آنچه كه امروز نه تنها مورخان بلكه تمامي دانشمندان و انديشمندان درباره آن به اتفاق نظر رسيدهاند طول عمر و منزلت حقيقي هر انساني است كه بنا به گفته مشاهيري چون فرانسيس بيكن حتي صد سال پس از مرگ، تازه آغاز ميشود.
چه بسيار شخصيتهايي كه در واقع حتي پيش از مرگ خويش، مردهاند و چه بسيار شخصيتهايي كه پس از مرگ اندك اندك از منزلت آنان كاسته شده و پس از چندي هيچ نام و نشاني از آنها در اوراق تاريخ بر جاي نمانده است و يا با روشن شدن حقايق، هيچ كس از آنها به نيكي ياد نميكند و همواره مورد نفرين و سرزنش آيندگان قرار گرفتهاند. گذشت زمان و قضاوت تاريخ، منزلت واقعي هر شخصيتي را آشكار ميكند و اين امر سنت اعجابانگيز تاريخ است.
پس از شهادت حضرت امام رضا(ع) و دفن پيكر مطهر آن حضرت در توس، دعبل خزاعي شاعر نامدار معاصر امام رضا(ع) كه سرانجام خود نيز توسط عمال خليفه عباسي به شهادت رسيده در سروده زيبايي گفته است:
قبران في طوس خير الناس كلهم
و قبر شرهم هذا من العبر
ما ينفع الرجس من قرب الزكي
و لاعلي الزكي بقرب الرجس من ضرر
هيهات كل امرء رهن بما كسبت
له يداه فخذما شئت او نذر
يعني: «توس را دو قبر است. يكي از آنها بهترين انسانها و ديگري از آن بدترين انسانها و اين عبرتهاي روزگار است. نه همجواري پليد با پاك او را سودي بخشد و نه نزديك بودن پاك با پليد او را زياني رساند. هشدار كه هر كس در گرو كردههاي خويش است و براي هر كس اعمال اوست. پس هر چه خواهي برگير و هر چه مايلي فروگذار».
در روايات آمده است كه پس از شهادت حضرت امام رضا(ع) مردم اجتماع كرده و پيوسته مسبب شهادت حضرت را، مأمون ميدانستند. در «مسند الامام الرضا» ذكر شده است كه آنقدر صدا به اعتراض بلند شد كه مأمون ناچار شد از محمدبن جعفر، عموي امام درخواست كند تا به سوي مردم رفته و براي متفرق كردن آنها بگويد كه امام(ع) براي احتراز از آشوب از منزل خارج نميشوند!
همچنين با شهادت حضرت امام رضا(ع) برادران آن حضرت و گروهي از علويان به خونخواهي آن حضرت به پا خواستند. ابن خلدون مورخ نامدار عرب در كتاب تاريخ خود علت قيام ابراهيم بن موسي(ع) را آن دانسته كه وي مأمون را متهم به قتل برادر خويش ميدانسته است. و مورخان به اتفاق بر اين باورند كه ابراهيم بن موسي نيز همچون امام رضا(ع) به فرمان مأمون مسموم و به شهادت رسيده است. در «مشاكله الناس لزمانهم» نيز آمده است كه زيدبن موسي(ع) ديگر برادر امام رضا(ع) در مصر شورش نمود و ايشان نيز سرانجام به فرمان مأمون مسموم و شهيد گرديد.
در «الانساب» از محمدبن هارون موسوي نيشابوري آمده است كه احمدبن موسي(ع) ديگر برادر امام رضا(ع) چون از حيله مأمون آگاه شد به همراه سه هزار نفر – به روايتي ديگر دوازده هزار نفر – از بغداد قيام كرد و قتلغ خان كارگزار مأمون در شيراز پس از كشمكشهاي فراوان او و برادرش محمدعابد و جمعي از علويان را به شهادت رساند. همچنين در كتب تاريخي ذكر شده است كه به فرمان مأمون، هارون بن موسي(ع)، حمزه بن موسي(ع) و حضرت فاطمه معصومه(س)؛ برادران و خواهران حضرت امام رضا(ع) و گروه كثيري از سادات علوي به شكلهاي مختلفي به شهادت رسيدند كه اين موارد نشانگر محبوبيت و مقام حضرت امام رضا(ع) در بين خاندان خويش و شيعيان ميباشد كه در اين راه حتي از نثار جان گرانمايه خويش نيز دريغ نورزيدهاند.
به گواه اكثر كتابهاي تاريخي كه در آنها به طريق غسل و تدفين امام رضا(ع) اشاره شده است و البته در برخي منابع اين رويداد شگفت با ذكر جزييات به طور مفصل درج گرديده است، حضرت امام رضا(ع) پيش از شهادت آنچنان كه شيخ صدوق از ابالصلت نقل نموده است، كيفيت و محل دفن خويش را مشخص فرموده بودند.
ابالصلت نقل كرده است كه چون امام رضا(ع) از نزد مأمون بازگشت، زهر در جسم مبارك آن حضرت اثر كرده بود و رنجور و نالان بود. پس حضرت دستور فرمود كه در خانه را ببندم و حضرت در بستر بود كه ناگهان جوان زيبا و خوشبويي را در سرا ديدم كه شباهت بسيار به امام رضا(ع) داشت. پس به سوي وي شتافتم و از ايشان پرسيدم از كدام راه وارد شدهايد كه من در را محكم بسته بودم. جوان خوش سيما فرمود: آنكه قادر است مرا در يك لحظه از مدينه به توس بياورد، از درهاي بسته مرا داخل ساخت. باز پرسيدم: شما چه كسي هستيد؟! پاسخ داد: منم حجت خدا بر تو اي ابالصلت و منم محمد بن علي(ع) كه براي وداع پدر ارجمندم آمدهام. آنگاه به طرف اطاق پدر رفت و داخل شد و از من نيز دعوت كرد كه داخل شوم. در آن حال پدر و پسر يكديگر را در آغوش كشيدندو با يكديگر به زباني سخن ميگفتند كه من معني آن را نميفهميدم».
ابالصلت در ادامه به نحوه شهادت امام رضا(ع) در آغوش حضرت امام محمدتقي(ع) و مراسم غسل و نماز بر پيكر آن حضرت اشاره مينمايد كه سرشار از شگفتي است و اين ماجرا همراه با شگفتيهاي فراوان تا آخرين لحظه تدفين امام(ع) ادامه دارد كه به طور متواتر در كتابهاي بسيار نقل شده است.
در كيفيت غسل و دفن حضرت امام رضا(ع) توسط امام جواد(ع) از معمر بن خلاد نيز نقل شده است كه «روزي در مدينه امام محمدتقي(ع) فرمود: كه اي معمر سوار شو. گفتم به كجا؟ فرمود: سوار شو و كاري مدار. چون در خدمت آن حضرت به صحرا رفتم، فرمود: اينجا بايست. آن جناب ناپيدا شد و بعد از ساعتي پيدا شد. گفتم: فداي تو شوم كجا بودي؟! فرمود: به خراسان رفتم و پدر مظلومم را دفن كرده و بازگشتم».
در روايات ديگري آمده است كه حضرت امام محمدتقي(ع) همواره با تعظيم و تكريم از حضرت امام رضا(ع) ياد ميفرمودند چنان كه ابن بابويه از بزنطي روايت كرده است كه «به خدمت امام محمدتقي(ع) رسيدم و عرض كردم كه گروهي از مخالفان شما گمان ميكنند كه والد بزرگوارتان را مأمون ملقب به «‹رضا» گردانيده است. حضرت فرمود: به خدا سوگند كه حقتعالي او را به رضا مسمي گردانيد. براي آنكه پسنديده خدا بود در آسمان و رسول خدا و ائمه هدي در زمين از او خشنود بودند و او را براي امامت پسنديدند. پرسيدم: آيا همه پدران شما پسنديده خدا و رسول و ائمه بودند؟ فرمود: بلي. پرسيدم: پس به چه سبب او رادر ميان ايشان به اين لقب گرامي مخصوص گردانيدند. فرمود: براي آنكه مخالفان و دشمنان نيز اور ا پسنديدند و از او راضي بودند چنانكه موافقان ودوستان از او خشنود بودند. اتفاق بين دوست و دشمن بر خشنودي از او مخصوص آن حضرت بود».
علي بن مهزيار نيز روايت نموده است كه در پاسخ به اين پرسش كه آيا زيارت مرقد امام رضا(ع) افضل است يا زيارت جد عاليمقامتان حضرت امام حسين(ع)؟ حضرت امام محمدتقي(ع) پاسخ فرمودند: «والله زيارت ابي افضل» به خدا قسم زيارت پدرم علي بن موسي(ع) از فضيلت بيشتري برخوردار است. زيرا جدم امام حسين(ع) را عمويم زيارت ميكنند. اما پدرم را خواص شيعه زيارت ميكنند.
در روايت ديگري امام محمدتقي(ع) فرمودهاند كه «زيارت مزار حضرت امام رضا(ع) ثواب هزار حج مقبول را دارد».
همچنين در روايتي از محمدبن سليمان در پاسخ اينكه حج مستحب بهتر است يا زيارت حضرت امام رضا(ع) در خراسان، امام محمدتقي(ع) فرمودهاند: كه زيارت امام رضا(ع) از فضيلت و ثواب بيشتري برخوردار است.
علامه مجلسي در كتاب «تحفه الزائرين» از حضرت امام عليالنقي(ع) روايت كرده است كه «هر كس به خداي توانا حاجتي داشته باشد، غسل زيارت كند و به زيارت جدم علي بن موسيالرضا(ع) رود و بالاي سر آن بزرگوار دو ركعت نماز حاجت به جاي آورد و در قنوت نماز حاجت خود را از خداي رئوف بخواهد، حاجت او برآورده خواهد شد. مگر اينكه براي گناه و يا قطع رحم درخواست نمايد».
از حضرت امام حسن عسگري(ع) نيز احاديث و روايات فراواني درباره حضرت امام رضا(ع) نقل شده است كه حكايت از عظمت مرتبه و كرامات آن حضرت دارد.
منبع: ماهنامه شاهد، شماره 357 ، صفحه 24