منافقین ؛ اساتید لمپنیسم و تروریسم

Rajavi1384

نشست و برخاست کردن با سران حزب بعث برای منافقین همیشه این امتیاز را به دنبال داشته است که در صورت نیاز به آنها بتوان از کمک آنها در موارد مختلف استفاده نمود . این استفاده می تواند موارد مصرف گوناگونی داشته باشد که یکی از آن موارد حضور در پادگان اشرف به عنوان سیاهی لشکر است .

باند منافق رجوی در جدید ترین ادعای خود با آوردن تعدادی از افراد بی نام و نشان عراقی به اشرف ، ادعا کرد که این افراد نمایندگان بیش از 130 گرو ه و حزب و دسته ی عراقی هستند که خود نماینده ی 3 میلیون نفر از شیعیان جنوب عراق برای محکومیت ایران می باشند . شاید لازم باشد برای کالبد شکافی این مساله کمی به عقب باز گردیم ، یعنی زمانی که برای اولین بار کانون هابیلیان نتیجه ی نظر سنجی یکی از احزاب عراقی در خصوص تقاضای 18 میلیون نفر از مردم عراق برای اخراج منافقین از عراق را منتشر نمود . بگذریم از اینکه باند رجوی تمام تلاش خود را انجام داد تا آراء مردم عراق را در این رابطه به مسخره بگیرد اما سنگینی آرای بی نظیر مردم عراق بر پیکر پوسیده ی منافقین به حدی بود که سران باند رجوی یک سناریوی میلیونی دیگر را برای کاستن از بار این تقاضا تدوین و به صورت شتابزده به مرحله ی اجرا گذاشتند. شاید ذکر پاره ای نکات در این مورد خالی از لطف نباشد .

الف – بطور معمول هر چقدر که باند رجوی برای اثبات حقانیت نداشته ی خود تلاش می کند و هر چقدر شاهد و مثال بیشتری برای ادعاهای خود می آورد ، افکار عمومی بیشتر به باطل بودن این ادعا پی می برد . در قضیه ی فحاشی سمیه محمدی به پدرش ، زمانی که سازمان در حال باختن قافیه بود ، در اقدامی شتابزده ، سمیه را برای یک خیمه شب بازی به تلویزیون فرقه کشاند تا در موضعی حق به جانب ، با انتقاد و فحاشی شدید به پدرش ، از باند رجوی تعریف و تمجید و از ماندن خود در اشرف دفاع کند . اما جالب اینجاست که بعداز این برنامه هیچ کدام از طرفین بحث رجوی نه تنها از رفتار سمیه انتقاد نکردند بلکه بیش از پیش به این نکته پی بردند که سیمه در چنگال اختاپوسی رجوی اسیر است و مجبور است علی رغم میل باطنی اش از ماندن در اشرف دفاع کند و البته شاهد این مساله نیز گفته های محمد محمدی است که از دلتنگی های سمیه برای خروج از اشرف ، در هنگام درد دل با خود – محمد – سخن میگفت . حتی بعد از این برنامه مصطفی محمدی نیز بیش از گذشته به دخترش ابراز علاقه کرد و به این نکته پی برد که دخترش برای رفتن از اشرف بسیار بی تاب است . در قضیه ی اخیر نیز اوضاع بر همین منوال است . جریان 5 میلیون و 200 هزار امضاء آنقدر برای افکار عمومی عراق و دنیا غیر قابل باور بود که باند رجوی با زبونی خاص خود تلاش کرد تا شواهد زیادی را برای درست بودن و حقیقی جلوه دادن نمایش 3 میلیونی خود جمع آوری کند ، چنانکه در صفحه ی نمایش باند رجوی اعلام شد : " همه ی افراد مذکور بیش از 18 سال سن دارند و آدرس و نشانی آنها نیز ثبت شده است . " اما آنهایی که در این نمایش تلویزیونی دیده شدند در حقیقت افرادی بودند که هیچ عنوان و نشان مشخصی نداشتند و از همان قماش سیاهی لشکرهای شیوخ دهه ی 90 بعثی بودند که برای خوش آمد صدام – حتی در هنگام شکست او – برایش پیام تبریک می فرستادند . جالب اینجاست که با همه ی زوری که باند رجوی در راه واقعی جلوه دادن این مساله زده است ، باز هم غیر واقعی بودن و ساختگی بودن کل این سناریو ، همانند دیگر سناریوهای گذشته قابل تشخیص است زیرا بی گمان همه ی مردم عراق – دقت شود که منظور مردم عراق است و نه مواجب بگیران سازمان و بعثی های ورشکسته –بارها و به طرق مختلف خشم و انزجار خود را از حضور تروریستها در عراق اعلام کرده اند .

ب- آنچه که باند رجوی از آن به عنوان بازتاب گسترده ی این برنامه در رسانه ها یاد می کند در حقیقت بازتاب هم کاسگی اندکی از رسانه های داخلی عراق است که پول باند رجوی آنها را سر پا نگه داشته است و برخی رسانه های بین المللی که نه از سر شوق بلکه بواسطه ی استراتژی ترسیم شده برایشان میباشد،که باید اخبار گروهی تروریستی را دنبال کنند . اما در سویی دیگر برخی نویسندگان عراقی از عمق تروریست بودن این باند و ظلم سالیان سال باند رجوی و همپیالگی مدعوین اشرف با منافقین به گونه ای دیگر یاد می کند : " سبحان الله که احوال را از حالی به حالی می گرداند و این اتفاق در پادگان اشرف در استان دیالی که در برگیرنده ی تروریسم بعثی وهابی است و وابسته به باند سازمان مجاهدین خلق است به وقوع پیوست . سازمانی که شرف و ملیت خود را به صدام حسین مقبور فروخت و به جای آنکه از حقوق ملت ایران دفاع کند تبدیل به چماقی در دست صدام شد تا به وسیله ی آن ملت عراق مورد آزار و اذیت قرار بگیرد . "(1). مسلما آنها که به ماندن این گروهک خون آشام در عراق اعتراض کرده اند نمایندگان واقعی طبقات و طیف های مختلف عراق هستند .

ج – در طی سالهای اخیر افرادی همچون صالح المطلک و عدنان الدلیمی پای ثابت جلسات منافقین در اشرف بوده اند و در پاره ای از موارد نیز پائولو کازاکا ( نماینده ی اتحادیه ی اروپا ) به آنان پیوسته است . عدنان الدلیمی نماینده ی پارلمان عراق شخصی است که از تعادل روانی و عصبی برخوردار نیست . او خود مروج تروریسم و خون ریزی در کشورش است و سال گذشته نیز پلیس عراق با تعقیب چند تن از محافظان او به منزل دلیمی وارد شد و مقادیر زیادی مواد منفجره جهت جاسازی در یک اتومبیل را کشف نمود اما دلیمی با توجه به مصونیت دیپلماتیک خود همچنان آزاد است . او زمانی ادعای همراهی با دولت عراق را دارد و زمانی ادعا می کند با دولت عراق هیچ ارتباطی ندارد . او در اندیشه های ضد شیعی و ضد ایرانی بسیار افراطی است و چندی پیش نیز فیلمی غیر اخلاقی از پسر وی در سایتهای اینترنتی قرار گرفت که سر و صدای زیادی در عراق به راه انداخت . البته الدلیمی با تهدید نوری مالکی مبنی براینکه اگر وی وارد اشرف شود او را زندانی خواهد کرد ، جرات حضور در اشرف را نداشت .

صالح المطلک نیز که در جلسه ی باند رجوی شرکت کرده بود یکی از چهره هایی است که رابطه ی تنگاتنگی با بعثی های دوران رژیم صدام دارد ، او با انتقاد شدید از سیاستهای دولت منتخب مردم عراق همواره به دنبال تحت فشار قرار دادن دولت عراق و غنیمت گیری پست و مقام از نخست وزیر است . در مورد اندیشه های ضد ایرانی و ضد شیعی وی نیز مطبوعات عراق تاکنون به کرات نوشته اند .

پائولو کازاکا – نماینده ی اتحادیه ی اروپا – نیز همان نماینده ای است که به علت رقص با تروریستهای اشرف و قرار گرفتن فیلم رقاصی اش در سایت " یوتیوپ " به شدت از جانب مطبوعات و رسانه های کشورش – پرتغال – مورد انتقاد قرار گرفت و تا مدتها برای حذف این فیلم از سایت مذکور به دست و پای یوتیوپ افتاده یود .

ملاحظه می شود که کل سرمایه ی باند رجوی برای اعلام یک دروغ شاخدار دیگر تنها همین افراد هستند و هیچ کدام از چهره های مردمی عراق و افراد شناخته شده ی بین المللی ، برای حضور در جمع تروریستها رغبتی از خود راه نشان نمی دهند .

د – این شیوه که عده ای افراد ناشناس – که هیچ عقبه و جایگاه شناخته شده ای در میان مردم عراق ندارند – برای مراسمات باند رجوی به اشرف بیایند امری تازه و جدید نیست . آنها مجموعه ای از بعثی های دوران صدام هستند که گمان می کنند با حمایت از منافقین میشود خیلی از واقعیات عراق امروز را عوض کرد : " این انسانهای نادان معتقدند حکومت عراق باید نسبت به جلادین و قاتلان مردم عراق یعنی سازمان مجاهدین انصاف به خرج دهند و به آنها آزادی عمل برای مبارزه و اقدام علیه ایران اعطاء کنند . ... آنها معتقدند اگر چنین اقدامی رخ دهد ( از سازمان منافقین حمایت شود ) دولت عراق سرنگون خواهد شد و بازگشت آنان به حکومت آسان خواهد بود و عراق به همان آش و کاسه باز خواهد گشت . " (2) بنابراین کلاه برداری و جعل عنوان نیز امر تازه ای نیست برای این باند جلاد و سیاه کار . یادم می آید در حاشیه ی یکی از دیدارهای گروه های عراقی با دبیرکل کانون هابیلیان ، زمانی که با سه تن از وکلای عراق در مورد بیانیه ی 14 هزار تن از وکلای عراقی در مورد حمایت از سازمان تروریستی رجوی صحبت می کردم آنها گفتند : " ما هم این فهرست را دیده ایم و در نهایت تعجب ، بدون آنکه آن را امضاء کنیم اسامی خودمان را نیز در آن ملاحظه کردیم . بعد از آن با تحقیق بیشتر فهمیدیم تعداد زیادی از وکلایی که سازمان مجاهدین خلق ادعا می کند نام آنها در زمره ی 14 هزار وکیل مورد نظر است اصلا از آن فهرست خبری ندارند . "

ه –تا آنجه که همه ی مردم عراق می دانند باند رجوی در سرکوب شورش انتفاضه ی جنوب عراق سنگ تمام گذاشت و از هیچ جنایتی در این راه فروگذار نکردند . " بدون تردید عراقی ها با دو چشم خود گشتی های آنان را در جاده ی بغداد کوت – که برای سرکوب انتفاضه و قیام مردمی ضد صدام به راه افتاده بودند – دیدند . "(3) آنان پس از سرکوب انتفاضه ی شیعیان جنوب عراق مورد تقدر و تشکر فراوان صدام واقع شدند و صدام برای کشته شدگان آنان در قبرستان کربلا گورهای ویژه ای با بهترین سنگ مرمر ایتالیا ایجاد کرد . حال سوال اینجاست : چرا پس از سقوط صدام ، مردم کربلا گورستانهای مورد نظر آنان را به تلافی جنایتهایشان با خاک یکسان کردند ؟ گورهایی که تصاویر سنگ های شکسته شده ی آن وجود دارد و شیعیان جنوب عراق اعلام کردند که حاضرند این عکس ها را به عنوان سند منتشر کنند . آیا این مردم می توانند 3 میلیون امضاء در حمایت از منافقین ارائه دهند ؟

و – بر هیچ اندیشه ای پوشیده نیست که دولتها باید برای رضایت و در جهت اهداف عالی کشور و خواست مردم کشورشان قدم بردارند ، چنانچه بر طبق خواست مردم عراق و تاکیدات آنها ، دولت عراق بارها تصمیم به اخراج منافقین از عراق گرفته است و در حال حاضر نیز به گفته ی وزیر دفاع عراق برنامه ی جدیدی برای اخراج آنها از عراق در دست انجام است . اگر مردم عراق تقاضای ماندن منافقین در خاک کشورشان را داشته باشند ، پس چرا آنها – منافقین – با حمایت آمریکایی ها است که شدیدترین توهین ها را به دولت منتخب عراق روا می دارد ؟ آیا اساسا اگر مردم عراق خواهان ماندن جنایتکارانی تروریست در خاک کشورشان بودند ، دولت مرکزی می توانست تا این حد بر اخراج آنها مصر باشد ؟ در ثانی باند رجوی تاکنون ادعا می کند 5 میلیون و 200 هزار نفر در یک نوبت و 300 هزار شیعه در نوبتی دیگر و 3 میلیون نفر دیگر نیز در نوبتی دیگر خواهان حمایت از آنها شده اند . با این تفاسیر آنها باید برای حمایت 5/8 میلیون عراقی از خود در ابتدا بنای یادبود دبگری بسازند و در اقدام بعدی سربازان آمریکایی را که برای محافظت از آنها ، اشرف را به محاصره در آورده اند مرخص کنند ؛ سربازانی که اگر نباشند ملت عراق جلادان فرزندانشان را با دست خود به پای چوبه ی دار خواهند کشاند .

 

********************

1و2و3 سیف الله علی – سایت صوت العراق


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31