عاملین ترور و اسناد جنایت:
هادی شریفیان نجف آبادی
نام مستعار: حامد
فرمانده واحد تروریستی
|
حمید رضا تقوی
نام مستعار:
عضو واحد تروریستی
|
رحمان اسودی نرمیقی
نام مستعار:
عضو واحد تروریستی
|
...
نام مستعار:
عضو واحد تروریستی
|
1. اعترافات حمید رضا تقوی یکی از عوامل ترور شهید فارسیان:
" 3) طرح ترور حسین فارسیان، در این عملیات عامل من بودم و فرمانده حامد. شخص دیگری به اسم رحمان نیز که تازه آمده بود در تیم ما نیز در برنامه بود، او قرار بود محافظت مرا به عهده داشته باشد ... "
2) اعترافات رحمان اسودی نرمیقی در همین زمینه:
" جنایت به این صورت بود که فرمانده حامد روبروی در منزل شهید فارسیان که به وسیله یک ماشین شورلت قدیمی پارک شده بود علامت میدهد، حمید که در سر کوچه ایستاده بود و حمید بلافاصله ... به وسیله یک عدد یوزی رفته و فارسیان را شهید میکند و بر میگردد ... "
ما اهل کوفه نیستیم، امام تنها بماند!
یزیدیان زمان تصور میکردند که امت شهید پرور اسلام که نظام الهی و مردمی خویش را با تقدیم دهها هزار شهید و صدها هزار مجروح مستقر نموده اند و پس از پیروزی انقلاب هم دائماً با حضور در صحنه با جان و مال خود و ایثار عزیزترین فرزندان خویش، این نهال نوپا را آبیاری کرده اند، همچون مردمان زبون و عهد شکن کوفه در قرن اول هجری، پیمان شان را با حسین زمان فراموش خواهند کرد و در قرن پانزدهم هجری که قرن اوج گیری نهضت اسلامی و عصر آگاهی و قیام مستضعفین جهان علیه مستکبرین است، این فرصت را به گروهکی مزدور و وابسته خواهند داد که اخگر فروزان انقلاب اسلامی را خاموش نماید.
غافل از این که علیرغم تصورات موهوم و اقدامات مذبوحانه و اعمال جنایت کارانه آنان، با حمایت گسترده مردم و کار و تلاش پیگیر سربازان گمنامی چون شهید فارسیان، جواب دندان شکنی از امت حزب الله دریافت خواهند کرد و پس از شکستی سخت و مفتضحانه به دنبال متلاشی شدن تشکیلات جهنمی شان سر در آخور امپریالیسم جهانی فرو خواهند برد و کارشان به خواست خدا همچون امروز یکسره خواهد شد.
شهید محمدحسین فارسیان
شغل: کارمند دادستانی انقلاب اسلامی تهران
سن: 29 سال
وضعيت تأهل: متأهل دارای 3 فرزند
محل شهادت: خیابان خالد اسلامبولی، مقابل منزل
تاريخ شهادت: 1360/5/29
زندگينامه
سال 1331 در یکی از روستاهای اطراف شهر ری در خانوادهای مستضعف و رنجدیده نوزادی پا به عرصه دنیا نهاد که او را محمد حسین نام گذاردند. وی با تحمل مشقت و سختی، دوران کودکی را سپری کرد و با کوشش و سعی بسیار توانست تحصیلات خود را تا پایان کلاس سوم متوسطه به اتمام برساند و پس از آن به استخدام نیروی هوایی ارتش در آید.
برادر فارسیان چند سالی بیشتر در نیروی هوایی خدمت نکرده بود که با اوج گیری مجدد نهضت اسلامی علیه حاکمیت رژیم منحوس پهلوی، به صفوف یکپارچه امت حزب الله پیوست و با پخش اعلامیههای امام خمینی بین همکاران خود و شرکت فعال در تظاهرات و راهپیمایی ها، در راه سرنگونی رژیم ستمشاهی گامهای مؤثری برداشت.
وی در روزهای حماسه و ایثار دوشادوش مردم در صحنه حضور داشت و در یوم الله 22 بهمن در زمینه تشکیل کمیته محل نقش مؤثری را ایفا نمود و پس از تشکیل سرپرستی آن را نیز بر عهده گرفت و در جهت سازماندهی و آموزش نظامی نقش مؤثری را ایفا نمود و پس از تشکیل، سرپرستی آن را نیز بر عهده رفت و در جهت سازماندهی و آموزش نظامی نیروهای پرشور، مسلمان و انقلابی آن مرکز برآمد.
از این زمان به بعد بود که وی زندگی خود را برای استقرار و حاکمیت بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی وقف نمد و پس از سر و سامان بخشیدن به وضع کمیته محل، به زندان قصر و زمانی بعد به زندان اوین رفت و از طرف نیروی هوایی جمهوری اسلامی مأمور خدمت در دادستانی انقلاب اسلامی گردید. وی در این مرکز به تلاش خستگی ناپذیر خود در جهت حفظ دستاوردهای انقلاب از گزند ضد انقلابیون ادامه داد و بدون هیچگونه چشم داشتی صرفاً به خاطر خدا شبانه روز به فعالیت پرداخت.
برادر فارسیان همواره طالب شهادت در راه خدا بود و همیشه کار را با نام او شروع میکرد و برای او به انجام میرساند. در تب و تاب اسلام و انقلاب میسوخت و به آن عشق میورزید و همواره خود را مدیون و سپاسگزار مردم و انقلاب میدانست. وی در زمینه تهدیدات استکبار جهانی و مزدورانش نسبت به نظام نوپای جمهوری اسلامی حساس و دور اندیش بود و در جهت خنثی کردن توطئههای آنان قاطعانه گام بر میداشت.
شهادتنامه
فعالیتها و جان نثاریهای برادر محمد حسین فارسیان برای انقلاب اسلامی و محبت و ارادت قلبی اش نسبت به امام امت از دیدههای مخفی نبود و به همین جهت وی نیز مورد شناسایی منافقین قرار گرفت و بالاخره در یکی از روزهای آخر مرداد ماه سال 60 هدف رگبار کینه توزانه چهار تن از منافقین تروریست قرار گرفت.
تروریستها برای انجام ثبت شوم و پلید خود صبح زود با یک اتومبیل شورلت مسروقه به محل سکومت وی آمده، در مقابل منزل کمین میکنند و او را در حالی که عازم محل کارش بود، هنگام خداحافظی با فرزند خردسالش و قبل از سوار شدن به اتومبیل، ناجوانمردانه هدف رگبارهای پی در پی مسلسلهای آمریکایی خود قرار میدهند.
پزشکی قانونی پس از معاینه جسد غرقه به خون وی چنین اظهار میدارد:
" ....1) محل اابت گلوله با مشخصات سوراخ ورودی .... در سمت راست بینی که قطر آن حدود 8 میلیمتر است و سوراخ خروجی آن در پشت سر است. 2) سوراخی در ناحیه ابروی راست که خروجی در پشت سر است. 3) جای ورود گلوله در پشت دست راست ... 4) جای اصابت گلوله در بازوی راست ... 5) جای اصابت گلوله در کتف چپ ... "
و به این ترتیب وی پس از پذیرش این زخمهای کینه توزانه و ناجوانمردانه در مقابل دیدگان معصوم دختر سه ساله اش در خون خود مینشیند، تا لحظاتی بعد به معراج عاشقان الله و حافظان حرمت خون شهیدان صعود کند و خاکیان را در حسرت فقدان خود به عزا و ماتم نشاند، ولی هیچگاه خاطره حماسه پرشکوه وی از یادها نخواهد رفت و همواره رهروان راه را مقاومت و استواری خواهد بخشید .
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
" خدایا قسمت میدهم به قرآن و ائمه اطهار رو به پنج تن آل عبا قسمت میدهم که توفیق بده که فقط در راه تو قدم بردارم و همیشه با یاد تو و برای تو کار بکنم و در این راه به شهادت برسم و در راه اسلام و قرآن و دین و مملکت بتوانم خدمت بکنم ." والسلام
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 90، شماره41