میلیشیا، چریک‌های ضدخلق

Unnamed30

مقدمه

میلیشیا براساس تعاریف فرهنگ‌های لغت، نیرویی نظامی است که از شهروندان به منظور ارتقای ارتش منظم در شرایط اضطراری تشکیل یافته ‌است. البته میلیشیا در فرهنگ آکسفورد تعریف دیگری هم دارد: به نیروی نظامی گفته می ‌شود که درگیر فعالیت‌های شورشی یا تروریستی در مخالفت با یک ارتش منظم است. و منظور این نوشتار از میلیشیا، همین معنای اخیر آن است که به نیروهای شورشی مسلح سازمان‌یافته در سال‌های اول انقلاب اطلاق می‌شد. بعد از انقلاب اسلامی، واژه میلیشیا در ایران نخستین بار توسط منافقین (مجاهدین خلق) به کار برده شد. البته این مفهوم نزد گروه‌های چپ‌گرا، واژه ناشناخته‌ای نبود. بنا به اظهارات و مستندات به جا مانده از منافقین، مسعود رجوی سرکرده این گروهک روز ۲آذر ۱۳۵۸ تشکیل میلیشیا را اعلام کرد. هر چند اعلام رسمی آن ششم آذر طی اطلاعیه‌ای‌ در نشریه مجاهد بود. میلیشیا یک نیروی غیر حرفه‌ای سازمان یافته بود که می‌توانست در کنار تحصیل و کار خود به فعالیت‌های سازمانی خود هم بپردازد. از این رو شاید بتوان میلیشیا را «چریک نیمه‌وقت» یا به تعبیر تشکیلات منافقین «رزم‌آور نیمه وقت» هم نامید که تاکیدی بر صبغه نظامی و مسلحانه آن دارد.

علت تشکیل میلیشیا

پس از جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و دستور حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی در 5آذر 1358، منافقین نیز تشکیل ملیشیای خود را اعلام کردند. بر اساس اعلاميه سياسي‌ نظامي شماره 23 مورخ 2آذر1358، شاخه ميليشيا در منافقین شكل گرفت. منافقین براي توجيه مسلح شدن و هدف از تشكيل اين ارتش كوچك خصوصي را مقابله با آمريكا اعلام کردند.(مجموعه اعلاميه‌ها ج 2، ص 140 – 141). نشریه مجاهد، روزنامه رسمی مجاهدین (منافقین) در تاریخ ۶‌آذر‌۵۸ در نشریه فوق‌العاده شماره۲ خود، ضمن تشکر از حضرت امام خمینی(ره)، سعی در مصادره این فرمایش رهبر انقلاب به نفع خود داشته و ارتش بیست میلیونی را همان میلیشیا نامید و پیامی تحت این عنوان صادر کردند: «...و اکنون این دیگر بر همه نیروهای انقلابی و بر همه رزمندگان دلیر ارتش و برادران پاسدار است تا در جهت برپایی کارآزمودگی ارتش انقلابی بیست میلیونی بطور اخص و سازمان دادن میلیشیای سی و هفت میلیونی تمام خلق، از هیچ چیز دریغ نورزند...» منافقین همچنین در ادامه این بیانیه مطلبی را هم تحت عنوان آیین‌نامه حمل و نگهداری سلاح و اهداف میلیشیا به چاپ رساندند. زیرا اکثرا اعضا و هواداران منافقین مسلح بودند. در جریان پیروزی انقلاب بسیاری از پادگان‌های ارتش توسط اعضای منافقین غارت شده بود و شاخه نظامی این گروه که از سال ۵۰ فعالیت می‌کرد نیز مجهز به سلاح‌هایی بود که عملاً غیرقانونی بودند. بنابراین برای عوام فریبی و جلوگیری از حساسیت‌هایی که در پی تشکیل میلیشیای منافقین پدید آمده بود، سعی کردند تشکیلات مسلح خود را دارای سازماندهی و نظم بیان کنند.

اقدامات میلیشیا

از دي ماه 58 ميليشيا به عنوان اهرمي در خدمت تاكتيك‌هاي تبليغي و مأموريت‌هاي اجتماعي براي بر هم زدن نظم اجتماعي و ایجاد درگیری در بعضي محلات تهران و شهرستان‌ها به كار گرفته شد. فعاليت واحدهاي ميليشيا در طي دوره تبليغات اولین دوره رياست جمهوري در حمایت از شخص بنی‌صدر افزايش یافت. دانش‌آموزان اكثريت اعضاي اين واحدهاي سازماندهي شده را تشكيل مي‌دادند. اولین تحرکات و عضوگیری‌های منافقین برای میلیشیا، ابتدا در بین دانش‌آموزان و سپس دانشگاهیان بود. زیرا این قشر از جامعه با شور انقلابی و علاقه زیادی که به انجام فعالیت‌های نظامی و مسلحانه داشت، به راحتی جذب شعارهای فریبنده منافقین می‌شدند.

واحدهای میلیشیا با توجه به سیاست‌های سران این گروهک تا پیش از مقطع سرنوشت‌ساز 30خرداد1360، چندین حرکت نمادین انجام داد تا به زعم سران منافقین قدرت خود را به رخ حریف بکشد. این واحدها در مقاطع مختلف همچون آذر، بهمن و اسفند 58 به انجام مانورهایی برای نشان دادن قدرت اجتماعی خود پرداختند. در این زمان مریم قجرعضدانلو (رجوی)، سرکرده کنونی گروهک منافقین، مسئولیت‌های متعددی در رابطه با سازماندهی میلیشیای زنان و سرپرستی اردوهای انقلابی سازندگی زنان دانش‌آموز عهده‌دار بوده است. (روزنامه کیهان 20اسفند58، ص 15) میلیشیا برای به منظور چنگ و دندان نشان دادن به حریف در روز چهارشنبه 20فروردین59 از دانشگاه تهران تا مقابل سفارت آمریکا راهپیمایی کردند.  

همچنین در ادامه تنش‌آفرینی‌های سازمان، در 23خرداد59، میلیشیا همزمان در 10 نقطه تهران به تظاهرات و قدرت‌نمایی خیابانی پرداخت. در این مجموعه تظاهرات، ده‌ها نفر از مردم حزب‌اللهی و عادی کتک خوردند یا با سلاح‌های سرد مضروب شدند. ده‌ها دستگاه اتوبوس و موتور‌سیکلت و خودروهای مردم به آتش کشیده شد و منافقین به سر دادن شعار علیه شهید بهشتی و حزب جمهوری و حمایت از بنی‌صدر پرداختند. بيشتر برخوردهای میلیشیا در درگيري‌ها فیزیکی بود و از سلاح سرد نيز استفاده مي‌شد. این افراد آموزش رزمي و نظامي ديده و تشكيلاتي عمل مي‌كردند، به گونه‌ای که در درگيري‌ها مخالفين را مورد ضرب و شتم بيشتري قرار مي‌دادند. طی سال 59 شهرهاي سبزوار، اصفهان، كرج، آبادان، گرگان، قائم شهر، تهران و شيراز توسط میلیشیا به آشوب كشيده شد. حضور میلیشیا در جریان سخنرانی بنی‌صدر در دانشگاه تهران در 14اسفند59 و متعاقب آن ایجاد درگیری با نیروهای حزب‌اللهی یکی دیگر از نمودهای این گروه نظامی منافقین بود.(غائله چهاردهم اسفند، ص 459)

در بعدازظهر 30خرداد60، همزمان با بررسی عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهوری بنی‌صدر در مجلس، طبق دستورالعمل منافقین، میلیشیا که مجهز به چاقو، تیغ موکت‌بری، پنجه بوکس، کوکتل مولوتوف، اسپری حاوی اسید و اسلحه گرم(برای سرتیم‌ها و کادرهای اصلی) بودند، به خیابان‌های مرکزی تهران ریختند تا علیه نظام حاکم شورش کنند. همزمان با تحرکات در تهران، در چند شهر مانند اصفهان، همدان، ارومیه، شیراز، اهواز، اراک، زاهدان، مسجد سلیمان، بندرعباس و مشهد نیز درگیری‌های پراکنده مشابهی در سطوح کوچک‌تری رخ داد که طی آنها نیز ده‌ها تن مجروح و چند تن کشته شدند. (تارنمای صداوسیما)

بیشتر فعالیت‌های میلیشیا اقدامات تبلیغاتی و تخریبی بود. در ابتدا و تا قبل از 30خرداد سال 1360 این نیروها بیشتر به عنوان محافظان میتینگ‌ها و سخنرانی‌های افراد مطبوع خود بودند. در ادامه از اقداماتی همچون فروش نشریات و کتاب‌های منافقین، جمع‌آوری کمک مالی به نفع گروهک، فعالیت‌های سازندگی و عمرانی در مناطق محروم کشور و همچنین فعالیت‌های نظامی را می توان نام برد. فعالیتهای سازندگی ملیشیا و حضور آنها در روستاها بیشتر به منظور رقابت با جهاد سازندگی، انجام کارهای تبلیغاتی به نفع منافقین و گردآوری هوادار برای این گروهک بود که در اکثر موارد ناکام بودند. در واقع این اقدامات میلیشیا نیز همانند اصل تشکیل آن در رقابت با نهادها و سازمان‌های انقلابی مثل بسیج بود. تشکیلات منافقین در این زمان خود را در توهم صاحبان انقلاب می‌دید و همانند نظام مشروع حاکم سعی در الگوبرداری از ساختار دولتی داشت. تشکیلات منافقین به میلیشیا برای اجرای نیات قدرت‌طلبانه خود بسیار امیدوار بود. رجوی اذعان می‌کرد که میلیشیای او در حدود 10 هزار نیروی توانمند دارد و آن را برای گروکشی با نظام حاکم مطرح می‌ساخت. این فکر خام سران منافقین به زودی توهم توان تقابل با حاکمیت را برای آنان پدید آورد. اما با ورود به عرصه شورشگری در 30خرداد، که منجر به دست‌گیری، فرار میلیشیای منافقین و نمایان شدن عدم توان رزمی و حتی شورش‌گری آنان شد، به سرعت این توهم نیز رنگ باخت و بسیاری از میلیشیای محبوب رجوی نابود شدند. (سایت خبری تحلیلی راه نو)

سرانجام میلیشیا

ميليشيا كه فلسفه وجودي‌اش تشكيل ارتش خصوصي و در واقع نيروي مسلح منافقین براي روز موعود بود، در درگیری‌های خیابانی تابستان سال 1360 و در ۵مهر ۱۳۶۰ با تهییج دانش‌آموزان یکبار دیگر وارد فاز شورشگری اجتماعی شد. بنا به اسناد موجود میلیشیا طی سالهای 62 تا 64 هشت حركت جمعی را سازماندهی کرد که البته بسیار کوچکتر از سیل توفنده مردم حامی انقلاب بوده و بدون هیچ گونه اقدامی، ناکام مانده و راه به‌جایی نبرد. هر چند شاید بتوان وقوع ترورهای گسترده از مسئولین نظام تا مردم عادی را بزرگترین دستاورد میلیشیای منافقین در این سالها برشمرد. (آرشیو اسناد بنیاد هابیلیان)

میلیشیا سرانجام پس از ناتوانی انجام اقدامات تروریستی در داخل کشور، براساس سیاست خط خروج منافقین، به تدریج به عراق رفته و با در اختیار گرفتن امکانات نظامی و لجستیکی اهدایی صدام، در سال 1366 به ارتش به اصطلاح آزادی‌بخش ملی تغییر نام داد. مسعود رجوی در بیانیه تأسیس این ارتش، میلیشیا را هسته‌های اولیه ارتش آزادیبخش معرفی می‌ کند: «... در همین راستا بود که سازمان مجاهدین خلق ایران در نخستین سال حکومت [امام]خمینی به سازماندهی میلیشیای مردمی همت گماشت...» (آرشیو اسناد بنیاد هابیلیان) این به اصطلاح ارتش منافقین در ۲ سال آخر جنگ اقدامات نظامی چندی را علیه ایران در جبهه های جنگ انجام داد و سرانجام در عملیات مرصاد نابود شد. خلع سلاح باقیمانده این واحد نظامی در سال ۱۳۸۲ پس از اشغال عراق توسط امریکا، مُهر پایانی بر سیاهه عملکرد این واحد نظامی تشکیلات تروریستی منافقین بود.

منبع: روزنامه سازندگی


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31