حافظه بشر زياد به وقايع و رويدادهاي عادي زندگي اهميتي نميدهد و اين رخدادها و اتفاقات مجالي براي ماندگاري در تاريخ يادها، نامها و خاطرهها ندارد اما معمولا وقايع و رويدادهاي خاص، ماندگاري زيادي در ذهن آدمي دارد. اتفاقات خوب مانند روز تولد، سالروز ازدواج، موفقيتهاي بزرگ علمي و مالي و يا اتفاقات بد مانند مرگ عزيزان، شکستهاي عاطفي و مواردي از اين دست درتمام دوران حيات،همراه انسانها خواهد بود.
مردم ما ممکن است دشمنيهاي گذشته بعضي کشورها و افراد را به سبب ندامت و آمادگي براي جبران اشتباهات، ببخشند و در تعاملات دوجانبه با سعه صدر از کنار آن بگذرند اما خيانتهاي منافقين به ملت ايران ، هيچ گاه از ذهن 70 ميليون ايراني پاک نخواهد شد و در ياد و خاطره خواهد ماند؛ درست همانند جنايتهاي چنگيز خان مغول، خيانتهاي برخي پادشاهان در طول تاريخ ايران و بسياري ديگر از نقاط دردآور تاريخ اين سرزمين.
براي مردم عراق نيز اين معادله – با توجه به فطرت انساني و تشابهات ديني و قومي – کاملا صدق ميکند و مردم اين کشور نيز همانند ملت ايران، جنايتهاي منافقين را از ياد نبرده و نخواهند برد، درست همانند جنايتهاي بسياري که صدام در حق مردم کشور خود روا داشت و نام ننگين خود را در تاريخ عراق ثبت کرد.
منافقين در راستاي خوش خدمتي به صدام، تعداد زيادي از کردهاي شمال عراق و شيعيان جنوب اين کشور را به خاک و خون کشاندند، به گونهاي که طبق آمار موجود، اين فرقه 25 هزار نفر از مردم عراق را در زمان صدام به خاک و خون کشيد.
پس از سقوط صدام اگر چه منافقين نتوانستند جنايتهاي خود در عراق را دنبال کنند اما مشي تروريستيشان و حمايت از گروههاي تروريستي در عراق را همچنان دنبال کردند. سران اين فرقه براي پاشيدن گرد فراموشي بر جنايتهاي گذشته خود، بخشي از برنامههاي تلويزيون خود را به تهيه و پخش برنامهها و اخبار کردي اختصاص دادند، برخي از چهرههاي وابسته کرد را با پرداخت مبالغ کلان، با خود همراه کردند و در راستاي پوست اندازي، شدند مدافع حقوق کردهاي عراق و ميراث دار شيعيان جنوب عراق تا به زعم خود، با افشاگريهاي خود، جلوي غارت نفت عراق را بگيرند!!
واعجبا که منافقين گمان ميکنند گذر زمان تمام خاطرهها را محو و همه سياهيها را نيز پاک ميکند. به غير از عده معدودي از خود فروخته ها که در برابر دريافت مبالغی از منافقين از اين فرقه دفاع ميکنند، همه مردم عراق از جنايتهاي منافقين درعراق آگاهي دارند و حاضر نيستند اسير فريبکاري و مشي منافقانه منافقين شوند. اينکه منافقين با انتشار بيانيهاي، به زعم خود توپ باران کردستان و مخفیگاههای پژاک را محکوم کردهاند واقعا جاي حيرت دارد، زيرا داغهايي که از جنايات منافقين در دل مردم عراق باقي مانده است همچنان تازه است و اين اقدام منافقين همانند خون خواهي قاتل براي خانواده مقتول است. البته بهترين پاسخ به اين بيانيه از زبان مسئولان کردستان عراق خارج شد که اقدام منافقين را اشک تمساح ريختن منافقين براي کردها دانستند و آن را کارساز ندانسته و اعلام کردند سوابق زشت منافقين در ذهن کردها پاک نخواهد شد. اين نکته البته با تصريح کامل تراز سوي «فريد اسسرد» عضو کميته مرکزي حزب اتحاديه ميهني کردستان اينگونه بيان شد: « اين قبيل اقدامات منافقين براي نزديک شدن به کردها قطعاً کارساز نخواهد بود زيرا اين سازمان در سرکوب قيام کردها عليه رژيم بعث نقش موثر و پررنگي را ايفا کرد و به نظر من صدور چنين بيانيهاي سوابق زشت اين سازمان در اذهان مردم کردستان را پاک نخواهد کرد.»(1) و البته، «فلاح مصطفي» مسئول روابط خارجي منطقه کردستان نيز صدور چنين بيانيههايي را بيهوده توصيف کرد و اعلام کرد هيچ کس به اين بيانيه اهميتي نميدهد.
بنابراين منافقين ميتوانند براي دردهاي مردم عراق، دايه مهربانتر از مادر باشند، بيانيه و نامه «خواستار محکوميت .....» بنويسند و داد و فغان تاراج ثروت عراقيها را سر دهند اما نبايد فراموش کنند که اين قبيل سياه بازيها مانع از رسيدگي به جرايم آنها نميشود، چنانکه «صفاء الشيخ » به عنوان مشاور امنيت ملي عراق نيز در واکنش به اين بيانيه منافقين تاكيد كرد:« چند پرونده مهم است که نيازمند رسيدگي عاجل دولت جديد عراق است كه برجستهترين آن پرونده سازمان مجاهدين خلق ايران است و دولت جديد عراق بايد به حضور اين سازمان با توجه به نقش منفي آن درگذشته و حال حاضر در عراق پايان دهد.»(2)
بنابراين بيش از هر کس ديگري بر خود منافقين آشکار است که دست و پا زدن براي معرفي خود به عنوان دوستان و همراهان کردستان عراق يا هر قوم و قبيله ديگر در عراق،هيچ محلي از اعراب ندارد و منافقين بايد پاسخگوي خونهايي که ريختهاند باشند.
======
1 – 2 – خبرگزاري فارس.