یکی از خندهدارترین بهانههای حمله آمریکا به عراق، این بود که به مردم آن کشور کمک کند از ظلم و ستم صدام رهایی یابند. این بهانه، پس از بهانه وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق، بزرگترین ادعای آمریکا و متحدینش بود که مدرکی برای اثبات آن ارائه نشد.
به یک دلیل میتوان گفت آمریکا پیش از حمله به عراق هرگز نگران بهروزی مردم آن نبود. برای مثال، 11 سال تحریمهای وحشیانه علیه مردم عراق پیش از حمله به آن کشور را به یاد بیاورید. سال به سال، مردم عراق از نابودی اقتصادشان بر اثر تحریمها رنج میبردند. حتی بدتر از آن، هرسال هزاران کودک عراقی به علت گرسنگی جان خود را از دست میدادند. باید گفت طرز فکر مقامات آمریکایی کاملاً در تسخیر مادلین آلبرایت، سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل، بود که اعلام کرد مرگ نیم میلیون کودک عراقی دراثر تحریمها «ارزشش را داشته است.» آلبرایت این نظر را در سال 1966 اظهار کرد و صدای اعتراضی از سوی رئیس وی، بیل کلینتون، یا سایر مقامات آمریکایی بلند نشد. بدون شک سکوت آمریکاییها به خاطر موافقتشان با اظهارنظر وزیرخارجه بوده است. تحریمها هفت سال پس از آن تاریخ ادامه پیداکرد.
چطور ممکن است آمریکاییها به عشق مردم عراق به این کشور حمله کرده باشند، در حالی که در طول بیش از 11سال، برای براندازی رژیم صدام چنان مشتاقانه به قربانی کردن کودکان عراقی پرداختهاند؟ به علاوه، با گذشت یکی دو سال از وضع تحریمها، وقتی دیدند صدام از قدرت کنارهگیری نکرده یا نتوانستهاند او را از قدرت خلع کنند، آیا نگرانی مشروع مردم عراق برای لغو تحریمهایی که کودکان آنها را میکشت، نباید مورد رسیدگی قرار میگرفت؟ چرا تحریمها چیزی حدود 12 سال طول کشید؟
«دنیس هالیدی»، هماهنگکننده وقت کمکهای بشردوستانه سازمان ملل در عراق، که با مشاهده آثار تحریمهای وضع شده بر مردم آن کشور دچار عذاب وجدان شده بود، در سال 1998 (1376) پس از 34 سال فعالیت حرفهای درسازمان ملل، از مقام خود استعفا داد. وی بعداً در اینباره گفت: «من مجبور شدم استعفا دهم، زیرا از انجام دستورات شورای امنیت خودداری میکردم؛ همان شورای امنیتی که تحریمهای بیرحمانه برای نسلکشی مردم بیگناه عراق وضع کرده بود. من نمیخواستم همدست آنها باشم؛ [بلکه] میخواستم آزاد باشم تا علناً درباره این جنایت حرف بزنم.»
هالیدی جایش را به «هانس ون اسپونکن» داد. در فوریه سال 2000 (1378)، ون اسپونکن به همان دلیل که هالیدی استعفا داده بود، از مقام خود کنارهگیری کرد. این استعفا هم باعث نشد آمریکا تحریمها را لغو کند و تحریمها تا سال 2003 ادامه پیدا کرد. تعداد کودکان عراقی که آمریکا میخواست آنها را قربانی سرنگونی صدام کند، محدودیت نداشت. کسی که کودکان و مردم یک کشور را میکشد، نمیتواند برای آن کشور آزادی و دمکراسی به ارمغان بیاورد و مخفی نگه داشتن تعداد کشته شدگان شیوه مناسبی برای انعکاس عشق و علاقه به آن مردم و نگرانی در مورد آنها نیست.
منبع: نشریه راهنما، شماره دهم، کشور ترور