نامه ای سرگشاده به آقای ابومطر...!

Arm

جناب آقای ابومطر ! خواندن این سطور که برای شما نوشته می شود حداقل این حسن را دارد که در مورد سازمان تروریستی مجاهدین خلق واقعیاتی برای چندمین بار تکرار می شود که شما به خوبی به آن وقوف دارید؛ اما قبل از پرداختن به این موضوع باید گفت نمی توانیم تعجب خود را پنهان کنیم و آن این مساله است که چرا باید با وجود آگاهی و اطلاع از تمامی رذیلتهای این گروه تروریستی باز هم چشم بر حقیقت ببندید و به جای قضاوت انسانی و عقلانی در مورد این گروه تروریستی ، خط آتش خود را به سمت افرادی نشانه بروید که گناهشان کشته شدن پدران و مادران و عزیزانشان توسط این گروهک تروریستی است .

آقای ابومطر ! این نامه نگاری ها برای روشنگری و ارائه توضیحات لازم و ضروری در مورد فرقه ای است که در زیر نقاب ِ صلح دوستانه خود در اروپا! و در زیر این نقاب و در قرارگاه اشرف حتی به نیروهای خود نیز رحم نکرده است و آنها را از اولین حقوق انسانی خود یعنی آزادی انتخاب نیز محروم کرده است . بد نیست بدانید بازیچه و ملعبه سیاست بازی ها و پیشنهادات فرقه رجوی شده اید و خواسته یا ناخواسته یا به واسطه تبلیغات و مظلوم نمایی های پنهان و آشکار و یا به واسطه مسائلی از این قبیل که زیاد هم پوشیده نیست در جرگه "اندیشمندان" باند رجوی قرار گرفته اید و با تاکید مجدد اعلام می کنیم که خواسته یا ناخواسته قلمتان را به خدمت قدیمی ترین تروریست های موجود در عراق درآورده اید .

آقای ابومطر ! معمولا در عرف محاورات سیاسی ، مطبوعاتی و مواردی از این قبیل جوابیه ها باید مستقیم و برای شخص مورد جدل ارسال شود و قهر سیاسی و ارسال پاسخ به غیر برای اعلام عمومی چندان محلی از اعراب ندارد . شما اتفاقا بدون آنکه متوجه باشد باعث نوعی شفاف سازی شدید تا از این حیث هابیلیان بهتر مدعیان راه تروریسم ستیزی را بیش از پیش بشناسد ! ، اما از جانب ما این تذکر لازم و ضروری بود که اعلام کنیم الفبای محاورات متقابل چنین است و البته اصلا کاری هم به این نداریم که رفتارهای شما از نظر منشور اخلاقی و انسانی دچار نقائص فراوان و با اتهامات بی اساس بوده است . البته قصد ما کالبد شکافی مو به موی گفته های شما – مخصوصا به سبک نویسندگان باند رجوی – نیست چرا که می دانیم دهان دریدگی و لجن پراکنی آنها همواره شهره خاص و عام است و عسر و حرجی هم بر آنان وارد نیست اما رسم این بود که اخلاق جوانمردی و حرفه ای را رعایت می کردید ، استدلالها را مطالعه می کردید و سرانجام نتیجه گیری را خودتان به تنهایی انجام می دادید نه بر اساس القائات ، ضد تبلیغات ، شبهه افکنی ها و وارونه نمایی هایی که باند رجوی به شما القاء کرده است .

آقای ابومطر ! مردم عراق سالهای سال است که خاطره جنایت های باند آدم کش رجوی را در ذهن خود ثبت و ضبط کرده اند و می دانند که در سالهایی نه چندان دور فرزندان کرد در کردستان عراق ، در زیر تانک های منافقین له شده اند و مردان و زنان عراق در جنوب این کشور پس از کشته شدن توسط منافقین در گورهای دسته جمعی دفن شده اند . قبول داریم که در آن زمان سانسور خبری شدیدی – به نفع صدام و منافقین – بر مطبوعات و رسانه های گروهی عراق حاکم بود اما آیا شاهدان عینی که خیلی از آنها هنوز هم زنده هستند و قادر به شهادت دادن برای شما از حقایق آن زمان چیزی بیان نکرده اند ؟ ما فرض را بر این می گذاریم که کسی به شما چیزی نگفته است اما آیا مطبوعات آزاد عراقی که پس از سقوط صدام و آشکار شدن ابعاد جنایت و همکاری منافقین با صدام ، از عمق این فجایع بسیار برای شما و دیگر هموطنان شما گفته اند را هم مطالعه نکرده اید ؟ بسیار دور از عقل و منطق است که تمام مطبوعات و رسانه های مستقل عراق را دلار بگیران هابیلیان معرفی کنید و با این پیش فرض از قبل مردود بخواهید از خود دفاع کنید . شاید لشکری که منافقین با خرج کردن هزینه های گزاف – در مطبوعات و رسانه های عراق – برای خود پدید آورده اند ، اینچنین شما را مرعوب چهره دستکاری شده آنها نموده است . اگر شخص شما که نویسنده و روزنامه نگار قابلی هستید اینچنین خود را به دامان فریبکاری منافقین رها کرده اید که تمام دلایل واضح و آشکار هابیلیان ، دولت منتخب عراق ، نمایندگان مجلس عراق ، سازمانهای حقوق بشری ، اتحادیه اروپا و آمریکا و کانادا برای تروریست بودن منافقین را رد می کنید پس وای به حال شما که نه بر طریق عدل و حقیقت که بر راه نفسانیات و اتحادهای پشت پرده گام بر می دارید .

آقای ابومطر ! اگر چه این حقیقت را میدانید اما شاید به واسطه بی توجهی به اصل آن ، بازگو کردن موارد ذیل برایتان ملال آور باشد اما شایسته است تا مروری مجدد بر سابقه جنایات این فرقه داشته باشیم . این فرقه ضد انسانی تاکنون 16 هزار نفر را درایران به طرق مختلف به خاک و خون کشانده است و ادعا نموده است که تمامی این افراد از سران و ماموران " نظام آخوندی " بوده اند! به نظر شما زن ِ باردار ، کودک 6 ماهه ، پیرمرد 70 ساله و کودک 6 ساله چگونه می توانند مامور نظام آخوندی باشند ؟! آیا یک تعمیرکار لوازم خانگی که به وسطه علایق دینی و شخصی خود دارای محاسن بوده است و هیچ سابقه سیاسی و عضویت در گروه های سیاسی را هم ندارد می تواند عامل نظام باشد ؟

جناب آقای ابومطر ! حتما تا به حال از آراء 18 میلیون نفر از هموطنانتان در مورد محکومیت حضور منافقین درعراق چیزهای شنیده اید . از راه پیمایی های مختلفی که تا به حال درمحکومیت حضور منافقین در سراسر عراق برگزارشده است چطور ؟ اظهار نظر مقامات ارشد عراقی اعم از رییس جمهور ، نخست وزیر ، رییس مجلس و نمایندگان پارلمان در مورد منافقین را که حتما شنیده اید ؟ آیا همه وابسته به هابیلیان هستند ؟ می خواهم توجه شمارا به اخباری جلب کنم که وثاقت آن تایید شده است . اخباری که از جنبه افشاگری و انتشار بین المللی ، برای منافقین بسیار گران تمام شده است . اگر کمی تامل کنید متوجه خواهید شد لطماتی که منافقین در سالهای اخیر از جانب هابیلیان متحمل شده اند بیش از حد تصور و توان منافقین بوده است و شاید امروز به همین دلیل است که کلام آنها از زبان شما خارج می شود و هابیلیان – به عنوان مثال – محکوم به پرداخت دلار به خبرنگاران و میهمانان عراقی خود می شود . حقیقت این است که وقتی قرار شد برای دفاع خون پدرانمان (شهدای ترور) آغاز به کار کنیم ، پیش بینی این روزها را می کردیم . می دانستیم هر روز با یک دستاویز و حربه از جانب منافقین رو به رو خواهیم شد . تهدیداتی که هر از گاهی از جانب مزدوران منافقین نسبت به تک تک اعضاء هیات مدیره و نویسندگان کانون هابیلیان صورت گرفته و می گیرد . تلاش های ناکام برای تخلیه تلفنی اعضاء کانون ، لجن پراکنی و دهان دریدگی نویسندگان سایتهای زنجیره ای منافقین و امروز هم متهم شدن به هزار و یک مساله دیگر . برای نمونه به ایمیل یکی از همین روزنامه نگارانی که به زعم شما از دلارهای هابیلیان بهره برده! دقت کنید : " وقتی از مشهد برگشتم چون نام من را در سایت شما دیده بودند ابتدا از در ِ دوستی و پیشنهادات مالی وارد شدند اما سرسختی من را که دیدند شروع کردند به تهدیدم و گفتند تو را به نیروهای القاعده می دهیم و به آنها می گوییم زن و بچه ات را تکه تکه کنند و خودت را هم در انفجار از بین میبریم ." این تهدیدها یکی از ده ها تهدیدی بود که خبرنگاران – به زعم شما دلار گرفته عراقی – از جانب سازمان مجاهدین خلق با آن موجه شدند.

وقتی قرار به دعوت از گروه های مختلف عراقی – از جمله روزنامه نگاران و خبرنگاران – به مشهد شد دقیقا پیش بینی روزهای درماندگی منافقین را می کردیم و می دانستیم آنها دو راه را در پیش خواهند گرفت . اول آنکه مقابله به مثل خواهند کرد و بازیگرانی را با نقش های مشابه میهمانان هابیلیان به عراق خواهند کشاند تا بازیگر نقش هایی باشند که منافقین آن را کارگردانی می کنند و در اقدام بعدی نیز پیش بینی می کردیم که میهمانان هابیلیان در بازگشت مورد تهدید واقع شوند . اما واقعا جالب بود که باند تروریستی منافقین خلق در هر دو مورد با شکست مواجه شد و در فریبکاری جدیدش سیاست همیشگی خود – تطمیع انسانها – را به هابیلیان نسبت دهد . به نظر شما این مساله جز این است که هابیلیان در راه رسیدن به اهداف خود – با عنایت پروردگار – موفق بوده است که منافقین هر روز با یک فریب و مکر به میدان باز می گردند ؟ چراباید این افراد از سویی انسانهایی بی کار و کم سواد معرفی شوند و از سویی به آنها پند داده شود تا از رفتن به "سفرهای سیاحتی رایگان" به ایران جدا خود داری کنید ؟

آقای ابومطر! باور کنید از نوشته شما نه تنها ناراحت نشدیم بلکه بسیار خوشحالیم که ابعاد موفقیت فعالیتهای خود را تا این حد آشکار می بینیم که ضرورت یک جواب دهی ساده و مشخص به گونه ای تغییر می کند که بسیاری از خواسته های تروریستها – با علم به عدم پذیرش این موارد در صورت بیان شدن از جانب خودشان – از جانب شما بیان میشود . وخوب می دانیم ومی دانید که ماهیت تروریستی گروهکهای تروریستی همچون منافقین در افکار عمومی با ترغیب وتطمیع خبرنگاران و رسانه های مواجب بگیر پاک وپوشیده نمی شود . گمان می کنم بهتر از هر کسی می دانید که حتی یک نویسنده وطن پرست عراقی با علم به تمامی جنایت های منافقین هرگز به خود اجازه دفاع از آنها را نمی دهد چه برسد به اینکه در نشریات و تلویزیون عراق از آنها دفاع کند . آیا این مساله فرضیه پاکتهای دلار را معکوس نخواهد کرد ؟

آقای ابومطر ! سازمانی که با رای قاطع و پیگیر دولت عراق در آینده نزدیک زمام اداره مرکز تروریستی اش در عراق در اختیار دولت عراق قرار می گیرد باید هم اینچنین دست و پا بزند و سرّ دلبرانه خود را در حدیث دیگران هویدا کند تا شاید ذره ای از مشکلات خود را فرافکنی کند و دستپاچگی خود را پوشش دهد وآن وقت ما می دانیم و رسیدگی به جنایات باند رجوی. باور کنید اصلی ترین دلیل راحتی ما در برقراری ارتباط و تماس با شخصیتهایی که پیشتر به آنها اشاره شد هدفی است که به آن اعتقاد داریم ، یعنی دفاع از خون به ناحق ریخته شده عزیزانی است که توسط این فرقه ترور شده اند . بنابر این مطمئن باشید چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد جز ابعاد حقیقت در مورد این فرقه که آن هم به لطف پروردگار رفته رفته در حال نمایان ترشدن است . البته شاید ذکر این نکته نیز در پایان این مجال خالی از لطف نباشد که پیگیری های بین المللی کانون هابیلیان در حال ِ به بار نشستن است و به زودی اخبار جدیدی از رسوایی های بیشتر کسانی که شما ادعا می کنید آنها را نمی شناسید و برای شناختشان نیازمند دلایل بیشتری هستید و دلایل جمهوری اسلامی را نیز قابل قبول نمی دانید منتشر خواهد شد .

آقای ابومطر! امیدواریم مصداق این نامه و فعالیتهای روشنگرانه کانون هابیلیان برای شما حکایت کسی نباشد که خود را به خواب زده و اصلا قرار نیست بیدار شود .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31