تحلیل مرکزیت منافقین که به هواداران خود القاء می کرد این بود که اگر هواداران تمامی گروهک های ضد انقلاب و مزدور در یک روز در محلی مجتمع شوند باعث خواهد شد که ترس مردم ؟! از رژیم ریخته شود .
از آن پس کار اعضا و هواداران و کادرهای تشکیلاتی گروهک ها صرفاً هدایت و رهبری مردم و جهت دهنده است و دیگر لزومی به دخالت رویاروی خطرناک با نیروهای نظامی رژیم ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی نیست ، بلکه مردم خود مقابله خواهند کرد و رژیم را سرنگون خواهند نمود .
بنابراین برای شکستن جو ترس و در حقیقت ناامید کردن مردم از قدرت و ثبات جمهوری اسلامی طرح جمع آوری سیاهی لشکر را تدارک دیدند و تمامی نیروهای فعال و نیمه فعال و حتی ذخیره خود را به مرکز خواندند ، تا همگام با جناح آمریکایی طرح خود را به مورد اجرا در آورند .
البته بدیهی است که مرکزیت سازمان از عقاید مردم و پایگاه وسیع توده ای قریب به اتفاق امام و نظام جمهوری اسلامی مطلع بود ، لیکن در تحلیل های خود که برای قشر دو و سه سازمان مطرح می ساخت ، هرگز حقایق موجود در ایران را متذکر نمی شد ، بلکه حتی منافقانه با هواداران منافق خود برخورد می کرد ( ترک عادت موجب مرض است ) و آنها را به وسیله آمار و ارقام و تحلیل های ساختگی فریب می داد که بعدها نتیجه اش هویدا گشت .
امام امت با درک عمیق و صحیح از مردم و اهداف شوم جناح آمریکایی ، این بار نیز عظمت رهبری پیامبرگونه خود را به نمایش گذاشتند و کشتی نجات امت محمد (ص) که می رفت دستخوش طوفان های خانمانسوز یک عده بازیگران سیاسی شود ، را با کیاست و دقت بی نظیر خود به ساحل نجات رساندند .
در این رابطه امام بیدار در تاریخ 25 خرداد 1360 طی سخنرانی پرده از توطئه و اهداف پلید جناح آمریکایی برداشت و فرمودند :
" می خواهم ببینیم که این راهپیمایی که امروز اعلام شده است اساس این راهپیمایی چیست ؟ من دو تا اعلامیه از جبهه ملی که دعوت به راهپیمایی کرده است دیدم ، در یکی از این دو اعلامیه جزو انگیزه ای که برای راهپیمایی قرار دادند لایحه قصاص است .
یعنی مردم ایران را دعوت کردند که مقابل لایحه قصاص بایستند ، در چیز دیگری که منتشر کرده بودند ، اعلامیه دیگر تعبیر این بود که " لایحه غیر انسانی ! " ملت مسلمان را دعوت می کنند که در مقابل لایحه قصاص راهپیمایی کند ، یعنی چه ، در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کند .
شما را دعوت به قیام و استقامت می کنند در مقابل قرآن کریم ، نص قرآن کریم ، ضروری است ، مسلمین و چه برادران اهل سنت و چه برادران شیعی ضروری است که باید پذیرفت قصاص در جاهایی از قرآن تصریح شده است و لایحه قصاص همان مسائل قرآن است و در این راهپیمایی که مسلمان ها را به اصطلاح خودشان دعوت کرده اند که مردم قیام کنند در مقابل قرآن ، مردم قیام کنند در مقابل احکام ضروریه اسلام .
آنهایی که از بعضی جبهه ها هستند تکلیفشان روشن است ، آنها از اول هم از آن وقتی که تأسیس شده مسئله اسلام پیششان مطرح نبوده است و آنچه مطرح بوده است ، اگر راست بگویند ، همان ملی گرایی بوده است و من در این هم شک دارم ، برای این که افرادی که سر دسته اینها بودند و به ملی گرایی معروف بودند ، ما دیدیم که بر ضد ملت آنها قیام کردند .
الان هم که در خارج هستند دعوت می کنند که بر ضد این ملت قدرت ها فعالیت کنند و این قدرت های بزرگ هم همه جور چیزی دارند ، ملی هم دارند ، مذهبی هم دارند ، من آن چیزی را که بسیار مورد تعجبم است ، این نیست که در اعلامیه جبهه ملی برای لایحه غیر انسانی به اصطلاح او قصاص یعنی حکم غیر انسانی قرآن ، یعنی حکم غیر انسانی اسلام ، اعلامیه بدهند و مردم را دعوت کنند که ایها الناس بیایید در مقابل اسلام قیام کنید و استقامت کنید .
من از آنها چنین توقعی داشتم و دارم ، اما بعضی که اعلامیه دادند و تأیید کردند این راهپیمایی ها را آیا خوانده اید این اعلامیه های جبهه ملی را ؟ دیده اید که این راهپیمایی را دعوت کردند و یکی از انگیزه های آنها این است که بیایید مقابل قرآن قیام کنید ، منتها لفظش را نگفتند و واقع صریحش همین است .
آن آقایانی که در مراکز علمی هم تربیت شده اند ، اینها دیدند که اعلامیه دادند که در این راهپیمایی شرکت کنید و بعضی شان مورد علاقه من هستند ، مدت ها بودند حالا هم من میل دارم که ایشان تجدید نظر در افکارشان بکنند ، این اعلامیه را خوانده بودند و اعلام کردند که مردم قیام کنند و در این راهپیمایی جبهه ملی با هم همکاری می کنید ، اگر اینها خواندند این را غفلت کردند از این که این راهپیمایی برای مقابله با اسلام است ، برای مقابله با جمهوری اسلامی است و برای مقابله با حکومت اسلام است .
آقایان ! تمام تکلیف ها را بجا آوردید و عمل کردید ! فقط یک تکلیف مانده و آن جمهوری اسلامی را به هم زدن ، در تمام تکلیف هایی که بر ما و شما متوجه است چه از قشر نویسندگان و روشنفکران و جبهه ها و نهضت ها و سایرین تمام تکالیف فقط منحصر به این شده است که این جمهوری اسلامی را در خارج از کشور طوری دیگری که هست نمایش بدهید و مردم را دعوت کنید که بر خلاف جمهوری اسلامی شورش کنید ، شما دیگر همه چیزتان درست شده است و فقط این یکی مانده ؟!
در وقتی که سرتاسر ایران آشوبگران مشغول آشوب هستند ، منافقان مشغول فعالیت هستند و ابتلای به جنگ قدرت های بزرگ ما داریم و مملکت ما آنجا مبتلای به جنگ است و در داخل مبتلای به این دسته جات ..... مختلفی است که به بهانه اسم شماها در خیابان ها می ریزند و جوانان ما را زخمی می کنند و گاهی هم می کشند ، اینها نهی از منکر نمی خواهد ، اینها را دعوت به شورش می کنید ، این امر به منکر نیست ؟! این امر به فساد نیست ؟!
من باید متأسف باشم ، من باید بسیار متأسف باشم از این که غیب نمی دانم ، نمی دانستم در چنته اینها چیست ؟ من بعضی از اینها را می پذیرفتم به آنها هم محبت می کردن ، لکن نمی دانستم که اینها بر ضد قرآن هم قیام می کنند .
من نمی دانستم که اینها ائتلاف پیدا می کنند ، مرکز ائتلاف شان به کجا است و ائتلاف پیدا می کنند با منافقین که شناخت شان را اشخاصی که مطالعه کرده اند می دانند چیست ، ائتلاف کرده اند با این جبهه ها که ماسک را از روی صورت شان برداشتند و به طور صریح مردم را دعوت کردند به این که ای مسلمان ها بیایید و حکم قرآن را ، حکم غیر انسانی قرآن را ...لاحول ولا قوة الا بالله .
در یک کشور اسلامی این طور سب بر قرآن و سب بر اسلام به مراء و منظر مسلمین بشود و فلان مقام هم تأیید کند و دعوت به شورش در مقابل چی ؟ در مقابل نص صریح قرآن ، امروز دعوت به راهپیمایی بعدازظهر دعوت به راهپیمایی است به حسب چیزی که در اعلامیه شان ثبت شده است ، دعوت به راهپیمایی است در مقابل این حکم غیر انسانی اسلام ؟
با هم ائتلاف کردید که بر ضد رأی مردم عمل کنید ، ائتلاف کردید که مجلس شورای اسلامی را کنار بگذارید ، ائتلاف کردید که قوه قضاییه را کنار بگذارید ، ائتلاف کردید دولت را کنار بگذارید ، این ائتلافات برای چی است ؟ این چه ائتلافی است !
من از اول یک خلجاتی در ذهنم حاصل می شد راجع به بعضی اینها ، لکن صبر کردم و نصحیت کردم ، صبر کردم هر وقت اینها آمدند یعنی هر وقت نه بسیاری از اوقات آنها را به مسائل اسلامی دعوت کردم ، به عمل به قانون دعوت کردم ، به حفظ و حراست جمهوری اسلامی دعوت کردم ، کم کم آن احساس من زیاد شد تا وقتی که می بینم که جناح منافق در میدان است و تایید می کند و تا وقتی که می بینم که آن جبهه ای که بر ضد اسلام تأیید می کند ، تکلیف شرعی است که با تکلیف دیگر تأیید نکنم .
مگر من می توانم که یک جریانی که بر ضد اسلام و بر ضد کشور ما دارد انجام می گیرد باز ساکت بنشینم ، اینجا و بگویم بیایید و صحبت کنیم ، من اگر احتمال این معنا را می دادم که اینها به اسلام برگردند و به قانون اساسی که سوگند خورده اند وفادار باشند و قوانین اسلام را قبول کنند و اگر احتمال این را می دادم برای یک محظوری که من در آن محظور هستم و به خود این آقایان گفتم آن محظور را باز آنها را دعوت می کردم و آنها را وادار می کردم به این که باز هم بنشینند و به قانون عمل کنند .
لکن بسیار غفلت می خواهد و بسیار ساده اندیشی می خواهد که این گروه هایی که با هم ائتلاف کردند و این جبهه ملی که بر ضد اسلام می خواهد راهپیمایی راه بیندازند و مسلمان ها هم همین بنشینند و تماشا کنند که به ضد اسلام مقاله بنویسند و سب اسلام را بکنند و حکم ضروری اسلام را غیر انسانی بخوانند .
بعد از این که من می بینم ائتلاف شما را با اینها خوب من با این جمعیت نمازخوان و متدین چه بکنم ، من به اینها علاقه داشتم ، حالا به بعضی شان هم باز علاقه دارم با اینها تکلیف مان چی است ؟!
آیا مراجع اسلام ، علمای بلاد اسلام باید گوش کنند این مطلب را و هیچ صحبتی نکنند ! ساکت باشند در مقابل تعبد قرآن کریم ، ساکت باشند در مقابل کسی که حکم ضروری اسلام منصوص در کتاب خدای تبارک و تعالی است آن را غیر انسانی بخوانند ! در مقابل لایحه قصاص دعوت به شورش می کنند .
آقایان دعوت می کنند مردم را به قیام ، قیام بر ضد کی ؟ قیام بر ضد جمهوری اسلامی ! این مردمی که با خون خودشان جمهوری اسلامی را مستقر کردند ، حالا بیایند توی خیابان ها بگردند و بیفتند به این که بیایید ما این احکام غیر اسلامی ، غیر انسانی را کنار بگذاریم ؟
این جمهوری اسلامی به درد نمی خورد ، همه این نهادها همه دروغ و غلط است ، همه اش بایید بگویید خوب نقض دارد ، بگویید قوه قضاییه نتوانسته است عمل کند ، خوب همراهی کنید تا بشود ، بگویید دولت نمی تواند اقتصاد این ملت را یک روزه درست کند ، شما بیایید درست کنید ، حرف نباشد ، شعار نباشد .
من هم اینجا می توانم بنشینم و بگویم ما در یک روز می توانیم دنیا را به هم بریزیم ، نگویید که تو نمی توانی ، تو هم نمی توانی ، مگر امکان دارد که یک همچون مملکت خرابی که برای ما گذاشتند و شما هم هر روز خرابترش کردید و دارید می کنید ، هر روز دعوت به خلاف دارید می کنید ، آرامش را از این مملکت بردید ، مگر امکان دارد که دیگر آقای رجایی بتواند اقتصاد این مملکت را به زودی درستش کند ؟
اگر شما ها بودید تا حالا خرابش کرده بودید ، این بیچاره دارد آنجا درستش می کند ، اگر شماها بگذارید ، اگر شماها بگذارید اینها کوشش دارند می کنند برای این که درست کنند مسئله را .
لیکن مسئله اقتصادی چیزی نیست که بله کشاورزی خوب است ، اقتصاد آقایان است ، کشاورزان مشغول کشاورزی بشوند و کارخانه داران مشغول کار بشوند و کارگران مشغول کار بشنوند و بیکاران به کار گذارده بشوند و ... اینها همه خوب است ، شما می توانید این کار را به زودی بکنید ؟!
شما می توانید یکدفعه بیایید و همه ایران را کشاورزیش را درست کنید و همه بیکاران را که در انگلستان بیشتر است و در آمریکایش بیشتر است و آنهایی که قبله گاه شما هستند نتوانستند حلش بکنند ، شما می توانید حلش بکنید ؟ این گوی و این میدان بفرمایید .
لیکن قضیه این نیست ، مسئله این نیست ، مسئله این است که نمی خواهید این چیزها باشد ، یک دولتی که اسلامی باشد و در وزارتخانه اش وقتی که می خواهند بنشینند با هم صحبت کنند اول قرآن می خوانند خوب این هم رسم شد که یک مملکتی قرآن بخواند ! این مرتجعین این مرتجعین در وزارتخانه قرآن می خوانند ، شما با این چیزها بد هستید ، نمی گویم این دسته متدینینش را .
من آن دسته متدین را حالا هم عقیده بهشان دارم ، در عین حالی که آنها هم ضربه دارند می زنند ، من آنها را علیحده می کنم و از خدا می خواهم که اینها جدا بشوند ، از آن جمعیت ها جدا بشوند و وارد بشوند با سایر مردم .
شنا نکنند به مقابل سیل ، بر خلاف سیل ، سیل خروشان شنا نکنند ، شما یک اشتباه بزرگی دارید و آن این است که خیال می کنید که حالا در زمان محمد رضا اگر دو تا اعلامیه بر ضدش دادید مردم به شما علاقه پیدا کردند ، حالا هم اگر چنانچه یک اعلامیه به ضد مثلاً دولت بدهید یا ملت بدهید مردم علاقه پیدا می کنند ، شما مقایسه این دو تاتان غلط بوده است .
من که می گویم دید سیاسی ندارید ، برای این است که شما حالا برای این که خودتان را روی کار بیاورید من می دانم که قضیه خدایی در کار نیست ... شما بیایید همین قضیه را محکوم کنید ، رادیو بعدازظهر را ما باز کنیم ، گوش کنیم ببینیم که نهضت آزادی اعلام کرده است که این اطلاعیه جبهه ملی کفر آمیز است ، قرآن را سب کرده ، هی نروید دنبال این که رجایی علم ندارد ، این عقلش بیشتر از علمش است .
بعضی از شما علمتان بیشتر از عقلتان است و من نتوانستم و می خواستم و واقعاً می خواستم و متأثرم از این که با دست خودشان اینها گور خودشان را کندند ، من نمی خواستم این طور بشود ، من حالا هم توبه را قبول می کنم ، اسلام را هم قبول می کند ، بروند توی رادیو ، بروند توی تلویزیون توبه کنند بگویند ما تا حالا خطا کردیم ، اشتباه کردیم ، مردم را دعوت کردیم به شورش ، غلط بوده ، خلاف اسلام بود ، خلاف قوانین کشوری بوده ائتلاف کردیم با گروه منافق .
من چندین بار به این آقا گفتم ، آقا این جمعیت تو را به باد فنا می دهد و این افرادی که دور تو جمع شدند بعضی از اینها یک گرگ هایی هستند که تو را به باد فنا می دهند ، گوش نکرد ، حالا هم دیر نشده ، آقایانی که متدین هستند ، اعلام کنند به این که این دعوت به راهپیمایی دعوت بر ضد اسلام است ، چنانچه صریحش این است و آن آقا هم بروند عذرخواهی کنند از ملت ، بگویید ملتی که به من رأی داد ، من مطابق رأی آنها عمل نکردم از حالا به بعد می کنم ، اما این طور نباشد که لفظاً مکرر بهشان می گویم لفظاً می کند ، لکن من نه این مجلس را قبول دارم نه آن قوه قضاییه را قبول دارم و هر چه هست باید من بکنم ، این نباشد که در کار سایرین مانعی ندارد .
اما ما چه کنیم ، من که می گویم که ما باید از دست این دوستان یک فکری بکنیم ، برای این دوستان یک فکری بکنیم ، که من نمی خواهم اینها به این طوری که خودشان را رساندند برسانند ، من نمی خواستم که وضع این طور بشود ، من نمی خواستم که این مردم و این ملت که سال اول جمهوری اسلامی شان هست این طور مشوش بشوند ، خاطرشان از امثال شماها ، من نمی خواستم که شما ائتلاف بکنید با منافقینی که بر ضد اسلام هستند و شناخت شان منتشر است .
ولی چه بکنم ، خوب شما گوش نکردید به نصیحت ، الان هم من نصیحت می کنم ، این جمعیت متدین نهضت آزادی را و آقای رئیس جمهور را ، الان هم من نصیحت می کنم که آقا شماها دست بردارید از این سنگ اندازی جلو چرخ اسلام ، دست بردارید از این تضعیف مجلس و تضعیف روحانیت و تضعیف ملت و تضعیف روحیه ملت و تضعیف روحیه ارتش ، دست بردارید از این امور و بیایید در میدان با برادران دیگرتان بنشینید، شما رئیس جمهور قانونی باشید ، رو قوانین عمل کنید ، شما وکلایی هستید در مجلس محترم هستید ، متدین هستید ، جدا کنید حساب را از مرتدها ، آنها مرتد هستند ، جبهه ملی را امروز محکوم به ارتداد است .
بله جبهه ملی هم ممکن است بگویند که ما این اعلامیه را ندادیم ، اگر آمدند و در رادیو امروز بعدازظهر آمدند در رادیو اعلام کردند به این که این اطلاعیه ای که حکم ضروری مسلمین ، جمیع مسلمین را غیر انسانی خوانده ، این اطلاعیه از ما نبوده ، اگر اعلام کنند که از ما نبوده از آنها هم ما می پذیریم ، که اسلام در رحمتش باز است به همه مردم .
در تاریخ است که یزید از حضرت سجاد پرسید که من توبه می توانم بکنم ، ایشان فرمودند که بله ، در توبه باز است ، خوب یزیدی که آن جنایت ها را کرده است ، منتهی بعد حضرت سجاد به زینب که بهشان عرض کردند ، آخه این چی هست ؟ گفت این موفق به توبه نمی شود ، اگر توبه بکند قبول است ، یک کسی پیغمبر را هم بکشد توبه کند قبول است ، اما موفق به توبه نمی شود و من را هم بکشد توبه کند قبول است ، اما موفق به توبه نمی شود .
و من هم احتمال می دهم که این آقایان موفق به توبه نشوند ، جدیت کنند الان وقت هست ، وقت باقی است ، تا آن وقتی که پایتان را به گور وارد می کنید در توبه باز است ، رحمت خدا واسع است ، بیایید توبه کنید ، بیایید از کارهایی که کردید از دعوت به شورش که کردید ، از مخالفت هایی که با اسلام کردید ، بیایید توبه کنید و برگردید ، توبه همه تان قبول است .
بیایید با هم برادر بشوید ، این مملکت را به پیش ببرید ، هی ننشینید و بگویید که این مملکت را دارند خراب می کنند ، آخر کجا کی دارد خراب می کند ؟ جز شماها کی دارد مملکت را خراب می کند ، حساب کنید آخر .
ملت بنشیند حساب کند این دولتی که با تمام توانش دارد زحمت می کشد و دارد راهسازی می کند و دارد به جنگ زدگان کمک می کند و دارد به جبهه ها کمک می کند و عیبش فقط این است که می گوید من مسلمانم ، من به غیر اسلام هیچ فکر نمی کنم ، شما این یک عیب را صرف نظر بکنید ، می گویند این دارد ایران را به هم می زند .
این مجلس که خوب مردم می بینند چقدر این مجلس تحمل کرده است باز سنگین فحاشی های شما را ، اینها هم که دارند زحمت می کشند ، اینها هم که علما هستند و مقدسین هستند به استثنای بعضی ها ، الان که دارید زحمت می کشید ، اینها خراب می کنند کشور را ؟
آن هم قوه قضاییه که با کمبود فرد حتی در حوزه های علمی ما کمبود داریم ، کمبود قضایی داریم ، دارند شب و روز زحمت می کشند که کمبود را رفعش بکنند ، اینها دارند خراب می کنند .....
مسلمان ها بنشینند تماشا کنند ، سب به رسول الله بشود ، سب به قرآن هم بشود ، این سب به قرآن است ، مسلمان ها بنشینند تماشا کنند یک گروهی که از اولش باطل بوده است من از آن ریشه هایش می دانم ، یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بوده اند از اولش هم مخالف بوده اند ، اولش هم وقتی که مرحوم آیت الله کاشانی دید که اینها دارند خلاف می کنند صحبت کرد ، اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک مجلس عینک بهش زدند ، اسمش را آیت الله گذاشته بودند ....
این در زمان آن بود که اینها فخر می کنند به وجود او آن هم مسلم نبود ، من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیت الله توی خیابان ها می گردانند ، من به این آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست ، این سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیر ا خورد و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام می زد .
اینها تفاله های این جمعیت هستند که حالا قصاص را ، حکم ضروری اسلام را غیر انسانی می خوانند ، ما تکلیف مان با آنها خوب تا یک حدودی معلوم است و هر وقت هم مصلحت پیدا بشود روشنش می کنیم ، اما با این نمازخوان ها چه باید بکنیم ؟ همین نمازخوان هایی که حضرت امیر (ع) من نمی خواهم بگویم من حضرت امیر ، آنها خوارج ، خیر ، من هم مثل شما یکی از افراد این ملت هستم ، اما اینها همین جمعیت هایی هستند که حضرت امیر در مقابل آنها فشل شد و نتوانست کاری بکند .....
با اینها ما چه بکنیم ؟ با این مقدس هایی که از اینها پشتیبانی می کنند و با هم ائتلاف کردند و با منافقین هم از اول ائتلاف داشتند با این مسلمان های نمازخوان ما چه بکنیم ؟ "
پس از اتمام فرمایشات امام ، خون امت همیشه در صحنه به جوش آمد ، تمامی مردم از کودکان تا زنان و مردان 70 – 80 ساله سراسیمه از کوچه و برزن و بازار به خیابان ها ریختند و فضای شهر مملو از جمعیت چند میلیونی مردم در تهران و سایر شهرها و روستاهای ایران شد ، عظمت آن روز را نمی توان به هیچ وجه توصیف نمود .
تراکم جمعیت آنچنان بود که مانع رسیدن نور آفتاب به زمین می شد ، ابراز اعتراض و نفرت مردم را به آمریکا و ایادیش و عشق و محبت شان به امام و جمهوری اسلامی در رخسار آنها نمایان بود ، خیابان ها آنچنان مملو از جمعیت شده بود که اجازه تنفس برای هواداران فریب خورده گروهک ها باقی نمانده بود .
همگی آنها در سوراخ ها خزیده بودند و از وحشت مردم دم نمی زدند ، اصلاً آثاری از ملیون ، منافقین ، لیبرال ها و .... نبود ، شعارهای مردم عبارت بود از : مرگ بر آمریکا ، مرگ بر شوروی ، مرگ بر صهیونیسم ، مرگ بر صدام ، مرگ بر منافق ، مرگ بر لیبرال ، مرگ بر بنی صدر ، درود بر خمینی ، ما همه سرباز توایم خمینی ، گوش به فرمان توایم خمینی ، درود بر رجایی ، درود بر بهشتی و ... بود .
این واقعه بدون شک از حساس ترین وقایع سرنوشت ساز در تاریخ انقلاب اسلامی ایران بود ، به طوری که می توان جمعیت آن روز را با روز ورود امام امت به ایران برابر دانست ، بدین ترتیب بزرگترین و آخرین حربه دشمنان داخلی توسط امت شهید پرور در آن روز پر عظمت شکسته شد و می توان گفت که احتضار منافقین ، لیبرال ها ، بنی صدر در همان روز به وقوع پیوست و بقیه پیروزی ها از بعد آن روز بود .
این حوادث در حالی بود که بزرگان و علماء دین از نزدیک مسائل را نظاره می کردند ، با اوج گیری توطئه های بنی صدر و منافقین ، حضرات آیات عظام شهید دستغیب ، شهید مدنی ، شهید صدوقی ، شهید اشرفی اصفهانی و طاهری اصفهانی ی پیام مشترکی فرمودند که : " دیگر سکوت را جایز نمی شماریم ، آقای بنی صدر در طول ریاست جمهوریش در جهت تحریک مردم و میدان دادن به ضد انقلابیون و اعلام شورش و مقاومت در مقابل امام و امت مسلمان حرکت نموده است ." 26 /خرداد /60
مجلس شورای اسلامی نیز همگام با امام و امت در تاریخ 26 خرداد 60 دو فوریت طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را به تصویب رساند و به دنبال این تصویب سرسختانه کار یکسره سازی ایادی شیطان بزرگ و در رأس آن بنی صدر را دنبال می کرد .
شور و هیجان امت شهید پرور ایران از یک سو و جنگ و جدال و تفرقه افکنی منافقین و جناح آمریکایی از سوی دیگر به اوج خود رسیده بود ، روزی نبود که عده ای از امت شهید پرور ایران همان هایی که با تمام قوا در مقابل شاه و حمله نظامی صدام مقاومت می کردند ، به دست ایادی درونی آمریکا به خاک و خون نغلطند .
امام امت به عنوان جلودار کاروان اهمیت و حساس بودن شرایط را بر امت آشکار ساخت و در تاریخ 29 خرداد 1360 فرمودند :
" امروز و روزهای آینده روز شکست دشمنان قسم خورده اسلام است ، آگاه باشید که خط منفور ضد اسلام در حال شکست کامل است ."
و همچنین فرمودند :
" من خوب درک می کنم حضور شما در این روزهای حساس به چه معنائیست .... حضور شما مردم مؤمن و از جان گذشته است که روشنفکران غرب و شرق زده را برای همیشه رسوا می کند ... حضور شما در صحنه به آمریکا و غرب و شرق و دنباله روهای بی عقلشان هشدار داد که این ما بودیم که انقلاب نمودیم و این ما هستیم که سرنوشت خود را تعیین می نماییم ."
باید گفت که پس از آن راهپیمایی عظیم در 25 خرداد 60 مردم از صبح زود تا پاسی از شب گذشته خیابان ها را پر کرده بودند و اجازه توطئه نمودن به احدی را نمی دادند و بر حضورشان در صحنه لحظه به لحظه افزوده می گشت و به ویژه پس از آن که لایحه عدم کفایت بنی صدر در مجلس مطرح شد ، مردم شادمان و هیجان زده به سوی مجلس روانه شدند و اطراف مجلس چندین روز مملو از جمعیت میلیونی بود که دائماً شعار و آوای انقلاب را سر می دادند .
در روز 30 خرداد که کمابیش نتیجه مجلس و نظرات نمایندگان مردم مشخص شده بود ، منافقین اوضاع را وخیم دیدند و برای جلوگیری از حذف قانونی بنی صدر با اسلحه سرد ( اسید ، چاقو ، تیغ موکت بری و ... ) و اسلحه گرم ( کوکتل مولوتف ، ژ _ 3 ، کلاشینکف و ...) به جان مردم حاضر در صحنه افتادند و دهها نفر را شهید و صدها نفر را مجروح نمودند ، به این امید که صحنه را از مردم تهی کنند .
اما مردم بی سلاح مشت گره کرده و فریاد الله اکبر ، خمینی رهبر ، مرگ بر منافقین ، مرگ بر لیبرال ، مرگ بر آمریکا و ... سر می دادند و همچنان در صحنه باقی ماندند و چندین ساعت طول نکشید که جناح آمریکایی دریافت که دیگر یارای مقاومت ندارد یا در خانه خزیدند و یا به دست مردم گرفتار شدند و تحویل مقامات مسئول کشور گردیدند .
و از این جهت روز 30 خرداد که روز اعلام جنگ مسلحانه منافقین با جمهوری اسلامی ایران و شکست خوردن در همان روز بود ، اهمیت به سزایی دارد .
به شکرانه پروردگار آثار این خانه تکانی در همان روز در جبهه ها مشخص گردید ، به طوری که رزمندگان اسلام طی عملیات ولایت فقیه جاده آبادان – ماهشهر را که چندین ماه در اشغال رژیم بعثی صهیونیستی عراق بود آزاد ساختند و این عملیات پیروزمندانه خود نویدی بود بر پیروزی های بعدی .
باید اضافه نمود که پس از پاکسازی درونی و فرار بنی صدر و رجوی به پاریس ، سپاهیان اسلام بر خلاف گذشته که هرگز در عملیات پیروز نمی شدند ، اینبار با فرماندهی امام امت و امدادهای غیبی و حضور حضرت صاحب الامر در تمامی عملیات پیروزی های زیادی را کسب نمودند ، چرا که ستون پنجم رژیم عراق یعنی منافقین و بنی صدر دستشان از نقشه ها و آرایش های نظامی قطع گردیده بود ، لهذا دشمن خارجی دیگر یارای ماندن و مقاومت نداشت و پشت سر هم شکست می خورد .
خط نفاق تا قبل از 31 خرداد روز خلع قانونی بنی صدر از ریاست جمهوری به هر شکل ممکن خود را مطیع قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نشان می داد و سعی می کرد که با تمسک به مقام ریاست جمهوری ( بنی صدر خائن ) چهره قانونی به توطئه های خود ببخشد .
اما پس از خلع بنی صدر دیگر به چه شکل می توانست فعالیت های ضد انقلابی خود را توجیه قانونی و انقلابی نماید ؟ به ویژه آن که آن قدر برای بنی صدر سرمایه گذاری کرده بودند که حیات سازمان وابستگی کامل به حیات مقام ریاست جمهوری وی پیدا کرده بود
لهذا سازمان برای دفاع از بنی صدر یعنی دفاع از حیات خود ، سرانجام در 30 خرداد پرده از چهره منافقانه و آمریکایی خود برداشت و برای سرنگونی نظام ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی ایران جنگ ناجوانمردانه مسلحانه را شیوه خود ساخت .
تحلیل منافقین از ورود به فاز نظامی یک تحلیل علیل بود ، یعنی هرگز واقعیات موجود در جامعه در نظر گرفته نشدند ، بلکه مبتنی بر یکسری ارزیابی های غلط به یکسری خیال پردازی هایی رسیده بودند که هرگز منطبق بر واقع نبود و تاریخ به خوبی نشان داد که برداشت های آنان به جز پوچ پنداری چیز دیگری نبود .
اما سازمان همواره در تبلیغات و تحلیل های خود از واژه ذهنیات منطبق بر واقع سود می جست و بدین ترتیب هواداران ساده اندیش خود را می فریفت ، یک نمونه از تحلیل های غلط سازمان در این مورد چنین بود :
" ما مجاهدین خلق با درک واقع بینانه از رژیم و آشتی ناپذیری و متعارض شدن تضاد با رژیم ضد خلق ، پس از 30 خرداد قاطعانه استراتژی مبارزه مسلحانه و در مرحله اول این استراتژی ضربه یا ضربات تعیین کننده و فاز یک تهاجمی ( تهاجم به هر قسمت ) و تشکیل آلترناتیو را در دستور کار خود قرار دادیم ." سر مقاله نشریه مجاهد 129 ، تاریخ 11 آذر 61 چاپ پاریس
