« منافقین و جنگ تحمیلی 12 »

Banisadr

« فصل چهارم »

نقش روزنامه های وابسته

تعطیل و توقیف روزنامه های وابسته :

در تمامی مراحل و توطئه های رنگارنگ دنیای غرب ، روزنامه های وابسته به جناح آمریکایی همواره در خدمت بسط و گسترش توطئه ها قرار داشت ، این هماهنگی می رفت که با ایجاد ناآرامی و بلبشوهای سیاسی زمینه مساعدی را برای یک کودتای آمریکایی فراهم سازد .

و بدین شکل خون هزاران شهید گلگون کفن انقلاب اسلامی ایران را دستخوش قدرت طلبی های خود نمایند ، یعنی همان بلایی را بر انقلاب و مردم ایران بیاورند که بر سایر انقلابات شکست خورده چون انقلاب شیلی و ... آورده بودند .

سران نهضت آزادی در بدو انقلاب توانسته بودند به انحاء گوناگون خود را همراه مردم جلوه داده و پست های حساسی را اشغال نمایند و تمامی هم و غم خود را در جهت رشد امیال و اهداف آمریکایی حزب خود قرار داده و با سوء استفاده از قدرت به دست آمده هر لحظه در مقابل اهداف عالیه اسلامی و مردمی سنگ اندازی می نمودند .

شیوه نادرستی فوق سبب گشت که علیرغم اعتماد امام امت به آنان روزنامه غیر حزبی و غیر وابسته کیهان را به شکل روزنامه نهضت آزادی در آورده و با نشر و پخش عقاید سیاسی ، فرهنگی در صدد انحراف مردم از جهت انقلاب اسلامی برآمدند .

لذا امام امت طی حکمی آقای دکتر یزدی را از سمت مسئولیت روزنامه کیهان خلع و حجت الاسلام خاتمی را نصب فرمودند ، با خلع دکتر یزدی خلائی در سلسله فعالیت های تبلیغاتی نهضت آزادی به وجود آمد .

در نتیجه سران نهضت آزادی برای رفع این خلاء اقدام به چاپ روزنامه ای به نام " میزان " نمودند ، از آن پس این روزنامه همگام و هماهنگ با سایر روزنامه های آمریکایی به تبلیغات زهر آگین و مسموم کننده قوت می بخشید .

شهید رجائی که در آن شرایط حساس مسئولیت خطیر نخست وزیری را به عهده گرفته بود ، سعی و تلاش وافری می نمود تا بتواند از لغزش و انحراف مردم به سوی شرق و یا غرب توسط گروهک های وابسته جلوگیری نماید .

به همین دلیل ریگان در مصاحبه ای از ایادی و جناح وابسته به خود خواست که هر چه سریعتر دولت ضد امپریالیستی شهید رجایی را ساقط نمایند و یک دولت لیبرال میانه رو وابسته از تیپ هایی چون جبهه ملی و نهضت آزادی و منافقین و .... تشکیل بدهند .

لذا رسانه های گروهی جهان ناجوانمردانه بر علیه این چهره صدیق شروع به فعالیت نمودند ، در این میان روزنامه ها و نشریات وابسته به غرب نیز مسئولیت تضعیف و نهایتاً براندازی جمهوری اسلامی را بر عهده گرفتند ، بسیار گفتند و نوشتند ، تهمت ، افتراء ، دروغ را به حد خود رساندند .

شهید رجائی نیز هر چه استوارتر در مقابل تبلیغات ایستاد و به فعالیت های اسلامی و ضد امپریالیستی خود ادامه داد ، در این جهت به افشاگری بعضی از روزنامه های آمریکایی پرداخت و طی مصاحبه ای آنها را چنین افشا کرد :

* روزنامه آمریکایی میزان

به اعتقاد من بزرگترین ضربه ای که در این دوره می شد به نهضت آزادی ایران زد انتشار همین روزنامه میزان بود ، در اسلام قاعده ای داریم برای امر به معروف و نهی از منکر ، روزنامه هم کارش همین است .

امر به معروف می کند و نهی از منکر می کند ، خوب حالا اگر یک مسلمان می خواهد امر به معروف بکند باید با توجه به معیارهای اسلامی این کار را بکند ، قرآن می گوید : " و اذا قلتم فاعدلو و لو کان ذاقربی ، اگر خواستید چیزی بگویید عدالت را رعایت کنید ، اگر چه درباره دوستانتان باشد ."

* عرضه و تقاضا و احکام اسلامی

حالا من با آن خاطره ای که خودم از نهضت آزادی داشتم و با آن آشنایی که داشتم وقتی با مطالب روزنامه برخورد می کنم می بینم که روزنامه میزان می نویسد : " رجائی به علت این که اقتصاد نمی داند عرضه و تقاضا را که یک قانون علمی است نفی می کند ."

از خودم می پرسم گردانندگان روزنامه میزان مسلمانند یا دانشمندند ؟ اگر دانشمندند و با اسلام کاری ندارند خوب پس ضربه را خورده اند ، یعنی آن انحرافی که گروه های دیگر پیدا کرده اند ، در اینها هم پیدا شده است .

* قضیه زندان

یک بار امام گفته بود : " این مردم بودند که رئیس جمهوری را از پاریس آوردند و رئیس جمهور کردند و این مردم بودند که نخست وزیر را از زندان آوردند و نخست وزیر کردند ." من در یک سخنرانی گفتم : این مردم اگر ببینند نخست وزیر درست کار نمی کند می توانند دو مرتبه برش گردانند زندان ."

فردا روزنامه میزان این را گذاشت زیر میکروسکوپ و نوشت : " این آقای رجائی چه قدر از زندان حرف می زند ! "

* مقالات مغرضانه میزان

من البته تنها درباره روزنامه میزان این عقیده را ندارم ، باز هم هستند روزنامه هایی که این عقیده را درباره آنها دارم و اگر به مصاحبه بنشینم این حرف را می زنم ، منتها در مورد میزان من انتظارم بیش از روزنامه های دیگر بود ، به علت این که گردانندگانش را به عنوان یک مسلمان می شناختم و برخوردم هم با آنها به عنوان یک انسان مسلمان بود .

من انتظار داشتم که وقتی درباره عرضه و تقاضا تذکر دادم و اظهار نظر کردم ، روزنامه میزان باید یکی از دو حرف را بزند یا بگوید آقا تو که خیال می کردی قانون عرضه و تقاضا اسلامی نیست ، به این دلیل ، به آن دلیل ، اسلامی است .

یا یک مقاله بنویسد و بگوید بله ، آن روز از دست ما در رفته بود و ای مردم ما شما را آنجا به انحراف انداختیم ، از قانون عرضه و تقاضا طرفداری کردیم ، بنابر تذکری که به ما دادند عرضه و تقاضا یک قانون اسلامی نیست .

در ستون با حاشیه بی حاشیه تان نوشتید که فلانی مسئله زندان رفتنش را مطرح کرد ، به شما تذکر داده شد ، گفتند که بله درست است از دست ما در رفته بود ، باید این را توی روزنامه بنویسند که از دست ما در رفته بود ، نه این که بیایند اینجا در کریدور و به مشاور مطبوعاتی من یا توی تلفن بعد از اعتراض ما بگویند که بله این از دست ما در فته بود .

درباره آن لیست اقتصادی که در صدمین شماره داده بودند ، حتی دفاع کرده بودند از خودشان ، به جای این که واقعاً بروند و بنشینند بگویند که یک دفعه دیگر بنشینیم تجدید نظر کنیم ، ببینیم این کسی که این مقاله را اینجا آورده آیا واقعاً به عنوان یک مسلمان آورده ؟ یا چون از یک پستی از یک سمتی از یک مرجعی که می توانسته اظهار نظر بکند محروم شده ، برداشته یک چنین مقاله صد در صد مغرضانه ای را آورده ، این به ما تأثیری ندارد .

چون مردم شعور دارند ، می فهمند ، می بینند و مسخره می کنند ، من به علت این که حداقل یک سابقه ای این گروه دارند حیف می دانم که توی این برخوردهای سیاسی این سابقه این قدر تضعیف شود ، که آدم به زحمت بتواند بگوید این شیوه یک شیوه اسلامی است .

فرض کنید آقای دکتر سحابی توی مجلس می گویند که از اول من می دانستم این دولت هیچ کاری نمی تواند بکند، اولاً آقای سحابی همه کارهایی که خودش کرده خوب ما هم در آن کارها بودیم و همه می دانند که چه جوری کار می کردیم .

آقای سحابی آن وقتی هم که وزیر بودیم نظرش را درباره ما گفتند ، آن موقع هم که با هم مدرسه را اداره می کردیم گفت ، من برخورد آقای دکتر سحابی را در مجلس که از قول خودش باشد یک برخورد پدرانه می دانم ، هیچ مسئله ای نیست ، خیلی از پدرها هستند که نسبت به پسرانشان حرف های بی ربط می زنند ، پسر وقتی با پدرش برخورد می کند نمی آید بگوید که بابا چرا حرف بی ربط زدی ؟

می گوید که گردن من حق داری ، به من محبت کردی ، تربیت کردی ، بارها دوره های سخت و رفاه و اینها با هم داشتیم ، خوش و بش با هم داشتیم ، حالا دو تا حرف هم از تو می شنویم به عنوان پدر ، هیچ مسئله ای نیست .

اما روزنامه میزان دقیقاً مثل همه روزنامه های مخالف برخورد می کند ، می آید این جمله آقای سحابی را باز توی بالای صفحه اولش درشت می گذارد که بله من از روی اول می دانستم و برایم مثل روز روشن بود که این دولت هیچ کاری نمی تواند بکند .

چنین چیزی نه تنها از یک روزنامه اسلامی قابل قبول نیست ، بلکه از یک روزنامه متعادل روشنفکری که می خواهد مردم را روشن بکند هم پذیرفته نیست .

من این حرف هایی را که اینجا زدم هر جای دیگر هم بزنم کسی به هیچ وجه نمی پذیرد که این روزنامه ارگان یک سازمان سیاسی اسلامی باشد ، آن هم سیاسی اسلامی با آن سابقه که هنوز هم مثلاً تفسیر قرآن می نویسد ، راجع به جمله های حضرت علی می نویسد .

من واقعاً به عنوان یک کار اسلامی می گویم ، به جان خودم بارها شده که وقتی سخنرانی می کنم همان لحظه می مانم که آیا این کلمه که گفتم واقعاً درست بود ؟ مورد رضایت خدا بود ؟ صاحب کلمه اینجا نیست ، اما آیا من حق داشتم این جوری بگویم یا نه ؟

یادم هست یک دفعه در مسجد دانشگاه صحبت می کردم ، همان جا از خودم سؤال کردم که میکروفون را دستت داده اند درست نیست هر چه از دهانت در می آید بگویی ، همان جا ضمن این که داشتم راجع به مطالب دیگر صحبت می کردم ، فکر می کردم که چه جوری این حرف را تصحیح بکنم ، خوب سخن خیلی با قلم فرق می کند ، آدم سخنی که می گوید دیگر نمی تواند یکبار دیگر تصحیح کند ، اما قلم را می شود تصحیح کرد .

خبرنگار : قلم هم همان طور ، یعنی تقریباً مثل سخن است ، یک دقیقه گذشت و رفت چاپ شد ، یعنی دیگر از دستمان در رفت .

رجائی با لحن طنز آلود گفت : بله وقتی در رفت در چاپخانه دیگر ....

خبرنگار : همان طوری است !

* روزنامه میزان را برای مخالفت با ما گرفته اند .

من می خواهم اینجا این نتیجه را بگیرم ، معذرت می خواهم ، می خواهم بگویم من که رجائی هستم ، مدعی هستم که امتیاز روزنامه میزان را برای مخالفت با ما گرفته اند و این ادعا را هم به این دلائلی که گفتم می کنم ، آخریش همین مسئله برنج که شما گفتید .

خبرنگار : مثلاً می گویم .

رجائی : وقتی شما شنیدید که دولت می خواهد برنج را کوپنی کند ، توی روزنامه دولت را کمونیست معرفی کردید ، این معنی اش این است که شما فقط می گردید ببینید که کجا یک جای اعتراضی وجود دارد مبادا خدای ناکرده این کار هم نشود و فرصت اعتراض از دست برود ، پس قبل از این که آن کار بشود ، اعتراض می کنید .

* روزنامه میزان را مخالفان جمهوری اسلامی می خرند

این برداشت من از روزنامه میزان است و آن هم دلایل من ، واقعاً امتیاز ما مسلمین به امر به معروف و نهی از منکر است ، اگر قرار باشد ما امر به معروف و نهی از منکر از بلد نباشیم ، آن امتیاز را نداریم .

ممکن است که گردانندگان میزان بگویند تو خودت چقدر بلدی ؟ قبول می کنم ، هر چه نسبت به من انتقاد بکند من قبول می کنم ، اما این نفی نمی کند آنچه را که آنها قبول می کنند و من این را به آقای مهندس ؟ هم گفتم یک وقتی اینجا تشریف داشتند ، لطف کرده بودند ، بازدید من آمده بودند .

به ایشان گفتم عیب کار این است شما این راهی که می روید حرف درست تان را هم دیگر کسی گوش نمی کند ، یعنی کسی روزنامه میزان را می خرد که مخالف جمهوری اسلامی است ، این همه مطلب می آورید ، درد دلتان هم آن است که شاید بخواهید مردم را روشن کنید ، ولی روزنامه شما را مخالفان می خرند .

خبرنگار : یعنی کسانی که مخالف جمهوری اسلامی هستند ؟

رجائی : بله ، کسانی که مخالف جمهوری اسلامی اند به اعتقاد من .... بارها گفته اند که ما رجائی را نمی گوییم ، رجایی خودش کاره ای نیست ، حالا آن کسانی که این جمله را می گفتند هنوز هستند .

من حالا نمی خواهم دامن اختلاف فردی را بالا بزنم ، ولی اعتقاد من این است که کسانی با خیلی چیزها مخالفند ، حالا اگر قرار به توضیح باشد ، توضیح هم می دهم که به چه دلیل ، من روزنامه میزان را دقیقاً مخالف همه سیستم می دانم .

یعنی مخالف مجلس می دانم ، مخالف دولت می دانم ، مخالف شورای عالی قضایی می دانم ، جمهوری اسلامی هم غیر از اینها چیزی ندارد ، یک رئیس جمهور مانده یک امام ، رئیس جمهوری .... خوب الان راجع به او حرف نمی زنم .

درباره امام هم الان مصلحت نیست که بگویم چه چیزهایی را می نویسند و چه طور است که خیلی حرف ها را نمی نویسند .... چون باز می گویم برای این نیامدیم که با اصطلاح اختلاف درست بکنیم ...

* برخوردهای غیر اسلامی یا صد در صد مغرضانه

یک برخورد دیگر هم که نمی دانم آن را غیر اسلامی بگویم یا یک برخورد صد در صد مغرضانه و بچه گانه بود که میزان در رابطه با یک پاسپورت کرده بود ، که نخست وزیری این کار را کرده ، حالا قضیه چه بود ؟

آقایی می آید که اختلاف دارد با یکی که پاسپورتش را آورده در نخست وزیری که اجازه خروج بگیرد ، آن فردی هم که اختلاف دارد و سابقه چند وقته دارد و با هم احوال پرسی هم دارند ، می رسد آنجا می گوید من می خواهم بروم خارج ، می گوید که تو می خواهی بروی خارج ؟ نمی شود !

و بر می دارد یک چیزی توی روزنامه اش می نویسد ، امضا هم امضا اوست ، امشب این اتفاق می افتد ، 10 _ 15 روز دیگر میزان بر می دارد این را منعکس می کند که بله در نخست وزیری آدم را ممنوع الخروج می کنند ، صفحه اول و دوم گذرنامه را منعکس می کند که بله چنین جریانی در نخست وزیری برقرار است !

بدون این که اقلاً یک تلفن بکند ، آقایی که رسالت در خودش احساس می کند که باید مردم را نسبت به انحراف های جامعه روشن کند ، بدون این که یک تلفن کند که آقا این چی بوده و چه اتفاقی افتاده ؟

اگر اسلامی هستیم شیوه اش این است ، ولی شما اول تهمت را می زنید ، بعداً می گویید آقا آن که ما نوشته بودیم به این شوری هم نبود ، روزنامه را می دهید دست مردم می خوانند ، اثر خودش را می گذارد ، خواننده که نمی داند ما توی این موضوع با هم اختلاف داریم .

بعد هم باید درست کنید که نکردید ، یعنی روزنامه میزان تا این لحظه که من با شما صحبت می کنم در یکی از مواردی که ما صحبت کردیم و برایشان روشن شد که قضیه آن طور نبوده که آنها نوشته اند ، یک توضیح هم ننوشته که اقلاً هر کسی روزنامه را می خواهد ببیند صحت داشته یا نداشته .

سخنان شهید رجائی ، بهمن ماه 59

سایر مسئولین دلسوز و در رأس همه امام امت با چشم باز و بصیرت الهی خویش همواره توطئه را در نطفه و یا در مراحل اولیه خود خفه می نمودند ، چرا که امام و امت با خدای خود عهد بسته بودند که تا آخرین نفس از خون شهدای راه حق و دستاوردهای آن دفاع کنند و نگذارند که دستاوردهای خون شهیدان دست خوش یک عده بازیگران سیاسی بین المللی بشود .

بر این اساس مسئولان در اولین قدم اقدام به توقیف روزنامه میزان ارگان نهضت آزادی نمودند و مدیر مسئول آن را به جهت تخلفات و تهمت ها و خیانت ها دستگیر کردند و بدین ترتیب یکی از رسانه های گروهی آمریکایی و صهیونیسم بین المللی را خفه کرده و طبعاً ضربه مهلکی به جناح آمریکایی وارد آوردند .

منافقین از این ضربه که عمق جانشان را سوزانده بود زبان به اعتراض گشودند و در نشریه خود مطالبی چند در این خصوص نوشتند : " از جمله تعطیل روزنامه میزان ، نشانه دیگری از اوج گیری افسار گسیخته انحصار طلبی . "

مجاهد ، ش 116 ، 27 فروردین 1360 ، ص 1

البته به عقیده این انقلابیون وابسته باید تمامی گروه ها ولو این که علناً وابسته به شرق و یا غرب باشند از حق آزادی قلم و زبان برخوردار باشند و در نتیجه خود را نیز محق آزادی قلم و زبان می دانستند ، اما از آنجایی که نه شرقی و نه غربی به هیچ یک از آزادی های استعماری معتقد نبوده و نیست ، از سوی این آقایان به انحصار طلبی محکوم می شدند .

اقدام انقلابی توقیف روزنامه میزان به منظور جلوگیری از افسار گسیختگی سایر روزنامه ها و نشریات جناح آمریکایی بود تا از این اقدام پند و عبرت گیرند و به خیانت و توطئه خاتمه دهند ، اما جناح آمریکایی از آنجایی که احساس خطر جدی کرده بود ، زنگ خطر را به صدا در آوردند و بر فعالیت ها و توطئه های خود افزودند .

و متقابلاً مسئولان دلسوز جمهوری اسلامی بر فعالیت خود افزودند و با تعطیل و توقیف نمودن روزنامه آمریکایی انقلاب اسلامی گام مؤثرتر و بلندی را در جهت خاموش نمودن صدای ناهنجار و بد آهنگ استعمار برداشتند .

منافقین و لیبرال ها پس از دو اقدام انقلابی فوق جری تر شدند و با تبلیغات و بوق و کرناهای فراوان آن را به شکل مشکل روز در جامعه مطرح ساختند ، به طوری که سایر مسائل و مشکلات و از جمله جنگ را تحت الشعاع خود قرار دادند .

اما از آنجایی که جناح نه شرقی و نه غربی آهنگ ریشه کن ساختن شیطان بزرگ و عوامل خود فروخته را در سر داشت بی وقفه و سنگر به سنگر پیش می رفت و هرگز اجازه نداد که تبلیغات سوء و شیطانی عوامل شیطان بزرگ در اراده پولادینش اثر گذارد .

 


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان