منافقين ازنفوذ تا خیانت (5)

انتخاباTerroristت مجلس

در بهمن و اسفند 58 سازمان درگیر تبلیغات برای انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی شد. سازمان برای تبلیغ کاندیداها میزگرد و سخنرانی راه می‌انداخت و پوسترهایش را توسط میلیشیا در خیابان‌ها و چهارراه‌ها پخش و توزیع می‌کرد و شور احساسات سازمانی را برای جبران شکست کاندیداتوری رجوی در ریاست جمهوری برمی‌انگیخت. در این میان اغلب مردم که عموما از اقشار مستضعف بودند و مخاطبان سخنرانی‌های انتقادی مساجد درباره عملکرد و وضعیت سازمان بودند، اقبالی به سازمان نشان نمی‌دادند. سازمان به عدم موفقیت در جذب مردم اینگونه اذعان و آن را توجیه می‌کرد: بخش عظیمی از توده‌ها نیز با کسب آگاهی‌های نسبی چشم از نهادهای ارتجاعی برتافته‌اند ولی هنوز نتوانسته‌اند راه‌حل قاطع و انقلابی نوین را بپذیرند. این وظیفه نیروهای انقلابی است که... به توده‌های مردم نشان دهند... چه جبهه‌ای صلاحیت حل مشکلات میهن را دارد؟

جمله «چه جبهه‌ای صلاحیت حل مشکلات میهن را دارد؟» موید آرزوی برنیاورده کسب محبوبیت اجتماعی از طریق تاکتیک‌هایی مثل قدرت‌نمایی و مظلوم‌گرایی توامان بود. رجوی به بهانه واکنش در مقابل حملات مشکوک به برخی دفاتر سازمان، در میتینگ همراه با درگیری دانشگاه تهران، در دهم بهمن 58 با تظاهر و تاکید به حمایت و اطاعت از امام خمینی و مظلوم‌نمایی افراد سازمان اینگونه زبان به تهدید گشود: بگذارید تاکید بکنیم، وای به روزی که تصمیم بگیریم مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ دهیم. آن وقت خودتان پشیمان خواهید شد. در دوم اسفندماه 1358 در میتینگ انتخاباتی دانشگاه تهران، بین اعضا و هواداران سازمان با افراد مختلف درگیری روی داد. موارد مشابه این درگیری‌ها همزمان در چند شهر کشور به بهانه اجتماعات اعتراضی علیه «دو مرحله‌ای شدن» انتخابات مجلس توسط سازمان رخ می‌دادند. در درگیری‌ها از سلاح سرد نیز استفاده می‌شد ولی در بیشتر برخوردها از مشت و لگد استفاده می‌شد. افراد میلیشیا که آموزش رزمی و نظامی دیده و تشکیلاتی عمل می‌کردند در درگیری‌ها مخالفان را مورد ضرب و شتم بیشتری قرار می‌دادند. در عین حال در روزنامه مجاهد مظلوم‌نمایی، خط مستمر تبلیغی بود و عکس‌هایی از مجروحان و مضروبان ادعایی سازمان چاپ می‌شد که با پانسمان‌های مختصر مشابه هم بودند.

در نیمه اسفندماه شهرهای سبزوار، اصفهان، کرج، آبادان، گرگان، قائم‌شهر، تهران و شیراز به آشوب کشیده شد. درگیری‌ها کشور را به تشنج کشانیده و همه ارگان‌ها، شخصیت‌ها، ریاست جمهوری و مطبوعات علیه درگیری‌ها اعلام موضع می‌کردند. حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، سرپرست وزارت کشور، ضمن تقبیح شدید درگیری‌ها در اجتماعات سازمان به اعضای سازمان و مخالفان آن توصیه کرد اعتراضات خود را از طریق مقامات قانونی و قضایی طرح کنند و از حضور در درگیری‌ها اجتناب کنند. وی خطاب به سازمان و مخالفان آن گفت: مجاهدین خلق در راهپیمایی‌ها و سخنرانی‌ها سعی کنند به نظریات گروه‌های دیگر و مقامات مسؤول اهانت نشود تا موجب تحریک مردم و رویارویی با سایر گروه‌ها نشود... مردم نیز با متانت، فرصت برای گروه‌های سیاسی به منظور ابراز نظراتشان قائل باشند... مردم نباید به اجتماعاتی که به طور قانونی ترتیب یافته است، حمله کنند. مهدی ابریشمچی در مصاحبه مطبوعاتی به نمایندگی از سازمان نسبت به افزایش واکنش خشونت‌بار هواداران سازمان در آینده هشدار داده، گفت: «این اخطار است نه تهدید که ما نمی‌توانیم کنترلمان [بر هواداران] را برای مدت زیادی ادامه بدهیم». موسی خیابانی نیز در همان مصاحبه در ادامه تهدید قبلی ضمن متهم کردن مقامات به اینکه عملا بر حملات مخالفان مهر تایید زده، تاکید کرد: «من از روی احساس مسؤولیت و نه تهدید می‌گویم که توان کنترل ما نامحدود نیست و امکان دارد که ما آنها [هواداران] را نتوانیم برای مدت زیادی کنترل کنیم». این اظهارات با تصریح به کلمات «تهدید و خشونت» و تظاهر به اجتناب از آن، آشکارا زمینه‌سازی برای توجیه افزایش خشونت‌های رفتاری هواداران سازمان بود و همزمان با ادعای مظلومیت، قدرت‌نمایی در برابر مسؤولان نیز به شمار می‌رفت. گروه‌ها و فعالان و مسؤولان سیاسی مواضع روشنی در محکومیت درگیری‌ها ابراز می‌کردند از جمله: حزب جمهوری اسلامی: حزب ما درگیری و حمله به گروه‌ها را محکوم می‌کند. حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی: درگیری و برخورد در اجتماعات در مجموع به سود دشمن است.

در بهمن و اسفند 58، پیش از برگزاری انتخابات نخستین دوره مجلس، سازمان با موضع‌گیری شدید در مخالفت با دومرحله‌ای شدن انتخابات، تبلیغات و میتینگ‌های انتخاباتی را به گونه تحریک‌آمیز و همراه با تشنج و درگیری برگزار می‌کرد. دومرحله‌ای بودن انتخابات، که نام‌گذاری جهت‌دار مخالفان بود به مصوبه شورای انقلاب درباره انتخابات اطلاق می‌شد که براساس آن هرکاندیدا باید حائز «اکثریت مطلق آرا» (50 درصد به علاوه یک) بشود و در غیر این صورت انتخابات بین 2 برابر تعداد حائزان بیشترین آرا تجدید می‌شد که در مرحله دوم اکثریت نسبی ملاک قرار می‌گرفت.

حسن يوسفي اشکوری در این باره می‌نویسد: طبق مصوبه شورای انقلاب که هنوز نقش قوه مقننه را ایفا می‌کرد، انتخابات دو مرحله‌ای اعلام شد. این امر موجب ظهور اختلاف نظری جدی شد. کسانی از آن دفاع می‌کردند و آن را سالم‌تر و صحیح‌تر می‌دانستند و در مقابل، کسانی و گروه‌هایی آن را مغایر با دموکراسی و آزادی می‌شمردند... شورای انقلاب، حزب جمهوری اسلامی و در مجموع غالب شخصیت‌ها و جریان‌های خط امامی، از آن دفاع و حمایت می‌کردند و نیروهای ملی و رادیکال غیرخط امامی در جبهه مخالف دومرحله‌ای شدن انتخابات قرار داشتند. از جمله بنی‌صدر، جبهه ملی، سازمان مجاهدین [خلق] و شماری از رجال سیاسی آن روز مخالفت خود را اعلام کردند. در بین گروه‌های مخالف انتخابات دومرحله‌ای، احزاب و گروه‌هایی مانند جاما، جنبش مسلمانان مبارز، گروه انتخاباتی همنام [ائتلاف انتخاباتی با محوریت سران نهضت آزادی]، حزب توده، سازمان چریک‌های فدایی خلق و جبهه دموکراتیک ملی نیز قرار داشتند که در کنار مجاهدین خلق و بنی‌صدر یک ائتلاف نانوشته و غیررسمی را شکل داده بودند. سازمان نخستین گروهی بود که به موضع‌گیری علیه قانون مزبور پرداخت و با انتشار اطلاعیه‌هایی عملا پیش‌قراول این جریان شده بود. موسی خیابانی به عنوان یکی از اعضای کادر مرکزی با تاکید بر اینکه مخالفت با دومرحله‌ای شدن انتخابات یکی از مواد «قطعنامه سراسری» اجتماعات سازمان است، در مورد انگیزه تصویب قانون فوق گفت: «قصد دارند به این وسیله جلوی ورود نیروهای انقلابی و مترقی را به مجلس بگیرند». علی‌اکبر معین‌فر، وزیر نفت و عضو شورای انقلاب، در دفاع از مصوبه شورا چنین اظهارنظر کرد: دومرحله‌ای شدن انتخابات، اعتبار و وزن بیشتری به [آراي] مردم می‌دهد و به دموکراسی واقعی هم نزدیک‌تر است... فرصت بیشتری به مردم می‌دهد و آنها که اکثریت واقعی دارند انتخاب می‌شوند.

معین‌فر درباره مخالفان این قانون گفت: «کسانی که احساس می‌کنند در انتخابات دور اول و دوم قادر نیستند آرای قابل توجهی به دست آورند کوشش می‌کنند از تفرق آرا‌ و اختلافی که بین مردم هست استفاده کرده و به مجلس راه یابند». دکتر شیبانی، وزیر کشاورزی و عضو شورای انقلاب‌ نیز تاکید کرد: «کسی که رای داشته باشد از دو‌مرحله‌ای بودن [انتخابات] مجلس وحشتی ندارد». آیت‌الله دکتر بهشتی، دبیر شورای انقلاب و رئیس دیوانعالی کشور، درباره دلیل این مصوبه چنین اعلام داشت: «این تصمیم به آن جهت گرفته شده که نمایندگان مجلس شورای اسلامی تجلی اکثریت واقعی ملت باشند تا تصمیمات و مصوبات آنها حکم تصمیم و تصویب اکثریت ملت تلقی شود». حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، عضو شورای انقلاب، طی نامه‌ای به روزنامه کیهان که در آن زمان از مخالفان دو‌مرحله‌ای بودن انتخابات بود و از مواضع سازمان دفاع می‌کرد، نسبت به مشی جانبدارانه این روزنامه انتقاد کرده و ضمن عنوان اسامی برخی شخصیت‌های موافق مصوبه شورای انقلاب که در کیهان بیان نشده یا خلاف آن آمده تاکید کرد: «مهندس بازرگان [عضو شورای انقلاب] در شمار موافقان اکثریت مطلق [دو‌مرحله‌ای بودن انتخابات] است».

برخی از دوستان و همفکران بازرگان مانند عزت‌الله سحابی و محمدمهدی جعفری از مخالفان بودند و ابراهیم یزدی نیز به عنوان نماینده ائتلاف انتخاباتی «همنام» در مناظره‌ای پیرامون انتخابات، با مصوبه شورای انقلاب مخالفت کرد. همچنین در یک مناظره تلویزیونی با حضور 2 نماینده از سازمان مجاهدین خلق (علی زرکش و مهدی خدایی‌صفت) و یک نماینده «جاما» به عنوان مخالفان و آیت‌الله دکتر بهشتی نماینده شورای انقلاب و 2 تن از سوی حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عنوان موافقان، به تفصیل‌ دیدگاه‌های موافق و مخالف مورد بحث و بررسی قرار گرفت. با وجود فضای مناسب در مطبوعات، مساجد و دانشگاه‌ها برای طرح نظریات مخالفان و موافقان و برگزاری چند مناظره بین نمایندگان گروه‌های سیاسی و مسؤولان رسمی، سازمان با برگزاری اجتماعات مختلف در شهرها و ایجاد فضای تحریک و تشنج، تلاش آشکاری را صورت داد تا ضمن محک زدن توان به کارگیری هواداران، از اهرم فشار اجتماعی برای پیشبرد نظریات خود بهره‌گیری کند.

در عرصه تبلیغات انتخاباتی، تقریبا تمام گروه‌های مهم چپگرا و ناسیونالیست به کمک سازمان شتافتند و از کاندیداهای آن حمایت کردند. از جمله گروه‌های چریک‌های فدایی خلق، گروه تروتسکیست راه کارگر، حزب توده، جبهه دموکراتیک ملی و جنبش مسلمانان مبارز، کاندیداهای سازمان بویژه مسعود رجوی را در فهرست‌های انتخاباتی مورد حمایت خود قرار دادند. سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر که پس از کودتای خونین تغییر ایدئولوژی در سازمان به وجود آمده بود و در اسناد رسمی سازمان پس از انقلاب با عنوان «اپورتونیست‌های چپ‌نما» خوانده می‌شود نیز طی اطلاعیه‌ انتخاباتی خود، 11نفر از فهرست انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق را که در راس آنها رجوی بود مورد حمایت قرار داد. يوسفي اشکوری نتیجه انتخابات را اینگونه ترسیم کرده است: «با وجود اینکه تقریبا تمام گروه‌های سیاسی (حتی حزب توده و چریک‌های فدایی خلق و...) کاندیدا داشتند و تبلیغات گسترده‌ای نیز انجام داده بودند، اما کاندیداهای طیف حزب جمهوری [اسلامی] و به اصطلاح «خط امامی» اکثریت مطلق یافتند. در مرحله اول 97 نفر از 270 نماینده (از جمله 18 نفر از 30 نفر در تهران که یکی از آنان مهندس بازرگان بود)، اکثریت مطلق را کسب کردند. این برگزیدگان از نظر گرایش فکری و سیاسی، غالبا وابسته به جناح انقلابی از نوع خط امامی بودند».

در مرحله اول انتخابات مجلس در تهران، کسی از سازمان انتخاب نشد و درگیری‌هایی بین‌ مردم و سازمان در زنجان، خراسان، خمین، آبادان، بابلسر، کرمان و اراک به وجود آمد. اینها همه در حالی بود که تجاوز نظامی آمریکا به بهانه نجات گروگان‌های آمریکایی در طبس افکار عمومی را بیش از گذشته علیه نیروهای مخالف چپ و مجاهدین خلق برانگیخته بود. نشریه سازمان چند مورد درگیری با هواداران در شهرستان‌ها را که عموما مربوط به فروردین‌ماه 59 بود، گزارش کرد. سازمان هیچ علاقه‌ای به کاهش تشنج و آشوب نداشت. سازمان، دولت و نظام و شخصیت‌های مذهبی را عامل تهاجم معرفی می‌کرد، حال آنکه مسؤولان و نظام مخالفت خود را با درگیری و تشنج اعلام کرده بودند. جای این سوال هست که آشوب‌ها بیشتر به نفع کدام گروه بود؛ دولت یا سازمان؟

