پیام بیست و چهار اسفند دادستان کل:
روز بیست و چهار اسفند یعنی قریب به ده روز که دستگاه قضایی تحقیقات خود را شروع کرده بود ، آقای موسوی اردبیلی دادستان کل در یک گفتگوی تلویزیونی به مردم چنین گزارش داد :
بسم الله الرحمن الرحیم
" وضع رسیدگی دستگاه قضایی فعلاً به اینجا رسیده ، طبق آخرین آماری که به من دادند 1519 مراجعه را ثبت کرده اند که 910 نفر از اینها تا کنون رسیدگی شده است . یک مقدار از پیام امشب من مربوط است به نگرانی های مردم و سؤال هایی که در میان مردم مطرح است ، یا با ما در میان گذاشته اند .
1. وضع ما خوب است الحمدلله و کار از نظر ما پیشرفت نسبتاً قابل توجهی دارد .
2. فشار در روی دستگاه قضایی نیست و اگر هم پیش بیاید من فکر می کنم توان تحملش را داشته باشم. از نظر ما افراد تند شاید از کار ناراضی باشند ، اما نوعاً افراد معتدل که اکثریت مردم هستند ،اینها از وضع کار راضی و آرام به نظر می رسند .
منتها سؤالاتی برای آنها مطرح است ، از قبیل این که حالا این کار به جایی می رسد یا یک مقدار طول می کشد بعداً فراموش می شود و اگر به جایی می رسد ، کی می رسد و چگونه می رسد؟
ما می دانیم در این کار ادامه دادن و تأخیر انداختن خوب نیست، درست نیست ، یعنی امید را که در مردم ایجاد شده که به کارها رسیدگی می شود از بین می برد ، شاید نتیجه بدتری هم داشته باشد. البته این فکر نمی تواند اساس یک شتاب بی رویه باشد در کار قضایی ، پس باید تلاش کرد کار را در سریع ترین وقت انشاءالله به نتیج رساند ، اما با دقت و بررسی کامل .
همانگونه که تأخیر کار ضرر خواهد زد ، شتاب در کار ، ناپختگی ، برخورد غیر اصولی با مسائل ، برخورد غیر متعهدانه هم ضررش کمتر نیست ، من این مسئله را با آقایان بازپرس هایی که زحمت می کشند در این کار و آقای دادستان عمومی تهران در میان گذاشته ام و همه آقایان در این نظر با من همفکر بودند .
این قسمت سوم عرض بنده است ، از آقایانی که تا کنون در آرام ساختن جو همکاری نمودند ، حرف های تند نزدند ، اطلاعیه های تندی نیز ندادند ، اعلامیه های تندی ندادند ، سخنرانی های تندی نکردند ، نه تنها نکردند مردم را دعوت به آرامش ، دعوت به این که به مسئله خوش بین باشند ، صبر انقلابی خود را از دست ندهند ، با این سفارشات در آرام ساختن محیط و دادن فرصت و مهلت به دستگاه قضایی که بتواند در محیط نسبتاً آرام و سالم مسئله را رسیدگی کند ، تلاش کردند خیلی متشکر و ممنون هستم .
خیلی ها در این قسمت همکاری داشتند و همکاری دارند . دستگاه دولت هیچگونه ناهماهنگی با کار ما ندارند ، مجلس انشاءالله همکاری می فرماید ، ائمه نماز جمعه و دیگران در این مشروع انشاءالله کمک می کنند و کمک هم در گذشته کرده اند . و اما آقای رئیس جمهور جای خوشوقتی است که پس از پیام چهارم من در شب جمعه و آن عرایضم ، آقای رئیس جمهور هم نامه ای به من نوشتند و همکاری و موافقت خودشان را در آن نامه اعلام کردند .
علاقه مندم بینندگان محترم را در جریان بیشتر این کار قرار دهم . من آن صحبت هایی که شب جمعه کردم برای این که یک وقت عرایض من یک جانبه تلقی نشود و سوء برداشت نشود ، هم قبل از صحبتم و هم بعد از صحبتم با چند نفر از آقایانی که مورد وثوق اعتماد رئیس جمهور هستند و از نظر من هم قابل اعتماد هستند با اینها عین همان مطالب را (البته منظورم عین الفاظش نیست) ولی مطالبش را ، قسمت مهم مطالبش را ، با آنها در میان گذاشتم و مفاد پیام را در اختیار آنها گذاشتم و از آنها نظر خواستم و آنها نظر دادند ، با نظر من موفاق بودند .
گفتم پس بنابراین به عنوان یک حل مقدماتی و ایجاد همکاری ، بنده این صحبت را می کنم و شما هم بروید با آقای رئیس جمهور صحبت کنید و به ایشان اطمینان دهید که من نظری و غرضی خدای نکرده در این صحبت ندارم . منظورم یک پیشنهادی است ، اگر موافقت بشود مشکلات را از سر راه دستگاه قضائی بر می دارد .
آقای رئیس جمهور در این باره نامه ای به من نوشتند ، البته به یک مقداری از صحبت من در آن نامه اش یعنی به آن اول صحبت من اعتراض دارند ، به آن قسمتی که من از روزنامه انقلاب اسلامی خواندم ، آن جمله اش که " این جمهوری ، جمهوری نیست که من افتخار کنم رئیس آن هستم " .
که من عرض کردم حتی دوستان بی غرض خود آقای رئیس جمهور هم به این جملات فکر نمی کنم راضی باشند . ایشان اعتراض به آن قسمت دارند و خواندن او را ظلم بر خودشان تلقی کرده اند به این جهت گفتند من صحبتم این جور نیست ، من صحبتم یک قضیه شرطیه است ، من این جور نوشتم : " اگر این باشد چماقداری این جور باشد که چه باشد که چه باشد ، اگر اینجورها باشد آن وقت مثلاً این جمهوری دیگر جمهوری نیست ."
این را آن آقایان آمدند به من گفتند و من قول دادم که اگر چنین چیزی باشد، البته اعتراض بر من وارد فکر نمی کنم باشد ، من روزنامه را همانگونه خواندم که همه می خوانند ، یک مقاله بسیار مفصلی کسی نوشته باشد و یک روزنامه از او تیتری را انتخاب کند در آن بالا بنویسد ، تیتر از متن روزنامه درمی آید ، یعنی عین همان تیتر را خواندم . حالا کسی به من بگوید که این تیتر غلط زده شده ، برای این که یک جمله شرطیه بوده و این جمله شرطیه شرزش را نقل نکرده ، جزای شرط را نقل کرده ، این اعتراض به من نیست ، اعتراض به روزنامه است که در نقل خیانت کرده .
در عین حال من گفتم اگر چنین چیزی باشد ، من راجع به ایشان عرض می کنم که این جور بوده و راجع به روزنامه ، منتها آن وقت دیگر باید روزنامه دفاع کند ، جواب بدهد چگونه یک قضیه شرطیه را به این صورت در آورده و این به عنوان یک خیانت در نقل تلقی می شود .
ولی متأسفانه بعد که ما مراجعه کردیم در متن هم آن اگری که ایشان گفتند نیست و قضیه به صورت جمله شرطیه نیست ، همین که تیتر آمده به همان صورت است . مگر نظر ایشان این باشد که این قضیه شرطیه را انسان همان طور که می خواند از محتوای آن در بیاورد و اگر این باشد دیگر ما نمی توانیم به روزنامه اعتراض کنیم ، چرا شما این برداشت را نداشته اید .
درهر صورت این مسئله مهمی به نظر من هست و اگر من با این صورتی که عرض کردم مسئله بسیار بی طرفانه بوده ، ولی من خودم را «و ما ابر نفسی»، من که نمی خواهم بگویم من هیچ وقت ... اگر اشتباهی چیزی از من سر بزند ، یک جانبه قضاوت کنم یا اشتباه کنم من باید پوزش بطلبم از آن اشتباهاتم و از خداوند هم طلب مغفرت کنم یا در گذشته یا در آینده .
این جریان این بوده و در قسمت های دیگر ایشان موافقت خودشان را اعلام کردند ...
در نامه راجع به آن قسمت دوم عرض من ، ایشان عین این تعبیر را نوشته درباره این پیشنهاد که باید حکومت قانون استقرار پیدا کند و البته اجرای قانون بیش از همه باید درباره مسئولان و زودتر از همه رئیس جمهوری بشود ، ایشان این را موافقت کرده .
درباره بند سوم است ، درباره تصفیه و تسویه اشخاص نابات ، من گفتم از دفتر ایشان ، از دفتر هماهنگی ، از همه جا ایشان بیایند بگویند که از آنها شروع کنم . ایشان این جور نوشته : انشاءالله همان طور که وعده کرده اید ریشه این فساد برزگ را که چماقداری است بخشکانید و بعد همین کار تصفیه را از دفتر اینجانب شروع کنید ، اگر ضد انقلابی یافتید ، البته طرد می شود .
این کرا را که نباید بکیم ، همه با هم باید همراهی بکنیم و این کار را بکنیم و این کار را که ایشان نوشته اند باید با ایشان وارد مذاکره بشویم ، این دو تا مسئله نیست این یک مسئله است . چون مسئله چماقداری را وقتی که می خواهیم _ خود ایشان هم این جور قبلاً همین طور مطرح کرده بود _ ریشه گیری کنیم ، آن وقت دیگر باید به همه جا سر بزنیم ، به دفتر ایشان هم سر بزنیم ، به دفتر بنده هم اگر دفتری داشته باشم لازم شد به آنجا هم سر بزنیم ، هر کجا پیدا کردیم ریشه را در همانجا بخشکانیم .
بعد هم ایشان مجدداً اصرار کرده : امید اینجانب این است که رسیدگی به قصد ریشه کن کردن قعطی این فساد بزرگ جمهوری اسلامی که چماقداری است با قاطعیت پیش برود. حالا چون عرض کردم این یک قسمت از عرایض من بود که عرض کردم ، امیدوارم انشاءالله این همکاری ها که تا گفتن و تا قول با هم دیگر به توافق رسیدیم خداوند توفیق دهد در عمل هم انشاءالله همانگونه باشیم . دلیل هم ندارد بگوییم در عمل هم اینگونه نخواهیم بود . خداوند توفیق می دهد و به همه مان در علم هم همانگونه انشاءالله پیش می آید تا کار پیش برود .
این از نظر اوایل قسمت صحبت من و اما قسمت آخر صحبت من ، الان می توانم به دلیل این که جو یک مقدار آرام شده ، پاره ای از مسائل را در اینجا مطرح کنم . مسائلی که برای ما مطرح است ، طرح مسئله این جوری است : قضیه ای پیش آمده در چهارده اسفند و این قضیه گرفتاری هایی برای ما پیش آورده .
یک وقت ما این قضیه را مجرد فکر می کنیم ، از علل و عوامل خود ، از ریشه های خود قطع می کنیم . مثل یک جریان بسیار عادی که دو نفر با هم دعوا می کنند . یک وقت این طور فکر می کنیم . جمعیتی آنجا جمع شده اند دسته ای رفته در آن یا دسته هایی رفته اند در آنجا اخلال کرده اند ، یک دسته زده یک دسته خورده ، می خواهیم ببینیم زننده که بوده ، خوردنده که بوده ؟ قضیه را مجرد این جور فکر می کنیم .
یک وقت این است آن را جریانی می دانیم ، از سوابق خود ولو احق خود و ریشه های خود و علل خود و معالیل خود این را قطع می نماییم . این هم یک گونه بررسی است ، به عقیده من و به عقیده هر کسی که چنین پدیده ای را در جامعه ما تعقیب می کند اگر ما بخواهیم این مسئله را مجرد بررسی کنیم ، یک بررسی انحرافی است . بررسی صحیح این است که ما بیاییم ببینیم ریشه ها و انگیزه ها و علل و محرکین و نتایج این چه بود .
اولاً عرض کنم ما در بررسی هایمان به اینجا رسیدیم ، من اگر کلمه چماقدار عرض می کنم از آقایان معذرت می خواهم . کلمه چماقدار در اصطلاح قضائی یک عنوان خاصی ندارد ، اما در فرهنگ امروز ما جا افتاده و مردم می فهمند ، ما به این نتیجه رسیدیم که اینها از یک گروه خاصی نیستند .
به دلیل این که در تهران و سایر شهرستان ها جناح های مختلف وقتی که می خواهند سخنرانی راه بیندازند ، جلساتی داشته باشند ، مورد هجوم قرار می گیرند . اگر از یک دسته بودند به یک جناح هجوم می بردند ، ما می بینیم به جناح های مختلفو مخالف هجوم شد و به هم زدند ، شعار دادند. نمی خواهم بگویم همه در یک سطح بوده در یکی به زد و خورد کشید در یکی نکشید . در یکی به فحش اکتفا شد ، شکل ها مختلف بود ، اما در اصل کار مشترک بودند .
چه بگوییم ؟ اگر بگوییم چماقداری مربوط به یک گروه مشخص است یعنی هم در این سخنرانی ها هم در سخنرانی مخالف همه ، یک گروه حمله می کنند ، این احتمالش هست ، ولی ما می دانیم این طور نیست ، پس بنابراین نمی توانیم بگوییم یک گروه معین چماقداری می کنند .
این یک پدیده خاص اجتماعی است ، مثل این که گروه های مختلف هر کس در مسیر خاص خودش چماقداری می کنند ، منتها یکی زیاد یکی کم ، یکی قوی یکی ضعیف ، اینها با هم فرق می کند . و اما این چماقداری که الان مطرح است ، ما دلیل داریم که یک گروه نبود ، دلایل به دست آمده حاکی است که چماقدار کتک خورده داریم ، چماقدار کتک زن داریم ، دستگاه قضایی به این مرحله رسیده .
این طور نیست که مردم ساده و عادی زده و چماقداران خورده اند ، البته نمی خواهم بگویم مردم عادی نزده اند ، طبعاً وقتی که جنگی واقع می شود دسته ای ، جمعی هم که از اول در جریان نبودند ، دخالت هایی می کنند یا می خوردند یا می زنند . اما ما در اینجا ادله داریم ، شکایاتی هم داریم ، شناسایی هم شده اند ، من نمی خواهم بگویم پرونده ها تکمیل شده اند ، پرونده ها در مسیر تکمیل اند .
بله درست است به این نتیجه هم ما رسیده ایم ، گروهی هستند در تهران ، این گروه که در زبان دسته ای به آنها می گویند چماقدار ، همان طور که عرض کردم در روز پنجشنبه تنها این دسته آشوب به راه نینداختند .
در اینجا از هر دو طرف بوده اند ، مخالفین می گویند چماقداران از افرادی هتسند که در سابق انقلابی بوده اند ، الان هم هستند . تعدادشان را نمی دانم چقدر است ، افرادشان را به شخصه نمی شناسم ، ولی الان در حال پیگیری هستند که اینها شناخته شوند .
به عنوان این که ما می خواهیم از انقلاب دفاع کنیم خودشان را مجهز کردند با ضد انقلاب ، با اجتماع ضد انقلاب و امثال اینها ، درگیری داشته باشند . یک وقتی ضد انقلاب می آید اعلام می کند ، اعلامی که مثلاً وزارت کشور موافقت نکرده ما فلان روز می خواهیم راهپیمایی کنیم و فلان روز می خواهیم راهپیمایی مسلحانه کنیم ، ضد انقلاب این کار را می کند ، این خلاف قانون است ، آن هم می آید با این درگیر می شود .
یا خوابگاه را دانشگاه اعلام می کند تخلیه کنید ، تخلیه نمی کنند و شاید هم به احتمال دانشگاه خانه های تیمی در آنجا درست می کنند و این می آید آنجا می ریزد و آنجا را تخلیه می کند ، این افراد ، افراد مختلفی هستند ، در جاهای مختلفی هستند ، شاید در نهادها بعضی افرادشان باشند و علی الظاهر به نظر می آید که هستند .
حالا شناسایی می کنند چقدر است ، اینها در نهادها چقدر اثر دارند ، نهادها در اینها چقدر اثر دارند . اینها هستند ، ولی تا آنا که به ما رسیده اشکال کار اینها در این است ، اینها در هر کجا که خودشان تشخیص می دهند ، باید بروند در آنجا دست به کار شوند و وارد عملیات ، می آیند و می شوند ، از کسی نمی پرسند و کاری هم به این ندارند که این قانونی است یا قانونی نیست .
افرادشان هم نمی شود گفت همه شان هم عنصرهای موجهی هستند ، طبیعی است یک چنین پدیده ای که همین طور جوشیده و بالا آمده است افراد موجه تویشان هست ، احیاناً افراد ناموجه یا حتی آنهایی که خیلی هم متشرع نباشند در میان اینها هستند . در میان گروه ها هم هستند ، افراد آنها در مقابل اینها هستند ، اینها در مقابل آنها هستند . آنها به یکجا حمله می کنند ، اینها به یکجا حمله می کنند . پس چماقداری یک چنین مسئله ای است .
ما برای شناسایی 48 نفر زندانی داشتیم که آنها الان در زندان دادسرا نیستند ، چون مجوز نداشت ، دادسرا آنها را زندانی کند ، اما در اختیار دادسرا هستند . یک مقدار وسایلی از بعضی از اشخاص گرفته شده می شود ، عکس هایی ما داریم از درگیری ها و آقایان را دعوت کردیم ، روزنامه ها ما را کمک کردند که بسیار هم کمک مؤثری بوده که از آن راهها ما معرفی می کنیم تا می رسند به یک جائی !
امروز آقایان بازپرس ها ، به من خبر دادند که یک مقداری _ حالا ما نمی خواهیم بگوییم همه آنهایی که آنجا درگیر بودند می شود شناخت _ یک مقدار زیادی انشاءالله موفقیت هست در این قسمت . البته اینجا را باید گرفت و رفت جلو تا رسید به هر کجایی که برسیم .
مسئله دیگری که امشب شنوندگان محترم را می توانم در جریان بگذارم این است که مسئله فقط آنهایی که در آنجا زدند و در آنجا خوردند ، نبوده . مدارکی و اسنادی به دست دستگاه قضائی رسیده که این کار تهیه شده بود ، یعنی تعمداً این به وجود آمده ، این را باید دقت کنیم و پیگیری کنیم . چون اسناد این در اختیار شما قرار داده می شود یا ممکن است برای شما سندی را ارائه دهیم . دستگاه قضایی سندی برابر شما ارائه بدهد که از دو ماه پیش گروه ها و اشخاص مختلف از قسمت های مختلف در به وجود آوردن چنین کاری ، کار می کرده اند .
آنچه مهم است این است که اگر شما حساب کنید یک وقتی یک چنین سندی شما ببینید به نام ایکس بعد از جریان پنجشنبه که بگوید خوب بود ، مسئله خوب بود ، حالا باید اثر زدایی کرد ، یعنی آن آثار منفی که به وجود آورده آنها را باید از بین برده ، خالص در آن جهتی که قرار بود قرار بگیرد ، اگر یک چنین سندی برای ما ارائه شد ، آن وقت خواهید رسید به آن حرفی که من گفتم باید برویم ببینیم ریشه ها در کجاها بوده است .
ما یعنی دستگاه قضائی و آقایان بازپرس ها و این دستگاهی که کار می کند به اینجاها رسیده ایم می دانید که من نه قاضی رأیم و نه قاضی تحقیقم ، من در دیوان عالی کشور در دادسرا سمتی دارم و خودتان می دانید سمت من تا چه حدودی است ، این است ، کار تا اینجا رسیده .
حالا فرداست که تلفن می فرمایند به من فلان کس ! باز شما که مبهم گفتید که باز هم که شما روشن نکردید ، خوب شما هم یک مقدار توجه کنید که من از نظر مقررات قضایی نمی توانم الان بیایم همه محتوای پرونده را به شما بگویم ، من این مقداری که شما را در جریان می گذارم ، شما بدانید مسئله دارد تعقیب می شود ، مسئله دارد بیخ پیدا می کند ، مدارک جمع آوری می شود ، این جور فکر نکنید که در این مملکت هر چه می شود فراموش می شود .
خب من که نمی توانم هم قاضی تحقیق باشم ، هم ناظر باشم ، هم محکمه باشم ، هم رأی بدهم ، هم محکوم کنم ، خوب این کار را من صلاحیت ندارم بکنم ، درست هم نیست . پس بدانید از نظر قضائی صحیح نیست ولی بدانید که مسئله به این صورت است و اگر من آمدم شب جمعه آن همکاری را از برادران عزیز در پیام سابق از دیگران در پیام بعدی از آقای رئیس جمهور خواستم ، منظورم این بود همه با هم همکاری کنیم ، ببینیم این تا کجا بیخ پیدا می کند و تا کجا می رسد ، آن ریشه هایش را بسوزانیم .
بله در این جریان از آن نظری که الان در دادگستری مطرح است آقایان آمدند این 910 نفر در میان اینها شاکی ها هست از آقای رئیس جمهور شکایت شده ، از گارد ایشان شکایت شده، از آقای بهزاد نبوی راجع به آن مقاله اش یا سخنی که گفته شکایت شده، از گروه ها آنهایی که در کتک زدن فعالانه _ بنابر آن که می گویند من قضاوت نمی کنم _ شرکت داشتند شکایت شده ، اینها باید دقیقاً بر طبق موازین قضائی رسیدگی بشود و هر وقت پرونده تکمیل شد شما را در جریان خواهم گذاشت .
مسئله ای که هست یکی از ریشه ها که با مأمو این جریان همکاری هم نکرده بود ، متأسفانه روزنامه ها بودند به این روزنامه ها هر چه گفتم بگذارید محیط آرام باشد ، خوب اگر محیط آرام نباشد ، من این حرف ها را بزنم غوغایی بر پا می شود ، خود این موجب تحریک ، خود این من دیگر نمی توانم بیایم مردم را در جریان کار بگذارم . من نمی توانم مجرم را بگویم تعقیب کنید .
اینها حالا نمی گویم همه شان ، شاید در میان اینها بعضی هایشان ( چون من دقیقاً اینها را کنترل نکردم) بعضی ها تا حدودی همکاری کرده باشند ، اما ما هر چه گفتیم اینها با نوشت هایشان ، با قلم هایشان آمدند و در تحریک مردم به هیجان مردم کمک کردند .
امروز یک بازپرسی ویژه ای در نظر گرفته شد که در دادسرای تهران از فردا دقیقاً خارج از نوبت به کار روزنامه ها رسیدگی کند ، چون هر چه ما بیاییم به مردم بگوییم آقایان آرام ! اجازه بدهید ! فرصت دهید ! مهلت دهید ! دستهایی دیگر از آن طرف آتش را هی دامن بزنند ، خوب این نمی شود .
یکی از این ریشه گیری همین جاست ، اینجا باید ریشه گیری بشود و این کار باید صحیح انجام بشود ، خدای نکرده روزی بیاید که بگویند روزنامه ای یا روزنامه هایی توقیف شده و تعطیل شده ، ما نمی خواهیم در جمهوری اسلامی چنین کاری پیش بیاید و بر خلاف قانون هم دست به هیچ کاری نخواهیم زد ."
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۷۸)
