مروری بر توطئه‌های سفارت‌ آمریکا در کشورهای جهان

Sefaratamrica

سفارتخانه‌های آمریکا در طول تاریخ نقش خود را در تثبیت رفتارهای استعماری و استکباری ایالات متحده به خوبی ایفا کرده‌اند. آمریکا که در نقض قوانین بین‌المللی و دخالت در امور کشورهای دیگر ید طولایی دارد، سیاست‌های مداخله‌جویانه خود در کشورهای جهان را از طریق سفارتخانه‌های خود پی‌ریزی و اجرا می‌کند و به همین دلیل می‌توان گفت ایالات متحده علی‌رغم عمر کوتاهش در تاریک‌ترین نقطه تاریخ ملت‌های جهان قرار دارد. از این‌رو بررسی خباثت‌ سفارت‌های آمریکا در کشورهای مختلف پرده دیگری از چهره استکباری و ضدبشری آمریکا کنار خواهد زد.

سفارت‌های آمریکا در کشورهای مختلف جهان، همواره محلی برای طراحی توطئه علیه مردم آن کشور بوده‌ و نقش خود را در تثبیت رفتارهای استعماری ایالات متحده به خوبی ایفا کرده‌ است. آمریکا که در نقض قوانین بین‌المللی و دخالت در امور کشورهای دیگر ید طولایی دارد، سیاست‌های مداخله‌جویانه خود در کشورهای جهان را از طریق سفارتخانه‌های خود پی‌ریزی و اجرا می‌کند؛ زمینه‌چینی انجام کودتا در برزیل در سال 1964، نقش سفارت آمریکا در آشوب‌های السالوادور در دهه 1960 میلادی، دخالت در امور داخلی کاستاریکا در سال‌های1970 و 1971، صحنه‌گردانی سفارت آمریکا برای ایجاد آشوب و بی‌ثباتی در جمهوری دومینیکن بین سال‌های 1960 تا 1966 و توطئه‌چینی در ایران در برهه‌های مختلف تاریخی، از کودتای 28 مرداد 1332 تا فعالیت‌های توطئه‌گرانه علیه انقلاب مردم ایران در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، تنها نمونه‌هایی از خباثت‌های سفارت آمریکا است.

 

سفارت آمریکا در برزیل؛ عامل تداوم سلطه بر آمریکای جنوبی

در سال‌های 1961 تا 1964 میلادی سفارت آمریکا در برزیل در کودتای نظامیان برزیلی نقش بی‌بدیلی ایفا کرد.

گزارش‌های سفارت آمریکا از اقدامات گولار (رئیس‌جمهور برزیل) فضای مسمومی را علیه وی صورت داد تا زمینه‌ها را برای تصمیم دولت آمریکا نسبت به اقدام عملی در این باره فراهم کند. سفارت آمریکا در یکی از گزارش‌ها به وزارت خارجه این کشور اطلاع داد: «هر لحظه ممکن است یورشی نومیدانه [از جانب گولار] برای در دست گرفتن قدرت دیکتاتوری صورت گیرد.»

در واقع این گزارش‌ها ناشی از برنامه‌ها و موضع‌گیری‌های رئیس‌جمهور برزیل برای حفظ استقلال و منافع برزیل در قبال آمریکا بود. برای نمونه او به هنگام خرید هواپیماهای نظامی از لهستان با واکنش سفارت آمریکا روبرو شده بود و سفیر به او اعلام کرده بود که «نمی‌توان انتظار داشت ایالات متحده از چنین معامله‌ای خوشش بیاید.»

علاوه بر این سرهنگ ورنون والترز وابسته نظامی آمریکا در برزیل درباره توجه گولار به افسران ارتش گزارش داد که رئیس‌جمهور به افسران متعهد به کشورش نسبت به افسران طرفدار آمریکا بیشتر توجه می‌کند.

از این رو، سفارت آمریکا در برزیل با به خطر افتادن منافع ایالات متحده فرصت را برای زمینه‌سازی کودتا مغتنم شمرد. کارمندان ارشد سفارت آمریکا در برزیل در 24 مارس 1964 جلسه‌ای تشکیل دادند و همگی به اتفاق آرا به این نتیجه رسیدند که باید رئیس‌جمهور برزیل را سرنگون کنند. آنها در گام اول، ژنرال کاستلو برانکو، رئیس ستاد ارتش برزیل را به عنوان رهبر کودتا انتخاب کردند.

چندی بعد، نظامیان برزیل با همکاری سفارت آمریکا حکومت قانونی رئیس‌جمهور گولار را سرنگون کردند بطوری که ویلیام بلوم نویسنده آمریکایی می‌نویسد: «این نقطه اوج فرآیند توطئه‌ای بود که سفارت آمریکا در برزیل از نزدیک در آن دخالت داشت.»

اهمیت این کودتا برای ایالات متحده را در گزارش سفیر آمریکا در برزیل می‌توان مشاهده کرد. گوردون در گزارش خود یادآور می‌شود: «اگر کودتا صورت نمی‌گرفت تمام جمهوری‌های آمریکای جنوبی از دست غرب خارج می‌شدند.»

 

نقش سفارت آمریکا در آشوب‌های السالوادور

در دهه 1960 میلادی ایالات متحده با تمام قوای خود درصدد تربیت و تقویت دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی السالوادور برای سرکوب جنبش‌های مردمی برآمد. سرکوب دانشجویان دانشگاه ملی السالوادور که با حمایت آمریکا صورت گرفت فرصتی را برای ارتش مقتدر کشور به وجود آورد تا با کودتایی به حکومت برسد.

اما دولت کودتا سه ماه بیشتر عمر نداشت و با ضدکودتایی که باز هم سفارت آمریکا در آن نقش داشت سرنگون شد. در همین زمینه دکتر فابیو کاستیو رئیس سابق دانشگاه ملی و وزیر دولت سرنگون شده، سال‌ها بعد در برابر کنگره آمریکا شهادت داد: «در ماجرای براندازی حکومت اصلاح‌گر، سفارت آمریکا بی‌درنگ شروع به دخالت کرد و اعضای هیات نظامی آمریکا دعوت خود را به توطئه و شورش افزایش دادند.»

 

کمونیسم؛ بهانه سفارت آمریکا برای دخالت در کاستاریکا

سفارت آمریکا در کشور کوچک کاستاریکا همه توان خود را برای سقوط فیگرس (رئیس‌جمهور) به کار گرفت.

در سال‌های 1970 – 1971 ویلیامسون به عنوان دبیر اول سفارت آمریکا در سان‌خوزه معرفی شد، در حالی که وی درواقع رئیس ایستگاه سیا بود. او در اظهارنظرهای خود حکومت کاستاریکا را به سقوط تهدید کرده بود.

پس از اظهار نظرهای ویلیامسون، دولت کاستاریکا بطور غیررسمی خواستار برکناری مقامات سفارت آمریکا در سان‌خوزه شد.

فیگرس که خود متحد شماره یک آمریکا به شمار می‌آمد بر اساس گزارش‌های سفارت آمریکا «قدم‌های نزدیکی به کمونیسم را برمی‌داشت.» تلگراف‌های رسمی که از سفارت آمریکا به واشنگتن واصل می‌شد، وضع کاستاریکا را خطرناک توصیف می‌کرد. فیگرس به رها کردن غرب و نزدیکی با شرق، پذیرفتن کمک مالی از کمونیست‌ها برای مبارزه انتخاباتی‌اش و اجازه دادن به کمونیست‌ها در رخنه در حکومتش متهم می‌شد.

در همان سال میامی هرالد، روزنامه پرتیراژ میامی در سرمقاله‌اش نوشت: «موضوع کاملا روشن، قدرت و نفوذ سفارت آمریکا در کشور کوچکی مانند کاستاریکاست؛ سفارتی که با آرامش خاطر می‌تواند بگوید که مخالف دولت حاکم است، قادر است مخالفان را تحریک کند و احتمالا الهام‌بخش تلاش‌های آنان در براندازی دولت باشد.»

 

سفارت آمریکا صحنه‌گردان اصلی بلوا در جمهوری دومینیکن

در فضای سیاسی اجتماعی آشفته و بی‌ثبات جمهوری دومینیکن بین سال‌های 1960 تا 1966 ، این سفارت آمریکا بود که در پشت صحنه بازیگردانی اصلی را به عهده داشت.

ایالات متحده که خود در بی‌ثباتی جمهوری دومینیکن و ترور رئیس‌جمهور آن نقش داشت، تلاش کرد خود را ناجی مردم آنجا نشان دهد و با صحنه‌سازی، روند انتخابات پس از کودتا را به دست گیرد که این بار هم نقش سفارت آمریکا حائز اهمیت است.

