پس از پیروزی انقلاب اسلامی و فروپاشی حکومت 2500ساله شاهنشاهی ایران، گروهی از زندانیان سیاسی در رژیم پهلوی که داعیه مجاهدت در راه سرنگونی رژیم را داشته و مبارزات خود را در بهثمرنشستن پیروزی انقلاب اسلامی مهم میپنداشتند، بهدنبال سهمخواهی و دراختیارگرفتن بخشی از قدرت در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران برآمدند.
مسعود رجوی که در دستگیریهای گسترده ساواک بههمراه برخی دیگر از اعضای اصلی مجاهدین دستگیر شده بود و در زندان همکاریهای گستردهای با ساواک علیه همتیمیهای خود داشت، پس از آزادی از زندان بههمراه موسی خیابانی، تشکیلات را که بعد از تغییر رسمی ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم به حاشیه رفته بود، با کادرسازی و جذب حداکثری نیرو، بهخصوص از قشر دانشجو و دانشآموز دوباره احیا کرد.
خط نفوذ منافقین
بهدلیل پیشینه عملکرد منافقین در رژیم گذشته، در زمینه کارهای اطلاعاتی، از جمله: گفتوشنودهای اطلاعاتی از بیسیم ساواک، ارتباطگیری با سرویسهای جاسوسی دیگر کشورها از جمله شوروی و... همواره در حال تبادل اطلاعات و یادگیری آن بودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و کوتاهشدن دست این گروه از رأس قدرت، با هدف تضعیف و براندازی کشور، «نفوذ» در مراکز و نهادهای حساس کشور را در دستور کار قرار میدهند.
رجوی در همین رابطه اشاره میکند: برادران خودمان در دادستانی و سپاه که آنها را برای چنین روزهایی ذخیره کرده بودیم، بیکار نبودند! 1
مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز در خاطرات خود قید کرده است که، مجاهدین سالها بهعنوان نیروی خودی در بین ما بودهاند و اطلاعات کامل از وضع و موقعیت افراد و راه وصول به آنها را در اختیار دارند و بعد از انقلاب عوامل خود را بهطور ناشناس در خیلی از جاهای حساس نفوذ دادهاند.۲
آن دسته از اعضای نفوذی منافقین که در دادگاههای انقلاب نفوذ کرده بودند، دیرتر شناسایی شدند و در تصمیمگیریهای حساس نظیر حکمهای اعدام مؤثر بودند که در نهایت با تأکید امام خمینی (ره) مبنی بر عدم شتاب در اعدامها و محدودکردن اختیار دادگاهها در مورخ 25اسفند57، روند تصفیه نفوذیها با پیگیری شورای انقلاب شکل گرفت.
احسان نراقی در همین رابطه نقل میکند: درباره اعدامهای زیادی که در مورد مسئولین رژیم سابق صورت گرفت، سعید متحدین اطلاعاتی به من داد که بر اساس آنها متوجه شدم، چنانچه مجاهدین اعمال نفوذ نمیکردند، تعداد این اعدامها آنقدر زیاد نمیشد! ۳
حالا که ما را به بازی نمیگیرید، ما هم بازی را بههم میزنیم!
در اردیبهشت58، پس از خبر دستگیری محمدرضا سعادتی از اعضای سرشناس منافقین به اتهام جاسوسی و همکاری با سفارت شوروی، باطن این گروه و نگاهش به جمهوری اسلامی، بیش از گذشته آشکار شد؛ رجوی که خیال تسلط بر حاکمیت سیاسی را در سر میپروراند، با حمایت و اعتقاد راسخ مردم نسبت به نظام اسلامی روبهرو شد که مجالی برای قدرتطلبی گروههای رادیکال باقی نمیگذاشت.
بیفایدهبودن استراتژی تحریم انتخابات و شکستخوردن نمایندههای منافقین در انتخابات مردمی در کنار برگزاری میتینگهای پر سر و صدا و راهپیماییهای بعضاً بدون مجوز و عدم اقبال عمومی مردم، منافقین را بر آن داشت که برای دستیابی به قدرت وارد فاز مسلحانه شوند و تئوری «حالا که ما را به بازی نمیگیرید، ما هم بازی را بههم میزنیم» را با استفاده از موجسواری بر احساسات جوانان جذبشده خود پیاده کنند.
نفوذیها، چهره از نقاب بر میدارند
پس از شورش 30خرداد60، استراتژی منافقین اعلام شد و در نشریه خود اعلام کردند:
ما مجاهدین خلق با درک واقعبینانه از رژیم و آشتیناپذیری و متعارضشدن تضاد با رژیم ضدخلق پس از 30 خرداد، قاطعانه استراتژی مبارزه مسلحانه و در مرحله اول این استراتژی، ضربه یا ضربات تعیینکننده و مرحله تهاجم به هر قیمت و تشکیل آلترناتیو را در دستور کار خود قرار دادهایم. 4
منافقین از این زمان، بیمحابا دست به قتل و ترور و انفجار زد و با افتخار آنها را رسماً اعلام میکرد. بیش از 12000 نفر از مردم ایران طی سالهای 60 تا 68، توسط منافقین بهشهادت رسیدند.
در کنار کشتن مردم بیگناه و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، حذف شاهمهرههای نظام اسلامی نیز برای بیثباتشدن نظام در آینده در دستور کار قرار گرفت.
فاجعه ۷تیر و شهادت دکتر بهشتی و 72 تن از یارانش در دفتر حزب جمهوری اسلامی بهوسیله محمدرضا کلاهی عامل نفوذی منافقین در دفتر حزب جمهوری و همچنین انفجار دفتر نخستوزیری در 8شهریور1360 و شهادت دکتر رجایی و دکتر باهنر با عاملیت مسعود کشمیری از نفوذیهای ردهبالای منافقین در شورای امنیت کشور بود که ضربه عمیقی به نظام نوپای جمهوری اسلامی از دریچه «نفوذ» وارد کرد!
در کنار ترور شاهمهرههای نظام، تاکتیک «حرکات ایذایی» مبتنی بر ترورهای پراکنده در واکنش به قدرت ترمیم نظام و حمایت گسترده مردم از آنها، نیز در دستور کار قرار گرفت و باعث شهادت آیتالله قدوسی دادستان کل انقلاب، ائمه جمعه مراکز مهم استانها از جمله آیتالله مدنی امام جمعه تبریز، آیتالله دستغیب امام جمعه شیراز و حجتالاسلاموالمسلمین سیدعبدالکریم هاشمینژاد دبیر جامعه روحانیت مبارز مشهد شد.
منابع:
نشریه اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان، ش51، ص21، مقاله "جمع بندی یک ساله مقاومت مسلحانه"
علی اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، صص 228 و230
احسان نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، صص286و287
نشریه مجاهد، ش131، صص5 و 24.