غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(80)

Bani  Sadrدر کل جریان رسیدگی دو هزار و پانصد و شصت و شش نفر جهت تحقیق خود را به دادگستری معرفی نمودند که از این تعداد سیصد و نود و دو نفر از حضور در جلسات بازپرسی صرف نظر کردند و از بقیه تحقیقات مفصلی معمول گردید ، اسناد و مدارک از آنها اخذ و جمع آوری شد .

ولی همان طور که گفتیم اغلب شهود مراجعه کننده به بازپرسی ها، قبلاً تحت تعلیمات وسیع قرار گرفته بودند و همچنین گفته های اغلب آنها مشابه و حاکی از ملاحظه و مشاهده یک مقدار اغتشاش و زد و خورد بوده بدون این که هویت فردی را ذکر نموده باشند .

طرفداران بنی صدر مسئولیت امر را به گردن حزب اللهی ها می انداختند و مخالفین بنی صدر ادعا داشتند مانند همه کشورهای آزاد عده ای آمده بودند شعارهایی هم می دادند ، اگر فرمان عمومی بنی صدر صادر نمی شد و تجهیزات از پیش آماده شده و افراد از پیش تعلیم شده به کار نمی افتادند ، مسلماً مسئله ای به وجود نمی آمد .

مثلاً آقای " م.ب " یکی از شهود عنوان می داد :

" بالاخره بنی صدر دستور حمله را صادر کردند و اگر چنین کاری نمی کردند درگیری شروع نمی شد ، قبل از دستور ایشان هیچگونه حمله و درگیری در سطح دانشگاه ظهور نکرده بود و مخالفت ها فقط در حد شعار بود”.

گروهی از شهود و عده زیاد دیگری حضور منافقین ، میلیشیا و فدائیان را در دانشگاه تأیید نمودند . یکی از شهود اظهار می نماید : "ع.ت " عضو سازمان منافقین خلق قبل از واقعه دانشگاه به وی اظهار نمود منافقین در گروه های 50 نفری فعالانه در دانشگاه شرکت خواهند کرد . و یکی دیگر از شهود اظهار نمود : " ع.س " عضو فعال منافقین خلق را آن روز در دانشگاه به اتفاق " و.ش " سمپات منافقین خلق مشاهده نموده که در درگیری ها به شدت شرکت داشتند .

" ع.ز " وعده ای دیگر از شهود الف.ش سرپرست میلیشیا را در دانشگاه دیده و شناسایی کردند که فرماندهی میلیشیا را در دست داشته و در درگیری های دانشگاه به شدت فعال بوده است . از طرف عده ای از شهود من جمله " ع.س ، ع.ب ، ف.ج " و عده زیاد دیگری از شهود حضور چریک های فدایی در دانشگاه شناسایی و تأیید شده است .

آقایان " ف.ج ، ع.ز " حضور گروهی از سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر را در صحن دانشگاه به نحو فعالانه گزارش نمودند و افرادی از این گروه به اسامی " ی.پ ، ب.ب ، ف.ج" را شناسایی نمودند . شهود به نحو وسیعی حضور اعضای حزب رنجبر ، اتحادیه کمونیست های ایران در دانشگاه را تأیید کردند و چنان که در گذشته عنوان داشتیم حتی وجود رگه هایی از حزب دمکرات کردستان نیز در دانشگاه به طرفداری از بنی صدر دیده شده است .

در مورد فعالیت گروه های حزب اللهی در دانشگاه قبلاً نیز تذکر دادیم که گروه های مختلفی از پاسداران ، اعضای کمیته ها ، نهادهای انقلابی با تجهیزاتی که همچون عکس و پلاکارد و روزنامه که قبلاً تهیه کرده بودند در دانشگاه حضور یافتند و البته اغلب مجروحین و مضروبین از این عده بودند .

یک گزارش سیاسی :

نشریه اطلاعات و بررسی های سیاسی تهران ضمن گزارشی که تسلیم نموده، چنین عنوان می دارد :

" در قسمت درب جلوئی دانشگاه حزب الله عکس هایی از مصدق که در حال بوسیدن دست ثریا بود در دست داشتند و شعار می دادند : باعث مرگ نواب ، مصدقه ، مصدقه / سپهسالار پینوشه ، ایران شیلی نمی شه / حزب فقط حزب الله ، توده ای ضد الله / مسلمان بپاخیز ، شاه دوباره آمد / مرگ بر میلیشیا / و افراد گروهک ها هم مرتب وارد دانشگاه می شدند و گاهی اوقات با حزب الله درگیر می شدند . در صورتی که حزب الله فقط شعار می داد .

روبروی درب ورودی عکس هایی از مصدق پخش می شد و همچنین روزنامه انقلاب اسلامی هم به فروش می رسید . البته عنوان بازار سیاه مردم صف کشیده بودند و این دقیقاً مصنوعی بود . ضمناً نبرد ملت ارگان فدائیان اسلام هم به فروش می رسید ، همراه با شعارهای خودشان . افراد اداره آگاهی هم در اطراف دانشگاه مشاهده می شدند .

در خیابان ضلع شرقی زمین چمن حزب الله بود (در حدود 1500 نفر) و در ضلع غربی زمین چمن افراد گارد با همان شمایل دوران شاه ، با کلاه مخصوص و کیسه های پر از گاز اشک آور که همین امر باعث تحریک بیشتر مردم شده بود ، تا جایی که مردم می گفتند اینها همان گارد بنی صدر هستند ، در صورتی که اینها گارد شهربانی بودند .

زمانی که بنی صدر در پشت تریبون قرار گرفتند ، افراد داخل چمن شروع به کف زدن و سوت کشیدن نمودند ، آن وقت گروه حزب الله مستقر در شرق چمن شعار می دادند : سوسولا دست نزنین ، النگوهاتان می شکنه / سوسولا دست نزنین ، شب هفت شهداست / و بعد شروع به سینه زدن و کوبیدن پا نمودند .

در این موقع در چند نقطه درگیری شد و چون جمعیت ، حزب اللهی ها را مسخره و هو می کردند ، باعث حمله حزب الله به طرف جمعیت شد و در چند نقطه جمعیت پا به فرار گذاشتند. البته تمام این جریانات در خیابان شرقی سمت راست زمین چمن که به مسجد ختم می شود اتفاق افتاد .

در مجموع حزب اللهی ها آن طور که شعار می دادند نمی خواستند درگیر شوند ، ولی افرادی در داخل آنها بودند که خیلی متعصب بودند ، عصبانی شده و طاقت نمی آوردند و باعث درگیری می شدند . مثلاً یک نفر از آنها سر نیزه ژ3 در آورد و به جمعیت حمله برد و چند نفر را زخمی کرد ، او را دستگیر کردند .

در داخل حزب اللهی ها ، برادران سپاهی و پاسداران کمیته نیز دیده می شدند ، حتی بعضی از آنها با لباس فرم سپاه بودند . در داخل چمن مرتب بر علیه حزب و آقای بهشتی و .... شعار داده می شد و آنگاه بنی صدر از مردم خواستند که حزب اللهی ها را بیرون کنند .

آنگاه گروه ها از زمین چمن خارج شده و به طرف حزب اللهی ها آمدند و عده دیگری از گروه ها از پایین خیابان شرقی چمن به طرف بالا آمده و درگیر شدند و هر کس که ریش داشت و یا فرم لباس سپاه پوشیده بود و یا به نحوی شبیه مسلمان ها بودند وحشیانه می زدند و یا دستگیر می نمودند . درگیری به اوج رسید و گروه ها افراد حزب اللهی را از خیابان شرقی بیرون نمودند و سپس شروع به سنگ پرانی در شرق دانشگاه کردند .

در ساعت 14:45 بعدازظهر بود که داخل دانشگاه نزدیک درب جنوبی ، سنگ پرانی شروع شد . از یک طرف حزب الله و از طرف دیگر گاردی ها همراه با میلیشیا و گروه های دیگر ، در همین زمان گروه ها با شعارهایی از قبیل : قرآن ، قرآن سلاح مستکبران / مرگ بر بهشتی / و به طور پراکنده ، مرگ بر رجائی ، رفسنجانی ، خامنه ای / به طرف درب جنوبی حمله کرده و شروع به ضرب و دستگیری نمودند .

و برای نمونه یک نفر را که کلت 45 داشت گرفته و به شدت زدند و سپس چادر واقع در سمت راست درب اصلی دانشگاه را که کتاب های مرحوم شهید مطهری ، عکس امام ، قرآن و نهج البلاغه و مفاتیح و کتاب های دیگر بود آتش زدند و اگر کسی هم به این کار اعتراض می نمود کتک مفصلی می خورد .

اما نمونه های دیگر درگیری :

1. یک نفر را گروه ها گرفته و یک شخص گردن کلف گلوی او را به شدت فشار می داد به طوری که در حال خفه شدن بود ، آنگاه چند نفر دختر جنبشی فرد مذکور را از دست او نجات دادند و سپس تعدادی دیگر او را تنفس مصنوعی دادند و موقعی که سر حال آمد وی را به عنوان زندانی به اتاق مخصوص بردند .

2. هنگامی که چند نفر از خواهران در خیابان غربی زمین چمن با شعارهایی حرکت می کردند ، خانم های مرفه و اداری با صدای بلند به آنها می گفتند که چقدر پول گرفته اید و صیغه چند تا از پاسداران شده اید .

3. در خیابان شرقی زمین چمن شخصی را دستگیر کرده و به طرف جایگاه می بردند که ناگهان کاردی از پهلوی او بالا رفت و گفته شد که این کارد در جیبش بوده ، آنگاه گروه ها به شدت او را کتک زدند و مشخص نبود که آیا این کارد از او بوده است یا خیر .

4. یک نفر را دستگیر کرده و به سمت اتاق زیر جایگاه می بردند که در راه کتابی از سازمان مجاهدین از جیب خود در آورد و گفت من از مجاهدین هستم ، سپس اطرافیان گفتند بگو مرگ بر بهشتی تا تو را آزاد کنیم . این مسئله در چند مورد دیگر هم دیده شد که پس از دستگیری یک نفر و یا مشکوک شدن به کسی از او می خواستند که مرگ بر بهشتی بگوید تا او را رها کنند .

5. یک نفر که گویا یک چاقوئی در جیب داشته است گرفته و به شدت او را مضروب نمودند به طوری که خون تمام وجودش را پر کرده بود . مهم این که این شخص با زن و بچه خود بوده است و مشخص بود که یک نفر با زن و بچه قصد درگیری ندارد و حتی در مسیری که او را می بردند مرتب فریاد می کرد من حزب اللهی نیستم ، ولی کسی به او توجهی ننموده و او را کتک زنان به سمت جایگاه می بردند .

6. در بیرون دانشگاه گروه ها به خواهرها حمله کرده و حتی چادر چند نفر از آنها را از سرشان کشیدند .

7. در وسط سخنرانی در ضلع جنوبی دانشگاه نزدیک خیابان 16 آذر پنج نفر از مجاهدین که شعار مرگ بر بهشتی می دادند به یک نفر شخص ریش داری که یک اورکت پاسداری به تن داشت حمله کردند و بعد از کتک زدن او متواری شدند .

8. مشاهده شد شخصی را که در حال بیهوشی بود به سمت جایگاه برای زندانی کردن می بردند .

9. یک نفر در حالی که خون آلود بود می گفت تازه از جبهه آمده ام و یک لگد هم به قلبم خورده و الان به شدت درد می کند .

اما مسائل دیگری که رخ داده بود که حزب اللهی ها جلوی یک پیکان گشت کلانتری را گرفته و چون فرار کرد با سنگ شیشه عقب آن را شکستند و گارد شهربانی هم با گاز اشک آور به طرف آنها حمله کرد و حزب اللهی ها هم به تلافی چند نفر از پاسبان ها را زدند و افراد گارد از این که وسیله ای برای حمله نداشتند ، دلخور بودند .

ضمناً افراد متشکل گروه های فوق الذکر (میلیشای مجاهدین ، فدائیان اقلیت ، پیکاری ها ، توده ای ها ، رنجبران) و کلاً بقیه گروه های آتش بیار معرکه بودند و دقیقاً حرف های بنی صدر را گوش داده و از طرفی مجاهدین هیچگونه اعلامیه ای پخش نکردند و در بحث ها هم شرکت نداشتند و مو به مو سخنرانی را اجرا می کردند و در زمین چمن هم شعارها را میلیشای مجاهدین کنترل و به قسمت های دیگر انتقال می دادند .

و حزب الله هم سیم بلندگو را قطع کرد و از طرفی حزب رنجبران هم فعالیت شدیدی برای بنی صدر می کرد . پس از پایان سخنرانی نیز گروه ها دسته دسته به طرف چهارراه مصدق و خیابان کارگر و خیابان آزادی و امیرآباد رفته و شعارهایی بر علیه حزب جمهوری اسلامی و آقای بهشتی و کلاً شخصیت های مملکتی می دادند ."

غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۷۹)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان