نفوذی‌های منافقین شبانه مصطفی و دوستانش را تیرباران کردند و جنازه‌ها را آتش زدند

Dadashi12

شهید مصطفی داداشی 20تیر1342 در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان قائم‌شهر استان مازندران متولد شد. پدرش کارگر حمام و مادرش خانه‌دار بود. تحصیلاتش را تا مقطع اول متوسطه ادامه داد. وی در تمامی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی دوران انقلاب حضوری فعال داشت و پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج و انجمن اسلامی درآمد. سرانجام مصطفی داداشی 30شهریور1360 شبانه بر اثر اصابت گلوله و آتش‌سوزی که منافقین راه انداختند، در پایگاه بسیج به شهادت رسید.

آنچه در ادامه می‌خوانید، شرحی است بر گفت‌وگوی بنیاد هابیلیان با برادر شهید مصطفی داداشی:

«مصطفی فرزند اول خانواده بود. ما به عنوان بزرگتر روی او حساب می‌کردیم و او نیز همیشه حواسش به ما بود و مراقبمان بود. درس خواندن را خیلی دوست داشت؛ چون وضعیت مالی‌مان مناسب نبود، مصطفی هم درس می‌خواند، هم کار می‌کرد. به یاد دارم وقتی از سر کار به خانه می‌آمد، لباس‌هایش را عوض می‌کرد و در کارهای خانه به مادرمان کمک می‌کرد.

او تا مقطع اول متوسطه ادامه تحصیل داد که انقلاب شد. خیلی دوست داشت درسش را ادامه دهد و معلم شود؛ اما نشد. انقلاب را به درس ترجیح داد؛ ولی کتاب زیاد می‌خواند. معمولا شب که می‌شد، با دوستانش به کتابخانه محله می‌رفتند و کتاب می‌خواندند.

مصطفی اهل رفت‌وآمد و شرکت در جمع‌های خانوادگی بود. روی نماز اول وقت بسیار حساس بود، اگر می‌دید کسی نسبت به نماز اول وقت بی‌اهمیت است، امکان نداشت بی‌تفاوت از کنار او رد شود، حتما با او صحبت می‌کرد.

با اوج گیری انقلاب اسلامی در راهپیمایی‌ها شرکت و اعلامیه‌های امام را پخش می‌کرد. حسابی با انقلاب عجین شده بود. کافی بود امام فرمانی دهد، با شور و شوق می‌شتافت. یکی از کارهایی که همیشه می‌کرد نیز دیدار خانواده شهدا بود.

پدرم واقعا به داشتن چنین پسری افتخار می‌کرد. یکبار رو به قبله ایستاد و دو رکعت نماز شکر به جا آورد.

بعد از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد. شب‌ها آنجا نگهبانی می‌داد. هر شب برای رفتن عجله می‌کرد و می‌گفت: «باید قبل از نماز مغرب و عشا برسم.»

آن شب حادثه لباسی که برای مهمانی‌ می‌پوشید را به تن کرد، از مادرم خداحافظی کرد و رفت. مصطفی و دوستانش پس از پایان شیفت و نگهبانی، به استراحت‌گاه رفته بودند که سه نفر از توابین گروهک تروریستی منافقین داخل پایگاه بسیج شدند. قصد داشتند به همراه دیگر اعضا، اول پایگاه و بعد شهر را تصرف کنند. مصطفی و دوستانش در استراحتگاه خوابیده بودند که نفوذی‌های منافق داخل شدند و بلافاصله شش نفر را به شهادت رساندند. اولین گلوله را به برادر من زدند. بعد هم پایگاه را آتش زدند.»


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان