غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(30)

و) نیز گزارشی هایی از اعضای دفتر حزب رنجبران که : ارتباطات و همسویی آن را با خط بنی صدر نشان می دهد :

گزارش

1. روز پنجشنبه 25 دی در یک مجلس ختم در خانقاه صفی علیشاه شرکت داشتم ، در پایان مجلس آخوندی (به نام احتشام) بالای منبر رفت و پس از صحبت درباره عدالت دوران حضرت علی به کار دادگاه های انقلاب اشاره کرده و آنها را زیر سؤال برد .

او سپس به تبلیغات ، جو سازی ها و کارشکنی هایی که بر علیه بنی صدر صورت می گیرد برخورد نمود و شدیداً از بنی صدر دفاع کرد ، او گفت در جبهه جنگ سربازی دیده شده که سربازی را که زخمی شده به دوش کشیده و از زیر باران گلوله دشمن نجات می دهد ، او رئیس جمهور بود !

او گفت که ما فقط یک رهبر داشته ایم و داریم و آن هم حضرت علی است و بعد از او هم رهبر دیگری نداریم ، او از امام به عنوان پیرمرد یاد کرد و به سفارش اخیر امام در مورد متوقف کردن تبلیغات علیه رئیس جمهور اشاره کرد و گفت چرا با این کارهایتان دل این پیرمرد را به درد می آورید ؟!

2. در این مجلس همه حضار با سخنان واعظ موافق بودند به جز یک توده ای کمیته مرکزی چی ، یکی از حاضران که یک توده ای مخالف کمیته مرکزی (کنگره سومی) است و بنی صدر را تأیید می کند ، می گفت : با چند تا از توده ای ها صحبت کردم ، گفتم چرا به بنی صدر حمله می کنید ؟ مگر شما نبودید که به مصدق حمله می کردید ، بعد گفتید که اشتباه بوده و از خودتان انتقاد کردید ؟

بنی صدر همان مصدق است و نماینده بورژوازی ملی است و شما همان کاری را که با مصدق کردید ، الان دارید با بنی صدر می کنید ! او گفت آنها جوابی نداشتند که بدهند و ساکت شدند .

او ضمن اشاره به توده ای کمیته مرکزی چی حاضر در مجلس گفت که زنش در جایی صحبت می کرده که چندش آور بوده مثل حزب اللهی ها حرف می زده وقیح و پررو حرف زده ، او اضافه کرد این زن و شوهر روسوفیل هستند و بیش از اینها نباید از آنها انتظار داشت !

3. یکی از بچه ها (هوادار حزب) که از جبهه آبادان آمده (فامیل ماست) تعریف می کرد که کمیته ای ها خانه ها و اثاث مردم را غارت می کنند ، او از کمیته 48 بریم آبادان صحبت می کرد و گفت که این کمیته در هر محل مستقر شده است ، خانه های اطراف را خالی کرده اند .

او از دستگیری یک دزد حرف زد که رفقایش را لو داده بود و وقتی به سراغ آنها رفته اند چریک اکثریتی و دارای مقدار زیادی اسلحه و بیسیم و نقشه های استراتژیک شهر بوده اند ، احتمالاً گزارشش از آبادان رسیده یا خواهد رسید .

4. یکی از بچه های (هوادار حزب) در تهران (حمید محمدی شبگیر) خبر از خروج 6 نفر از بچه های جوانان انقلابی از این سازمان می داد ، او می گفت اینها می گویند روی تئوری سه جهان بحث داشته اند و به جای قانع کردن به آنها فحش داده اند ؟!

او گفت یکی از آنها به نام حمید، پیکاری شده ، اکبر مذهبی شده و فرشاد هنوز خط انتخاب نکرده و گفته که می خواهد علیه حزب افشاگری !! کند . گفته می روم روزنامه صبح آزادگان و افشاگری می کنم ! حمید می گفت : افسار بچه ها را ول کرده اند ، آنها هم به این روند افتاده اند ، تحقیق و بررسی شود که علت چه بوده ؟

5. سعید زنجانی معاون بنی صدر را دیدم از من گله کرد که چرا به دیدنش نمی روم . گفت ما تنها هستیم ! و از حرف های اخیر بنی صدر در مورد تخریب به وجد آمده بود . من اعلامیه بخش تهران حزب در مورد خراب کردن خانه های فلکه چهارم تهران پارس را به او نشان دادم ، طوری عکس العمل نشان داد که حزب را می شناسد . او گفت که شعار " نه وابستگی نه استبداد ، زنده باد استقلال و آزادی " جالب است ! او دعوت کرد که به منزلش بروم و شام آبگوشت با پدر آیت الله بخوریم !

6. زنجانی قبلاً به من پیشنهاد کرده بود که امتیاز یک روزنامه بگیرم و پول هم برای راه انداختن آن در اختیارم می گذارد .

7. زنجانی گفت که تلفن ها کنترل می شود ، او گفت دستگاه کنترل را که زمان شاه اواخر کارش به ایران آورده بودند و فرصت نکردند به کار بیندازند ، راه انداخته اند و تلفن ها را کنترل می کنند .

8. فرید زنجانی (برادر سعید) که او نیز در دفتر رئیس جمهوری کار می کند ، اظهار علاقه کرده بود که به دیدنش بروم . قبلاً گزارشی از وضع آوارگان جنگ نوشته و داده بودم که در روزنامه انقلاب اسلامی چاپ شد . فرید از این گزارش خوشش آمده بود و می گفت که این گزارش جریان به وجود آورد . می گفت مایل هستند که با آنها همکاری کنم و این همکاری وسیع باشد و تا استخدام در دفتر هماهنگی کشانده شود .

من به او گفتم بنی صدر برنامه ندارد ، وضعش همین است ، من می توانم به تنهایی یا تیمی در زمینه های مختلف برای او برنامه بنویسم . قرار شد با او تماس بگیرم و مرا به دفتر هماهنگی معرفی کند و فعلاً روی مسئله شکنجه و جمع آوری اسناد و مدارک مربوطه کار می کند و از من خواست که اگر کسی یا کسانی می شناسم که شکنجه شده اند ، به او معرفی کنم .

تذکر : در مورد کار در دفتر هماهنگی صلاح نمی دانم ، چون افرادی هم در حزب توده (امثال آصف رزم دیده) و هم در چریک ها (کشتگر و نگهدار ) مرا به اسم و رسم و با ایده اندیشه مائو می شناسند (نه رنجبری) و کار با این دفتر به دفتر صدمه می زند ، ولی همکاری جنبی عیبی ندارد . جاسم

ز – گزارشی از یکی از گروه های تهران

" در ترکیب کمیته رهبری درج سه نفر اضافه شده ، یکی نماینده عشایری ، نماینده زنان و نماینده دانش آموزان . برای باز پس گرفتن قدرت در مدارس به دو نیروی مهم باید توجه شود: 1) نیروهای بنی صدر ، 2) مجاهدین . باید بکوشیم به برنامه مشترک در مدارس با آنها برسیم ، نمونه انجمن اسلامی رودابه را برجسته کنیم و به همه رفقای دانش آموز توضیح دهیم ، حتی برای سایر رفقا هم این امر خوب است .

در تهران کار سازماندهی توده ها با برنامه ریزی و موفقیت به پیش رفته است که در زیر به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم : همکاری با دفتر هماهنگی و کوشش و اقدام اولیه جهت ایجاد یک ستاد مستقل با همکاری جبهه ملی و هواداران بنی صدر .

در اصفهان شرکت در ایجاد دفتر هماهنگی ریاست جمهوری و کار توده ای مشخص در یک روستا علاوه بر این کوشش برای فعال کردن جنبش توده ای عمومی در سطح منطقه و کار از بالا برای به راه انداختن جنبش های توده ای وسیع منطقه ای از اقداماتی است که آغاز شده و در حال شکل گیری است . "

در این مورد اسناد بسیاری است و حداقل نشان می دهد که بنی صدر مهره ای بلا اراده در دست گروهک ها از جمله منافقین و رنجبری ها بوده است . تا اینجای قضیه ممکن است خطرناک به نظر نرسد ، ولی به اسنادی برخورد می کنیم که این گروهک ها حتی با عراق نیز روابطی داشتند و در بحبوحه جنگ اسناد را با روابطی که با دفتر بنی صدر داشتند به دست آورده به عراق می دادند .

خلاصه ای از نظرات - تاریخ 22/9/59 لرستان

اوضاع به سوی حاد شدن می رود و تضاد بین دو جناح حاکم شدیدتر شده است ، در این رابطه با توجه به برنامه عمومی حزب و نظر پافشاری بر اتحاد بزرگ ملی ، ضروریست . حمله به باند کیانوری و باند کشتگر _ نگهدار ضروریست ، دفع حمله سرسختان به سه اصل خلق تا کوتاه کردن تجاوز آنها و وادار کردنشان به قبول برنامه " اتحاد ... " یا ساقط کردن آنها به نفع جناح استقلال طلب و آزادی خواه .

با توجه به تمایل آنها به پیوند با روسیه ، حمله به این جناح باید بی محابا باشد ، در رابطه به دفع حمله سرسختان و حمله به تمایل آنها به روسیه و پیوند هایشان با باند کیانوری و جذب همه نیروهای ممکن به اتحاد بزرگ ملی یک نکته تاکتیکی مورد تأکید و دقت ماست :

در خط کلی ما بر روی " اتحاد ... " پافشاری می نماییم ، اما در عمل و در رابطه با اوضاع مشخص گاهی حمله به سرسختان از طرف مردم عمومیت پیدا می کند و شکل حمله به آخوندها و روحانیت به خود می گیرد .

پیشنهاد ما چنین است که در این مورد سیاست انعطاف پذیر داشته باشیم و در برابر نارضایتی های مردم قرار نگیریم . وقتی که آنها حملات سختی را به سرسختان می کنند ، ما نرمتر نباشیم .اما در رابطه با نیروهای سیاسی خط " اتحاد ... " را دقیقاً به جلو ببریم ، اما جنبش های مطالباتی و نارضایتی مردم را هدایت نماییم .

در منطقه لرستان خشم عمومی رو به سوی درگیری شدید مسلحانه داد . به خصوص بین عشایر و روستاها روحیه انتقام جویی از سرسختان شدت گرفته است . برنامه ما معقول کردن این خشم و هدایت آنها به راه اتحاد بزرگ ملی است . در قسمت هایی از منطقه حرف ما را می خوانند و می پذیرند .

باید با عشایر و روستائیان مناسبات در حد دموکراتیک و عمومی برقرار کرد ، در عین حال که تعدادی در آنجا کاشته شوند ، بین عشایر و روستائیان که مسلحند وجود افراد مسلحی از ما و در صورت امکان گروه مسلحی به نام حزب لازم است ، ما کوشش خواهیم کرد در این جهت قدم برداریم .

در شهرها و روستاهای لرستان نارضایتی در مورد گرانی ، کمبود کالاها ، بیکاری ، اخراج ، تصفیه ، جنگ زدگان و ... و پارتی بازی ها ، اعدام ها ، خفقان و غیره شدت گرفته است . می توان بر روی این قبیل خواسته ها مردم را بسیج کرد و نیروهای دموکرات شهرها را به هم نزدیک کرد ، دفتر هماهنگی و مجاهدین قدم های اولیه ای در رابطه با ما برداشته اند و ما برنامه داریم که آنها را از روی این خط بسیج نماییم ، در عین حال می توان پایه توده ای حزب را وسیع کرد .

حال مسئله دهقانی ، تکیه و توجه به مسئله ارضی _ دهقانی مسئله کلیدی جامعه ماست. از دیدگاه طولانی مدت پیروزی ما و حیات ما در گرو این مسئله است . در صورت درگیری جنگ داخلی و جنگ با ابرقدرت ها و یا تهاجم روسیه ، منبع حیاتی ما و پایگاه زنده ماندن ما روستاها است ، منطق ما در این رابطه به این موضوع تکیه و توجه دارد و آن را توصیه می نماید .

باید دو سلسله تئوری را شکافت و در میان مردم گسترش داد :

1. تئوری انقیاد طلبی (روسی و آمریکایی) در برابر تئوری استقلال طلبانه ، به خصوص این موضوع هم حمله سخت به آخوندها ، کمیته ها ، امام ، پاسداران و حمایت از شاه و بختیار و فرماندهان سابق ارتش و کلاً ارتش و غیره در خط آمریکا هستند . البته این موضوع را به خصوص در رابطه با ارزش تاکتیکی آن باید مطرح کرد و شکافت و گرنه به این معنی نیست که آنها واقعاً آمریکایی اند ولی در هر حال از اهمیت زیادی برخوردار است .

2. تئوری وحدت ملی در برابر تفرقه نیروهای ملی و تقسیم آن ، توضیح آن که تفرقه و شکاف هم از هر دو سوی عاملین آمریکا و روس دامن زده می شود و حمایت از نیروهای طرفدار آمریکا و بزرگ کردن ارتش و تعریف و تمجید از شاه و بختیار و رژیم سابق و حمله سخت به پاسداران ، امام ، دولت و غیره هم که موجب تفرقه در صفوف واحد ملت است از سوی هواداران آمریکا مطرح می شود .

در مورد عاملین روس مسئله روشن است ، در مقابل خط اتحاد پاسداران ، ارتش ، بنی صدر ، امام و غیره خط ملی و وحدت ملی است ، البته این مسئله احتیاج به دقیق شدن و گسترده شدن دارد ، پیشنهاد منطقه چنین است که جزوه مفصل و وسیعی در این رابطه بسیار افشاگرانه است ، برد دارد ، مؤثر است و مفید است .

توده ها را باید سازماندهی کرد ، به خصوص در رابطه با نارضایتی ها و خواست ها ، اعتراضات ، در جهت نظامی چه در رابطه با جنگ با عراق چه در رابطه با هجوم ابرقدرت ها و چه در رابطه با برخورد داخلی و هجوم سرسختان بایستی آنها را سازماندهی کرد و آماده بود .

در مورد جنگ زدگان باید آنها را بسیج نمود که خود اداره امور خودشان را بر عهده بگیرند و نیز گروه های مسلح تشکیل دهند برای کار در جبهه ها . هم به طور مستقل و هم از راه جبهه متحد باید به تشکل و بسیج آنها پرداخت . بایستی جاهایی را برای پناه بردن و پنهان شدن آماده کرد ، به خصوص در روستاها و بین عشایر . خدمت به خلق و رفاقت با آنها یکی از مهمترین عوامل پیوند با آنهاست ، ما در این زمینه کارهایی کرده ایم و در نظر داریم ادامه بدهیم .

در رابطه با طرفداران بنی صدر ، دفتر هماهنگی و مجاهدین و جبهه ملی و غیره باید کوشش کرد که به نوعی وحدت سیاسی ، تشکیلاتی رسید . ما به طور مشخصی در بروجرد با مجاهدین وارد مذاکره شده و با طرفداران بنی صدر وارد برنامه ریزی و تا حدی عمل شده ایم .امیدواری می رود که ما بتوانیم این همکاری را گسترش دهیم .

در رابطه با جناح طرفداران بنی صدر در جهاد سازندگی پلدختر روابطی داریم که امیدوار کننده است ، در رابطه با ارتش به خوبی از ما استقبال می کنند . ما از جزوه مواضع اجمالی درباره ارتش به این و آن داده ایم و استقبال کرده اند ، زمینه بسیار مساعد است . ما روابطی داریم ، ولی هنوز در سطح تشکیلات نرسیده است . در رابطه با پاسداران از طریق طرفداران بنی صدر برنامه داریم ، هنوز در ابتدای کاریم .

در رابطه با کار مخفی _ علنی ، با توجه به شرایط مشخص ما متفاوت عمل کرده ایم . در بروجرد علنی بودیم در خرم آباد مخفی . فعلاً در خرم آباد وضع مان بهتر است ، اما به نظر می رسد که در بروجرد هم خیلی خوب شود ، در بروجرد اکنون به سمت مخفی کاری بیشتری رفته ایم . از نظر رابطه با نیروهای دموکراتیک و مردم ما در برابر تهاجم سرسختان پناهگاه در میان مردم داریم و در عین حال نیروهای زیادی حاضرند با سرسختان درگیر شوند .

پیشنهادهای مشخصی در مورد راه انداختن دفتر هماهنگی با تهیه بریده روزنامه ها روی خط اتحاد بزرگ ملی ، دیوار نویسی ، بی نام و با نام در مورد سرسختان و در مورد عراق .

غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(29)