سالروز ترور مقام معظم رهبری به روایت سید محمد جواد هاشمی نژاد

Hasheminejad007

 

اگر سیر حوادث و حرکتها و خیزش های اجتماعی کشور ایران بررسی شود دیدگاه کشورهای صاحب منافع همواره در نقطه مقابل خواسته و حرکت مردم بوده است آنها در صورتی که توان نابودی خیزش جامعه را داشتند اقدام به این امر می کردند و در صورتی که چنین امکانی برایشان فراهم نبود همه توان و مکر خود را به کار می بردند تا از بین افراد جامعه فرد یا گروهی را انتخاب و پس از تعاملاتی تلاش نمایند آنها را بر مصادر حرکت مردم قرار دهند و مسیر آنها را تغییر و به سمت اهداف خود سوق دهند به نحوی که پس از گذشت مدتی ار آن اهداف اولیه چیزی جز نام و شکل ظاهری باقی نماند و آنچه باقی می ماند همان وضعیت سابق باشد

در موردانقلاب اسلامی ایران نیز چنین دسیسه ای رابکار بردند قدرت های خارجی تا آخرین روز حیات رژیم منحوس پهلوی هر چه در توان داشتند برای حفظ او و نابودی انقلاب انجام دادند و وقتی انقلاب به رهبری امام به پیروزی رسید بلافاصله شکل دوم اقداماتشان را سامان دادند و در بین افراد و گروه های جامعه جبهه ای ایجاد کردندو درصدد برآمدند انقلاب را در داخل مرزهای خود مشغول و در دراز مدت نابود کنند

سرنوشت نهضت های گذشته و دسیسه های آشکار قدرت های خارجی این درس را به رهبران فکری جامعه می آموخت که باید در مقابل این ترفند تدبیری بیاندیشند از همان روزهای نخست بعد از پیروزی انقلاب مشاهده شد گروه ها و افرادی مشغول تدارک جبهه ای برای به انحراف کشیدن ثمره تلاش های مردم اند و به خصوص برای آینده انقلاب نقشه های گوناگونی طرح کرده اند لذا در هنگامه ای که بعضی متوجه بسیاری مسائل نبودند شاگردان امام برای صیانت از افکار و دستاوردهای فکری امام تشکل هایی نظیر حزب جمهوری اسلامی را که بتواند همانند سدی استوار در مقابل انحرافات رنگارنگ عمل نمایند ایجاد نمودند

تشکلی که در راس آن گروهی از مجتهدین و نخبگان هدایتگر نهضت نظیر رهبر معظم انقلاب شهید بزرگوار بهشتی و باهنر و ... بودند

و انصافا اگر تدبیر امام و حساسیت آن مرجع هوشیار و دستپرورده های او نبود قطعا امروز از انقلاب جز نام چیزی باقی نمانده بود و درست به همین دلیل دشمن خط مقابل خود را نشانه رفت و درصدد برآمد این سد مستحکم را از میان بردارد انقلاب اسلامی حوادث فراوانی را پشت سر گذاشته است اما بدترین و کینه ورزترین اعمال دشمن متوجه همین رهبران فکری انقلاب بود و چون کسانی را که مانع دستیابی دشمنان به اهدافشان بودند را به خوبی شناسایی کرده بودند درصدد حذف فیزیکی و ترور آنها برآمدند توجه به نحوه انتخاب افراد برای ترور بسیار بااهمیت است. توجه به ترور متفکر بزرگ انقلاب شهید مطهری در ماههای اول پیروزی انقلاب و اولین اقدام و هدف منافقین در ترور رهبر معظم انقلاب در روز 6/4/1360بسیار با اهمیت است .اینکه چرا منافقین اولین هدف ترور خود را رهبری قرار داد بایستی سیر زندگی و مبارزات ایشان بررسی شود اینجانب در حد توان و با توجه به شرایط سنی خود چون پدر شهیدم آیت الله هاشمی نژاد از یاران و دوستان نزدیک رهبر معظم انقلاب در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب بود شاهد تلاش های شبانه روز آن حضرت در هدایت جامعه و ساماندهی جریانات انقلابی بودم شاید در طول زندگانی سیاسی و انقلابی افراد مختلف شاهد فراز و نشیب هایی باشیم اما همه زندگی رهبری در یک مسیر و متوجه یک جهت و آن پیاده شدن اهداف و ایده های امام عظیم الشان(ره) و سامان دهی مبارزات بود.زندگی ایشان در هیچ نقطه و مقطعی خالی از جهاد و مبارزه نبود رهبری فکری نیروهای انقلاب، هدایت و ساماندهی مبارزات مخفی، پرورش نیروهای فکری و تربیت شاگردان انقلابی و بر اساس دیدگاه امام، رسیدگی به خانواده های زندانیان سیاسی، ترتیب دادن جلسات مرتب و دوره ای دوستان مبارز و هدایت آن و...بخشی از تلاش های ایشان بود و همواره ساواک برای ضربه زدن به ایشان مترصد فرصت بود و یکی از اقدامات ساواک توطئه ترور ایشان و پدر شهیدم بود که هر دو با شکست مواجه شد.بعد از انقلاب نیز بلافاصله به خاطر نقش تعیین کننده و مدیریتی ایشان و به درخواست دوستانشان به تهران عظیمت کردند و هر جا که کشور به راهگشایی نیاز داشت حضور رهبر معظم انقلاب کاملاً مشهود بود.بعد از حوادث جریان بنی صدر خائن چنانچه اشاره شد به دلیل شناختی که منافقین از نقش کلیدی ایشان داشتند اولین اقدام و دستور کار خود را ترور ایشان قرار دادند که با عنایت خدای بزرگ این اقدام ناکام ماند صرف نظر از همه مصایبی که این اقدام منافقین می توانست برای کشور به بار بیاورد اینجانب چنانچه ذکر کردم به دلیل تعلق خاطری که از دوران کودکی از نزدیک با آن منش پدرانه و به یاد ماندنی رهبری به دلیل دوستی پدرم با ایشان داشتم بسیار ملول و غمگین شدم و به یاد دارم شرایطی را که مرحوم پدرم در آن به سر می برد.

6tir8

بجاست عرض کنم شهید پدرم با آنکه خود جزو اندیشمندان و پایه گذاران فکری انقلاب و دارای سوابق طولانی مبارزاتی بود اما علاوه بر دوستی با رهبری حقیقتاً مرید ایشان بود و از حضور ایشان در هدایت مصادر مختلف کشور بسیار شادمان می گشت و طبعاً این وضعیت و نگاه ایشان به ما نیز منتقل می گشت ششم تیرماه هر سال سالروز ترور رهبریست اما کمتر در رسانه ها به این موضوع و اینکه چرا منفورترین دشمنان کشور و نظام از همان ابتدا آن بزرگوار را مورد هدف قرار دادند پرداخته اند.

بررسی وضعیت های خطرناکی که انقلاب نیاز به حضور قدرتمند دستی توانا داشت و در آن لحظات حضور ایشان خیال و چهره نگران دلسوزان نظام را راحت و آسوده می کرد به خوبی نشان می دهد که چرا همواره در طول زندگی آن عزیز چه در دوران رژیم گذشته و چه بعد از پیروزی انقلاب دشمنان گوناگون خط اصیل امام هیچ گاه از فکر حذف فیزیکی ایشان بیرون نمی آمدند.

به عنوان نمونه در دو مقطع به خصوص، همگان به یاد دارند که بعد از حادثه هفتم تیرماه در دفتر حزب جمهوری اسلامی و هشت شهریور و شهادت رییس جمهور و نخست وزیر چه وضع نگران کننده ای بر کشور حاکم بود. نیروهای انقلاب پس از شنیدن حضور رهبری در جایگاه ریاست جمهوری تمام نگرانیشان برای مدیریت اجرایی و مشکلات گوناگون کشور برطرف شد و من شور وشعف شهید پدرم را به یاد دارم که سر از پا نمی شناخت.

مقطع دیگری که وضع کشور به ناگاه در حاله ای از ابهام فرورفته بود و هرکس برای آینده نظام راهکاری ابهام امیز ارائه می کرد باز هم نگاهها به سمتی متوجه شد که بارها و بارها حضور قدرتمند و مدبرانه اش آینده را تضمین نموده بود و آن رحلت امام عظیم الشان انقلاب بود. رهبری حکیمانه 20 ساله پس از امام و هدایت جامعه به سمتی که امروز شاهد درخشش آن در همه زمینه ها در سطح جهانی هستیم می تواند به خوبی دلایل انتخاب منافقین و دشمنان انقلاب به عنوان اولین هدف ترور خود که رهبری معظم انقلاب بودند به خوبی درک نمود و خداوند را شاکریم که با عنایت و معجزه ای خیره کننده وجود مبارکش را مجدداً به جامعه اسلامی هدیه کرد.

خداوند کشور و نظام و ملت ایران را همچنان تا ظهور حضرت حجت از وجود عزیزش متنعم گرداند والسلام.

مشهد مقدس سیدمحمدجوادهاشمی نژاد


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31