نكتهی خیلی جالب در این خصوص این بود كه چنین حادثهای، حتی در صدای آقا هم تأثیری برجای نگذاشت و ایشان با صلابت همیشگی و با همان عظمت، ادامهی خطبهها را ایراد كردند؛ به نحوی كه ظاهراً هیچ اتفاقی نیفتاده است. مردم هم از جای خود تكان نخوردند و نمازجمعه برگزار شد
|
در زماني که رژيم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه بر حذر ميداشت و به بمباران و موشک باران نماز جمعه تهديد ميکرد، منافقین با يک طرح از قبل تعيين شده و هماهنگ با رژيم عراق، نماز جمعه تهران را در 24 اسفند 63 به خاک و خون کشيدند. در اين جنايت 14 نفر شهيد و 88 نفر مجروح شدند. مقام معظم رهبري حضرت آيتاللَّه خامنهاي که در آن زمان در مقام رياست جمهوري و امامت جمعه تهران در حال ايراد خطبههاي نماز بودند، پس از انفجار بمب، با صلابت و بدون هيچ گونه تزلزلي به خطبههايش ادامه دادند و اين امر موجب تقويت روحيه ضداستکباري نمازگزاران و امت شهيد پرور ايران گرديد.
خاطره جناب آقای "محمود مرتضاییفر" -مجری نمازجمعهی تهران- درباره این روز و اقتدار مقام معظم رهبری شنیدنیست:
"آخرین جمعهی سال 63 بود. روز پنجشنبه صدام اعلام كرده بود كه فردا نمازجمعهی تهران را منفجر میكنیم و این بین مردم پیچیده بود. برخلاف معمول كه جمعهی آخر سال به علت گرفتاریهای روزهای پایانی سال، كمی خلوتتر است، جمعیت موج میزد. مردم عاشق و انقلابی تهرانی بدون توجه به تهدیدات صدام، كودكان خردسال خود را نیز به همراه آورده بودند.
این نمازجمعه نیز به مانند دیگر نمازهای جمعه با حضور پرشور و انقلابی مردم در ساعت مقرر با قرائت قرآن آغاز شد و مردم در صفوفی منظم نشسته بودند، با این تفاوت كه به این مسأله علم داشتند كه ممكن است شهید شوند. رهبر انقلاب اسلامی كه خطیب نمازجمعهی تاریخی سال 63 بودند، در حال ایراد خطبهها بودند كه انفجار صورت گرفت. من یك لحظه به اشتباه فكر كردم كه منافقین ایشان را هدف قرار دادهاند كه خوشبختانه اینطور نبود. موج و حرارت انفجار به جایگاه هم رسید، ولی خوشبختانه به ایشان آسیبی نرسید. با وجود اینكه صدای انفجار بسیار بلند بود و بر تمام فضای دانشگاه اثر گذاشته بود اما ایشان مكان سخنرانی را ترك نكردند. ایشان در عین حال اصرار داشتند كه به صحبت خود ادامه دهند. من هم میترسیدم مبادا حادثه ادامه داشته باشد و ایشان هدف سوءقصد قرار گیرند.
نمازگزاران با صلابت هرچه بیشتر و بدون هیچ وحشتی با مشتهای گره كرده شعار " الله اكبر" را سر میدادند. از ایشان خواهش كردم اندكی به كنار جایگاه بیایند تا من مردم را به آرامش دعوت كنم؛ البته هدف دیگری هم داشتم. از قبل میدانستم كه امام خمینی(ره) تمامی نمازهای جمعه تهران را بهطور مستقیم از طریق رادیو گوش میكردند و اگر مشكلی هم بود تذكر میدادند. آن روز هم كه این اتفاق افتاد، احساس كردم الآن امام(ره) گمان میكنند كه حتماً برای حضرت آیتالله خامنهای اتفاقی افتاده است. سریعاً در جایگاه قرار گرفتم و سهبار این جمله را بیان كردم كه: "لطفاً توجه كنید! رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران، هماكنون به خطبههای عالمانهی خود ادامه میدهند." این سخن علاوهبر اینكه آرامش را به نمازگزاران برگرداند، در واقع به امام(ره) هم این پیام را رساندم كه آقا سالم هستند. نكتهی خیلی جالب در این خصوص این بود كه چنین حادثهای، حتی در صدای آقا هم تأثیری برجای نگذاشت و ایشان با صلابت همیشگی و با همان عظمت، ادامهی خطبهها را ایراد كردند؛ به نحوی كه ظاهراً هیچ اتفاقی نیفتاده است. مردم هم از جای خود تكان نخوردند و نمازجمعه برگزار شد. در این حادثه 14 نفر به شهادت رسیدند. بعدها خانوادهشان گفتند برخی از آنها صبح به بهشت زهرا رفته بودند و از مجروحین در بیمارستان عیادت كرده بودند و با غسل شهادت به نماز آمده بودند.
حادثهی بمبگذاری در نمازجمعهی اسفندماه سال 63 یكی از فتنههای آمریكا بود كه مردم ما را به وحشت بیندازد تا دست از حمایت خود از امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران بردارند. اما میبینید كه امروز با وجود گذشت سالها از این حادثهی تلخ، هنوز استكبار جهانی بهوسیلهی دستنشاندههای خود كه منافقین هستند نتوانسته به هدف خود دست یابد."