جناب آقای محمدالموسوی ! اگر چه قرار نیست به تمام آنچه که در ضدیت باهابیلیان گفته می شود پاسخ داده شود اما بنا به ضرورت و از آنجا که شما در شناخت آنچه که حق می دانید راه را بسیارخطا رفته اید بر خود لازم و شایسته دیدیم پاسخ آنچه که شما در دفاع از سازمان تروریستی منافقین و جنگ لفظی با هابیلیان انجام داده اید را تا حد امکان بدهیم .
به شهادت تمامی سازمان های حقوق بشری بین المللی همانند دیده بان حقوق بشر ، اتحادیه اروپا و نیز دولت آمریکا و کانادا ،سازمان مجاهدین خلق سازمانی تروریستی است و این سازمان ها گزارشات متعددی نیز در مورد جنایات آنها درایران ، کردستان عراق و سرکوب انتفاضه شیعیان در جنوب عراق منتشر کرده اند . بگذريم اما اصل ماجرا؛
شما در متن خود به سفر گروه هاي مختلفي از عراق به ايران اشاره كرده ايد . شما نیز می توانید به ایران سفر کنید و تفاوت های زیادی را که دراندیشه شما و واقعیات وجود دارد به خوبی درک کنید . مسلما می توانید قبل از سفر بسياري ازمردم و اهل قلم را از آمدن خود به ايران آگاه کنید و فرضيه باطلي كه ممکن است هابیلیان شما را مورد آزار و اذيت قرار دهد به چشم خود ببیند ، درست همانند باطل بودن این فرضیه که میهمانان هابیلیان برای انتقال پرونده های جنایات منافقین به قوه قضاییه عراق تحت فشار قرار گرفته اند ! دلیل ما براي سفر كردن شما به ايران دقيقا به اين خاطر است كه تفاوت ها را با محتويات فكری خودتان – كه توسط انديشه ها و قلم هاي مسموم به باطل گراييده است – مقايسه كنید . اما امروز نيز خوشبختيم كه بسيار ساده تر از همه میهمانانی که به ایران آمدند از شما نيز دعوت كنيم تاهمانگونه که گفتیم ایران و ایرانی را بهتر و بیشتر بشناسید . اما دوست داريم بعد از آن تفاوت ها رابا آنچه که درذهنتان نقش بسته بود به مردم کشورتان منتقل کنید ، هر چند كه منطق و عقل سليم حكم مي كند در هويت و چيستي شما كه هيچ اثر و نشاني از خود به جاي نگذاشته ايد تا لااقل جواب نامه ما را دريافت كنيد شك كنيم چون منطق مناسبات دو جانبه حكم مي كند كه گفتگو و پاسخ بايد براي افرادي باشد كه چيستي آنها به اثبات رسيده باشد و نه اشخاصي كه حتي از دادن يك ايميل دريغ مي كنند ! اما با تمام اين تفاسير ما فرض را بر اين مي گذاريم كه شما – دكتر محمد الموسوي – وجود خارجي داريد و ما قرار است پاسخ يك ذهن كاوش گر را بدهيم كه خواسته يا ناخواسته راه را به خطا رفته است .
جناب آقاي محمد الموسوي ! اگر جمعی از مخالفان هابیلیان تمام تلاش خود را می کنند تا در فحش نامه هایشان خود را به عنوان مدافع سازمان تروريستي مجاهدين خلق مطرح نكنند و حرفهايشان را از كانال يك نويسنده آزاد بزنند – كه البته عموما در جایی از نوشته شان با نشان دادن ارادت قلبی شان به منافقین خودرا رسوا می کنند – شما در عوض از همان ابتدا نشان داديد كه چشم و گوش بسته ی خود و قلمتان را در اختيار این فرقه قرار داده ايد و راه را بر نفوذ حق به درون خود بسته ايد . باور كنيد نظريه " پاكت دلار "! كه برخی از عاشقان سازمان تروریستی مجاهدین خلق آن راهديه هابيليان به عراقي ها مي دانند در مورد نويسنده متني كه ما اكنون جوابش را مي دهيم بسيار بيشتر صدق مي كند زيرا تعويض جايگاه حق و باطل معمولا در قاموس كساني است كه با باطل حشر و نشر دارند . شما نیز می دانید که هابيل فرزند آدم بود و خونش به ناحق و توسط برادرش قابيل ريخته شد . ما و مردم عراق مسلمان هستیم ، سران سازمان منافقين هم ادعا مي كنند مسلمانند پس ظاهرا بايد با يكديگر برادر باشيم اما اگر كمي به گذشته هاي نه چندان دور نظري بيندازيد حتي لازم نيست به ايران هم سفري داشته باشيد. سفري به جنوب عراق انجام دهيد و با مادران ِ جواناني سخن بگوييد كه فرزندانشان در گورهاي دسته جمعي دفن شده اند كه با ماشين هاي مكانيكي اهدايي صدام و توسط رانندگان سازمان تروريستي منافقين خلق حفرشده بود . با پدراني صحبت كنيد كه فرزندانشان توسط افرادي كشته شده اند كه به زبان فارسي حرف مي زدند و از زبان و لهجه عربي چيزي نمي دانستند . سفري به شمال عراق انجام دهيد و با بازماندگان روستاهاي كرد نشين صحبت كنيد كه جنازه فرزندانشان با فرمان مريم رجوي در زير شني تانك هاي مجاهدين خلق له شد و از كودكان آنجا نشاني پدرانشان را بگیرید كه با لباس كردي و تفنگ هاي قديمي در مقابل سلاح ها و تفنگ هاي سازمان منافقين مقاومت كردند و از خانه و ناموسشان دفاع نمودند اما منافقين با اين بهانه كه آنها پاسدار رژيم ايران هستند آنها را قتل عام كرد ، آن هم كساني كه غيراز لهجه و زبان كردي زبان ديگري را نمي دانستند.
آقاي محمد الموسوي ! اردوگاه اشرف به خواست خدا و ملت و دولت عراق اكنون در دست دولت عراق است . تلاش كنيد با چند تن از نيروهاي ناراضي سازمان منافقين كه قطعا اين روزها فرياد اعتراضشان بلند تر از گذشته شده است صحبت كنيد و از آنها درمورد تسويه حساب هاي درون سازماني ، ناپديد شدن ناگهاني نيروهاي ناراضي دراردوگاه اشرف و ديگر اردوگاه ها پرس و جو نماييد و تا حدودي متوجه شويد كه چه اندازه خون ، به ناحق توسط منافقين – فقط در اردوگاه هاي خود سازمان – برزمين ريخته شده است و افراد ناراضي فقط به جرم اينكه خواستار جدايي بوده اند كشته و شكنجه شده اند .
آقاي محمد الموسوي ! هابيليان نماينده خون هاي به ناحق ريخته شده اي است كه توسط این گروه جنایتکار به شهادت رسیدند. هابيليان نه فقط هموطنان من كه هموطنان كرد شما در شمال عراق و شيعيان جنوب عراق نيز مي باشند . باور كنيد هابيليان فقط محدود به 16 هزار شهيد ترور در ايران نيست. چشمهايتان را باز كنيد و فقط كمي براي جستجوي حقيقت تلاش كنيد .
آن چيزي كه شما از آن به عنوان راه حل سوم دفاع كرديد تئوري مريم رجوي است كه به اصطلاح از تغييردموكراتيك درايران سخن مي گويد ! شما حتما از سياست چيزهايي مي دانيد . تغيير دموكراتيك ابزار و لوازم خاص خود را مي طلبد كه حتما شما هم تا حدودي به آن وقوف داريد . آيا كسي كه دستور صدها حمله ناجوانمردانه در طي عمليات هاي خمپاره زني به به هموطنانش را داده، دستور شكنجه و مرگ افراد ناراضي گروهش را داده و در همان گروه تروريستي اش خود را رييس جمهور مادام العمر كرده است مي تواند از تغيير دموكراتيك حرف بزند ؟!چه کسی است که باور کند برای مریم رجوی اینهمه اعمال تروریستی و جنایت و سالها زیستن در لوای صدام تنها به این خاطر باشد که او به ایران بیاید و شش ماه رییس جمهور باشد و بعداز آن با انتخابات آزاد و مردمی سکان امور اداره کشور رابه دست مردم بسپارد و خود کنار برود! واقعا این استدلال خنده دار نیست که راه حل مریم رجوی تمام و کمال همین مساله باشد و بس ؟ آیا مسعود رجوی – سرکرده باند جنایتکار منافقین – به چیزی غیر از قبضه کامل ایران و قدرت درایران راضی خواهد شد ؟
آقای محمد الموسوی ! به زودی زمانی می رسد که به خود شما ثابت می شود که فریب رنگ و لعاب ظاهری سازمان تروریستی رجوی را خورده اید وبترسید از آن زمانی که وجدانتان شما رابه خاطر ارتباطات پشت پرده و حمایت از سازمان منافقین مورد سرزنش قرار دهد . ما قصد هدایت کردن و نهیب زدن به شما را نداریم زیرا ذهن شما باید بیدارتر از این باشد که کسی بخواهد برای شما درستی و یا نادرستی یک مساله را ترسیم کند .
جناب آقای محمد الموسوی ! بهتر از هر کسی می دانید که پیوندهای تاریخی و علایق دینی میان دو ملت متمدن ایران و عراق بسیار بیشتر و بزرگ تر از آن است که به واسطه لکه ننگی به نام سازمان تروریستی مجاهدین از هم گسسته شود . صدام که 30 سال برای جدایی ایران و عراق با نام جدایی عرب و عجم تلاش کرد امروز در کجای حافظه تاریخی دو ملت ایران و عراق جای گرفته است که گروهی زبون و واپس مانده بخواهد به واسطه بودن در عراق پیوندهای دو ملت را تقویت کند . شما دست به نصیحت زده اید که " برماست که در این دنیا با تمدن و به دور از قتل و اعدام و ترور زندگی کنیم . " اتفاقا تنها قسمت نوشته شما که رنگ و بوی زندگی می دهد همین مورد است اما امیدواریم در معنا و اصالت کلمه نیز راه را به طریق منافقین نرفته باشید که حرف های بسیار زیبایی می زنند تا باطن پلید خود را بپوشانند و از گذشته ننگین خود فرار کنند . جالب است که شما هنوز از محتوای پرونده هایی که درمورد منافقین تهیه شده است هیچ اطلاعاتی ندارید اما ادعا کرده اید دراین پرونده ها حتی یک دلیل که بتواند یک شکایت قضایی یاعمومی علیه سازمان درعراق مطرح کرد وجود ندارد . اولا جالب است که اگر قرار است شما نقش وکیل مدافع سازمان را بازی کنید پس چرا تا این حد ناآگاه از مسائل هستید ؟ مطلب دیگر اینکه سازمان تروریستی منافقین در گذشته و در برنامه پرونده بدون اینکه از ماهیت این پرونده ها اطلاع داشته باشد تمام موارد موجود درپرونده ها را رد کرده است و ادعا کرده است اصلا این پرونده ها وجود خارجی ندارد و این درست همانند قسمت اول ادعای شما است ، اما مساله اینجاست که چند وقتی است منافقین به این مسائل پی برده اند که اتفاقا پرونده های پرباری درمورد آنها وجود دارد . پرونده هایی که تروریست بودن آنها را بیش از پیش اثبات می کند و این همان ترسی است که درقسمت دوم ادعای شما نیز به آن اشاره شد ؛ ترس از این مطلب که میهمانان هابیلیان قرار است چه پرونده های را به سیستم قضایی عراق تحویل دهند .
آقای محمد الموسوی ! نام و نشان تمام میهمانان هابیلیان مشخص است و شاهد محکم این ادعا نیز تهدیدهایی است که پس از بازگشت درمورد میهمانان هابیلیان توسط منافقین اعمال میشود و میهمانان هابیلیان با ایمیل و تلفن و ... تهدید می شوند که اگر دوباره به ایران سفر کنند کشته خواهند شد . از این تهدیدها که بگذریم شما می توانید به آنها مراجعه کنید و از این مساله مطلع شوید که قرار نیست پرونده جنایت های منافقین را آنها – میهمانان هابیلیان – به سیستم قضایی عراق تحویل دهند ، بلکه باید اعلام کنیم که برای پرونده قطور جنایتهای منافقین برنامه های ویژه ای در نظر گرفته شده است که به زودی مطلع خواهید شد .
و سخن پایانی ما نیز – اگر چه امیدی به گرایش به حقیقت در شما نیست – این است که معیار و میزان حقیقت رادر کشور خودتان و از زبان بازماندگان جنایات قابیلیان – سازمان مجاهدین خلق – می توانید ببیندید و بشنوید.
