غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۷۸)

Bani  Sadrنامه بنی صدر به دادستان کل :

در پی این پیام آقای بنی صدر نامه کوتاه و نسبتاً مبهمی خطاب به آیت الله موسوی اردبیلی ارسال می دارد که از نظر خوانندگان محترم می گذرد :

" دادستان کل محترم

درباره پیغامی که داده اید،

1.جبران صبحت دیشب یکی از اینجانب گفتن و یکی به مقابل، جبران تلقی نمی شود ، همان طور که گفته اید جبران به اینست که صحبت ظالمانه در حق رئیس جمهور جبران شود .

2.درباره این پیشنهاد که باید حکومت قانون استقرار پیدا کند و البته اجرای قانون بیش از همه باید درباره مسئولان و زودتر از همه رئیس جمهور بشود .

3.اما درباره تصفیه و تسویه اشخاص ناباب، انشاءالله همان طور که وعده کرده اید ریشه این فساد بزرگ را که چماقداری است بخشکانید، بعد همین کار تصفیه را از دفتر اینجانب شروع کنید. اگر ضد انقلابی و ... یافتید البته طرد می شود.

امید اینجانب این است که رسیدگی به قصد ریشه کن کردن قطعی این فساد بزرگ جمهوری که چماقداری است با قاطعیت پیش برود ."

ابوالحسن بنی صدر

22/اسفند/1359

 

در پی این پیام ها روز بیست و سوم اسفند، دادستان تهران در گفتگویی با خبرنگاران گفت :

" ما برای این منظور ده شعبه بازپرسی با ده نفر قاضی اختصاص داده ایم و شاکیان و شاهدین حادثه به نوبت وقتی که برایشان تعیین شد، می آیند و مطالب خود را در محیطی بسیار آرام می گویند و با خط خود می نویسند .

کسانی که برای این کار انتخاب شده اند از قضات خوش نام مجرب و بی نظر هستند که در کمال بی طرفی از اشخاص تحقیق می کنند و پرونده ها هم در اختیار خودشان است. هیچ فردی در مسائل قضایی آنان دخالت ندارد و از استقلال قضایی که از اصول مهم مورد رعایت قوه قضائیه است ، برخوردارند .

عده ای شایع کرده اند که کسانی که به عنوان بازپرس از افراد تحقیق می کنند قاضی نمی باشد، مراتب را به عنوان دادستان تهران شدیداً تکذیب می کنم. حتی برای اثبات این مطلب بعضی از خبرنگاران و خبرگزاری ها مسئله را از نزدیک ملاحظه کرده اند ، مخصوصاً در سه روز قل خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی با اینجانب در کلیه شعبات بازپرسی رفتیم . دقیقاً ایشان شعبات را مشاهده کرد و نحوه تحقیق را به صورت یک خبر تنظیم کرد ، ولی متأسفانه نمی دانم چطور شد که این مطالب در آن روزنامه به چاپ نرسید .

و امروز هم آقای مسعودی مشاور قضائی جناب رئیس جمهوری به دادگستری آمدند و از کلیه شعبات بازپرسی بازدید به عمل آوردند و با فرد فرد قضات صحبت کردند و همه را شناختند و نحوه تحقیق را که یک نوع بازپرسی بسیار دقیق و بی نظرانه بود مشاهده کردند و مراتب را نزد اینجانب و دادستان کل تأیید کردند که افراد با کمال آزادی از هر گروه ، قشر و طبقه ای در نزد آقایان بازپرس ها مراجعه و در یک محیط بسیار سالم شهادت خودشان را بر روی ورقه های مخصوص که از طرف بازپرس ها به آنها داده می شود می نویسند و تحقیقات بر اساس اصول قضایی انجام می شود .

امیدوارم مطبوعات رسالت واقعی خود را در این موقعیت حساس مملکت به طریق صحیح و سالم و بی نظر و آنچه که در واقع است و حقیقت دارد پس از تحقیق منتشر کنند. در غیر این صورت اگر خدای ناخواسته مبادرت به نشر اکاذیب و شایعه که موجب نگرانی بیشتر مردم ما بشود بکنند ، بنده به عنوان دادستان تهران تذکر می دهم که شدیداً بر اساس قانون تعقیب خواهند شد .

اظهار نظر نهایی بسته است به این که شهود و شاکیان بیایند و تحقیقات کامل شود و هر وقت که آقایان قضات و بازپرسان که مشغول بررسی و تحقیق هستند تشخیص دادند پرونده تکمیل شده است ، اظهار نظر قضائی خواهند کرد .

