همه مردم دنیا فیلم هیجانی ترور و شعارهای جوان 25ساله ترک را بالای جنازه آقای سفیر روسیه دیدند. فیلمی که حتما برای تروریستهای شکستخورده در حلب غرورآفرین است. این فرض که ترور سفیر تروری کور و بدون برنامهریزی بوده است با نگاهی به شکل اجرا و هدف، قابل قبول نیست، مگر مىشود چنين ترور تلويزيونى آن هم با اين ظرافت بدون برنامهريزى قبلى باشد. حداقل از منظر سینمایی و بصری اين ترور يكى از كارگردانىشدهترين ترورهاى دراماتيك بوده است. اما براستی چه کسانی از این ترور سود میبرند و چه کسانی پشت پرده این ماجرا بوده اند؟ برای پاسخ به این سوال چند گزینه و احتمال مطرح است. اولین متهم این ترور اردوغان و حزب حاکم ترکیه است اما به نظر میرسد اين فرض که اين ترور كار اردوغان و طرفدارنش باشد بیشتر به انتحار شبيه است. اکنون ترکیه نیز دلیل قانعکننده غیرقابلانکاری برای حرکت به سمت یافتن راهکاری برای پایان دادن به بحران در سوریه دارد. ترکیه در حالی به یکی از اصلیترین قربانیان بحرانهای امنیتی در سوریه بدل شده است که تطویل این بحران عملا گره مشکلات کردی در این کشور را محکمتر از گذشته کرده است، سیلی از مهاجران را راهی مرزهای ترکیه کرده و روابط آنکارا با اروپا را در مضیقه قرار داده است، جرقههای ناامنی مداوم و غیرقابل کنترل را در شهرهای مختلف این کشور باعث شده است و از سوی دیگر از درآمدهای اقتصادی این کشور به عنوان یکی از اصلیترین کشورهای توریستپذیر در منطقه کاسته است. سیاستی که رجب طیب اردوغان، ٥ سال پیش با چشم بستن بر حقایق موجود در سوریه اتخاذ کرد حالا گریبان این کشور را گرفته است.بنابراین نمیتوان اردوغان را پشت پرده ماجرای ترورسفیر دانست کما اینکه همکاریهای اخیر ترکیه و روسیه در سوریه و به خصوص ورود نسبی نیروهای ترکیه به خاک سوریه با همراهی ارتش ازاد به منظور ایجاد طرح سپر فرات تا حدی توانسته منویات انکارا برای جلوگیری از اتحاد کانتونهای کردی در نوار مرزی خود را محقق کند لذا برهم زدن این معادله از سوی اردوغان در شرایطی که چشم انداز امید وار کننده ای نیز از سوی ائتلاف امریکایی عربی برای تغییر معادلات سوریه به چشم نمیخورد کار عاقلانه ای نیست.
اما دومین متهم مستقیم این ترور همان طور که مقامات ترکیه اعلام کرده اند جنبش گولن میباشد. کمتر حادثه ای بوده که دولت اردوغان پس از کودتای اخیر این کشور ان را متوجه این جنبش نکرده باشد اما با توجه به سرکوب گسترده و دستگیری اعضای این جنبش توسط دولت اردوغان،آیا میتوان همچنان این توان برنامه ریزی و اجرای این ترور مهم را به آن منتسب دانست سوالی که تردید بسیار درباره ان وجود دارد هرچند دیدگاههای افراطی طرفداران این جنبش به ویژه درباره سوریه این اتهام را همچنان زنده نگه میدارد. متهم بعدی این ترور امریکا و سازمان سیا است. امریکا که عملا خود را بازنده معادلات سوریه میداند میتواند با ترور سفیر روسیه رویکردی تخریبی نسبت به ائتلاف جدید ایران، روسیه و ترکیه که در حال شکل گیری است اتخاذ کند. در این میان حتی میتوان این ترور را نوعی پاسخ دستگا ههای امنیتی امریکا به ماجرای دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری این کشور دانست پاسخی که در مناسبات کشورها بی سابقه نیست. حتی این فرض که سیا این اقدام را از طریق جنبش گولن هدایت کرده باشد نیز وجود دارد.داعش و دیگر گروههای تروریستی دیگر متهم این تروز خونین هستند براین اساس این تروردر تقویت روحیه تروریستهای فراری از حلب پس از ناکامی شان در سوریه بسیار موثر خواهد بود.اما آنچه به طور مشخص ترور سفیر روسیه در ترکیه را در برهه کنونی و به ویژه پس از پیروزی حلب و نشست مهم ایران، ترکیه و روسیه در مسکو حائز اهمیت میکند، نگرانی طیفی از بازیگران بین المللی و منطقه ای از روند این تحولات است. نگرانی ای که بخشی از ان در قالب ترور سفیر روسیه بروز کرده است. در این نگرانی اکثر متهمان پیش گفته، از گروههای تروریستی تا کشورهای عربی و غربی و امریکا همداستان هستند. بدون شک تداوم این روند همگرایی بین 3 کشور مطلوب آن ها نیست و احتمالا باید منتظر تحرکات دیگری نیز بود. هرچند پوتین به وضوح و با آگاهی ازاین مسئله در اولین واکنش رسمی خود به این ترور تاکید کرد : «این قتل، آشکارا اقدامی تحریکآمیز با هدف تضعیف فرآیند بهبود و عادیسازی روابط روسیه و ترکیه و همچنین تضعیف فرآیند صلح در سوریه است. تنها پاسخ ما به این حمله، شدت بخشیدن به مبارزه با تروریسم است و قاتلان، طعم این پاسخ را خواهند چشید.»