موضوعی که واقعاً موجب شگفتی تحقیق کنندگان در رابطه با بمبگذاری 25 دسامبر 2004 در پاکستان گردید، کشف این مطلب بود که اغلب افراد از جمله دو بمبگذار انتحاری القاعده، جمیل سودان و حاضر سلطان با یکدیگر تا قبل از روز موعود ملاقات نکرده بودند |
بنلادن که با پیروزی مجاهدین افغانی و شروع اختلافات بین فرماندهان افغان، آن کشور را ترک و در سودان مستقر گردیده بود، با بازگشت از سودان(1996) و استقرار مجدد در کشور افغانستان کار تشکیلاتی را به شکل جدیتری مورد توجه قرار داد. در این زمینه تجربه مدیریتی خود در فعالیتهای اقتصادی و تجاری را نیز به کار گرفت. حضور شخصیتهای مهم دیگر گروههای رادیکال و تندرو اسلامی از کشورهای جهان که داوطلب نبرد(به زعم خود) با دشمنان اسلام بودند و بعضی از آنها نیز از سالها قبل برای نبرد با شوروی(سابق) به افغانستان مهاجرت کرده بودند(مشهور به عرب افغانها) بر تشدید فعالیتهای تشکیلاتی آنها افزود و حضور طالبان در حاکمیت افغانستان این شرایط را در حد ایدهآلی برای فرماندهان القاعده قرار داد.
قرارگاه اولیه پذیرش مجاهدانی که از دیگر کشورها راهی افغانستان میشدند مشهور به «مأسده الانصار» مکانی برای گزینش نیروهای باانگیزه و آموزش آنها برای نبرد با مخالفین القاعده بود. تشکیل هستههای عملیاتی ضمن آنکه زیر نظر بنلادن و ایمنالظواهری انجام میگردید، لیکن مسئولیت مستقیم آن در افغانستان به رشید رامدا (در انگلستان دستگیر و تحویل آمریکا گردید) واگذار گردیده بود.
افراد داوطلب برای معرفی به هستههای عملیاتی و جلوگیری از رسیدن افراد نفوذی و اجیر شده از طرف دیگر سرویسها (به خصوص آمریکا و عربستان) به داخل این هستهها باید مراحل مختلف و کنترل شدهای را طی نمایند. در این ارتباط بعضی افراد مشکوک، از تشکیلات القاعده طرد و بعضی افراد اعزامی سرویس امنیتی عربستان، یمن و عراق بعد از اینکه مورد شناسایی بخش اطلاعاتی القاعده قرار گرفتند، مجازات و محکوم به اعدام شدند.
داوطلبان به شکل قانونی و بعضاً غیرقانونی با سفر به کشورهای همسایه راهی افغانستان گردیده، ضمن ثبتنام در مأسدهالانصار و استفاده از امکانات رفاهی با سکونت و شرکت در کلاسهای معمولی در صورت تمایل به بیتالضیافه برای آمادگی اولیه معرفی و بعد از مراحل طی شده و تکمیل شناسایی اولیه به بیتالانصار و سپس بیتالشهدا و در مراحل آخر به اردوگاههای آموزشی معرفی میگردیدند.
با پایان یافتن مراحل اولیه و اتمام آموزشهای نظامی و اعتقادی، افراد مستعد که بهصورت ویژه گزینش شدهاند، برای مرحله دوم و طی کردن آموزشهای تشکیلاتی و سازمانی خاص به بیتالمرابطین معرفی و در پایان با عضویت در اردوگاه الخلافه سازماندهی میشدند و با گذراندن مأموریتهای آزمایشی و آموزشی، در هستههای عملیاتی قرار گرفته و در نهایت به فعالیتهای عادی خود برگشته و بهعنوان هستههای خاموش آماده انجام اوامر تشکیلاتی در هر نقطهای از جهان میشوند.
اگرچه سیستم و ساختار تشکیلاتی سازمان القاعده، نحوه پذیرش داوطلبین برای وارد شدن به آن را کاملاً پیچیده، محدود و مستلزم طی کردن مراحل سخت گزینش کرده است و شرایط بوجود آمده جهانی توسط ائتلاف ضدتروریسم به سرکردگی آمریکا و کشورهای غربی بر دامنه این محدودیتها افزوده است، در عین حال نیازمندی القاعده و دیگر گروهها و سازمانهای مبارز، یا تروریستی به پذیرش نفرات جدید و وجود شبکه ارتباطی در بین اعضاء آن همواره زمینهساز نفوذ عوامل مرتبط با سرویسهای اطلاعاتی در این سازمانها یا گروهها بوده که تشکیلات القاعده نیز از آن مستثنی نخواهد بود. نفوذ افراد مرتبط با سازمان سیا یا دیگر سرویسها به درون هستههای عملیاتی شرایط مطلوبی را برای آمریکا و دیگر سازمانهای اطلاعاتی از جمله پاکستان فراهم آورده تا ضمن جمع آوری اطلاعات و اشرافیت بر بعضی از تحرکات القاعده در مواقع مقتضی اهداف خود را از طریق این هستهها به اجرا در آورند که طرح جنگ شیعه و سنی و حملات گسترده به مساجد، زیارتگاهها و شخصیتهای شیعه را میتوان در این ارتباط ارزیابی کرد.
افرادی که خواستار عضویت در القاعده هستند به سختی گزینش میشوند. بعد از آن که نمایندگان بنلادن آنها را انتخاب کردند، به پیشاور در پاکستان میروند و در آنجا پاسپورت، پول نقد و دیگر اوراق مورد نیاز را دریافت میکنند، سپس تا دو هفته در پاکستان منتظر میمانند تا سوابق و پیشینه آنها کاملاً بررسی شود، تا عوامل اطلاعاتی غرب در پوشش این افراد به القاعده راه نیابند. داوطلب پس از این که تأیید شد در یک اردوگاه آموزش میبیند.
زندگی در سازمان القاعده از نوع اشتراکی است، اما این ساختار بادوامتر از اکثر جماعتهای مذهبی مشابه میباشد. علیرغم تغییرپذیری یا سیال بودن شبکه، اعضای آن بسیار متعهد هستند و ساختار آن بسیار موفقیتآمیز است. این خود بازتاب دهنده مهارتها و شخصیت بنلادن و آن احساس وحدت همگانی است، که از زندگی اشتراکی در القاعده تراوش یافته است.
خانوادهها و افراد غیرمبارز نیز همراه با چریکها در اردوگاهها زندگی میکنند. منابع مالی بنلادن تضمین کرده است که هزینه زندگی تمام اعضای خانواده مبارزان را که از کشورهای خودشان بریده و به القاعده پیوستهاند، تحت هر شرایطی پرداخت خواهد شد و برای آن که اعضای القاعده برای سختکوشی انگیزه داشته باشند، از پیوندهای شخصی نزدیک، دفاع و حمایت میکند.
بنلادن بر اساس تجربیات خودش به عنوان یک تاجر و پیمانکار بینالمللی، ارتش رهاییبخش اسلامگرای خود را بسط و گسترش داده است. طوری که با گذشت زمان به مجموعهای از واحدها و هستهها در بسیاری از مناطق ناآرام در جهان مبدل شد، که هر کدام در تصمیمگیری و یا آغاز کردن هر عملیات آزاد بودند. در نتیجه سازمان القاعده به سازمان قهاری مبدل شده که طی دو دهه گذشته به عنوان بازیگر برجستهای در صحنه باقی مانده است.»
الشرقالاوسط درباره ساختار القاعده به نقل از اعضای القاعده مینویسد:
«جمال احمدالفضل اهل سودان که از اعضای القاعده بوده است و در القاعده نام، ابوبکر السودانی را بر وی گذاشتند، سازمان القاعده را به یک هرم تشبیه میکند که در رأس این هرم «امیرکُل»، اسامه بنلادن، قرار دارد و پس از او مستقیماً «امیر القاعده» است. مجلس شورای القاعده عالیترین هیأت رهبری است که مستقیماً به فرمان «امیر العالم» است که حدود سی و یک نفر عضو میباشند.
از هیأت رهبری میتوان از ابو حفصالمصری، دکتر ایمن الظواهری، ابو ابراهیم العراقی، دکتر فضل المصری، ابو فرج الیمینی، ابو فضل المکی، الشیخ سید المصری، قاری السعید الجزایری، ابو ایوب العراقی، خلیفه المسقط العمانی، سیف اللیبی، ابو برهان العراقی و ابو محمد السعودی نام برد.»
کمیتههایی زیر نظر شورا عمل میکردند که عبارتند از:
الف) کمیته امور نظامی:
که کار نظارت بر عملیات آموزشی در پادگانهای القاعده و کلیه امور نظامی را به عهده داشت. ریاست این کمیته را ابو عبیده البنشیری (علی الرشیدی) بر عهده داشت. تا این که در سال 1999 در دریاچه ویکتوریای تانزانیا غرق شد و ابو حفص المصری جانشین وی شد.
مرد دوم کمیته نظامی، خالد المصری بود که در کار تانک تخصص داشت و میتوانست تانکها را تعمیر کند. وی در نبرد با روسها در افغانستان یکی از انگشتان دست چپ خود را از دست داده بود. در صدر کمیته مذکور سیف الاسلام المصری، ابو حفص المنصوری (از شهر المنصوره مصر) فعالیت میکردند.
از وظایف کمیته نظامی سازمان القاعده موارد ذیل را میتوان نام برد:
1. تأمین سلامت شخص اسامه بنلادن:
این وظیفه پس از ترورهای نافرجام بنلادن معین شد. محافظان بنلادن دورههای فشرده توسط علی ابوالسعود، افسر سابق تکاوران مصری را دیدهاند. یک ژنرال سابق روس که در زمان جنگ چچن مسلمان شده بود و در آن جنگ شرکت داشت و فداکاریهای زیادی در چچن از خود نشان داده بود، بعد از آشنایی با رزمندگان عرب که برای کمک از سوی بنلادن به چچن آمده بودند، با آنها به افغانستان رفت و در آنجا با بنلادن دیدار کرد و بنلادن دریافت که او از زیرکی و مهارت خاصی در امور نظامی برخوردار است و سپس در سازمان القاعده به یک فرمانده استراتژیست و مسئول حفاظت از جان بنلادن تبدیل شد.
سلیمان ابوغیث و ژنرال روسی که به ابوالفتح معروف است، دو ضلع مثلث سازمان القاعده را تشکیل میدهند، ضلع سوم این مثلث را ملا تاج میر، رئیس بخش اطلاعات سازمان تشکیل میدهد. مأموریت ویژه این مثلث، کشف زودرس هرگونه عملیاتی است که ربودن و یا کشتن و یا کشف پناهگاههای بنلادن را هدف گرفته است.
2. انجام عملیاتهای نظامی:
انجام عملیات علیه نیروهای آمریکایی و انجام عملیاتهای ویژه در مأموریتهای خاص و... .
3. مراقبت و پیگیری فعالیت و تحرک دیپلماتهای آمریکایی:
مراقبت از تحرکات دیپلماتهای آمریکایی در قاره آفریقا و شناسایی محل اقامت آنها مستقیماً بر عهده محمد عاطف گذارده شد که بعداً به فرماندهی شاخه نظامی جبهه متحد منصوب شد.
ب) کمیته امور مالی و سرمایهگذاری:
کار نظارت بر اموال القاعده و کارهای بازرگانی سازمان را برعهده دارد. ابو فضل المکی و ابو همام السعودی مسئولیت اداره این کمیته را بر عهده داشتند. در پایه زیرین این کمیته، کمیته دیگری (دفتر) انجام امور سفر افراد القاعده، ساختن مهرهای ورود تقلبی و گذرنامه و تأمین بلیط سفر را برعهده داشت. حمزه اللیبی در این دفتر فعال بود و ابو یاسر الجزایری که به نام یاسر الصغیر نیز معروف است و ابو عبدا الصبور دستیاری او را به عهده داشتند.
پ) کمیته افتاء یا فتوا:
کمیته افتاء و پژوهشهای اسلامی که سعد الشریف (ابو محمد السعودی) و ابوفج الیمینی و ابو قتاده و ابو هاجر و دکتر فضل المصری و دکتر عبدالمعز را در بر میگرفت.
ت) کمیته رسانهها:
کمیته رسانهها کار انتشار روزنامهای را بر عهده داشت، ناظر این روزنامه شخصی ملقب به «ابو مصعب رویتر» بود، وی نشریه روزانه «نشره الاخبار» را منتشر کرد. دفتر این نشریه، شهر حیاتآباد در مرز پاکستان و افغانستان بود.
اعضا برای پیوستن به القاعده باید بیعت میکردند و بعد از آن که اصول سازمان برای افراد تشریح میشد، نوشتهای شامل سوگندنامه عضویت به داوطلبان تازه وارد داده میشد.
جمال احمد الفضل از اعضای سابق القاعده میگوید:
«در سال 1989 مسئول اردوگاه برگههایی با خود آورد و به هر کدام از حاضران سه برگ داد و از آنها خواست که برگهها را بخوانند و سپس درباره آنچه میخواهد بکند، برای آنها سخنرانی کرد که القاعده برای انجام کارهایی در خارج از افغانستان به کار گرفته خواهد شد.
در برگههایی که داده شده بود هدف القاعده یعنی جهاد، افزون بر وظایف هر فرد و امیر و مجلس شورا توضیح داده شده بود. در برگهها از افراد خواسته شده بود، چنانچه با مضمون آن موافق است بیعت کند و بیعت با «امیر» بدین معنی است که هر چه از او خواسته شود، انجام دهد و همیشه برای انجام آنچه از او خواسته میشود، آمادگی داشته باشد.
وی میافزاید که سه برگ یاد شده را خواند و امضا کرد و در برابر سه تن که در آنجا بودند، یعنی ابو ایوب العراقی، ابو عبیده البنشیری (علی الرشیدی) و ابو حفص المصری بیعت کرد.»
خبرچین اف.بی.آی که از او به «سی.اس.یک» نام میبردند، میگوید:
«من در فاصله 1989 تا 1996 در القاعده بودم و یکی از اعضای آن بودم. برای این که به عضویت سازمان پذیرفته شوم، بایستی سوگند وفاداری یاد میکردم که بدان بیعت گفته میشود. بدین طریق متعهد میشدم که فرامین بنلادن و القاعده را اجرا نمایم. سازمان القاعده بر اساس وفاداری مطلق پایهگذاری شده است.
القاعده دارای یک ساختار فرماندهی و کنترل شامل یک شورای مشورتی است که عملیاتهای اصلی همانند سوءقصدهای ضد آمریکایی را مورد بحث و تصویب قرار میدهد و خود من در آن شرکت داشتم. یک کمیته فتوا هم وجود دارد که اعلامیههایی مطابق با تفسیرهای اسلامی مورد تأیید گروه صادر میکند، اعضاء موظف به پیروی از هرگونه فتوای صادره توسط بنلادن هستند.»
طبق دادخواست یک دادگاه در منهتن که در آن از بنلادن شکایت به عمل آمده، سازمان القاعده یک تشکیلات کاملاً دقیق است که بنلادن و محمد عاطف، القاعده را با تکیه بر امکانات مکتب خدمت به وجود آورده و دارای اردوگاه و مراکزی در بسیاری از نقاط هستند. شاکیان در یک دادگاه یکی از همکاران سابق القاعده را به نام جمال احمد الفاضل معرفی کردند. طبق اظهارات وی «اعضای القاعده به بنلادن اعتقاد دارند و مهمترین تصمیمگیریها بر عهده یک مجمع مشورتی است.»
القاعده سازمانی نیست که سلسله مراتب در آن شدیداً رعایت شود، بلکه تشکیلات نامنسجمی است که بنلادن در رأس آن قرار دارد. به گفته مقامهای اطلاعاتی متحدان عمده این تشکیلات عبارتند از: رؤسای دو گروه افراطی مصر یعنی جهاد اسلامی و جماعت اسلامی که به مثابه هیأت مدیره عمل میکنند. تصمیمات مهم از جمله انجام عملیاتهای تروریستی در یک شورای مشورتی اتخاذ میشود.
استیفان درباره ساختار القاعده میگوید:
«بنلادن و اعضای القاعده از تفسیرهای قرآن که قرنها قدمت دارد برای توجیه اعمال خود استفاده میکنند، بینشی که طیفی از بزرگترین مذاهب جهان قرار دارد. عملیات القاعده کاملاً مدرن است. اعضای القاعده پست الکتریکی، دستورالعملهای ساخت بمب که در دیسکهای فشرده رایانهای ذخیره میشود، تلفنهای همراه و ارتباطات ماهوارهای در اختیار دارند.
محققان میگویند گروه مزبور، ماهها یا سالها قبل از انجام یک عملیات، مقدمات آن را طرحریزی میکنند. علیمحمد (گروهبان سابق ارتش آمریکا که قبلاً در خدمت بنلادن بوده است) به دادستان گفته است: القاعده مأموران مخفی را تربیت میکند تا به طور ناشناس در میان مردم عادی زندگی کنند.»
بنلادن ستاد فرماندهی القاعده را در یکی از روستاهای کوهستانی افغانستان در سمت شرقی قندهار ایجاد نمود. آنجا درون غارهای صخرهای و در یک بنای روستایی مفروش با قالیها، پتوها و مجهز به تمام ابزار فوق مدرن در ارتباطات، دورنویس، صدها تلفن و رایانه بود. بنلادن در قندهار فقط شبها ظاهر میشود و همواره در حلقه محاصره گروه محافظان سوار بر جنگ افزارهای زرهی قرار دارد و محافظان وی نه فقط به سلاح گرم، بلکه برای مقابله با موارد احتمالی حمله هوایی ناگهانی دشمن، موشکهای آمریکایی از نوع استینگر مسلح میباشند.»
القاعده همچنین به شبکه اینترنت پیوسته و فعالانه از فضای مساعد اطلاعرسانی برای آماده کردن اقدامات علیه غرب استفاده کرده است. به گفته نمایندگان سازمانهای امنیتی آمریکا، اینترنت یکی از وسایل ارتباطی اعضای القاعده شده است و از وب سایت برای برنامهریزی عملیاتهای خود، تبلیغ برای جذب افراد به صفوف خود و منابع مالی برای تأمین هزینه فعالیتهای خود استفاده میکنند، بدین ترتیب خطر شناساییشدن از سوی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی به حداقل میرسد.
بخش اعظم اطلاعات در وب سایت به زبان عربی و به صورت رمزی نوشته میشود. اطلاعات رمزی در تصاویر و ارقام جا داده میشوند و این امر باعث میشود که کشف رمز سایت بسیار دشوار و حتی غیر ممکن شود. افزون بر آن القاعده پیوسته نشانی خود را در وب سایت تغییر میدهند.
سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا معتقدند القاعده در حال حاضر از اینترنت برای برنامهریزی حمله به سوی واحدهای آمریکا استفاده میکنند. نمایندگان سازمانهای اطلاعاتی به یو.اس.ای تودی خبر دادند که ابوزبیده از یاران بنلادن از وب سایت برای آمادهسازی عملیات تروریستی 11 سپتامبر استفاده کرده است، او از طریق اینترنت با تروریستهایی که هواپیماها را تصرف کرده بودند، ارتباط برقرار میکرد.
بعد از 11 سپتامبر اعضای القاعده صدها گزارش رمزی به صورت ارقام ارسال کردند و حین آن از سایت اینترنت Ebay.Eau.Ayetio استفاده کردهاند، بیشترین اطلاعات از طریق کافینتها در پاکستان و کتابخانههای عمومی به تمامی جهان ارسال شده است. اخیراً فعالیتها در راستای ارسال گزارشها، عملاً دو برابر شده است.
بعد از حوادث 11 سپتامبر دفتر اف.بی.آی و سازمان سیا و سازمان امنیت ملی آمریکا دهها نفر از ریاضیدانان و تحلیلگران مسلط به زبان عربی را به منظور شناسایی و آگاهی از رمز اطلاعاتی به کار برده شده در اینترنت را استخدام کردند.
در اعلامیه منتشره از سوی سایت عربی القاعده چنین آمده:
«دشمن ما، ایالات متحده آمریکا که موفق شده مجاهدین را در میدان نبرد به تسلیم وا دارد، پس از حوادث 11 سپتامبر میکوشد رسانههای جمعی جهان را وادار به سکوت کند، اما به موازات تلاش ایالات متحده آمریکا برای ممانعت از آزادی بیان، بر قاطعیت ما نیز بیشتر افزوده میشود و آمریکا در این جنگ رسانهای نیز شکست خواهد خورد.»
سیا در پاسخ به سنا در آوریل سال 2002 در رابطه با القاعده میگوید:
«با آشنایی بیشتر تروریستها به علوم کامپیوتری و جنگهای الکترونیکی، احتمال حملات کامپیوتری به زیرساختها و سیستمهایی که به کامپیوتر وابسته هستند، افزایش مییابد. القاعده در حال حاضر بیشتر با اینترنت و فناوری اطلاعات کار کردهاند. القاعده دارای تمایلاتی برای به کارگیری حملات کامپیوتری برای ضربهزدن به آمریکاست.»
القاعده قوانین و رهبری خاص خود را در مجموعهای که شبیه به خوشه انگور است، دارند. این هسته مرکزی با ترتیبات و ویژگیهای واقعاً خاصی چیده شده، که حدود 70 نفر را شامل میشود که در گذشته بنلادن در مرکز این هسته قرار داشت.
بسیاری از آنها در کشورهای مختلف جهان پراکندهاند، اما مقر اصلی تشکیلات در افغانستان است. بیشتر افرادی که در افغانستان در خدمت القاعده میباشند، اتباع کشور یمن هستند. همچنین بیشتر افرادی که در پادگانهای او آموزش دیده و سپس به کشورهای مختلف اعزام میشوند، سعودی و یمنی هستند.
بنلادن اظهار داشت: «درخواست برای پیوستن به ما افزایش یافته است و حتی افرادی از خانواده ملکفهد نیز خواستار عضویت در القاعده هستند. بیشتر این افراد دارای تحصیلات عالیه هستند. این اقدامات نتیجه مستقیم فعالیتهای ما علیه آمریکاست.
ساختار القاعده به شکلی است که به تعدادی از گروهها اجازه فعالیت برای نیل به اهداف مشابه بدهد، بدون این که هر یک از آنها هیچگونه اطلاعی از فعالیت گروههای دیگر داشته باشند. در واقع، فرهنگ داخلی القاعده گاهی این امر را تضمین میکند که حتی اعضای همان گروه نسبت به یکدیگر بیاطلاع بمانند.
در عین حال، این گروه به شکلی تشکیل شده است که دستگیری یا حذف یک فرد و یا حتی دستهای از مبارزین هیچگونه تأثیر سوء در عملکرد آن نداشته باشد. در اغلب موارد افرادی که از بین میروند بدون تأخیر توسط دیگران جایگزین میشوند. گاهی این گروه میتواند گروههای تازهای را به وجود آورد که اعضای آنها با وجود همکار بودن هیچگونه اطلاعی از هویت دقیق همدیگر ندارند.
موضوعی که واقعاً موجب شگفتی تحقیق کنندگان در رابطه با بمبگذاری 25 دسامبر 2004 در پاکستان گردید، کشف این مطلب بود که اغلب افراد از جمله دو بمبگذار انتحاری القاعده، جمیل سودان و حاضر سلطان با یکدیگر تا قبل از روز موعود ملاقات نکرده بودند.
پیر محمد ملازهی در ایران دیپلماتیک، در رابطه با ساختار القاعده مینویسد: «القاعده پیچیدهترین سازمان چریکی است که تاکنون به وجود آمده است، توجیه ایدئولوژیکی دارد و میتواند تحصیلکردهترین افراد را به گونهای تربیت کند که حادثه 11 سپتامبر را خلق کنند. فراملیتی است، از هستههای کوچک و مستقل خوشهای ایجاد شده و هر یک از هستههای سلولی میتوانند بدون ارتباط با هم در هدفی واحد، آنگونه که خود تصور میکنند، به حیات ادامه دهند. القاعده از همه ملیّتها، از همه مذاهب و از همه قومیتها اعضایی دارد و از آنجایی که استراتژی نظامی القاعده ناشی از قدرت نامتوازن است، شناسایی هستههای آن و از بین بردن آن دشوار خواهد بود.»
مارک ساژمان، روانشناس فرانسویتبار که در آمریکا به سر میبرد و در حوزه مبارزه با تروریسم فعالیت میکند، در سالهای دهه 80 میلادی برای سیا کار میکرد و در افغانستان، گروههای مجاهدین افغان را اداره میکرد و در حال حاضر در دانشگاه پنسیلوانیا به تدریس مشغول بوده و کتابی درباره شبکههای تروریستی منتشر کرده است. روزنامه لیبراسیون فرانسه مصاحبهای با وی انجام داده است، وی در رابطه با القاعده میگوید:
«در 65 درصد موارد، اعضای القاعده دارای تحصیلات عالیه هستند، آنها افرادی هستند که از طبقه نخبگان جامعه خود محسوب میشوند و به یکی از کشورهای اروپای غربی میآیند. از محیط خود دور شدهاند و نمیتوانند با محیط جدید خو بگیرند. از این که از جایگاه متناسب با تواناییهای خود در اجتماع برخوردار نیستند، ناراحتند، 90درصد آنها دوره تحصیلات مذهبی ندیدهاند.»
نتیجه بحث حاضر این است که القاعده دارای ساختار و تشکیلات سازمانی خاصی میباشد و علاوه بر این که افراد جهت ورود به القاعده به سختی گزینش میگردند، هسته اصلی و مرکزی القاعده دارای ستاد و تشکیلات منسجمی میباشد و مرکزیت آن با رأس هرم است و زیرمجموعه با تقسیمبندی صورت گرفته به معاونت و کمیتههای مختلف نظامی، تبلیغی، مالی و مذهبی تقسیم شدهاند که زیر مجموعه هر یک از معاونتها و یا کمیتهها، فعالیتهای خاصی مشخص گردیده است.
از نکات بسیار جالب توجه در ساختار تشکیلاتی القاعده، منعطف بودن آن میباشد؛ به شکلی که علاوه بر وجود هسته مرکزی مذکور، مسئولیتها و اختیاراتی به مدیران و مسئولین اردوگاهها و کمیتهها داده شده است که اقدامات خود را بعضاً بدون هماهنگی با هسته مرکزی انجام میدهند و فقط در چارچوب و اصول کلی مشخص شده، فعالیت مینمایند.
القاعده با استفاده از وسایل و امکانات فنی و ارتباطی جدید و مدرن و ورود در عرصه الکترونیک و اینترنت بسیاری از هماهنگیها و دستورات به اعضاء را از طریق شبکههای مذکور با رعایت بالای مسائل حفاظتی انجام میدهند. رعایت مسائل حفاظتی درون القاعده بسیار بالا میباشد و بعضاً افرادی که در یک عملیات در کنار هم و مکمل هم میباشند، همدیگر را نشناخته و از هویت و اقدامات یکدیگر مطلع نمیباشند.