بعد از تشکیل واحدهای میلیشیا (چریک نیمه‌وقت) و افزایش قدرت مانور اجتماعی سازمان، دسته‌های میلیشیا در مقاطع مختلف در آذر، بهمن و اسفند 58 و نیز در فروردین 1359 اقدام به رژه کردند. در درگیری‌ها، در مقابل این دستجات سازماندهی شده، گروه‌های مردمی فاقد تشکیلات بودند و این نشان از عدم دخالت یک سازمان منظم یا حزب تشکیلاتی در اقدامات عکس‌العملی گروه‌های مختلف مردم داشت. در 2 ماه اول 59، سازمان پس از مرحله اول انتخابات، خود را برای شرکت در مرحله دوم آماده می‌ساخت. تعداد 27 نفر از کاندیداهای سازمان در 22شهر کشور به مرحله دوم انتخابات راه یافتند. در تهران مسعود رجوی تنها کاندیدای سازمان در مرحله دوم بود که برای سازمان در صورت موفقیت، به مثابه پیروزی در کل انتخابات بود. شیوه‌ها و تاکتیک‌های اجتماعی و تبلیغی سازمان بر رجوی متمرکز شد. حزب توده و چریک‌های فدایی خلق از کاندیداهای مجاهدین خلق و شخص رجوی اعلام حمایت کردند. مهم‌ترین اقدام سیاسی و تبلیغی در این مقطع که کاملاً با موارد پیشین متفاوت و متمایز بود، حمایت مهندس مهدی بازرگان، دبیرکل نهضت آزادی که در مرحله اول به مجلس راه یافته بود از کاندیداتوری رجوی بود. کیهان در این باره چنین نوشت: مهندس بازرگان نخستین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی و عضو شورای انقلاب طی نامه‌ای خطاب به مردم از آنها خواست به مسعود رجوی رای بدهند كه انتقادات زيادي را برانگيخت.

مهندس بازرگان اطلاعیه دومی هم در توضیح اطلاعیه اول خویش صادر کرد که در آن ضمن تاکید بر انگیزه خودش برای «تامین وحدت و آرامش» و با اشاره به «سوءتفاهماتی» که به وجود آمده بود، چنین نوشت: در آن اطلاعیه راجع به هیچ گروه سیاسی نفیا یا اثباتا تایید به میان نیامده و همچنین گفته نشده است به کسی رای بدهید یا ندهید... بگذاریم گروه‌های اقلیت سیاسی قانونی به تناسب جمعیت و طرفدارانشان نماینده‌ای به مجلس بفرستند... . با این اطلاعیه، به‌رغم کاربرد تبلیغی موضع‌گیری قبلی بازرگان، تلاش شد تا انتقادات موجود قدری پاسخ داده شود ولی آشکار بود که اگر قصد وی فقط ابراز امیدواری درباره انتخاب نماینده سازمان به تناسب آرای طرفداران آن ‌بود، دیگر نیازی به صدور آن اطلاعیه‌ها نبود، زیرا به طور طبیعی در صورت احراز اکثریت نسبی در مرحله دوم این اتفاق رخ می‌داد.

اعلامیه توضیحی فوق، در عمل چیزی از بار تبلیغی اقدام به سود رجوی نکاست و در نشریه مجاهد و تراکت‌های تبلیغی، اطلاعیه مهندس بازرگان در حمایت از کاندیدای سازمان انتشار می‌یافت. احمد صدرحاج سیدجوادی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی که در دوران مسؤوليتش بر وزارت کشور، یزدان حاج‌حمزه از مرتبطان و کاندیدای بعدی سازمان در انتخابات را به‌عنوان معاون منصوب کرده بود و 2 فرزندش از اعضای مهم سازمان بودند و برادرش جزو موتلفین و هواداران شناخته شده رجوی و سازمان محسوب می‌شد‌ نیز در اطلاعیه مستقلی مسعود رجوی را از «چهره‌های مبارز و انقلابی» برشمرد و انتخاب وی و چند کاندیدای دیگر را توصیه کرد. بعد از اتمام انتخابات مرحله دوم، مهندس بازرگان در مصاحبه‌ای با کیهان که در آن زمان تحت سرپرستی ابراهیم یزدی بود، توضیحات بیشتری درباره اطلاعیه‌های خود درباره کاندیدای سازمان ارائه داد. در این مصاحبه بازرگان ضمن توضیح مکرر مضامین 2 اطلاعیه قبلی خود درباره التقاطی بودن سازمان، اینگونه موضع‌گیری کرد: این آقایان دارای افکار التقاطی باشند یا نباشند به عهده خودشان است و هم به عهده کسانی است که نوشتجات آنان را مطالعه کرده و به نکات التقاطی برخورد کرده‌اند، لازم است بیایند و برای مردم روشن کنند. مهندس بازرگان، ضمن تایید دوباره «پرشور و باایمان» توصیف کردن مجاهدین خلق گفت: این یک واقعیتی است. من با همه آنها آشنا و محشور نبوده‌ام ولی آنهایی را که می‌شناسم نسبت به آنچه ‌بدان اعتقاد دارند، پرشور و با‌ایمان یافتم. به مکتب و آرمان خود ایمان دارند. امام خمینی 2 روز بعد از اطلاعیه بازرگان و چند نفر از دوستان همفکر وی، در پیامی به مناسبت مرحله دوم انتخابات تاکید کرد که مردم «کسانی را انتخاب کنند که صددرصد مسلمان و معتقد به احکام اسلام و مخالف با مکتب‌های انحرافی و معتقد به جمهوری اسلامی باشند... باید به اشخاصی که احتمال انحراف در آنان می‌رود رای ندهند؛ چه احتمال انحراف عقیدتی، اعمالی یا اخلاقی که به چنین اشخاص اعتماد نمی‌شود ‌کرد».

در پیام امام، به نظیر استدلال مهندس بازرگان اینگونه پاسخ داده شد: ... آنکه گفته شود خوب است به همه گروه‌ها چه چپی و چه انحرافی رای دهید که مجلس شورا جامع همه گروه‌ها باشد، این یک مطلب غلطی است که منحرفان درست کرده‌اند تا در مجلس با خدعه شرکت کنند. ملت به این مطالب انحرافی گوش فراندهد. بعدا مهندس بازرگان درباره پیام امام خمینی ضمن تاکید بر اینکه«فرمایشات امام بعد از اطلاعیه بنده منتشر شد» و با اشاره به صلاحیت اعتقادی فهرست گروه همنام(مورد تایید بازرگان) گفت: تاکیدهای معظم‌له [امام خمینی] اصولی و کلی بوده، نامی از گروه و فرد خاصی نبوده، تشخیص را به عهده رای‌دهندگان گذارده بودند. اشکوری پیام امام را«نقطه پایانی بر این اختلاف نظر» توصیف کرده و بعد از بیان قسمت‌هایی از آن می‌نویسد: بدین ترتیب هیچ‌یک از کاندیداهای مجاهدین [خلق] به مجلس راه نیافتند.

در اردیبهشت‌ماه 59، نتیجه انتخابات مجلس، شکست سوم انتخاباتی را برای سازمان به ارمغان آورد که این شکست باعث انفعال بخشی از هواداران شد. سازمان با صدور اطلاعیه‌ای مانند مرحله اول انتخابات، مدعی شد که در مرحله دوم نیز تقلبات انتخاباتی گسترده روی داده و نتایج آن با«خواست و رای واقعی مردم» مباینت دارد. سخنرانی رجوی در ورزشگاه امجدیه در پنجشنبه 22 خرداد 59 تحت عنوان «چه باید کرد؟» حاکی از سعی او در جهت انگیزه‌دهی به نیروهای سازمان بود. در این سخنرانی رجوی مکانیسم«دفاع مظلومانه» را به عموم هواداران پیشنهاد کرد تا با این روش، خشم و کینه را در میان اعضای سازمان تعمیق بخشد.

 

منافقين ازنفوذ تا خیانت (4)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31