مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی)

نام و نام خانوادگی: مریم قجر عضدانلو

نام پدر: حسین

تاریخ تولد: 1332/09/13

محل تولد: تهران

شماره شناسنامه: 1575

کد ملی: 0041654358

شماره اعلان قرمز اینترپل: A-469/6-2002

مریم قجرعضدانلو معروف به مریم رجوی، همسر سوم مسعود رجوی، رهبر متواری سازمان مجاهدین خلق ایران(منافقین) است که در زمان اختفای وی مسئولیت این سازمان تروریستی بر عهده مریم رجوی بوده است. او همچنین رئیس جمهور خود خوانده شورای به اصطلاح ملی مقاومت ایران است که به عنوان بازوی سیاسی تشکیلات تروریستی منافقین می باشد و با همین عنوان غیر رسمی و خیالی با سیاستمداران درجه سه و چهار جهان دیدار و گفتگو می کند.

مریم رجوی متولد سیزدهم آذرماه ۱۳۳۲ در تهران است. او تحصیلات کارشناسی خود را در رشته مهندسی متالوژی در دانشگاه صنعتی شریف گذراند و سپس به سازمان مجاهدین خلق پیوست. برادرش به نام محمود عضدانلو از اعضای سابق مجاهدین خلق بوده که در دوران شاه زندانی بوده است. همچنین یکی از خواهرانش در دوران پهلوی کشته شد. خواهر دیگرش نیز در جریان حوادث دهه شصت کشته شده است.

مریم رجوی که از نوجوانی به سازمان مجاهدین خلق پیوست، از طریق برادرش با این سازمان و مشی آن آشنا شده بود. او در تمام سال‌های دانشجویی برای این سازمان جذب نیرو می‌کرده  و گفته می‌شود، مریم رجوی در سازماندهی دو اعتراض در اردیبهشت و خرداد ۱۳۶۰ نقش داشته است.

مریم رجوی ابتدا همسر «مهدی ابریشمچی» از اعضای بلند پایه سازمان مجاهدین بود، اما در اقدامی عجیب طلاق وی از ابریشمچی گرفته شد و او در مراسمی پرحاشیه به عقد مسعود رجوی درآمد. آن زمان مسعود رجوی گفته بود او و مریم عضدانلو به اشتراک روحانی رسیده‌اند و حال باید به اشتراک جسمانی هم برسند، به همین دلیل با یکدیگر ازدواج می‌کنند.

فرزند مریم رجوی

عضدانلو زمان طلاق از مهدی ابریشمچی یک دختر سه ساله به نام «نرگس» داشت. اکنون دختر او بزرگ شده است و در سازمان مجاهدین از مقام‌های مهم است. نرگس ابریشمچی در مقطعی به عنوان معاون مسئول اول تشکیلات منافقین نیز انتخاب شد.

مریم رجوی کیست؟

مریم رجوی در سال ۱۳۶۱ از ایران خارج شد و از طریق کردستان عراق ابتدا در آلمان و سپس در فرانسه به فعالیت خود ادامه داد. مریم رجوی از سال ۱۳۶۵ به بعد فرمانده نظامی حملات علیه جمهوری اسلامی را بر عهده داشت. این موضوع سیاه‌ترین نقطه در کارنامه سازمان مجاهدین خلق است که در جنگ ایران و عراق در سمت کشور متخاصم ایستاد و به ایران حمله می‌کردند.

در مرداد سال ۱۳۶۷ در عملیات «فروغ جاویدان» فرماندهی عملیات را به عهده داشت. در این عملیات قرار بود نیروهای سازمان مجاهدین از سمت غرب به ایران حمله کنند و آنها تصور می‌کردند به هر شهری که وارد شوند، مردم به آنها خواهند پیوست و با جمعیتی عظیم تهران را فتح خواهند کرد اما از همان ابتدا با مقاومت جانانه مردم مواجه شدند. ارتش نیز در عملیاتی متقابل به نام «مرصاد» به نیروهای مجاهدین حمله کرد و آنها تار و مار شدند. فرمانده عملیات مرصاد صیاد شیرازی بود که بعدها به انتقام همین عملیات، توسط سازمان مجاهدین ترور شد.

حضور مریم رجوی در انتخابات مجلس اول

اولین مجلس یکی از انتخابات‌هایی بود که همه گروه‌ها با دیدگاه‌های مختلف در آن شرکت داشتند. این انتخابات اهمیت ویژه‌ای داشت و مریم رجوی نیز یکی از کاندیداها بود. اما موفق به حضور در مجلس نشد. عدم کسب آرای لازم از سوی تمام اعضای کاندید شده مجاهدین خلق در مجلس اول موجب شد آن‌ها کم‌کم ضد جمهوری اسلامی صف بکشند تا حدی که دست همکاری به حزب بعث در جنگ ایران و عراق بدهند.

فعالیت‌های مریم رجوی در خارج از کشور

مریم رجوی در این سال‌ها سعی کرده با دیدارهای بین‌المللی فعالیت‌هایی را علیه نظام جمهوری اسلامی سازمان دهد. او طی اقامت در اروپا به کشورهای مختلف سفر کرد. او در فروردین ماه ۸۹ با گروهی از پارلمانترهای آلمان دیدار کرد. او همچنین طی سفری به ایتالیا در پارلمان این کشور سخنرانی کرده است. او در سال ۹۶ نیز موفق شد با سناتور مک‌کین در آلبانی نیز دیدار کند. با این حال اکثر قریب به اتفاق ملاقات ها و دیدارهای وی با سیاستمداران درجه سه و چهار بوده است. مهم‌ترین دیدار وی در طول همه این سالها دیدار با مایک پمپئو وزیر امور خارجه (سابق) آمریکا بوده است. این دیدار در کمپ اشرف ۳ اتفاق افتاد. 

دستگیری مریم رجوی و همراهانش در فرانسه

زمانی‌که سازمان مجاهدین خلق، اردوگاه اشرف را از دست داد، این سازمان کمپ‌هایی در فرانسه و آلبانی ایجاد کرد. البته مجاهدین در فرانسه با مشکلات زیادی مواجه شدند. پلیس ضد تروریست فرانسه، در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳، با حمله به ۱۳ پایگاه سازمان مجاهدین خلق و دستگیری مریم رجوی و چندین نفر دیگر برنامه‌های تروریستی مریم رجوی در اروپا  را خنثی کرد. در همان زمان بود که روزنامه «فیگارو» اهداف مجاهدین خلق در اروپا و نقشه ترور ۲۵ تن از جداشدگان آنان را فاش کرد. آن‌ها همچنین برنامه حمله به سفارت‌های ایران را داشتند. در آن زمان این احتمال وجود داشت که مریم رجوی به ایران بازگردانده شود.

اتفاق هولناک پس از این بازداشت رخ داد. وقتی که ده نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در اعتراض به این بازداشت، دست به خودسوزی های سازمانی زدند. جالب اینکه سران سازمان مدعی شدند، این خودسوزی‌ها داوطلبانه بوده است! پس از این اتفاق مریم رجوی با قرار وثیقه ۸۲ هزار یورویی آزاد شد.

برخی از اتهامات مریم رجوی در کیفرخواست دادگاه منافقین به این شرح می باشد:

- جانشین فرمانده کل ارتش به اصطلاح آزادی بخش ایران در سال 1366

- شرکت در عملیات های مختلف نظامی-تروریستی سازمان مانند فروغ جاویدان و آفتاب

- مسئول هدایت عملیات های نظامی و تروریستی در داخل کشور

- مسئول اول سازمان در سال 1368

- رئیس جمهور شورای به اصطلاح ملی مقاومت از سال 1372 تا کنون

مریم رجوی در کلام سعید شاهسوندی

اظهارات سعید شاهسوندی با رادیو صدای ایران درباره مریم عضدانلو و سوابق تشکیلاتی و عضویت اش در سازمان مجاهدین خلق از جهات مختلفی قابل تعمق است. در منابع سازمانی مجاهدین در معرفی مریم عضدانلو از جایگاه و قابلیت های فردی و تشکیلاتی اش سخن به میان می آید و این ذهنیت را دامن می زند که ایشان از اعضای قدیمی و باسابقه مجاهدین بوده که سابقه فعالیت های سیاسی شان آن گونه که مجاهدین ادعا می کنند، به اواخر دهه 1340 بر می گردد. یعنی دقیقا از زمانی که او یک دانش آموز بوده است. و اینکه در ادامه ایشان به هسته های پراکنده سازمان وصل و تا زمان انشعاب ایدئولوژیک در سال 1354 او یک عضو رسمی سازمان بوده که با حفظ مواضع شاخه بوده و فعالیت های تشکیلاتی خود را ادامه داده است. در آستانه پیروزی انقلاب وی مسئول شاخه دانشجویی در سازمان بوده و در همین زمان با مهدی ابریشم چی ازدواج کرده است. کم و بیش هم اشاره می شود که ایشان خواهر محمود عضدانلو از اعضای باسابقه سازمان و خواهر نرگش عضدانلو است. اما از اینکه بگویند نرگس مارکسیست بوده و با همین موضع هم اعدام شده ابا دارند.

اعلام کاندیداتوری او در جریان انتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی در ایران به زعم مجاهدین محصول و فرآیند پختگی تشکیلاتی و ایدئولوژیکی او در سازمان است. سازمان بر ادامه فعالیت های کیفی و گسترده در شاخه دانشجویی تاکید وافر دارد. فرار او از ایران پس از فاز نظامی به همراه مهدی ابریشم چی و رفتن به کردستان و متعاقب آن اعزام به پاریس و در نهایت مسئولیت دفتر مسعود رجوی از دیگر فعالیت های او در سازمان قید شده است. به همین روال او به دلیل قابلیت های منحصر به عنوان همردیف مسئول اول سازمان یعنی مسعود رجوی معرفی و در ادامه با استعفا از این مسئولیت به عنوان رئیس جمهور انتصابی شورای ملی مقاومت معرفی شده است. وقوع انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین ظاهرا نقطه عطف ارتقاء کیفی این زن به عنوان بالاترین مرجع تشکیلاتی و در کنار مسعود رجوی و سپس ازدواج ایدئولوژیک او و حائل شدن میان مسعود و اعضای سازمان به مفهوم صالح ترین عنصر ایدئولوژیکی - سیاسی - تشکیلاتی مجاهدین جایگاه ویژه و منحصری به او بخشیده است. به قولی مریم قجر عضدانلو به واسطه ای برای وصل شدن به مسعود تبدیل شده است. و از آن تاریخ تا اکنون و مشخصا پس از مفقود شدن مسعود رجوی به عنوان ریاست جمهور انتصابی و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق مسئولیت راهبردی مجاهدین را بعهده دارد. در سراسر این تاریخ سازی یک جانبه ظاهرا با زنی مواجه هستیم که قابلیت و پتانسیل قرار گرفتن در کنار رهبری سازمان و بعضا جایگزینی زنان مجاهد یعنی اشرف ربیعی را دارد. تا جایی که مریم عضدانلو نه یک زن سازمانی که مشخصا به هست و نیست و مکانیزم ادامه حیات مجاهدین تبدیل می شود. هر عنصر مجاهدی الزاما برای مجاهد شدن راهی جز کسب مشروعیت از او ندارد.

تنها از افتادن به پای او است که می توان به مدارج بالاتر یعنی فهم و استحاله تمام و کمال در مسعود نائل گردید. فرایند همه دانسته ها و فهم و موقعیت او در تشکیلات مجاهدین به نوعی به نقطه کانونی وصل تبدیل می شود. اطلاق ایدئولوژی مریم بخودی خود قائم بودن ارزش های فردی او را مورد تاکید قرار می دهد. مضاف بر اینکه خود نیز اذعان می دارد این همه در گرو درک و فهم مسعود است. این به نعل و میخ زدن و نقش دوگانه مریم در ایدئولوژیزه کردن مناسبات مجاهدین از بالاترین سطوح تا پائین ترین سطوح تشکیلاتی در نوع خود علاوه بر انتقال پارادوکسیکال بودن موقعیت او، اما به هر حال نشان از این می دهد که او نزدیک ترین و مستحیل ترین عنصر تشکیلاتی در رهبری ایدئولوژیکی مجاهدین است. رسیدن مریم عضدانلو به این منزلت در زمان خود نیز باعث واکنش های ناخواسته ای از سوی عناصر بالای سازمان و کسانی گردید که نیک می دانستند مریم عضدانلو بر خلاف آنچه القاء می شود، آن چیزی که مجاهدین سعی در جا انداختن او دارند، نیست.

Maryam Holokastاما تعجب این افراد در تقابل با اراده رهبری رجوی که تلاش دارد از مریم رجوی یک قدیس و به نوعی مادر مقدس بسازد اثر لازم را ندارد و توان مقابله با این خواست در کسی پیدا نمی شود. با این حال تا زمان جدایی شماری از اعضای سازمان و گمانه زنی های آنان در مورد روابط خصوصی مریم و مسعود هیچکس تصور نمی کرد جز منافع تشکیلاتی و هوا کردن فیل تازه ای برای سرپوش گذاشتن بر شکست ها، فاکتور اخلاقی و ... در این سناریو دخیل و نقش داشته باشد. همه قرائن و شواهد نشان می دهد که واکنش های حاصله از معرفی مریم عضدانلو در مقام همردیفی با مسعود و بعدتر به عنوان کاتالیزور وصل به ایدئولوژی رهبری و حتی انتصاب او به مقام ریاست جمهوری بهت و شگفتی اعضای سازمان را از بالاترین رده ها تا سطوح پائین سازمان به همراه داشته است.

خانم آن سینگلتون که بخشی از کتاب معروف خود به نام ارتش خصوصی صدام را به بررسی ارتقاء نمایشی مریم رجوی اختصاص داده ضمن اشاره به پاره ای اقدامات جاه طلبانه که می توانست به القاء محبوبیت او در میان ایرانیان مقیم اروپا و همچنین هواداران مجاهدین منتهی شود، فرآیند و نتیجه نهایی این اقدامات را جز سردرگمی و بهت نمی داند و النهایه بازتاب های این گونه اقدامات را که به شکل راه اندازی کنسرت ها و همچنین جلسات توجیه و تفسیر زنان در جنبش اجتماعی ایران و در نهایت همسو نشان دادن خود با جنبش فمینیستی غربی ها متمرکز شده، را این گونه ارزیابی می کند:

"نتیجه همه این ها محبوب شدن مریم در میان ایرانیان نبود، بلکه باعث شد همراهان او به خصوص اعضایی که از عراق آورده بود بیش از هر وقت دیگری گیج شوند. بیاد داشته باشید که آن ها هم اکنون هم با هواداران معمولی مجاهدین که نمی توانستند دستورات آنها را بپذیرند دچار سردرگمی شده بودند."

او به ناتوانایی ها و فقدان کارایی سیاسی و تشکیلاتی مریم عضدانلو اذعان دارد و تاکید می کند که مریم چیزی جز یک امکان برای پیشبردن سناریوهای رجوی در غرب و همچنین مناسبات داخلی نبوده است. در این رابطه می خوانیم:

"مریم یک شخص سیاسی نبود و تجربه جهانی هم نداشت. او سال ها آموزش دیده بود تا کاری را که برای رجوی انجام می داد انجام دهد و هیچ ایده دیگری فراتر از این نداشت."

وی همچنین درباره موقعیت مریم عضدانلو در نزد اعضای شورای ملی مقاومت و به عنوان منصب شورا می نویسد:

"اعضای غیرمجاهدی که در شورای ملی مقاومت بودند او را به عنوان رئیس خود قبول نمی کردند (چه رسد به عنوان رئیس جمهور)."

در عدم توفیق تلاش مجاهدین برای تثبیت موقعیت مریم عضدانلو و به خصوص در میان ایرانیان مقیم غرب به قول سینگلتون همین اندازه کافی است که بدانیم:

"تنها کسانی که مریم توانست جذب کند پناهندگان طبقه پایین و آس و پاسی بودند که فکر می کردند این واقعا بازسازی گذشته است."

مسعود بنی صدر در بازخوانی این سناریو تنها به این نکته کلیدی اشاره دارد که واکنش تمامی اعضای سازمان حاکی از بهت و ناباوری و شگفتی بوده است. صحت و سقم این واکنش ها وقتی اثبات می شود که پروسه تشکیلاتی مریم عضدانلو را پیش از هر چیز از زبان یک عضو قدیمی سازمان بشنویم. از زبان کسی که از زمان ورود مریم رجوی به مناسبات سازمان در سال 1357 یعنی از اولین سال های پیروزی انقلاب تا زمان اعزام او به پاریس قدم به قدم شاهد حضور و فعالیت های او در مراحل مختلف تشکیلاتی مجاهدین بوده است. بازخوانی این گذشته از زبان سعید شاهسوندی خود گویای حقایق بسیاری است. آقای شاهسوندی اولین تماس های مریم عضدانلو با سازمان را حول و حوش سال های 1358 ذکر می کند. درباره سابقه روابط اش با سازمان مجاهدین مدعی است:

"مریم عضدانلو در تمام سال های قبل از انقلاب هیچ ارتباطی با سازمان مجاهدین نداشت، این را بنده عرض می كنم به عنوان كسی كه تا روز آخری كه سازمانی به نام سازمان مجاهدین در ایران وجود داشت، قبل از آن كشت و كشتارهای داخلی و نیروهای مذهبی در آن وارد می شدند و بنده هم بودم، هیچگاه ما نشانی از خانم مریم عضدانلو نداریم ."

وی درباره چگونگی وصل شدن او به سازمان می گوید:

"من اینها را (منظور با خانم شهرزاد حاج سیدجوادی) اولین بار (چندین ماه پس از پیروزی انقلاب) دیدم و نمی شناختم، از ضابطی پرسیدم كه اینها كی هستند؟ (با خنده) گفت این یكی خواهر محمود است، چون آن موقع هویت اینها را ما به عنوان خواهر محمود می شناختیم (مقصود محمود عضدانلو است) و آن یكی هم دختر صدر حاج سید جوادی است، گفتم خب مبارك باشد، گفت كه اینها می خواهند بیایند توی بخش دانشجویی و دانش آموزی سازمان فعالیت كنند و كار كنند."

و باز در تاکید سوابق پیش از انقلاب مریم عضدانلو می گویند:

"خانم مریم عضدانلو قبل از انقلاب نه سابقه فعالیت داشتند و به دنبال آن نه سابقه دستگیری و نه حتی بازداشت و غیره ذالك، دانشجوی دانشگاه صنعتی آریامهر و شریف بعد از انقلاب هست ایشان، درس خوانده آنجا.

شاهسوندی همچنین درباره ظاهر این دو یعنی عضدانلو و حاج سید جوادی در بدو ورود به ستاد مجاهدین می گوید:

"خانم مریم عضدانلو همراه با خانم شهرزاد صدر حاج سید جوادی، دختر آقای احمد صدر حاج سید جوادی، این هر دو از درب خیابان صبا وارد محوطه ستاد بنیاد علوی شدند. یادم هست من بودم، محمد ضابطی بود، چند نفر از بچه های دیگر بودیم كه در واقع آنجا در حیاط مشغول بودیم و كارهایمان را می كردیم كه ضمناً دیدیم این درب باز شد و دو خانم با هیئت غیر مجاهدی، شلوار لی پوشیده، روسری تقریباً فكر می كنم یا سرشان نبود یا یك چیز غیر پوشیده ای بود، لباس های مخصوصی كه به لباس ها و مانتوهای خواهران مجاهد هیچ شباهتی نداشت، اینها وارد شدند."

شاهسوندی در یکی از گفتگوهای اخیرش با رادیو صدای ایران در خصوص معرفی مریم عضدانلو و استعداد و قابلیت های فردی ایشان می گوید:

"من خانم رجوی را بسیار بسیار خوب می شناسم. ایشان بسیار ناتوان است. ناتوان تر از آنکه بسیاری فکر می کنند. من یادم می آید وقتی ایشان قرار بود پیام بدهد، نوشته ها را من در پشت دوربین می گرفتم تا ایشان از روی آنها بخواند. ایشان حتی از اینکه یک پیام را از پشت دوربین با حروف درشت بخواند ناتوان بود. ما باید بارها فیلم را بر می گرداندیم تا ایشان بتواند این کار را انجام بدهد. ایشان در واقع کاریکاتوری هستند از خود آقای رجوی. حالا ببینید داستان چقدر کمدی است."

بخشی از متن قسمت 112 گفتگوهای شاهسوندی با رادیو صدای ایران

خانم مریم عضدانلو متولد تهران هستند، سال 1332 از بقایای خانواده قاجار هستند، به شوخی به برادر بزرگ خانم مریم كه آقای محمود عضدانلو باشد و از بچه های سازمان بود ما در درون روابط می گفتیم: " شازده گدا "، یعنی اینها از شاهزادگان قاجار هستند ولی به هر حال از آن خانواده های پولدار و مرفه نبودند و طنزی بود كه در روابط به كار برده می شد. خانم مریم عضدانلو در واقع در یك چنین خانواده ای بزرگ شده، برادر بزرگ ایشان آقای محمود عضدانلو از اعضای سازمان بود كه در سال 1350 دستگیر شد و چند سالی زندان بود و بعداً هم آزاد شد. خواهر دیگری دارد، خواهر بزرگ تری داشت به نام نرگس عضدانلو كه كمتر در اسناد و نوشته های سازمانی نامی از او می آید، نرگس بعد از آغاز مبارزه مسلحانه در سال 1350 در حالی كه از مریم بزرگ تر بود به سازمان و تیم های عملیاتی پیوست، تیم های عملیاتی چریكی در زمان شاه، در ماجرای 1354 تحولات ایدئولوژیكی نرگس ماركسیست شد و بعدها در درگیری های قبل از انقلاب نرگس كشته شد.

مریم عضدانلو در تمام سال های قبل از انقلاب هیچ ارتباطی با سازمان مجاهدین نداشت، این را بنده عرض می كنم به عنوان كسی كه تا روز آخری كه سازمانی به نام سازمان مجاهدین در ایران وجود داشت، قبل از آن كشت و كشتارهای داخلی و نیروهای مذهبی در آن وارد می شدند و بنده هم بودم، هیچگاه ما نشانی از خانم مریم عضدانلو نداریم. خانم عضدانلو اولین روز فعالیت سیاسی شان را من خاطرم هست كه ماه های بعد از پیروزی انقلاب بود، ما(سازمان مجاهدین) در ستاد بنیاد علوی كه قبلاً بنیاد پهلوی بود و الان هم ساختمان (فكر می كنم) وزارت بازرگانی شده، در تقاطع میدان ولیعهد قبل از انقلاب و ولی عصر بعد از انقلاب، ما آنجا ساختمانی بسیار بزرگ را در تصرف خودمان داشتیم، یك درب پشتی و در واقع عقبی داشت كه از خیابان صبا می آمد و بیشتر ترددهای افراد از آنجا بود و ترددهای افراد معمولی در درب خیابان ولی عصر بود؛ یك روز در میانه های روز من دیدم و آنجا بودم كه دو نفر خانم با هیئتی غیر مجاهد، وقتی هیئت غیر مجاهدی می گویم، تیپ های خانم ها و خواهران مجاهدین را قبل از انقلاب و حتی روزهای اول انقلاب، یك تیپ های كلاسیكی بود، تیپ های مذهبی حزب اللهی یك جور دیگری بود، تیپ های فدایی یك جور بود و تیپ های مردم عادی هم یك جور. (لباس پوشیدن ها را مقصودم هست)

خانم مریم عضدانلو همراه با خانم شهرزاد صدر حاج سید جوادی، دختر آقای احمد صدر حاج سید جوادی، این هر دو از درب خیابان صبا وارد محوطه ستاد بنیاد علوی شدند. یادم هست من بودم، محمد ضابطی بود، چند نفر از بچه های دیگر بودیم كه در واقع آنجا در حیاط مشغول بودیم و كارهایمان را می كردیم كه ضمناً دیدیم این درب باز شد و دو خانم با هیئت غیر مجاهدی، شلوار لی پوشیده، روسری تقریباً فكر می كنم یا سرشان نبود یا یك چیز غیر پوشیده ای بود، لباس های مخصوصی كه به لباس ها و مانتوهای خواهران مجاهد هیچ شباهتی نداشت، اینها وارد شدند. من اینها را اولین بار دیدم و نمی شناختم، از ضابطی پرسیدم كه اینها كی هستند؟ (با خنده) گفت این یكی خواهر محمود است، چون آن موقع هویت اینها را ما به عنوان خواهر محمود می شناختیم (مقصود محمود عضدانلو است) و آن یكی هم دختر صدر حاج سید جوادی است، گفتم خب مبارك باشد، گفت كه اینها می خواهند بیایند توی بخش دانشجویی و دانش آموزی سازمان فعالیت كنند و كار كنند. من قشنگ خاطرم هست كه این اولین روزی بود كه اینها آمدند و خودشان را معرفی كردند به قول معروف به قسمت پذیرش و ثبت نام كردند و سازماندهی شدند هر كدام در جاهایی و خانم مریم عضدانلو آن موقع در بخش دانشجویی سازماندهی شد و از قضا در كلاس های آموزشی كه من خودم اداره می كردم هم شركت می كردند ایشان و شماری دیگر.

مجری: پس ایشان دست پرورده جنابعالی هستند ؟!

شاهسوندی: نه، ایشان دست پرورده آقای مسعود رجوی هستند، ولی در كلاس های درسی كه من داشتم، كلاس های آموزشی كه من داشتم هم ایشان چندین جلسه شركت می كردند و به اصطلاح تاریخچه سازمان را آموزش می دیدند و یك سری مبانی اساسی و اولیه سیاسی و همین طور تاریخچه مجاهدین. یعنی كسی كه در سازمان مجاهدین بوده باشد احتیاج به آموزش دیدن در مورد تاریخچه مجاهدین و زندگی و قضایای قبل از مجاهدین و انقلاب مجاهدین ندارد، ما داشتیم نمونه اش خانم سهیلا صادق هست كه هنوز هم در روابط هست، از کسانی كه قبل از انقلاب بوده، زندان رفته، دستگیر شده و چند نفر دیگری هم بودند. خانم مریم عضدانلو قبل از انقلاب نه سابقه فعالیت داشتند و به دنبال آن نه سابقه دستگیری و نه حتی بازداشت و غیره ذالك، دانشجوی دانشگاه صنعتی آریامهر و شریف بعد از انقلاب هست ایشان، درس خوانده آنجا. بعداً ، چند ماه بعد كه ازدواج های اولیه ای در درون سازمان صورت گرفت در همان سال های بعد از انقلاب، خانم عضدانلو هم به همسری مهدی ابریشمچی در آمد، كه مهدی ابریشمچی آن موقع از مسئولین بخش دانشجویی سازمان بود، همان بخشی كه خانم عضدانلو هم در آن كار می كرد. دیگر فعالیت چشمگیر و چندانی از ایشان ما سراغ نداریم، البته در زندگینامه ای كه سازمان برای ایشان نوشت، گفته كه ایشان خواهر نرگس عضدانلو است كه نرگس كشته شده. حال آن كه نرگس با جریانی بود كه آن موقع ما با آن مخالف بودیم، جریانی كه بعدها نام پیكار بر آن گذاشته شد. اولین بار كه خانم عضدانلو مطرح شد در انتخابات مجلس سال 1358 بود در تهران، ایشان جزء كاندیداهای زن سازمان بود، چون سازمان اصرار داشت كه شماری از زنان در لیست كاندیداتوری اش باشند.

مجری: ببخشید هنوز از راه نرسیده كاندیدا شدند؟

شاهسوندی: بله، سال 58، یعنی یك سال بعد از انقلاب، البته كاندیدای اول سازمان آن موقع مسعود رجوی بود و شماری دیگر، كاندیدای اول زن سازمان هم اشرف ربیعی بود كه آن موقع همسر مسعود رجوی بود، ایشان هم از چهره های مطرح بود، چون حدود ده الی پانزده یا بیست كاندید باید می داد سازمان در تهران كه خانم عضدانلو هم یكی از كاندیداهای سازمان بود برای تهران و برای مجلس اول، كه البته خب رأی نیاوردند و قابل مقایسه هم نبود با رأی دیگر بچه ها. دیگر سابقه ای ما از ایشان نداریم جز این كه در واقع می گویند كه در روز 19 بهمن 1360 كه پایگاه های مجاهدین مورد حمله قرار می گیرد، ایشان هم در خانه ای بودند با همسرش مهدی ابریشمچی كه از آنجا خانه را تخلیه می كنند و بدون درگیری (هنوز به درگیری نمی كشد) كه می آیند در منطقه خارج از كنترل رژیم یعنی كردستان قرار می گیرند. آن موقع من در رادیو كردستان بودم، مهدی ابریشمچی آمد پهلوی ما و مدتی آنجا بود و مریم هم آمد آنجا و كارهای خیلی معمولی اجرایی انجام می داد، توانایی ویژه ای ایشان نداشت و مدت ها در واقع همان جا نگهداری شد.

تا وقتی كه بعداً مهدی به خارج رفت و مدتی بعد هم خانم مریم عضدانلو كه از قضا در این ایام باردار هم شده بود و بچه ای هم پیدا كرده بود، بعدها در پاییز سال 61 ایشان را آوردند خارج و اواخر پاییز 61 به اروپا آمد و در دفتر مجاهدین، یعنی دفتری كه مسعود رجوی و خود مهدی ابریشمچی هم به عنوان مسئول محافظین مسعود رجوی عمل می كرد، مریم عضدانلو هم آنجا بود. قرار سازمانی معمولاً در آن ایام این بود كه همسران و زنان و مردانی كه ازدواج كردند، برای این كه اطلاعات بخش ها به همدیگر كمتر منتقل بشود و سهولتی در كارها صورت بگیرد، كسانی كه همسر بودند اگر مشكل جدی نداشت، مثلاً همسرش وضعیتی نداشت كه نتواند در آن بخش كار كند، علی القاعده رسم بود كه در بخش های واحد كار می كردند. برای ایاب و ذهاب راحت تر بود، برای جلوگیری از انتقالات اطلاعاتی بخش ها به همدیگر مناسب تر بود و به همین دلیل هم خانم مریم عضدانلو انتخاب شد برای كار در دفتر آقای مسعود رجوی، جایی كه همسرش مهدی ابریشمچی مسئول محافظین مسعود رجوی بود. بعد از ماجرای فیروزه بنی صدر هم در واقع مریم خانم عضدانلو به عنوان ندیمه ایشان انجام وظیفه می كرد تا این كه ما به انقلاب ایدئولوژیك رسیدیم.

در پایان گفتنی است مریم قجر عضدانلو به دستور مسعود رجوی از مهدی ابریشمچی جدا و بلافاصله و بدون رعایت فاصله شرعی میان ازدواج و طلاق به عقد مسعود رجوی درآمد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31