چنان که قبلاً هم گفته ام دستگاه قضائی فارغ از هرگونه مسئله جو سازی بر اساس ضوابط قانونی وظیفه خود را انجام خواهد داد . دید و نظر ما هم همان نظر قضایی است و قضات ما بی طرفانه اظهار نظر خواهند کرد . "

جو سازی و فشار به دادگستری :

در همان حال که صاحبان آراء و عقاید جلوی دوربین ها و میکرفن ها و پای صحبت خبرنگاران می نشستند ، دستگاه قضائی به شدت مشغول تحقیقات ، پی جویی و بررسی بود . کار حساس و عمیق و آزار دهنده بود ، در صحن دادگستری و اطراف کاخ و کریدورها غوغایی بود که قوه قضائی این همه هیاهو و غلغله را کمتر به خود دیده بود .

با این که حقاً آیت الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور تدابیری در آرام کردن جو اندیشیده بودند که بسیار کارساز بود و شهود و شکات قبل از رسیدن به جلوی میز بازپرسان از کانال هایی عبور می کردند که به آنها ظرافت کار و آرامش و برخورد متین گوشزد می شد، ولی با این احوال علاوه بر این که طبع کار آشوب برانگیز و حادثه آفرین بود ، افراد و گروه ها با مسئله برخورد تشکیلاتی می کردند و در جو سازی ، تهمت و افترا و به هم زدن آرامش سهم بسزایی داشتند .

نق زدن ها، بهانه جویی ها ی بی جهت، پرخاش های بی مورد، کارشکنی ها و برخوردهای خصمانه از سر و روی کارها می بارید. با این که سعی شده بود از قضات بسیار متبحر و باتجربه و معنون برای این کار انتخاب شود ، قضاتی که به هیچ دسته بندی سیاسی کمترین وابستگی نداشته باشند، با این همه کلیه حرکات و گفتار و کردار آنها در طول کار زیر ذره بین عیب جویانه مراجعین بود .

چه شایعاتی که پراکنده نشد و چه اتهامات ناروایی که نبستند . این قاضی حزب اللهی است ، آن یکی مجاهد است ، دیگری شم توده ای دارد ، آن دیگری آب از چشمه حزب جمهوری می خورد ، چرا با آن پاسدرا خوش و بش کرد ؟ چرا سلام فلان شخص را چرب تر جواب داد ؟ کلیه کارهای روزانه به دفتر بنی صدر گزارش می شد، از این دادگستری که رئیس آن دبیر کل حزب باشد چه انتظاری می توان داشت و ....

در میان افرادی که برای تحقیق به دادگستری مراجعه می کردند هر فرقه آدم دیده می شد ، از زنان روسپی گرفته تا اساتید دانشگاه و پزشکان طراز اول ، از قضات و رؤسای دانشکده های مختلف ، تاجر ، کارگر ، جیب بر ، افراد سابقه دار ، زنان خانه دار ، تا سیاست مداران حرفه ای ، همه و همه در این میان پیدا می شدند به جز مأمورین انتظامی و مراتب بالای اداری و سیاسی و علمی .

اغلب مراجعه کنندگان در یک موضع مشترک بودند و از قبل تحت تعلیمات کافی قرار گرفته بودند ، به آنان آموزش داده شده بود که در قبال هر سؤال بازبرس چه پاسخی بدهند و چگونه با مقامات قضایی مواجه گردند .

همانگونه که در جای خود ذکر کردیم ، هم دفتر بنی صدر و هم ارگان های انقلابی نظارت و برخی اوقات دخالت هایی تا حد خلاف قانون می نمودند که آقای موسوی اردبیلی مجموعه این دخالت ها و تظاهرات مخالف و موافق در جلوی دادگستری را جو فشار نام گذارده بودند . در دفتر بنی صدر ، مسعودی مسئول حقوقی دفتر نبض کار را در دست داشت.

یکی از مأمورین دفتر می گوید :

" صبح روز دوشنبه شانزده اسفند حدود ساعت 9 وارد دفتر منوچهر مسعودی شدم دیدم به اتفاق چند نفر از جمله تقوی رئیس دفتر بنی صدر مشغول صحبت هستند بسیار شاد و خندان از حادثه دانشگاه پس از سلام و علیک با مسعودی، مسعودی رو کرد به تقوی گفت : همیشه رمضان یک دفعه هم شعبان و ادامه داد : این دفعه هم کتک خوبی خوردند ، حالا باید آماده ضد حمله باشیم .

من رفتم اتاق کار خودم ، ساعت 10 مسعودی مرا به اتاق خود خواست ، رفتم دیدم مشغول تلفن است از مکالمات تلفنی مسعودی این جملات به خاطرم مانده : ... بچه ها را بفرستید زودتر بروند .... تا می توانی نیروها را بسیج کن ... مهدی جان (یا مهدی زاده جان) عکس یادت نرود .... و مطالب دیگری که من یادم نیست.

من احساس کردم با دفتر هماهنگی صحبت می کرد ، بعد از مسعودی پرسیدم : دفتر بود ؟ گفت : بلی . سپس به من گفت : بنا به دستور رئیس جمهور قرار است مردم بروند دادگستری شهادت بدهند ، شما هم برو آنجا هر کس را دیدی بگو شکایت و شهادت خود را کتباً بنویسند ، زیر بار حرف کسی هم نروند ، به وعده و وعید گوش ندهند و اگر هم کتباً نوشتند رسید بگیرند و حتی یک نسخه آن را هم به دفتر رئیس جمهوری بدهند ، تو کاملاً مراقب باش به دفتر هم گفتم چه باید بکنند .

من حرکت کردم ، به جلوی دادگستری آمدم ، دیدم در حدود یک صد نفر در یک طرف جمع شده اند و وسط آنه یک زن خیلی حراف بود که شعار می داد و چند نفر هم بالای یک بلندی ایستاده بودند . از قیافه آنان مشخص بود از چه گروهی بودند که اگر کسی عکس های آنان را ببیند متوجه می شود .

از جمله کسانی را که آنجا شناختم « ن.ک » در بازار مقابل مدرسه عبدالله خان حجره دارد ، دیگری سرایدار حاجی « ح » بود که از طرفداران دکتر مصدق بود ، « م » را هم آنجا ددیم که در بخش صنعتی دفتر ریاست جمهوری کار می کند . البته به اتفاق یک نفر دیگر از اعضای دفتر ، این آقای « م » را فروهر توی دفتر به کار گمارده بود ، چند نفر دیگر هم از دفتر هماهنگی بودند .

عده ای از جمعیت هم جدا از این گروه در گوشه دیگر ایستاده بودند که از طرفداران بنی صدر نبودند . در همین موقع تعداد زیادی عکس بنی صدر بین مردم توزیع شد ، بعداً اعلام شد که آیت الله موسوی اردبیلی قصد سخنرانی دارند ، در میان سخنان حضرت آیت الله همان زنی که در بالا اشاره کردم ، شدیداً اغتشاش راه انداخت.

او شعارهای مختلف می داد و چادر مشکی به سر داشت ، عده ای اطراف او را گرفته بودند و با وی گفتگو می کردند . زن با حالت تعرض به طرف آیت الله رفت و چند لحظه هم سخنان ایشان را قطع کرد . در هر حال سخنان حضرت آیت الله موسوی اردبیلی خاتمه پذیرفت و صدای مؤذن حلول ظهر را اعلام کرد.

عده ای جلوی دادگستری وضو گرفتند ، حتی دختران در زیر نگاه جستجوگر نامحرمان وضو ساختند و با کفش و در دست داشتن کیف ، مخلوط با مردان به نماز قیام کردند. من خسته شده بودم ، دادگستری را ترک کردم .

روز دیگر اقدامات مسعودی در تعطیل نمودن بازار به نفع بنی صدر دور می زد . او مرا فرستاد که مردم را به طرف دادگستری برای شکایت هدایت کنم . آمدم جلوی دادگستری عده ای قریب به پنجاه نفر ایستاده بودند ، بقیه رفته بودند بازار. باز مدیر داخلی دفتر هماهنگی با عده ای آن طرف خیابان ایستاده بودند .

من رفتم بازار ، دیدم بعضی ها مغازه های خود را تعطیل کردند و از بازار بیرون آمدند و به نفع بنی صدر شعار دادند . اکثراً جوان بودند و از افرادی که دیروز در دادگستری جمع شده بودند و منتسب به گروهک ها بودند فراوان بین آنها دیده می شد . در ضمن عده ای از بازاری ها هم داخل بازار مشغول سینه زدن و نوحه خوانی بودند و به طرف آخر بازار می رفتند . من رفتم بالای یک موتور وانت ایستادم که خوب تماشا کنم .

دو دسته متخاصم در دو قسمت بازار تظاهرات می کردند ، من هر دو دسته را دوست داشتم ، چون همه آنها در انقلاب سهمی داشتند ، همه برای ما عزیز بودند ، گریه ام گرفت ، خدایا چرا افرادی باعث می شوند این مردم نجیب و مسلمان به خاطر مقاصد شوم آنها رو در روی هم قرار بگیرند .

صاحب وانت که در کنارم ایستاده بود گفت تا امام را داریم غصه ندارد ، در هر صورت جمعیتی که به طرفداری بنی صدر شعار می دادند به طرف چهارراه گلوبندک رفتند . (تصور سند را در صفحات آینده ملاحظه می فرمایید) "

این بود حال و هوای بعد از چهارده اسفند و رسیدگی قضایی با چنین جوی شروع شد . طبیعی بود اغلب کسانی که به شعبات بازپرسی ویژه مراجعه می نمودند تحت تأثیر القائات دو گروه متخاصم قرار می گرفتند و اغلب اظهارات شان از پیش ساخته و پرداخته شده بود ، ولی در میان آنها کم نبودند افرادی که می آمدند بی ریا در پی اعتقادات خود آنچه دیده بودند و شنیده بودند بی کم و کاست به روی کاغذ می آوردند . جمعاً از دو هزار و چهارصد و شصت و شش نفر تحقیق شد .

غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۷۸)


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان