مراسم اربعین مورد هجمه و آماج تروریسم فکری

Motaahar18

این روزها مراسم راه پیمایی اربعین در مسیر زیارت، جاده به جاده، راه به راه، موکب به موکب و ستون به ستون در قدم های زائرین در حال برگزاری است. حضور در مراسم پیاده روی و به‌جان خریدن مصائب و سختی ها و درد و رنج این مسیر برای تهذیب نفس یک باور درونی در جهت بیعت ایمانی (نه پیمانی) با منادی آزادگی و ارزش های انسانی‌اسلامی است.

پرداختن به مراسم فریضه گونه ای همچون اربعین و ماهیت دینی‌مذهبی آن موضوعی است که از اهمیت والا و بالایی برخوردار می باشد؛ چرا که این روزها گروهی با دامن زدن به گرایشات تفرقه افکنانه از سنخ فرقه ای با موضوعاتی چون ایرانی‌عراقی، فارس‌عرب درصدد تزریق بدبینی دو سویه در نزد شیعیان با نژادهای تفکیکی از هم هستند و به تبع آن تلاش دارند با قومی‌سیاسی نمودن فضا از طریق سم پاشی با برجسته سازی گزاره نژاد و ملیت، همدلی مذهبی تشیع ایران‌عراق در گرامیداشت وقایعی همچون اربعین را عقیم نمایند.

به عبارت بهتر اینکه قبض و بسط نظری و عملی اربعین در میزان و مقیاس ترازوی تقلیل با این محتوا که در شرایط امروزِ ما، مذهب در اولویت های بعدی قرار دارد و دین و فرایض دینی‌‎مذهبی یک تجربه فردی در مدار گفتمان الهی‌نبوی است، دوالیسم ایرانی‌عراقی را بازسازی و بازتولید کرده اند. از این رو با دکوپاژهای بی معنا و برشهای سهل الوصول از جذابیت های مبتنی بر تمایزات و تفاوت ها در زبان و نژاد و... و تفریق برتری گونه آن از موضوع مذهب و فرایض مبتنی بر مذهب، به سمت برجسته‌سازی های منفی گرایانه از آن با استعانت از ذهن فوبیاپرور و بیگانه ستیز خود از این گونه مراسم خیز برداشته اند.

با این حال این گروه از منتقدین و یا روشنفکرنماها که هم در جغرافیای سرزمینی ایران و هم در جغرافیای فیزیکی عراق به وفور یافت می شوند و عمدتاً در غالب ملی گرایی با آمال غربی به سمت اظهار نظر از تاریخ گام بر می دارند همواره تلاش دارند تا اذهان و افکار را به آلودگی تنفس فکر و توقف در تأمل و تفکر سوق دهند؛ بطوریکه تلاش می کنند برای تحمیل باورهای منفی گرایانه خود محیط را آژیته کنند تا به هیچ گونه مرجع و مستندی در این باره استناد نکنند و یا تلاش دارند از بیان واقعیت های تاریخی برای حصول به مقصودشان سرباز زنند. بطوریکه اگر با یک نگرش واقع بینانه به تاریخ و وقایع و رخدادهای تاریخ نگریسته باشند و قصدشان آگاهی باشد با تمثیل های مشابه از تاریخ جهان نه تنها اربعین و امثالهم را منتسب به یک گروه یا قشر نمی پنداشتند بلکه آن را بستری برای شکوه و حصول به عظمت انسان از ایرانی تا غیر ایرانی در نظر می گرفتند.

برای روشن تر شدن بحث در این باره می تواند تاریخ غرب و بالیدن آنها به وقایعی از جنس تاریخ که میراثی گرانبها برای آنها است را مورد اشاره قرار داد. نمونه تاریخی مورد مثال در این باره نبرد ماراتن است که غربی ها برخلاف ما همواره تلاش می کنند تا نام و یاد آن را زنده نگه دارند. نام دویماراتن حتما به گوش مخاطبان این یادداشت خورده است؛ از حیث جغرافیایی ماراتن نام روستایی در فاصله 43 کیلومتری در شمال شرقی آتن پایتخت یونان است؛ از بعد تاریخی یکی از نبردهای بزرگ و مهم دنیای باستان در ماراتن در 2400 سال پیش بین ارتش ایران هخامنشی و یونانیان به وقوع پیوست که بنا به اظهارات تاریخ با شکست و یا عقب نشینی لشکر ایران همراه بود. به محض شکست ایران یکی از سربازان آتنی با پای پیاده از ماراتن تا شهرآتن را دوید و خبر پیروزی سپاه یونان بر سپاه ایران را به‌گوش مردم و بزرگان شهر آتن رساند؛ نام مسابقه دوی ماراتن الهام گرفته از این رویداد تاریخی می باشد. این واقعه امروز در اغلب کشورهای غربی با برگزاری مسابقات سراسری دو ماراتن در 43 کیلومتر بطور هدفمندی زنده نگه داشته شده است؛ بطوریکه هر ساله در بسیاری از شهرهای بزرگ ایالات متحده آمریکا و اروپا در چندین نوبت متوالی مسابقات دو ماراتن با شرکت صدها نفر برگزار می شود و برندگان این مسابقات به روستای ماراتن در یونان اعزام می شوند تا در محل شکست ایران یعنی روستای ماراتن تا آتن، این حرکت تاریخی را تکرار و باز تولید کنند. با این اوصاف ماراتن از شکل ورزشی آن خارج و شکلی حماسی‌تاریخی برای غرور آفرینی تمدن غرب بخود گرفته است. اما نکته ارتباطی ماراتن به موضوع این یادداشت تقدیر و تطبیق قداست بخشی به تاریخ به مانند غربی ها از سوی ما نیست بلکه مصداقی از موضوع تاریخ است که نحوه مواجهه با آن و چگونگی را شرح می دهد.

حال سوال اینجاست چرا ماراتن برای غرب نمادی حماسی است ولی اربعین برای منتقدین و روشنفکر نماها نمادی از عقب افتادگی است؟ چرا دو دستگی در بیان تاریخ گریبانگیر این گروه از منتقدین شده است؟ چرا غرب با کینه تاریخی از ایران به خیر مطلق و عرب و عراقی با همسانی های فرهنگی‌مذهبی به شر واسعه تبدیل شده اند؟ وارونه جلوه دادن تاریخ در کج فهمی فردی و تلاش برای عمومیت بخشی آن از کجا نشأت می گیرد؟ آیا ملامت کنندگان اربعین هدف شان مذهب ستیزی است یا دغدغه ملی گرایی دارند؟ هجوم بر انگیزه معتقدین به آموزه هایی تاریخی‌مذهبی و تلاش در مسیر ترور این انگیزه ها و تخریب فکری‌باوری آنها چرا باید با منطق ملی گرایی پوشش داده شود؟

با این حال با توجه به آنچه بیان شد باید خاطر نشان ساخت ذهن دوگانه پرداز(غرب خوب است، عرب بد است) وعرب فوبیا، به تقلیل سیستمی از تحلیل رویدادیِ پدیده ها وگزاره هایی مانند پیاده روی اربعین با ویژگی جهانی آن، ما را به مانند سایر رویدادهای مرتبط از ارزش‌گذاری های فردی‌گروهی با هر هدف و دستاویزی، گرفتار دور و بی‌حاصلی از دروندادها و بروندادهای موجود خواهد کرد. پس بیشینه سازی در کنش فکر و تأمل پیش از هرگونه واکنشی باید مبنای نقد و ترور تاریخ، مزمت و یا تحلیل حال کنونی ما باشد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31