شهیدی که به دستور مستقیم سرکرده منافقین ترور شد

2Y8A9069 Copy

شهید همتی فر یکی از 17000 شهیدی است که مظلومانه به دست خبیث ترین گروهک تروریستی در دهه شصت ترور شد و به شهادت رسید.

قبل از سفر به کرمان با وسواس خاصی زندگی‌نامه شهدای ترور کرمان را بررسی می کردیم تا حالا که به واسطه سالگرد شهادت سردار دلها عازم کرمان هستیم به دیدار چند خانواده شهید ترور هم برویم و بهره کافی و وافی را برده باشیم. زندگی نامه شهیدان محمدجواد باهنر، کورش فیروزی، جواد عباس زاده، محمد ابوحیدری و چندین شهید دیگر را با وجود اینکه اطلاعات زیادی در دست نبود ولی نسبت به بضاعت خودمان زندگی نامه ها را مطالعه کردیم ودر لابه‌لای جراید و خاطراتی که از شهدا یافت شد نظرم به این موضوع جلب شد که منافقین وقتی دستگیر می شدند در اعترافاتشان می گفتند اگر دوباره آزاد شوند دوباره برمیگردند و همان مواضع و افکار قبل را دنبال می‌کنند، اما وقتی عامل ترور شهید همتی فر دستگیر می شود در اقاریرش اعلام می کند که فقط از ترور شهید همتی فر نالان و پشیمان است و می‌گفت ای کاش این کار را نمی‌کردم. فکرم درگیر این شد که در چند ثانیه یا صدم ثانیه ای که عامل ترور با قربانی ترور مواجه شده اند بین آنها چه اتفاقی روی داده که چنین تاثیری بر قاتل گذاشته است؟!

بعد از دیدار گرم و صمیمی ای که با خانواده شهید ایرانمنش عزیز داشتیم به منزل پسر شهید علی‌جان همتی‌فر رفتیم. روزهای زمستان هم کوتاه و به یک چشم بهم زدن تمام می شوند. ساعت حول و حوش 3 بعداز ظهر بود که به منزلشان رسیدیم، فردی خوش خنده، با قدی تقریبا 190 و دلی به وسعت آسمان. دم در آمد و کنترل تلویزیون شان که در دستش بود را به دست چپ داد و با تک تکمان احوال پرسی کرد (خب پسر شهید، پدر خانواده است دیگر) به داخل خانه راهنمایی مان کرد. وارد حیاط شدیم و یاالله گویان وارد حال و پذیرایی منزل شدیم. تلویزیون روشن بود و فیلم جذابی در حال پخش بود. من هم در گوشه ای نشستم که به جلسه تسلط داشته باشم. پسر شهید در کنار آقای هاشمی نژاد روی کاناپه روبه روی تلویزیون نشستند و بقیه در اطرافشان.

پسر شهید همتی فر تلویزیون را خاموش کرد و به شکلی که بفرمایید اول شما شروع کنید به آقای هاشمی نژاد نگاه کرد. آقای هاشمی نژاد گفت: انقلاب اسلامی در مشهد با محوریت آیت الله خامنه ای، شهید هاشمی نژاد و مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی جریان داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمن برای ضربه زدن به این نظام نوپا، به شناسایی خواص و تاثیرگذاران آن پرداخت و به این نتیجه رسید که باید آنها را حذف کند.

بعد وقایع تروریستی چون بمب گذاری در مسجد ابوذر برای ترور آیت الله خامنه‌ای، ترور شهید هاشمی نژاد و دیگر افراد را در دهه شصت شاهد بودیم. دشمن به درستی حساب کتاب کرده بود ولی خواست خدا بود که انقلاب اسلامی امروز به دست ما برسد. حالا ما هستیم که باید به نسلی که انقلاب را ندیده و از این جنایات آگاه نیست آگاهی دهیم.

دبیرکل بنیاد هابیلیان همچنان مشغول بیان لزوم آگاهی بخشی به نسل جدید بود که پسر کوچک خانواده حدودا (11 یا 12ساله) عکس پدر بزرگ شهیدش که با لباس رزم در جبهه حضور داشت آورد و به جلسه رنگ و بوی دیگری داد. در همین حین با اشاره پدر خانواده به پسر دیگرش که 16، 17ساله می‌نمود، پذیرایی شروع شد. ابتدا چای و پس از آن شیرینی و شیرینی و شیرینی!

 این نکته را یادم شد بگویم که کرمان مهد شیرینی های خشک است و به نظرم در تنوع چیزی از استان یزد و شیراز کم ندارد. به هر حال چند نوع شیرینی به ما تعارف شد و ما دست رد به هیچ کدام از آنها نزدیم!

2Y8A9059 Copy

آقای هاشمی‌نژاد رو به پسر شهید همتی فر کرد و گفت: در سالگرد شهادت سردار به کرمان آمدیم و فرصت را مغتنم شمردیم و مزاحم شما شدیم.

پسر شهید همتی‌فر خندۀ روی صورتش را جمع کرد و گفت: بین شهدای جنگ (اتاق به یک باره ساکت شد) و شهدای ترور اختلاف کوچکی وجود دارد و آن اختلاف این است که شهدای جنگ به سمت شهادت رفتند لکن در شهدای ترور، شهادت به سمت آن‌ها آمده است. اگر به تاریخ هم نگاه کنید حضرت علی (ع) در جنگ‌های مختلفی شرکت کرد و حضور داشت ولی در نهایت در محراب نماز به شهادت رسید و ایشان نیز به نوعی ترور شدند. در همین موضوع ترور اگر دقت کنید بعضی شهدای ترور نیز هرچند مظلومانه ولی اتفاقی به شهادت می رسند. مانند شهادت شهدای حرم حضرت شاهچراغ(ع) از این حیث که عامل ترور میخواهد عملیات تروریستی انجام دهد و برایش فرقی نمی‌کند کودک، زن یا مرد و... را ترور کند.

پدر من جزو کسانی بود که مسعود رجوی دستور ترورش را صادر کرده بود. ماجرای صدور دستور ترور هم از این قرار بود که منافقین برنامه ریزی چندین عملیات تروریستی در کرمان را داشتند. خاطرم هست یکی از افرادی که قرار بود ترور شود امام جمعه بود. با فعالیت‌های شبانه روزی و امداد الهی پدرم و دست اندرکاران وقت 8 تن از عواملی که قرار بود عملیات را انجام دهند دستگیر می‌کنند و این عملیات بزرگ خنثی می شود. این خبر به سرکرده منافقین می رسد و او چون پدر من را عامل خنثی شدن عملیات شان می دانست، متعاقبا دستور ترور ایشان را صادر می کند.

2Y8A9062 Copy

بعد از این ماجرا منافقین چندین بار با منزل ما تماس گرفتند و توهين و تهدید به مرگ می‌کردند، اما عجيب بود كه پدرم بسيار با ملايمت با آنان رفتار مي كرد و حتي به مادرم توصيه كرده بود كه اگر آنها تماس گرفتند به هيچ وجه تندي نكند و نگران نباشد. پدر مي گفت آنها فقط چند جوان خام هستند.

چون این ماجرا را در خاطرات شهید خوانده بودم سرم را به تایید تکان دادم و پرسیدم ماجرای پشیمان شدن عامل ترور شهید چه بود؟

همتی‌فر رو به من کرد و گفت: پدرم احترام خاصی برای مردم قائل بود و همیشه با روی باز با مراجعین در محل کارش و مردم محله رفتار می‌کرد، دستش را روی سینه‌اش قرار می داد، لبخند می زد و اول او سلام می کرد. روز ترورش نیز به همین ترتیب وقتی عامل ترور با پدرم مواجه می شود پدرم لبخند برچهره داشته و دستش به ادای احترام روی سینه‌اش بود که ضارب شلیک میکند و چون پدرم دستش روی سینه‌اش بوده، گلوله به ساعت مچی پدرم برخورد می‌کند و پس از کمانه کردن به گلوی پدرم اصابت میکند. آن منافق گلوله ای دیگری نیز شلیک می کند که به قلب و سر پدرم اصابت می‌کند و ایشان را به شهادت می رساند. بعدها که این تیم تروریستی دستگیر می شوند، گویا عامل ترور پدرم تقاضا می کند با خانواده ما صحبت کند و این رخدادها را او به ما می گوید و از ترور پدرم اظهار پشیمانی و ندامت می کند.

آقای هاشمی نژاد رو به من کرد و گفت: برای شهدا همایش و بزرگداشت زیاد گرفته می شود و جای بیان منش و سیره زندگی شهدا در آنها خالی است و ما باید از شهدا درس بگیریم.

همتی فر با تکان دادن سر این موضوع را تایید کرد و به هاشمی نژاد گفت: شما نگاه کنید در فضای مجازی دشمن خوب کار می کند، ماهواره در تسخیر دشمن است، آنها به خوبی از کاری که می کنند آگاه هستند و نقطه خوبی را هدف قرار داده اند. آنها فرهنگ شان را به ذهن جوانان و نوجوانان مان نفوذ می دهند. مقام معظم رهبری در جایی فرمودند: «اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم حتماً رئیس فضای مجازی کشور می‌شدم» و این بیانات، اهمیت فضای مجازی را نشان می‌دهد. چون این فضا، فضایی است که آینده کشور را می سازد.

هوا تاریک شده بود و ما متوجه اذان مغرب و عشا نشده بودیم چون از لحظه ورودمان به منزل آقای همتی فر صمیمیت خاصی حکم فرما بود. بعد از این گپ و گفت ایشان از ما هم برای شام دعوت کرد ولی ما که نمی خواستیم مزاحمتی برای ایشان داشته باشیم دعوت ایشان را نپذیرفتیم و رفع زحمت کردیم.

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31