منافقین،تراژدی کولبران و تلاش برای اتحاد با اپوزیسیون شبه کرد

Khabat

منافقین در تازه ترین اقدام تبلیغاتی خویش برای بازیابی آبروی برباد رفته ی تشکیلات جهنمی رجوی دست به روی پرده بردن نمایش مضحک تراژدی کولبران و برخورد نظام با این افراد کرده اند. اما آنچه از نفس این عمل مهم تر است هدف اصلی منافقین از این نمایش خسته کننده است. در ادامه به واکاوی علت این اقدامات می پردازیم در واقع امر منافقین از اجرای این عملیات روانی یک هدف کلی و چندین هدف فرعی را دنبال می کنند. از منظر ما هدف اصلی منافقین تلاش با تمام توان برای نزدیکی به آن بخش از اپوزیسیون ایران اسلامی است که ادعای نشأت گرفتن از ریشه کردی را دارد. منافقین در پی آنند که با نزدیکی به این طیف از ضد انقلاب نوعی اتحاد غیر رسمی ضد نظام جمهوری اسلامی را شکل دهند،  اما برای نگاه دقیق تر به این جنگ روانی باید به علل این نزدیکی نا محسوس میان این دو بخش نامأنوس از اپوزیسیون نظام اسلامی را بررسی می کنیم.

برجسته ترین دلیل این رفاقت و صمیمیت را بایستی در تروریست بودن منافقین و اپوزیسیون شبه کرد جست و جو کرد. همان طور که منافقین در سالهای ابتدای انقلاب با ایجاد رعب و وحشت سعی در گرفتن سهم سیاسی از انقلاب اسلامی را داشتند سازمانهای ضد انقلابی مانند کومله و حزب دموکرات کردستان نیز با برپایی خون ریزی های بی حد و حصر در کردستان و به خاک و خون کشیدن این خطه زرخیز از خاک میهن اسلامی سعی در وصول به مطالبات سیاسی خویش که همان تجزیه ی ایران بود را داشتند. علاوه بر سرگذشت تاریخی مشترک آنچه این دو نوع خاص از تروریسم یعنی تروریسم فرقه ای و تروریسم قومیت گرا را در کنار هم قرار می دهد نداشتن پایگاه در میان توده ی مردم است که باعث می شود این دو به هم نزدیک تر شوند. باید گفت: علی رغم ادعای گزاف حمایت از سوسیالیسم مترقی توسط منافقین و سازمانهای ضد انقلاب در کردستان این تروریستها هرگز نتوانستند به دلیل ماهیت غیر بومی زبان و ادبیات سیاسی سازمانی خود حمایت حداکثری توده های مسلمان را به خود جذب کنند و دقیقاً به خاطر همین مشکل دست به اسلحه برده و سعی کردند با استفاده از زور و ترور برای خود پایگاه مردمی ایجاد کنند. مقوله مشترک دیگر وابسته بودن این دو قسم تقریباً متفاوت از ضد انقلاب به بیگانگان است. به عبارت بهتر کشورهای بیگانه و دست های استعمار سعی داشته و دارد تا با ایجاد و حمایت از این شبه جنبش ها دولت های مستقل در جهان را تا حد امکان تضعیف نمایند. این تراژدی در ایران پس از انقلاب اسلامی به شدیدترین وجه اجرا شد. فارغ از این، هدف فرعی منافقین از طراحی و اجرای این جنگ روانی مظلوم نمایی است. لکن، بر اساس ضرب المثل توبه گرگ مرگ است باید گفت: دستان گروهک مریم رجوی تا حدی به خون مردم ایران آلوده است که دیگر حنای این گروهک رنگی برای ملت فهیم ایران ندارد زیرا این حنا رنگ و بوی خون چندین هزار شهید ترور را دارد. پدران و فرزندانی که در ملاء عام و یا در برابر دیدگان خانواده های خویش به فجیع ترین شکل قربانی جاه طلبی سران آدم کش گروهک منافقین شدند. آنچه باید در ادامه به آن پرداخته شود علت های به شکست کشیده شدن نقشه ی اتحاد منافقین با ضد انقلاب در مناطق کرد نشین است. قبل از هر چیز این نکته را نباید از نظر دور داشت که آنچه گروههای تجزیه طلب کردستان در طول تاریخ پیدایششان از دهه ی 1320 به این طرف اثبات کرده اند این است که در بزنگاههای تاریخی به دنبال آرمان شوم تجزیه کردستان عزیز از ایران هستند و برای رسیدن به این هدف از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند. این گروهها هر چند ممکن است در مقاطعی شعار خودمختاری سر دهند اما نباید فراموش کرد که این قبیل شعارها لفافه ای برای رسیدن به هدف تجزیه طلبی است. با توجه به این پیشینه نباید انتظار داشت منافقین و اپوزیسیون ضدانقلاب در کردستان با هم کنار بیایند چرا که هر نوع اتحاد با گروههای چپ گرای کرد می تواند در حکم یک شمشیر دولبه برای منافقین باشد. مضاف بر این، جنایت فراموش نشدنی منافقین در عملیات موسوم به مروارید علیه مردم کردستان عراق باعث شد که چهره ی این گروهک ضد انسانی نزد کردها به شدت تخریب شده و بیش از پیش منفور شود. این مسئله مانع بزرگ دیگری در راه اتحاد منافقین با ضد انقلاب منطقه ی کردستان است. مانعی که با خون مردم مظلوم کردستان درست شده و لکه ی ننگ آن هیچ گاه از تاریخ سیاه زندگی مریم رجوی و دوستدارانش پاک شدنی نیست.   


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31