انتخابات جمهوری دومینیکن در دسامبر 1962 در حالی برگزار می‌شد که هر دو رقیب، شرایط مارتین – سفیر آمریکا در دومینیکن – را بی‌قید و بند پذیرفته بودند تا جایی که شخص سفیر مشخص کرده بود داوطلب بازنده در نطق خود باید چه مطالبی به برنده بگوید.

سفارت آمریکا هدف خود از این امر و نهی و دخالت در امور داخلی یک کشور را ارائه شیوه اصول دموکراسی به دومینیکن می‌دانست.

طی این انتخابات، نویسنده لیبرال و ضدکمونیست با نام "خوان بوش" به ریاست‌جمهوری رسید. اما مواضع بعدی بوش درباره اصلاحات سیاسی و اجتماعی، موجب نارضایتی ایالات متحده شد و باز هم برچسب‌های کمونیستی و سوسیالیستی به کمک زمینه‌سازی سفارت آمریکا برای انجام کودتا آمد.

همزمان جنبش‌های مردمی برای حمایت از "بوش" به صحنه آمدند. به توصیه واشنگتن، وابستگان نظامی سفارت به رهبران وفادار چراغ سبز دادند که هر کاری می‌توانند بکنند تا مانع از چیزی شوند که خطر روی کار آمدن کمونیست‌ها نامیده می‌شد.

وابستگان نظامی سفارت با چند تن از فرماندهان ارتش دومینیکن که هنوز درگیر نشده بودند، بی‌درنگ ملاقات‌هایی ترتیب دادند تا آنان را با خود همراه کنند.

فیلیپ گایلین خبرنگار وال‌استریت ژورنال و همکار سابق سیا که تلگراف‌های رسمی سفارت و بازیگران اصلی این ماجرا را در دسترس داشت، نوشته است: «سفارت آمریکا در سانتودومینگو در 25 آوریل سرنوشت خود را با گروه نظامیان وفادار و بر ضد هدف اصلی انقلاب، آشکارا پیوند زد. سفارت توصیه کرد: بازگشت رژیم بوش مخالف منافع آمریکا خواهد بود.»

اما در همین حین سفارت آمریکا، سیلی از گزارش‌های دروغ‌، داستان‌های بی‌رحمی و گزارش‌های وحشت‌آفرین درباره شورش، به واشنگتن فرستاد. در این گزارش‌ها دروغ‌هایی چون: سفارت‌های غارت‌شده، اعدام‌های دسته‌جمعی، رژه شورشیان در خیابان‌ها با سرهای دشمنان بر سر چوب و... دیده می‌شد.

جانسون رئیس جمهور آمریکا هم در مصاحبه‌های خود به این وحشی‌گری‌های خودساخته اشاره کرد.

در واقع سفیر آمریکا با این گزارشات، کاخ سفید را در اعزام نیروی عملیاتی برای اتمام کار متقاعد کرد. به همین دلیل آمریکا بیش از 4000 نیرو به ساحل دومینیکن گسیل کرد و در روزهای اوج بحران در مجموع 23000 تفنگدار دریایی و سرباز آمریکایی رسماً جمهوری دومینیکن را تحت اشغال خود داشتند.

سفارت آمریکا بطور عملی به ستاد علمیات تبدیل شده بود و وزارت خارجه به سفیر خود در دومینیکن دستور داد: «از افسران ارتش آمریکا برای کمک به پیشبرد طرح‌های عملیاتی و تسخیر سنگرهای شورشیان در داخل شهر استفاده کند.»

 

سفارت آمریکا در تهران؛ لانه جاسوسی آمریکا

تمام خیانت‌های آمریکا علیه مردم ایران بدون داشتن پایگاهی كه مركز همه‌جانبه‌ای برای اجرای نقشه‌های استکباری باشد، امكان‌پذیر نبود. در كودتای 28 مرداد 1332؛ سفارت امریكا و شخص سفیر یعنی"لوئی هندرسن" نقش بسزایی داشت. در واقع سفارت آمریکا ستاد اجرایی عملیات كودتا بود بطوری كه كیم روزولت مراحل كودتا را مستقیماً از سفارت آمریكا در تهران هدایت و اجرا می‌كرد.از طرف دیگر نقش سفیر آمریکا بعد از انجام كودتا به خوبی نمایان ‌شد بطوری كه هندرسن به خاطر خدماتش در تهیه و اجرای طرح كودتا مبلغ یك میلیون دلار از محمدرضا پهلوی پاداش دریافت كرد.

بعد از كودتای 28 مرداد سفارت امریكا در زمینه گسترده‌تر شدن سلطه امریكا و وابستگی رژیم پهلوی به حمایت‌های امریكا نقش بسزایی ایفا كرد. گزارشات سفارت نه تنها خط حمایتی را در جهت منافع امریكا دنبال می‌كرد بلكه آن را تا جنایت‌های رژیم پهلوی علیه مردم هم امتداد می‌داد. در یك سند از گزارش سفارت آمریكا به وزارت خارجه آمده است: «شاه از نظر ما مناسب‌ترین فرد برای هدایت ملت ایران به سوی یك سیستم دموكراتیك است.»

نقش برجسته اطلاعاتی و جاسوسی سفارت آمریكا در تهران را باید بهترین وجه تسمیه لانه جاسوسی دانست. بخش اعظمی از نقش جاسوسی سفارت امریكا در تهران را می‌توان در حضور عمده نیروهای اطلاعاتی سیا در این جاسوسخانه مشاهده كرد. تا جایی كه خود مسئولین سفارت از حضور عمده افسرانCIAدر تهران ابراز نگرانی می‌كنند و با حساسیت بالایی در پی ایجاد پوشش شغلی برای آنان هستند.

سند شماره 89333 از اسناد لانه جاسوسی، به این واقعیت اشاره ویژه دارد: «با موقعیتی كه در اختیار داریم به این مضمون كه ما با یك سابقه روشن و پاك تحت پوششSRFاین مأموریت را آغاز می‌كنیم. اما با در نظر گرفتن حساسیت بسیار شدید محلی نسبت به هرگونه اشاره از فعالیت CIAانتخاب بهترین پوشش تا آنجایی كه برای ما مقدور است از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. بنابراین عنوان‌های دبیر دوم و دبیر سوم برای این دو مقام مسئول جای هیچگونه سؤال و ابهامی را باقی نمی‌گذارد. ما باید آن را داشته باشیم.»

در جریان انقلاب اسلامی ایران، امریكا كه منافع خود را از دست‌رفته می‌دید نه تنها از تلاش‌هایش برای اجرای كودتا دریغ نمی‌كرد؛ بلكه همزمان به دنبال ایجاد انحراف در مسیر نهضت اسلامی مردم ایران بود. در همین راستا سفارت امریكا در ارتباط با گروه‌های میانه‌رو و گاه مخالف رهبری مذهبی انقلاب اسلامی؛ سعی در تبادل اطلاعاتی و ارتباطات طرفینی داشت. در همین زمینه جیمز بیل در كتاب خود می‌نویسد: «سفارت، وسیله‌ای برای فراهم كردن گزارش‌های امنیتی بوده و چند تن از كارمندان آن مأموران سیا بوده‌اند و این سازمان به ایرانیان میانه‌رویی كه در دولت پس از انقلاب تصدی داشته‌اند اطلاعات می‌داده است.»

سفارت امریكا در تهران، با در اختیار داشتن نفوذی‌هایی در درون نظام از مهم‌ترین تصمیمات داخلی اطلاع می‌یافت. در اسناد لانه جاسوسی اسامی افراد مختلفی از جمله عباس امیرانتظام، مقدم‌مراغه‌ای، بنی‌صدر و ... به عنوان همکاران سفارت به چشم می‌خورد كه حاكی از برنامه‌ریزی بلندمدت سفارت امریكا برای ضربه زدن به ایران بود.

مهم‌تر از همه این‌ مسائل آنكه ردپای سفارت امریكا در تهران، در اغتشاشات و آشوب‌های كشور دیده می‌شود بطوری كه طبق اسناد كشف شده از لانه جاسوسی؛ حزب خلق مسلمان توسط سفارت آمریكا سازماندهی و حمایت می‌شد و رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای تمام جلسات بحث آن را به شیوه دلخواه آمریكا اداره می‌كرد و گزارش جلسات سران و گردهمایی‌های عمومی آن را در اختیار عوامل جاسوسی سفارت آمریكا در تهران قرار می‌داد و آنها این گزارش‌ها را به نقل از او به مركز سیا مخابره می‌كردند.

منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان