« علل انتخاب فاز نظامی»

منافقین و جنگ تحمیلی 20

فصل نهم

فاز نظامی

1 _ بدون سیستم ، بدون حاکمیت خط امام(ره)

مرکزیت سازمان علیرغم این که مدعی واقع نگری بود ، هرگز به جمهوری اسلامی از دید واقع نگری برخورد نکرد و چنین ارزیابی می کرد که حکومت فاقد یک سیستم لازم برای اداره مملکت است و صرفاً چند نفر از مسئولین جمهوری اسلامی هستند که آن را اداره می کنند ، پس با از بین بردن سران حکومت ، رژیم جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد و سپس چنانچه بنی صدر گفته بود :

" اگر 5 نفر ترور شوند جمهوری اسلامی سقوط می کند ." و با توجه به سایر ارزیابی ها غلط خود و منجمله انسجام تشکیلات و سیستم وار بودن سازمان قادر به کسب حکومت و قدرت هستند .

2 – عدم پایگاه مردمی سیستم

مرکزیت سازمان و لیبرال ها که درک صحیحی از خمیر مایه اسلام و امت اسلامی و امام(ره) نداشتند ، تصور می کردند که حکومت پایه مردمی ندارد ، یعنی دقیقاً همان اشتباهی را کردند که شاه و شیطان بزرگ مرتکب آن شده بودند که سرانجام به سرنگونی منتهی شد و تصور فوق دقیقاً در راستای ارزیابی شیطان بزرگ و دنیای استعمار از اسلام و امام(ره) و امت بود .

امت همیشه در صحنه ایران همواره منتظر فرامین امام(ره) امت بودند و هرگز بنابر میل باطنی خود عملاً با منافقین درگیر نمی شدند و امام(ره) هم که مشرف بر مسائل بودند به منظور حفظ امنیت داخلی و یکسره کردن کار جنگ امر به سکوت داده بودند ، مع الاسف سازمان و بنی صدر سازمان و بنی صدر تصور می کردند که حتماً حکومت و امام(ره) پایگاه مردمی ندارند و اگر داشت آنان را وارد صحنه می کردند .

و از این هم گذشته اکثریت مردم از حکومت ناراضی هستند ولی به علت خفقان حاکم بر جامعه نمی توانند نارضایتی خود را بروز دهند . (1)

3 – در حال جنگ بودن نظام

مرکزیت سازمان اینچنین ارزیابی کرد که اولاً نظام فاقد یک سیستم اداره کننده است ، ثانیاً پایگاه توده ای وسیع ندارد ، ثالثاً به سبب جنگی که از جانب رژیم بعثی تحمیل شده بود گمان می کردند مشکلات عظیم اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی در پی داشته است و تورم و کمبود کالا و موارد مورد نیاز و کمبود ذخائر ارزی باعث گردیده که مردم از حکومت فاصله گرفته و جذب سازمان های ضد انقلابی بشوند و ایران به لحاظ درونی و برونی در انزوای کامل قرار دارد .

پس بنابراین قادر به چرخاندن چرخ مملکت نیست و کافیست که به موازات ضربات از سوی جنگ تحمیلی ، ضرباتی بر مهره های حساس وارد آورده تا حکومت را واژگون کنند ، بر این اساس سعی کردند که از کمبودهای طبیعی که ناشی از تحریم اقتصادی دنیای استعمار و جنگ تحمیلی بود به نفع خود استفاده کنند .

4 – حمایت تمامی گروهک ها از قیام مسلحانه

مرکزیت سازمان با ارتباط نزدیکی که با حزب دمکرات کردستان و چریک های فدایی اقلیت و پیکار و رنجبران و .... داشتند ، نیروهای آنان را یک نیروی تعیین کننده در سرنگونی مسلحانه رژیم جمهوری اسلامی می دانستند ، لذا در ارزیابی خود به حمایت اینان از مشی مسلحانه امیدوار و دلگرم بودند .

مراحل سه گانه :

لذا سازمان با ارزیابی فوق به منظور سرنگونی رژیم نوپای جمهوری اسلامی سه مرحله را تدوین کرد ، به اعتقاد مرکزیت سازمان ، پس از انجام سه مرحله که کاملاً سه الی چهار ماه طول خواهد کشید ، می توان رژیم اسلامی را سرنگون و با کمک سایر گروه ها قدرت را در دست گرفت ، (2)

این مراحل عبارت بودند از :

مرحله اول : ترور مسئولین جمهوری اسلامی :

30 خرداد آغاز این مرحله بود ، سازمان از ارزیابی فوق چنین نتیجه گرفته بود که برای ضربه وارد کردن به پیکر فاقد سیستم نظام بایستی که سران مملکت را قتل عام کرد ، چرا که با کشتن سران ، نظام بی سیستم جمهوری اسلامی دچار سردرگمی خواهد شد و زمینه را برای مراحل بعدی هموار می سازد .

این مرحله عمدتاً از طریق نفوذی های سازمان صورت می گرفت ، مانند انفجار حزب جمهوری اسلامی ، دفتر نخست وزیری ، دفتر دادستانی کل کشور و .....

مرحله دوم : کشاندن مردم به صحنه :

تحلیل سازمان این بود که : " ما توانسته ایم ضربات زیادی را بر نظام وارد کنیم و از طرف دیگر آمادگی مردم را هم بالا برده ایم و خلاصه جو جامعه آماده است تا حرکات بزرگتری را انجام دهیم ، هدف اصلی از این مرحله کشاندن مردم به صحنه بود و پس از آن نقش هدایت و کنترل مردم را به عهده خواهیم گرفت ."

این خیال پردازی ها متأسفانه زمانی صورت می گیرد که مردم همیشه در صحنه ایران با حضور فعال و گسترده خود در مراسم تشییع جنازه شهدای دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری و دادستانی ، مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زده بودند و حتی تمامی ابرقدرت ها و دنیای استکبار علیرغم میل باطنی خود این واقعیت را دریافته بودند که جمهوری اسلامی از پایگاه وسیع مردمی برخوردار است و با کشتن سران مملکت نمی توان این نظام را ساقط کرد .

اما متأسفانه سازمان بنا بر خصلتی که قرآن برای منافقین فرموده که : " فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون ، صم بکم عمی فهم لا یرجعون ، یعنی دلهای آنان مریض است پس خدا بر مرض ایشان بیفزاید و برای آنهاست عذاب دردناک بدین سبب که دروغ می گویند ، آنها کر و گنگ و کورند و از صلالت خود بر نمی گردند ." ( بقره / 10 و 18 )

رهنمودهای مرحله دوم :

برنامه های منافقین در این مرحله که از دهه اول شهریور ماه 60 شروع شد بیشتر بر محورهای زیر خلاصه می شد .

1 – تظاهرات مسلحانه مقطعی :

سازمان در این فاز سعی می کرد با جمع آوری و بسیج تمامی نیروهای سراسری خود در تهران ، تظاهرات مسلحانه برگزار کند ، تحلیل سازمان این بود که شهریور سال 60 به مثابه جریان انقلاب در تابستان 57 و بعد از آن است ، که مردم با برقراری تظاهرات مسلحانه و با شعار مرگ بر شاه و استقامت انقلابی به پیروی از امام(ره) ، توانستند اکثریت مردم ناراضی از رژیم شاه را به میدان بکشند .

شهریور سال 60 هم دقیقاً در همان شرایط قرار دهد که با برقراری تظاهرات مسلحانه ، رعب و وحشت و خفقان موجود ! را شکسته و مردم قادر خواهند شد که نارضایتی خود را بروز دهند و به صفوف تظاهرات مسلحانه بپیوندند و نهایتاً در این مرحله بسیج سراسری توده ای را مهیا کرده و سرانجام با پیوستن مردم به سازمان ، رژیم جمهوری اسلامی را ساقط کنند .

2 _ ترور و آتش افروزی :

ترور سران جمهوری اسلامی و نیروهای نظامی و انتظامی به ویژه پاسداران (3) و مردم حزب الله از جمله فعالیت های سازمان بوده ، در این مرحله نیز هواداران سازمان به ناگاه به خیابان ها ریخته و با به آتش کشیدن اتوبوس ها ( همراه با مردم بیگناه ) و راه بندان ها و آتش افروزی ها دیگر به تصور باطل خود سعی می کردند که شرایط قبل از انقلاب 22 بهمن را به اصطلاح به وجود بیاورند .

خوشبختانه مردم فعالانه در این مرحله با منافقین برخورد کردند و علاوه بر این که به آنان نپیوستند ، بلکه به دستگیری وسیع این عناصر خود فروخته پرداختند ، به طوری که سازمان در این مرحله بخش عظیمی از نیروهای خویش را از دست داد و در این مرحله نیز با شکست فاحشی روبرو شد .

3 _ به دست گرفتن رهبری مردم و نهایتاً حکومت :

علیرغم این که مردم در مراحل اول و دوم هرگز به آنان نپیوستند و تازه به شکل گسترده ای در سرکوبی تظاهرات مسلحانه و ترورهای کور آنان شرکت می کردند ، باز سازمان در ارزیابی خود چنین توجیه می کرد که اکثریت مردم از حکومت ناراضی هستند و طرفداران نظام انگیزه های عمیق ندارند و به علت پیوندهای طبقاتی و حفظ منافع خود از رژیم طرفداری می کنند که عمدتاً از سرمایه داران و عناصر قشری می باشند .

رهنمود سازمان در این مرحله این بود که :

" همه چیز آماده است ، تا قیام مسلحانه توده ای بر پا شود و با یک تظاهرات بزرگ مسلحانه که به اصطلاح بزرگتر از تظاهرات مسلحانه قبلی ، می توان حکومت را سرنگون کرد و در این راه مردم حتماً به ما خواهند پیوست که تحلیل سازمان در جزوه هسته های مقاومت در این مورد است .

با توجه به آمادگی بسیار عمیق و وسیع اجتماعی و پوسیدگی رژیم و با حضور یک سازمان سراسری انقلابی و مسلح ، آنچه بر ذهن متبادر می شود آن است که می توان رژیم را در جریان یک قیام سراسری به زانو در آورده و ساقط کرد .

و طبعاً معنای این حرف این است که هر چند سازمان قادر بوده و هست که ضربات کاری به رژیم وارد کند ، کما این که عملاً نیز گسترش ارتش خلق و ساقط کردن رژیم بشود ، یعنی لزومی ندارد که ما چشم به این نقطه بدوزیم ، که نیروهای مسلح انقلاب رژیم را ساقط نمایند ، بلکه می تواند به شرط دست زدن به سازماندهی و اقدامات مناسب به تدریج نیروهای گسترده خلقی را به میدان کشیده .

مخصوصاً توجه کنید که رژیم اساساً موفق بر خلع سلاح نشده و هنوز مقدار زیادی سلاح در دست توده هاست ، کافیست بتوانیم با روش های مناسب نیروهای ارتجاعی را متفرق و فلج کنیم ، به طوری که نتواند خیزش های خلق را بلافاصله و با شدت سرکوب کند ، در این صورت با پاگیری حرکت خلق ، ارتجاع دیگر قادر به مهار کردن آن نخواهد بود ."

البته آشکار است که منظور سازمان از نیروهای ارتجاعی همان امت حزب الله و مردم کوچه و بازار است و این واقعیت را در جای دیگر اعتراف کرده اند .

______________________

1- البته ارزیابی فوق مربوط به برداشت های گذشته سازمان است و حدوداً از اواخر سال 60 تحلیل سازمان در مورد مردم به کلی عوض شده ، به طوری که هم اکنون مردم را بدنه نظام جمهوری اسلامی قلمداد کرده اند و بر این اساس مبارزه مسلحانه و ترور را متوجه مردم بیگناه جنوب شهری و امت حزب الله کرده اند که در آینده به فضل الهی مفصلاً در این مورد بحث خواهیم کرد ، انشاءالله .

2- مسعود رجوی نیز در مصاحبه خود با مجله میدل ایست در تاریخ نوامبر 1981 در پاسخ به این سؤال که شما مبارزه خود را بر علیه رژیم خمینی چگونه طرح ریزی کردید ؟ می گوید :

ما یک استراتژی سه مرحله ای داریم ، ابتدا باید جو ترس و شکنجه را بشکنیم ، ( منظور کشتن مسئولین نظام جمهوری اسلامی ) ، و در این مرحله موفق بوده ایم ، دومین مرحله سازمان دادن به تظاهرات گسترده و اعتصابات عمومی است ، مرحله سوم نهایتاً ساقط شدن رژیم است .

3-- تحلیل سازمان در اخطاریه منتشره در تاریخ 28/6/60 از موقعیت و پایه های اساسی رژیم اینچنین است : " در اینجا لازم می دانیم به خصوص به عنوان آخرین اتمام حجت به پاسداران اعم از پاسداران کمیته ها و یا سپاه گوشزد کنیم که هر چه زودتر این ارگان های سرکوب ضد انقلاب را ترک نموده و ....

درست است که مسئول اصلی این جنایات و تباهی ها و فساد ( امام(ره) ) خمینی و سردمداران رژیم …. او هستند ، لیکن این جنایت ها به دست شما انجام می شود ، این شما هستید که به خانه ها می ریزید ، تظاهرات و راهپیمایی ها را به رگبار می بندید ، جوانان انقلابی را دستگیر می کنید و …. خود را نیز در معرض هلاکت قرار ندهید و زندگی آینده خود را تباه نسازید ."

سازمان به زودی یعنی در تاریخ 7/8/60دریافت که صرفاً پاسداران به عنوان پایه های اساسی رژیم و در هم کوبنده ضد انقلابیون وابسته به شرق و غرب نیستند ، بلکه موج عظیمی از توده های وسیع مردمی هستند که همواره در صحنه حاضرند و به امر امام(ره) در هر فرصت مناسب ضربات کاری بر پیکر فرسوده منافقین آمریکایی وارد می سازند .

بدین لحاظ در آبان ماه 60 مسعود رجوی به تمام مردم حزب الله و طرفدار انقلاب این چنین اخطار می کند که : " بار دیگر به تمام مقامات و مسئولان و دست اندرکاران و شرکاء جرم رژیم باید اخطار نمود ، از آنجا که رژیم حاضر فاقد هرگونه مشروعیت و پایگاه مردمی ! و قانونی ! است ، بهتر آن است که فوراً به همکاری خود با ( امام(ره) ) خمینی خاتمه دهند ، در غیر این صورت خود مسئول تمامی عواقب اعمال ضد مردمی خود خواهند بود ."

نشریه انجمن های دانشجویان مسلمان اروپا و آمریکا ، ش 12 ، ص 22

بدین وسیله با بکار بردن لفظ دست اندرکاران و شرکاء جرم رژیم تمامی امت همیشه در صحنه و پیروان امام(ره) و خصمان شرق و غرب را شامل می شود ، بر این اساس بدون در نظر گرفتن سن ، از کودک خردسال گرفته تا پیران 70 ساله را ترور می کنند .


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان