:

سخنراني هاي پياپي و مداوم روحانيون مبارز در شبستان گرمخانه مسجد جامع بازار تهران در ماه رمضان (دي ماه 1343) به گونه اي بود كه اين مسجد را به صورت كانون درگيري با مأموران رژيم شاه درآورده بود. بنابه گزارشات ساواك هر روز روحاني بر منبر مي رفت و پس از سخنراني و پايين آمدن از منبر توسط شهرباني تهران دستگير مي شد. كار به جايي رسيد كه روحانيون را پيش از ورود به مسجد بازداشت مي كردند. از همين رو روحانيون مبارز با لباس شخصي وارد مسجد مي شدند و بعد لباس روحانيت را كه در دستمالي پيچيده بودند، در پاي منبر به تن كرده و بر منبر مي رفتند و سخنراني مي كردند. اين چنين است كه ساواك به ناچار در مسجد جامع را مي بندد و 13تن از روحانيون مبارز از جمله آيت الله حسن طاهري اصفهاني، شيخ غلامحسين جعفري، آيت الله رباني املشي و... را دستگير مي نمايد.

كار به جايي رسيد كه روحانيون فقط به خاطر بردن نام امام خميني در بالاي منبر دستگير و زير شكنجه قرار مي گرفتند. ازجمله دستگيرشدگان حجت الاسلام سيدكاظم قريشي بود كه پس از تحمل 6ماه شكنجه در 8مرداد 1344 به شهادت رسيد و نام اولين روحاني و مبارز شهيد شده در زير شكنجه را در تاريخ معاصر مبارزات ايران به ثبت رسانيد.

با ورود امام به نجف در سال 44 هم سيل دهها تلگراف و نامه و طومار از سوي روحانيون مبارز و طلاب انقلابي روانه محضر ايشان مي گردد و حمايت قاطع ملت مسلمان را از مرجع تقليدشان اعلام مي دارد، كه همگي در پرونده هاي امام در ساواك درج مي گردد.(33)

در توضيح آن شرايط و قطعيت رهبري امام بر نهضت آغاز شده ملت بد نيست آقاي ملكي به اطلاعيه جبهه ملي ايران (كه حتماً مورد وثوق ايشان هستند) در 24مهرماه 1344 توجه كنند كه در ذيل تلگرافشان به امام در نجف آمده بود:

«... ما از داشتن چنين مرجع عاليقدر و مجاهد مسرور و در راه تحقق آرمان هاي مذهبي و ملي و مجاهدات ملت ايران و ديگر ملل اسلامي در راه حفظ حقوق انساني آماده ايم...»(34)

(اين در شرايطي بود كه دكتر مصدق هنوز در قيد حيات بود ولي گويا جبهه ملي به كلي از ايشان قطع اميد كرده بود!)

برخلاف نوشته آقاي ملكي، امام بعد ازتبعيد هم در سكوت فرونرفت و به انحاء مختلف رهبري نهضت را از تبعيدگاه با هوشمندي و درايت ادامه داد. ازجمله در همان اوان ورود به نجف در تاريخ 27مهرماه 1344 با بحثي معروف با آيت الله حكيم در حضور طلاب حوزه نجف ضرورت تداوم مبارزه عليه رژيم شاه را به علما و آيات عظام يادآور شدند و سپس طي سخنراني افشاگرانه و روشنگرانه اي به مناسبت آغاز سال تحصيلي در 23 آبان همان سال، آينده مبارزه و انقلاب را در حوزه هاي علميه تشريح كرده و بر مسئوليت روحانيون و طلاب در امر مقابله با استعمار و استبداد تأكيد كردند.(35)

Enghelab

جهت توجه آقاي ملكي و دوستانشان فقط براي قضاوت درباره اين سخنراني تاريخي، گوشه اي از مقاله نشريه «ايران آزاد» (نشريه دانشجويي و روشنفكري كه درخارج كشور انتشار مي يافت) شماره 40 سال چهارم- دي ماه 1344 را مي آورم:

«... در ساليان اخير اين نخستين بار است كه يك مرجع عاليقدر تقليد به دو مسئله اساسي: تجديدنظر در تعليمات و مبارزه با استعمار و استبداد توجه مي كند و آنها را با هم مطرح مي سازد و درباره آن پافشاري مي كند...»

ساواك درباره بازتاب سخنراني فوق چنين گزارش مي دهد:

«... محترماً به طوري كه استحضار دارند حسب الامر، نوار سخنراني آيت الله خميني در عراق از طرف اين بخش پياده وبه عرض تيمسار رياست ساواك رسيد... بايد به عرض برساند طبق اطلاع واصله اين نوار به وسيله اشخاص از نجف به ايران رسيده و مورد استفاده پاره اي از روحانيون قرار گرفته است...»(36)

به دنبال اين سخنراني است كه نامه اي به امضاي ده ها تن از مدرسين و طلاب انقلابي حوزه علميه قم خطاب به نخست وزير وقت، امير عباس هويدا نوشته مي شود كه در آن ضمن اعتراض به تبعيد امام خميني، نسبت به صدور حكم اعدام اعضاي حزب ملل اسلامي نيز اعتراض شده بود.(37)

در بخشي از اعلاميه فوق آمده بود:

«... امروز هيئت حاكمه ايران هرگونه آزاديخواهي، تظلم و شكوه از فقر و بيچارگي و بالاخره هرگونه مبارزه با عوامل فساد و ايادي استعمار را با تهديد، ارعاب، حبس، شكنجه، تبعيد و اعدام پاسخ مي دهد و دائماً كوشش مي كند نفس ها را در سينه ها خفه سازد و خفقان را بيشتر گسترش دهد...»(38)

اعلاميه فوق را با رشادت و در آن شرايط خفقان بگير و ببند كه همه مليون و ماركسيست ها در گوشه هاي امن خزيده بودند، روحانيون مبارز با اسامي علني خود امضا كرده بودند. از جمله آن اسامي به نام هايي همچون: حسن حسن زاده آملي، علي مشكيني، حسينعلي منتظري، عبدالرحيم رباني شيرازي، سيدمحمد رضا سعيدي، حسين نوري، علي قدوسي، مرتضي مقتدايي، محمد مهدي رباني املشي، اكبر هاشمي رفسنجاني، سيد حسن طاهري خرم آبادي، محمد شاه آبادي، محمد مؤمن، احمد آذري قمي، يوسف صانعي، محمد مفتح، محمد كاظم اشرفي اصفهاني، سيدمحمود دعايي، محمد تقي مصباح يزدي، محمد علي منتظري، مهدي كروبي، محمد عبايي، محمد علي شرعي، علي اكبر ناطق نوري و... به چشم مي خورد كه عملا از امام و يك گروه مسلح كه برعليه شاه وارد مبارزه مسلحانه شده بودند، حمايت نموده بودند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(33) كتاب نهضت امام خميني- جلد دوم تاليف سيدحميد روحاني- انتشارات بنياد شهيد- 1364

(34) همان

(35) همان

(36) همان

(37) حزب ملل اسلامي از ديگر سازمان ها و تشكيلات هوادار امام خميني بود كه جهت مبارزه مسلحانه با رژيم شاه و برقراري حكومت اسلامي تشكيل شد و در مهرماه 1344 طي درگيري مسلحانه در كوههاي شاه آباد تهران، كليه اعضاي گروه شناسايي و دستگير شده كه در بيدادگاههاي رژيم شاه به اعدام و زندان محكوم شدند. از اعضاي اين گروه محمدكاظم موسوي بجنوردي، ابوالقاسم سرحدي زاده، حجت الاسلام محمدجواد حجتي كرماني، جواد منصوري، مرتضي حاجي، عباس دوزدوزاني، محمد ميرمحمد صادقي و... بودند كه اغلب تا پيروزي انقلاب را در زندان گذراندند و پس از آن در نظام جمهوري اسلامي در پست هاي مختلف به خدمت مشغول شدند. احتمالا اين افراد هم از جمله كساني هستند كه از ديدگاه آقاي ملكي و دوستانشان انقلاب را در سال 57 دزديده اند!! يادآوري اين نكته هم بد نيست كه بعد از هيئت هاي موتلفه اسلامي اين دومين گروهي بود كه سالها قبل از «مجاهدين خلق» و «چريكهاي فدايي خلق» يعني مدعيان پيشگامي مبارزه مسلحانه، آن را آغاز كرده بودند. بقاياي حزب ملل اسلامي در سال 48 تحت عنوان گروه «حزب الله قدمي ديگر در راه مبارزه مسلحانه با رژيم شاه برداشتند يعني باز هم قبل از آن دو گروه «فدايي» و «مجاهد»!!

رجوع كنيد به كتاب «خاطرات سيد محمدكاظم بجنوردي» و «خاطرات احمد احمد» از انتشارات دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه هنري، همچنين جزوه «اسنادي از جمعيت هاي موتلفه اسلامي، جاما، حزب ملل اسلامي» انتشارات دوازده محرم- 3 فروردين 1353

(38) كتاب نهضت امام خميني- جلد دوم تأليف سيد حميد روحاني- انتشارات بنياد شهيد- 1364


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31