تبار ترور (2)

Tabareteror Sanad1

نشريه ي مجاهد در خصوص نحوه ي تداوم مبارزه ي مسلحانه ي سازمان با نظام جمهوري اسلامي چنين نوشته است :

" يكشنبه 5 مهر ماه 1360 واحدهاي مسلح ميليشيا در خيابان هاي مركزي تهران مستقر شدند و ضعف و زبوني ارتجاع را به نمايش گذاشتند . در زمستان سال 1360 و پس از يك وقفه ي كوتاه در عمليات به منظور سازماندهي و برقراري ارتباطات نوين ، سازمان مجدداً عمليات هاي خود را عليه مراكز و مهره هاي رژيم آغاز كرد . عمليات اين مقطع با تكيه بر تجارب نظامي سازمان در مرحله ي قبل از تأثيرات بيشتري برخوردار بود .

 

از ابتداي تابستان 1361 واحدهاي رزمنده ي ميليشيا بر اساس رهنمودهاي فرماندهي عالي نظامي _ سياسي سازمان ، برادر مجاهد مسعود رجوي و در اولين مرحله از مقاومت مسلحانه ي انقلابي خود نابودي سرانگشتان اختناق را دستور كار خود قرار دادند تا آنجا كه با اوج گيري عمليات واحدهاي عملياتي سازمان و گستردگي عمليات و قدرت آتش رزمندگان سازمان ، تنها در شهريور ماه 1361 حدود ششصد نفر از مزدوران رژيم فقط در تهران كشته شدند ." (1)

 

سازمان در ادامه ي گزارش هاي خود از عمليات هاي تروريستي نيروهايش در داخل ايران از زبان علي زركش كه در آن مقطع فرماندهي سياسي _ نظامي سازمان در ايران را بر عهده داشت به ترور بيش از هزار نفر از شهروندان ايراني اعتراف مي كند :

" از آغاز مرحله ي دوم مقاومت تا كنون (16/10/1361) بيش از هزار تن از ايادي رژيم به دست واحدهاي عملياتي سازمان در استان هاي تهران ، گيلان ، مازندران ، فارس ، همدان ، اراك ، خراسان ، اصفهان ، كردستان و ... نابود شده اند كه 28 نفر از آنان از نيروهاي سپاه پاسداران بوده اند ." (2)

 

زركش در گزارش ديگري كه در مورخه ي 20/4/62 منتشر شد ، اعلام كرد :

" از 30 خرداد 1361 تا 30 خرداد 1362 ، حداقل 2800 تن از مزدوران رژيم بر اثر آتش رزمندگان مجاهد سازمان به هلاكت رسيده اند كه 40 تن از آنان از نيروهاي پاسدار بوده اند ." (3)

 

آنچه در اين گزارش ها بيش از هر نكته ي ديگري به چشم مي آيد ، اعترافات سازمان در كشتار مردم عادي و غير نظامي است . چرا كه بنا به تصريح سازمان از ميان 2800 نفر تنها 40 تن عضو سپاه پاسداران بودند و نيروي نظامي محسوب مي شدند و مابقي را شهروندان غير نظامي تشكيل مي داده اند .

زيرا با توجه به علني بودن هويت قربانيان ترورهاي سازمان ، امكان انتساب شهروندان عادي به عضويت در نيروهاي نظامي و يا سمت هاي مهم قضايي _ امنيتي فراهم نبود و از همين رو از ميان 2800 تن تنها 40 نفر را از اعضاي سپاه معرفي مي كند و درباره هويت ساير قربانيان خود سكوت مي نمايد .

 

هر چند بنابر ادبيات رايج در سازمان كليه ي قربانيان ترورهاي سازمان بدون توجه به شغل ، اعتقادات و ... مزدوران رژيم و سرانگشتان اختناق محسوب مي شدند و به دلايلي از قبيل حضور يا عبور از مقابل مساجد ، همسايگي با نيروهاي وفادار به جمهوري اسلامي ، نصب تصاوير مسئولان و شخصيت هاي مذهبي _ سياسي جمهوري اسلامي در محل كسب و يا منزل و يا صرفاً به علت داشتن قيافه اي حزب اللهي ! هدف آتش نيروهاي سازمان قرار گرفته اند !

 

در نهايت مسعود رجوي طي مصاحبه اي با نشريه عرب زبان المصور ، تعداد كل شهروندان ايراني را كه از ابتداي ورود سازمان به فاز مسلحانه تا انتهاي سال 1362 به دست نيروهاي سازمان به قتل رسيدند ، بيش از 6 هزار نفر اعلام مي كند و در عمل ، مسئوليت خون بيش از 6 هزار نفر از قربانيان سازمان را بر عهده مي گيرد !

 

قابل توجه آن كه در اين مصاحبه رجوي اقرار مي كند كه از اين تعداد صرفاً 5 نفر از مسئولان عالي رتبه ي جمهوري اسلامي بوده و در خصوص هويت و يا مسئوليت ساير قربانيان مطلبي ارائه نمي كند . (4) اين پنج نفر عبارتند از : شهيدان اسدالله مدني ، عبدالحسين دستغيب ، محمد صدوقي ، عطاء الله اشرفي اصفهاني و عبدالكريم هاشمي نژاد .

 

در طول مدتي كه مرحله ي مسلحانه در داخل كشور جريان داشت ، سازمان به شيوه هاي مختلف نيروهاي تحت امر خود را به ارتكاب اعمال تروريستي تشويق مي نمود ، چه از طريق برنامه هاي راديويي سازمان (كه با حمايت و پشتيباني همه جانبه ي رژيم بعث عراق صورت مي گرفت) و چه به واسطه ي ارگان رسمي سازمان كه در خارج از كشور منتشر و بعضاً در داخل كشور به صورتي محدود و مخفي توزيع مي گرديد كه در اين مجال به گوشه هايي از موارد تشويق به تروريسم اشاره مي شود :

الف) نشريه ي مجاهد در صفحه ي 11 از شماره ي 133 خود در مطلبي با عنوان " عمليات بزرگ با امكانات محدود " مي نويسد :

 

" ... رژيم عليرغم توسل به هرگونه اقدامات حفاظتي و به كار گرفتن انواع و اقسام امكانات و سلاح و اتومبيل هاي ضد گلوله ، هرگز قادر نبوده و نخواهند بود ، تمام كانال هاي ضربه خوردنش را بسته و همه ي مزدورانش را از آتش انتقام سلاح مجاهدين خلق در امان نگه دارد .

 

حال اگر به پارامتر فوق اين نكته را اضافه كنيم كه برخي مهره هاي رژيم گاهي به خاطر پرداختن به ارتباطات غير علني و غير رسمي از تور حفاظت خارج شده و به صورت عادي به تردد مي پردازند ، مشخص خواهد شد كه چه بسا فرصت هاي حساس و مهمي به دست بيايد كه مزدوران رژيم بدون حفاظت در دسترس رزمندگان مجاهد قرار بگيرند ؛ به گونه اي كه بتوان با امكانات ساده و كم ، منتهي با سرعت عمل ، عمليات بزرگي انجام داد و به مهره هاي رژيم ضربات كاري وارد ساخت ."

در ادامه ي اين مطلب كه در صفحه ي 35 شماره ي ياد شده ي نشريه به چاپ رسيده ، چنين آمده است :

 

" گزارش هاي متعددي در مورد تردد مهره هاي رژيم به صورت ناشناس به دست ما رسيده است . در يكي از اين گزارش ها يكي از رزمندگان اظهار داشته طي مسافرت به تهران با اتومبيل كرايه متوجه شدم كه مسافر كنار دست من از نمايندگان مجلس است كه به صورت ناشناس به تهران سفر مي كند .

و يا در مورد ديگر ، يكي از هواداران سازمان بيان داشته ، خانه ي يكي از مهره هاي رژيم يك كوچه دورتر از منزل ماست و او گاهي اوقات شب ها با يك وانت از خانه ي خود خارج شده و در سطح شهر تردد مي كند . اين دو گزارش به خوبي ضرورت آمادگي براي برخورد با مواردي را كه حفاظت مهره هاي رژيم آسيب پذير است ، نشان مي دهد .

 

هر چند كه در فاز نوين مقاومت تمامي رزمندگان مجاهد بايد كليه ي توان نظامي خود را براي پاره كردن تور اختناق و نابودي پاسداران ظلمت متمركز نمايند ، ولي در شرايطي كه دسترسي به مهره هاي حساس رژيم بدون صرف انرژي و نياز به شيوه هاي پيچيده امكان پذير است ، به هيچ وجه نبايد فرصت را از دست داد ، بلكه بايد با آمادگي و قاطعيت آنها را به سزاي اعمال شان رساند ."

در صفحه ي شش همين نشريه نيز مطلبي با عنوان " انهدام و به آتش كشيدن خودروهاي دشمن " درج شده و طي آن دستورالعمل ساخت مواد آتش زا مانند ناپالم ، كوكتل مولوتف ، مخلوط بنزين و صابون ، همچنين روش هاي شعله ور كردن مواد و سلاح هاي دست ساز آتش زا مانند روش ساخت تايمرهاي تأخيري اشتعالي و .... آموزش داده شده و در پايان مطلب خطاب به نيروهاي سازمان چنين آمده است :

 

" بعد از رعايت دستورالعمل هاي فوق بايد قاطعانه و بدون شك و شبهه وارد عمل شد و از اشتباهات و اشكالات نهراسيد ، زيرا فقط كساني اشتباه نمي كنند كه هيچگاه دست به عمل نمي زنند ! "

مطالب ياد شده نيازي به كمترين تحليل يا توضيح ندارند ، چرا كه خواننده به صورت مطالعه ي اين متون مي تواند عواملي چون : ايجاد انگيزه و تشويق نسبت به ترور و تروريسم ، آموزش شيوه هاي خشن تروريستي و از همه مهمتر توجيه اشتباهات صورت گرفته طي عمليات هاي تروريستي ؛

مانند به آتش كشيدن محل زندگي يك زوج جهادگر در شهرستان ماهشهر كه در هنگام اين عمليات صرفاً كودك خردسال 3 ساله ي خانواده به نام فاطمه در محل حاضر بوده و عاملان جنايت با تصور حضور والدين وي در محل ، عمليات خود را به انجام رسانده و متواري شدند .

 

و يا نمونه هاي متعددي از به آتش كشيدن منازل و خودروهاي شخصي مردم به اين گمان كه اين منازل و يا خودروها به نيروهاي پاسدار يا بسيجي تعلق دارد ! و دلگرمي دادن به نيروهايي كه احياناً به واسطه ي انجام عمليات تروريستي كور (5) و يا اشتباه دچار درگيري هاي ذهني شده و يا روحيه ي خود را از دست داده اند ، مشاهده نمايد .

ب) در صفحه ي هشت از شماره ي 135 نشريه ي مجاهد ، ذيل عنوان " از سري تجربيات مجاهد خلق " و با تيتر " عمليات واحدهاي موتوري " به تشريح و توضيح عمليات تروريستي با استفاده از موتورسيكلت پرداخته شده و مباحثي مانند : پرتاب نارنجك و بمب هاي آتش زا به مراكز دشمن ، اعدام انقلابي مزدوران دشمن در مراكز حفاظت شده ي جاسوسي و كسب اطلاعات ، اعدام انقلابي مزدوران منفرد دشمن در مسير تردد ، آموزش داده شده است .

در بخشي از اين مطلب چنين آمده است :

" يكي از طرح هايي كه واحد موتوري بعد از فراگيري و كسب آموزش هاي نظامي مكفي مي تواند انجام دهد ، به هلاكت رساندن تك مزدور دشمن در كوچه و خيابان است ...."

و البته مشخص است كه مقصود از مزدور تك و منفرد آن هم در كوچه و خيابان چيست !!

 

در قسمت ديگري از همين مطلب به صراحت سخن از حمله به مراكز كسب و كار مردم عادي به ميان آمده ، آن هم با توجيه خاص سازمان ! :

" براي اعدام مزدوران خود فروخته اي كه تحت پوشش هاي مختلف شغلي در مناطق مختلف خود را با محيط هم رنگ ساخته و مراكز جاسوسي و كسب اطلاعات داير كرده اند ، واحدهاي موتوري بر اساس يك طرح مناسب عملياتي مي تواند اقدام كند .... "

 

بر اين اساس هنگامي كه در نشريه ي سازمان سخن از مراكز دشمن به ميان مي آيد ، بلافاصله مصاديقي مانند : مساجد و كانون هاي فرهنگي وابسته به آن ، كليه ي مراكز و ساختمان هاي اداري نهادهاي انقلابي ، اعم از سپاه ، كميته ي امداد امام خميني ، بنياد مسكن انقلاب اسلامي ، جهاد سازندگي و ... ذكر مي شوند تا مجاهدين خلق بدانند بمب هاي آتش زا و نارنجك هاي خود را به سوي كدام اهداف پرتاب كنند و از آزمون سازمان سر بلند خارج شوند ! (6)

پی نوشت:

1. نشريه ي مجاهد ، ميليشيا مبشر آزادي ، سمبل استواري و پايداري خلق ، شماره 178 ، ص 8

2. همان ، شماره ي 134 ، ص 3

3. همان ، شماره ي 178 ، ص 21

4. همان ، شماره ي 184 ، ص 11

5. منظور عمليات تروريستي بي هدف است ، عملياتي كه فرد تروريست بدون در نظر داشتن هدف معين و صرفاً به منظور ايجاد ناامني دست به ترور زده و مثلاً بي هدف به سوي مردم آتش گشوده و يا با انفجار بمب در كوچه و خيابان به كشتار عابران و شهروندان مي پردازد .

6. به عنوان نمونه ، ر . ك نشريه ي مجاهد ، شماره ي 135 ، ص 7 _ 9


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان