هيچ سازمان حقوق بشري بينالمللي يا تشکلي مردم نهاد و يا دسته و گروهي از اين قبيل هيچ گاه به خود اجازه نميدهند با نزديک شدن به اين فرقه، براي خود خفت و خواري و تبليغات منفي خريداري کنند و همين… |
مرور سالها مزدوري و اتحاد با دستهها، فرقهها و افراد رنگارنگ، از همه رقم و از همه جا، نشان ميدهد که فرقه منافقين هيچ استراتژي خاصي براي اتحاد با متحدين خود ندارد و در راه متحد شدن با فلاني و بهماني، تنها به منافع آني و زودگذر بسنده ميکنند.
از زماني که اين فرقه از ايران رانده شد و تا به امروز،پايدارترين اتحاد اين فرقه، با رژيم بعث بود که آن اتحاد هم نه بر اساس علاقه و ارادت، که بر اساس سپاس از حضور انگلوار منافقين در خاک عراق، کشتار عظيم مردم شمال و جنوب عراق و حضور در جنگ تحميلي و جاسوسي بر عليه کشورمان بود. اين اتحاد اگر عمري نسبتا طولاني داشت اما تنها در چارچوب زمان مشخصي تعريف شد و در حال حاضر از انتفاع براي فرقه منافقين افتاده است زيرا جنگ تحميلي بر عليه کشورمان با سربلندي ملت ايران به پايان رسيده، صدام معدوم و مقبور شده و منافقين نيز قدرت و تواني براي آغاز کشتار وسيع ديگري ندارند. اين اتحاد البته هيچ گاه از جنس ارادتهاي قلبي و دوستي و عشق متقابل نبود و تعريف آن با اصول مزدوري و پاداش مزدوري جفت و جور شده بود و فرضا بر اساس اتحادي انساني براي مبارزه با سلاحهاي کشتار جمعي، منع رفتارهاي غير انساني با اسرا، حمايت از طبيعت، برگزاري تورنمنتهاي ورزشي براي صلح و امثال آن که تنها اهداف انساني در آن نقش اول و آخر را بازي ميکند نبوده و نيست.
تجربه اتحاد با صدام و رژيم بعث اگر چه خفت و خواري فراواني را براي اين فرقه تروريستي به دنبال داشت اما ماهيت مزدوري و تروريستي اين فرقه به قدري شناخته شده است که براي ايجاد اتحادي جديد، هيچ سازمان حقوق بشري بينالمللي يا تشکلي مردم نهاد و يا دسته و گروهي از اين قبيل هيچ گاه به خود اجازه نميدهند با نزديک شدن به اين فرقه، براي خود خفت و خواري و تبليغات منفي خريداري کنند و همين محدوديت زياد در نزديکي سازمانهاي انساني و حقوق بشري و کشورهاي صلح طلب به اين فرقه باعث شده اين فرقه تنها و تنها به نزديکي و همراهي با فرقهها، افراد و گروههاي مسئله دار بسنده کند و تا مدتي باج بدهد و اين اتحاد را در بوق و کرنا بکند. چنين اتحادي البته هيچ گاه براي منافقين پايدار نبوده و طرف مقابل هم هيچ گاه به اهدافي که از اين اتحاد داشته نائل نشده است. نظير اين اتحاد ميتوان به حمايت پائولو کازاکاي بيچاره از اين فرقه اشاره کرد که حمايت از اين فرقه باعث شد تا در انتخابات پارلمان اروپا،گروههاي رقيب وي از همراهي او با سازمان تروريستي منافقين انتقاد کنند و همين امر باعث عدم راهيابي او به پارلمان اروپا شود.
در بررسي ديگري بايد به اين نکته اشاره کرد که جديترين و اصليترين متحدين اين فرقه هم در مواقعي که ضروري بدانند، دست مسعود و مريم رجوي را در حنا ميگذارند و منافع خود را بر حمايتهاي مالي و به اصطلاح معنوي اين فرقه ارجح ميدانند.
يکي از همين متحدين که مريم رجوي بارها از شجاعت و درايت و ميهن پرستي و خلاصه بسياري محاسن او سخن به ميان آورده، کسي نيست جز صالحالمطلک، متصدي مرغداري ساجده، همسر صدام.
مرور اخبار انتخابات عراق در مدت يک سال گذشته نشان ميدهد که هم منافقين و هم صالحالمطلک از هيچ دشنام و تهمتي به نخست وزير منتخب مردم عراق ابا نداشتند و منافقين نيز بارها به خاطر مواضع ضد دولتي صالحالمطلک از وي تمجيد کرده و او را به عنوان قهرماني ملي معرفي ميکردند اما از آنجايي که بالاخره نوري مالکي به عنوان منتخب واقعي مردم عراق بر مسند نخستوزيري عراق تکيه زد، صالحالمطلک هم به رسم وزش باد، تمام محبتهاي ريالي منافقين را فراموش و به تازگي مواضع خود را تغيير داده و از نوري مالکي اعلام حمايت کرده.
مطلک هنگامى که ديد مالکى تنها کسى است که به کرسى نخستوزيرى خواهد رسيد و حضورش در پست نخستوزيرى مسجل است، ناگهان تغيير موضع داد و سريال غزلسرايىاش براى مالکى آغاز شد، با او جلسات محرمانه و اعلام نشده برگزار کرد و موضع خود را در برابر او کاملا تغيير داد. به گونهاى که رسما مىگفت، مالکى ديروز با مالکى امروز فرق دارد و دائما به تعريف و تمجيد از او مىپرداخت و حالا کار به جايى رسيد که برخى منابع خبرى گزارش دادند که مطلک قصد دارد از ائتلاف العراقيه خارج شده و به ائتلاف همپيمانى ملى بپيوندد و البته او فراموش کرد تا همين چند هفته پيش هنگامى که عدهاى مىگفتند العراقيه در آستانه فروپاشى است پاسخ مىداد: هر کس از العراقيه خارج شود لازم است که به او لقب ابو رغال (اشاره به ابرهه حبشى که قصد داشت خانه کعبه را ويران کند) داد.
اين است سرنوشت اتحادهاي استراتژيک منافقين که حتي سرآمد متحدينشان هم آنها را آدم به حساب نميآوردند و به راحتي مطلوبهاي اين فرقه را زير پا ميگذارند.