|
بارزترین سرقت اسناد از وزارت امور خارجه در رابطه با برادر بزرگ مسعود رجوی بود که از طرف پاسداران کشف و تحت رسیدگی قرار گرفت . قسمت اطلاعاتی دفتر نه فقط آمد و رفت مسئولین مملکتی و سپاه و روحانیت را زیر نظر داشته ، بلکه به تجسس در مورد زندگی افراد عادی نیز دفتر حساسیت داشت و برای تحقیق در این مورد بودجه کلانی مصرف می کرد .
|
ب) قسمت اطلاعاتی دفتر بنی صدر :
گروهی به سرپرستی انتظاریون ، بهبهانی ، صدرالحفاظی ، کادر اطلاعاتی دفتر را اداره می کردند و گروهی از مأمورین را در اختیار داشتند ، وظایف این کادر :
1. شناسایی نهادها و عوامل انقلابی
2. مبارزه و کارشکنی در مقابل انقلاب و اختراع و پراکندن شایعات .
3. ایجاد ، تشکیل و همکاری و هماهنگی در بین عوامل ضد انقلاب .
4. ارتباط با عوامل خارجی و فراریان .
اولاً برای کارها ، دفتر دو نفر از اداره مخابرات در اختیار داشت و از جدیدترین وسایل رد گیری و استراق سمع استفاده می کردند . این کادر مجهز مأمور بودند تلفن های افراد طراز اول حزب اللهی را کنترل کنند .
تعدادی مأمور مبرز با موتورسیکلت ها و اتومبیل های تندرو در اختیار دفتر بود که مأمور ردیابی ، تعقیب و تحقیق بودند و این شعبه کاملاً به یک گروه اطلاعاتی مجهز پیوند می یافت که در تمام ارگان ها مأمور و خبرچین داشتند .
آقای " ت " در تحقیقات خود می گوید :
" آقای " م. ع " از سپاه ، آقای " ه " در شورای نگهبان و فرزند ایشان در حزب جمهوری و دادگاه های انقلاب ، غضنفرپور ، سلامتیان در مجلس و مهره های سابق که دوره حفاظت را دیده بودند و جذب ارگان های مختلف شده بودند ، به وسیله ایادی دفتر شناسایی و با تهدید و ترغیب به جاسوسی کادر اطلاعاتی دفتر اشتغال می یافتند . در کادر اطلاعاتی دفتر به جز وسایل مدرن استراق سمع ، از گیرنده ها ، ضبط صوت ها و دوربین های قوی نیز در موارد لزوم و ضرورت سود می بردند ."
آقای " ت " چنین ادامه می دهد :
" از طرف این کادر و دفتر هماهنگی و دفتر روزنامه انقلاب ، گروه های مجهز جهت شناسایی افراد حزب جمهوری و نهادها به نقاط مختلف تهران که حزب و نهاد انقلابی مستقر بود ، می رفتند تا چهره های مکتبی را شناسایی کنند . دیگر از نتایجی که از این کار خود می گرفتند ، در گردهمایی ها این افراد را شناسایی کرده مورد جرح و ضرب قرار می دادند ."
او چنین ادامه می دهد :
" آقای بهبهانی چند روز قبل از سخنرانی آقای رجوی در امجدیه ، مرا برای شناسایی به لانه جاسوسی فرستاد ، چون من با مهندس شمس سر گروه نظامی تسخیر کنندگان لانه جاسوسی آشنایی داشتم ، تحقیقات دقیق معمول و گزارش نمودم .
در میدان، آقای بنی صدر قصد داشت با افشاگری و با اشاره به نقاط ضعف دادگاه های انقلاب و دادسراهای انقلاب ، حکام شرع را بدنام سازد ، قبلاً حسب دستور کادر اطلاعاتی در زندان های قصر فیروزه ، پادگان ولیعصر ، زندان قزلحصار ، زندان اوین تحقیقات دقیق و مبسوطی گردیده بود .
نطق بسیار تند و مفصل به وسیله آقای مسعودی با عنایت به گزارشات کادر اطلاعاتی تهیه شده بود که بنی صدر در آن روز مقدار زیادی از متن سخنرانی را حذف نمود و مقداری از آن را هم در حسینیه ارشاد به خورد مستمعین داد .
برای تهیه متن مستدل و مدلل این نطق ها قسمت اطلاعاتی دفتر گروه زیادی از متخصصین خود را به کار گرفت . حتی برای تحقیق در مورد شایعه شکنجه 12 نفر از ایادی خود را به وسیله آقای " ع " از سپاه پاسداران وارد زندان اوین نمود که گزارش هر 12 نفر در اختیار است و گزارشات یکنواخت تهیه شده و روشن است که تهیه کنندگان این گزارشات قبلاً مورد آموزش قرار گرفته اند و در گزارش های خود هر چه تهمت و افترا که می خواسته اند نوشته و به دفتر بنی صدر تسلیم کرده اند .
معمولاً بخش دریافت خبر اطلاعات وسیعی از دخترها و پسرهای جوان که اغلب عاشق و طالب قهرمان بازی و خبرچینی و جاسوسی هستند ، دریافت می کرد . "
آقای " ت " در بخشی از تحقیقات خود به افراد اشاره می کند و عنوان می دارد :
" هر روز قریب صد نفر دختر و پسر جوان در تردد به قسمت خبری اداره اطلاعات دفتر بودند و اخبار و اطلاعاتی که از ارگان ها و مراجع و نهادهای مختلف کسب کرده بودند در اختیار این قسمت قرار می دادند ."
یکی دیگر از مأمورین اطلاعاتی دفتر در تحقیقات خود فاش می سازد :
" برای کنترل تلفن های نهادها و افراد بالای حزب و دولت از وسایل مدرن استفاده می کردند . آنها دوربین های مجهزی برای عکسبرداری از ارتفاعات داشتند ، افرادی را برای ردیابی و ردگیری می گماردند . روزهای بیشمار مرا مأمور می کردند شماره های اتومبیل های افراد که به خانه های ویژه ای رفت و آمد می کردند ضبط کنم .
اخیراً شایع شده بود دفتر توانسته است با تیمسار فردوست و تیمسار شادمهر ارتباط نزدیک برقرار کند و همکاری آنان را جلب نماید . حسب دستور بهبهانی سه روز من جلوی سپاه پاسداران سلطنت آباد رفتم تا شماره کلیه اتومبیل های مسقف را که به این سپاه رفت و آمد داشتند ، یادداشت کنم . "
وسایل موجود در دفتر ، رابطه های اطلاعاتی بسیار قوی که دفتر در خارج داشت ، مأمورین زبده حفاظتی که در خدمت دفتر بودند ، ایادی مؤثری مانند غضنفرپور ، سلامتیان و ... که در اختیار دفتر بودند ، یک باند مجهز اطلاعاتی تشکیل داده بود که سر شاخه آنها انتظاریون ، بهبهانی و صدرالحفاظی بودند .
آقای " ع.خ " در تحقیقات خود می گوید :
" یکی از کسانی که در ماجرای دادسرا مستقیم با مسعودی تماس داشت یک زن چادر سیاه بود ، بسیار بی حیا که هنگام سخنرانی حضرت آیت الله موسوی اردبیلی خیلی شلوغ می کرد ، حتی برای چند لحظه سخنرانی ایشان را بر هم زد .
روز دیگر صبح که وارد دفتر آقای مسعودی شدم دیدم روی صندلی کنار مسعودی نشسته است ، این کار از یک زن عفیفه بعید می نمود ، بعد دیدم مسعودی به وی دیکته می کند که در شهادت چه بگوید . سپس آن زن با آمدن من از جا برخاست و گفت : من شما را دیروز دیدم ، امروز نمی آیید ؟ گفتم : چرا می آیم . گفت : امروز قرار شده برویم بازار به نفع بنی صدر تظاهرات کنیم . خداحافظی کرد و رفت ."
اداره اطلاعات دفتر از هیچ کاری رو گردان نبود و سرقت اسناد یکی از معمولی ترین کارهای آنان بود . آقای " الف . ت " عنوان می دارد :
" یکبار آقای بهبهانی از من خواست چند پرونده از دادسرای انقلاب بدزدم . من از پاسداران دوستی داشتم به نام سید در زندان اوین موضوع را با وی در میان گذاشتم او نپذیرفت و خودداری کرد . "
بارزترین سرقت اسناد از وزارت امور خارجه در رابطه با برادر بزرگ مسعود رجوی بود که از طرف پاسداران کشف و تحت رسیدگی قرار گرفت . قسمت اطلاعاتی دفتر نه فقط آمد و رفت مسئولین مملکتی و سپاه و روحانیت را زیر نظر داشته ، بلکه به تجسس در مورد زندگی افراد عادی نیز دفتر حساسیت داشت و برای تحقیق در این مورد بودجه کلانی مصرف می کرد .
خود من روزها مأمور تحقیق و شناسایی افراد زیر بودم :
• شناسایی ع.الف در ساختمان پلاسکو ، بوتیک دار .
• شناسایی ر.خ مدیر فروشگاه ، گ.ف در همان ساختمان محل سکونت این افراد .
• آقای ن ، فروشنده ساعت .
• ح. پ ، تاجر .
• سرپرست نظامی لانه جاسوسی .
• مأموران و دانشجویان لانه جاسوسی .
• تحقیق و معرفی 9 افسر و مأمور از وزارت دفاع ملی که اغلب در زمان شاه شغل های مهمی داشته اند .
• سرهنگ معاون سپهبد بهزادی و افسر ضد اطلاعات زمان شاه . سرهنگ ج.ف (شهید جواد فکوری نیست) .
• سرگرد م. ک .
• آقای ع ، در داریه قضایی ارتش شغل مهمی داشت .
• سرگرد س ، آجودان تیمسار ازهاری .
• سرهنگ غ ، افسر دادسرای ارتش .
• سرهنگ و افسر دادسرای ارتش .
• سرهنگ ق.ح ، در دادرسی ارتش شغل مهمی داشت .
• سرگرد ف .
• چندین قاضی و بازپرس از دادسرای تهران و عده ای از مأمورین آگاهی و 35 نفر از تیمساران و سرهنگان دوره طاغوت که بازنشسته شده بودند .
• تنی چند از کارکنان پالاشگاه تهران و شناسایی دقیق در موقعیت های مختلف از آقای خلخالی ، شهید بهشتی ، آقای خامنه ای و شناسایی چند خانه مشکوک و ساکنین و افرادی که به آنجا تردد می کردند .
ثانیاً : آن اخباری مورد پسند قسمت اطلاعاتی دفتر بود که بر علیه روحانیت مبارز و نهادهای انقلابی و آقایان بهشتی ، رفسنجانی ، رجائی ، خامنه ای ، دادگاه ها و دادسراهای انقلاب ، سپاه پاسداران و حکام شرع باشد و برای پسند خاطر آنان خبرچین ها چند تا هم از خودشان می گذاشتند و تحویل دفتر می دادند و از آنجا شایعات عجیب غریب نضج می گرفت .
در خود دفتر کارگردانان به خصوص آقای مسعودی شایعات شگفت آوری خلق و منتشر می کردند . اغلب این شایعات متوجه آقایان خلخالی و مرحوم شهید مظلوم دکتر بهشتی بود. مثلاً شایع می کردند که خلخالی در کردستان شاکی و شاهد را به جای متهم اعدام کرد . در راه تبریز پیرمرد بیچاره ای را به تصور این که معتاد است تیرباران کرد .
در تهران چون تی.بی.تی حاضر به تمکین از خلخالی جهت انتقال به ترمینال نبود ، با اشاره خلخالی مالک تی.بی.تی را پاسداران زدند و یک بسته بزرگ هروئین آوردند گفتند اگر به ترمینال نروی این هروئین را به نام تو می نویسیم !
شهید دکتر بهشتی چرا با برژسنکی ملاقات کرده است ، او مأمور سیا است ! تمام فرش های دربار را به آلمان منتقل نموده است ، در 14 اسفند دستور ترور بنی صدر را داده بود و ...!
ثالثاً یکی از فعالیت های مهم دفتر گردآوری ناراضیان گروهک های ضد انقلاب در دور و بر دفتر و داخل دفتر به صورت ساختن دفاتر هماهنگی و همکاری مردم با ریاست جمهوری که در آخر کار محل تجمع و تشکیلات و فعالیت اغلب مائوئیست ها مانند رنجبر ، پیکار ، راه کارگر ، فدائیان و ساواکی های بازنشسته و افسران رکن 2 و ضد اطلاعات زمان شاه و جبهه ملی و مجاهدین شده بود .
نشریات این گروه ها که اغلب انتشار آنها غیر قانونی بود آزادانه به دفتر واصل می شد ! از نمایندگان این گروه ها با روی گشاده و محبت در دفتر پذیرایی می گردید و در مسایل مملکتی با آنان به رایزنی پرداخته می شد ، در آخر تا آنجا رسیده بود که کادر دفتر و تشکیلات آقای بنی صدر بازیچه ناچیزی شده بودند در دست عوامل مائوئیست و ضد انقلاب .
برای روشن شدن مطلب خلاصه ای از چند گزارش درون گروهی این گروهک ها را به نظر می رسانیم و قبلاً اشاره می نماییم در این گزارشات به برخی کلمات نامفهوم بر می خوریم که برخی از آنان قابل درک است و برخی نیز جزء اسرار گروهی این گروهک ها بوده است و حداقل برای نویسنده نامفهوم مانده است .
• از رنجبر :
جلسه ای با سه نفر از فعالین جزا (جمعیت زنان ایران) و نماینده دفتر همکاری ها و هماهنگی رئیس جمهور ، اخیراً جمعیت جلسه ای با دفتر هماهنگی داشته است . بحث ما در ارتباط با مسائل زیر بود :
1. اهمیت کار در بین زنان
2. اهمیت همکاری (جزا) با زنان دفتر هماهنگی در ارتباط با جشن ریاست جمهوری .
در مورد مسئله 1 و 2 به نظر می آید تا حدودی بحث ها موفقیت آمیز بوده است . قرار شد در آینده جلساتی تشکیل شود ، چند نفر از جزا ، چند نفر از دفتر هماهنگی .... مطرح کردیم خوب بود یک نماینده از هر گروه می آمد با هم برنامه ریزی می کردیم ...
به هر حال همکاری در جشن ریاست جمهوری بادفتر هماهنگی خیلی مهم است به ویژه آن که قرار است جلساتی برای همکاری با زنان آنها داشت باشیم .
با سلام های کمونیستی ، ابراهیمی 16/7/59
یکی دیگر از گزارشات درون گروهی حزب رنجبران :
گزارش از وضع منطقه 1 چ م ب 28/9/59
• 90 درصد بازاری ها و کسبه طرفدار بنی صدر هستند .
• نیروهای مسلح طرفدار حجا (حزب جمهوری اسلامی) دست به توطئه زدند .
• انفجار یک نارنجک سبب خساراتی شد .
• همکاری ما با دفتر ریاست جمهوری نه تنها خوب است ، بلکه عالیست .
• تصمیم گرفته شد در شهرهای مهم و روستاهای کلیدی دفتر همکاری تأسیس شود.
• ... در جلسه ای تصمیم گرفتیم در زدن انحصار طلبان تمرکز به وجود آید !
گزارش دیگر از همین حزب :
دیلمی عزیز
.... خواسته دهقانان همان است که ما گفته ایم ، حاضرند در پشتیبانی از رئیس جمهور هر طرفداری که لازم باشد بنمایند ... سراغ بکنیم اگر یک نفر از حجا باشد دستور می دهیم از ده بیرون شان کنند ، به زودی گزارش از وضع دفتر روزنامه انقلاب اسلامی در شیراز تهیه خواهیم کرد .
یک گزارش از پیشگام :
رهنمودهای پایدار برای اوضاع کنونی
بدین صورت رشد تضادها و تحولات اخیر ، دو صف بندی متمایز سیاسی را در داخل کشور آورده است : صف اول نیروهای استقلال طلب توده ها که اکثریت عظیم مردم کشور را تشکیل داده و همان نیروی محرکه انقلاب است . صف دوم : سرسختان انحصار طلب و بخش مستبدین ...
وظیفه ما مبارزه برای پس گرفتن قدرت غصب شده از طرف صف دوم و حاکمیت صف اول است . مرزبندی ما با صف دوم روشن و حمایت ما از صف اول و شخصیت برجسته آن بنی صدر و دیگر شخصیت ها و نیروهای استقلال طلب و اتحاد بزرگ ملی باید واضح باشد و به مرزبندی های سکتاریستی با دیگر نیروهای صف اول برداریم .
گزارش دیگر از شعبه زنان رنجبر (ک.م.س.ع) :
رفقای عزیز
جمعیت با دفتر هماهنگی رئیس جمهور نیز تماس گرفته ، زنان آنان نیز قرار است با آنها جلسه ای بگذارند ، به زودی با جاما و حزب ملت ایران ارتباط برای چنین همکاری برقرار می شود . شعبه زنان حزب نیز برنامه گسترده در ارتباط با جامعه زنان انقلاب اسلامی دارد .
.... مسئول آن خانم طالقانی است و در آغاز کار هیئت مدیره آن از خانم بازرگان ، خانم ممکن و عده ای دیگر به اضافه خانم طالقانی تشکیل شده است . خانم طالقانی در سال گذشته نسبت به مجاهدین تمایل سیاسی و خطی داشت ، بعد با آنان مخالف شد ...
او هیچگاه آقای بنی صدر را از نظر ایدئولوژیک قبول نداشته است ، معتقد است بنی صدر درک نادرستی از مکتب دارد و به هر حال این اواخر متوجه شدیم دور او را عده ای امتی گرفته اند ، محمدی نماینده گرگان در مجلس از امتی است ، همیشه با طالقانی است ، حتی کلاس های ایدئولوژیک جامعه را محمدی تدریس می کند . در هیئت تحریریه نشریه آنها که با نام هاجر است ، فردی توده ای که به نام امتی فعالیت می کند هست ....
جمعیت خیلی کوشش کرد با خانم طالقانی ارتباط برقرار کند . گاهی با ما سخت تر ارتباط برقرار می کند و گاهی به آسانی به طور کلی ارتباط با او بسیار مشکل است ... در اصفهان جامعه زنان انقلاب اسلامی روی خط بنی صدر است و وضع بسیار خوبی دارد . مسئولین اصفهان جامعه زنان از خانم طالقانی خیلی استفاده کردند ، ما متوجه شدیم امکان این است جمعیت با آنان ارتباط برقرار کند . با سلام های کمونیستی ، 2/10/59
بنا به شهادت اسناد جمع شده ، دفتر همکاری و هماهنگی مردم با رئیس جمهور مرکز تجمع کلیه ضد انقلابیون و افسران تصفیه شده و ساواکی ها و کمونیست های سه جهانی و مائوئیست ها شده بود و این دفتر ، دفتر رئیس جمهور را با اعزام نمایندگانی تغذیه می کرد .
رنجبران ، راه کارگر و مجاهدین در گزارشات درون گروهی مطالب بسیاری از این مورد افشا نموده اند ، شگفت آور آن که این طریق یعنی ارتباط دفتر همکاری مردم با رئیس جمهور ، وسیله بسیار ساده و مفیدی بود در نفوذ در مراجع عالیه کشوری و تصمیم گیری آنان و کشاندن این مراجع به طیف ویژه گزیده شده آنها و ایجاد زمینه همکاری برای آینده ، از رمز کارهای جبهه واحدی است که پیش رفته است .
کار گروهک ها فقط در رابطه با دفتر محدود نمی گردد ، بلکه گروه های همکاری طیف وسیعی از تبیلغات و جمع آوری عضو برای این گروهک ها را فراهم نموده بود . رنجبر در یکی از گزارشات درون گروهی خود عنوان می دارد که چگونه چند دفتر هماهنگی و همکاری مردم با رئیس جمهور را فقط اعضای حزب رنجبران تشکیل داده اند و چگونه در تجمعات عمومی به نفع بنی صد تظاهرات راه می اندازند و حتی برای بنی صدر طومار جمع آوری می کنند .
نظر نهایی دفتر بنی صدر از تشکل گروه های مختلف از مائوئیست چپ رو گرفته تا ساواکی در یک بافت تشکیلاتی در تدارک جبهه وسیع داخلی بود بر علیه امام و روحانیت و انقلاب اسلامی و چون بنی صدر و طرفداران او بدترین و فاحش ترین اقدام خویش را در هاله ای از تقدس می پوشاندند ، به این تجمع و گردهمایی نام اتحاد بزرگ ملی داده بودند .
غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹(25)
