آن چیزی که در ذات شهید صیاد شیرازی نهادینه شده بود، کل جریان انقلاب اسلامی بود، چرا که تجربه رژیم شاهنشاهی را داشت و قساوت و ناعدالتیها و تبعیضها را دیده و انقلاب را یک نعمت بزرگ برای ملت میدید و تمام کارهای او در راستای تربیت انقلابی بود و این برونداد رفتاری او بود |
نویسنده کتاب «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» گفت: صیاد شیرازی یک انسان، مثل همه انسانهای دیگر بود، اما دریافته بود که به رسالتهای انسانی عمل کند و هرگز در پیچ و خم زندگی گم نشود.
به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، شاید بتوان ادعا کرد، تاریخ شفاهی ایران از دل جنگ بیرون آمده است، یا اصلاً برای ثبت حوادث جنگ ابداع شده است. شاید این ذات جنگ است که قلم را به دنبال خود میکشد! آنجا که با قرار گرفتن در دل حوادث، ضربان قلب بالا میرود و اشتیاق خواننده برای پیگیری حوادث بیشتر میشود.
یکی از نویسندگان برجسته در تاریخ شفاهی ایران، «محسن کاظمی» است؛ او که به جبر سن کم، خود را از قافله جنگ، جامانده میدید و قرار گرفتن در شرایط جنگ برایش به آرزویی تبدیل شده بود، ناگهان دست تقدیر، فرصتی برایش به وجود آورد که علاوه بر قرار گرفتن در فضای جنگ، در سلسله سفرهایی به مناطق جنگی، فرصت همراهی یکی از فاتحان و نام آوران دفاع مقدس، «سپهبد شهید علی صیاد شیرازی» به او داده شود؛ آن هم در واپسین سالهای حیات آن شهید!
کاظمی، خود اعتراف میکند، این فرصت، «عطیه الهی» بود؛ او مشتاقانه قلم و کاغذ را توشه سفر میکند و به جمع مسافرین میپیوندد.
شهید صیاد شیرازی هیچگاه جنگ را پایان بخش فعالیتهای خود نمیدید و از این رو در سال 1373، برای انتقال دانش و تجربیات جبهه و جنگش در دانشگاه افسری امام علی(ع) مشغول تدریس شد و سپس هیأتی را با عنوان «معارفِ جنگ» ایجاد کرد تا خاطرات رزمندگان را از مأموریتهای میدانی و پژوهشی، مناطق عملیاتی و عوارض باقیمانده از جبهههای جنگ، ضبط و ثبت صوتی و تصویری کند تا در تهران تکمیل و مدون شوند.
محسن کاظمی در این مجال، در سال 1374، فرصت یافت تا به عنوان وقایع نگار سفرهای میدانی با این هیأت پیوند بخورد و در 9 سفرمیدانی، حوادث را به صورت لحظه به لحظه به ثبت برساند. او علاوه بر این، با تیزبینیهای خود تمام فعالیتها، سخنرانیها، گفتارها، خاطرات، روشهای مدیریتی و حتی مناجاتهای شبانه شهید صیاد شیرازی را ثبت کرد تا بعدها اثری که عرضه میدارد، بر محور شخصیت شهید شیرازی استوار باشد.
نتیجه این 9 سفر، پس از تدوین و مطابقت با مشاهدات عینی و حذف موارد تکراری، کتابی 262 صفحهای با عنوان «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» شد که با همکاری مشترک حوزه هنری و هیأت معارف جنگ ارتش جمهوری اسلامی برای اولین بار در سال 1378 راهی بازار نشر شد.
این کتاب بر اساس ترتیب سفرها تدوین و فهرست شده است: مأموریت به کردستان، آذربایجان غربی، خوزستان، منطقه عملیاتی طریق القدس(1)، (2) و (3)، اردوی دانشجویی دانشگاه امام علی(ع)، منطقه عملیاتی فتح المبین و در نهایت، اردوی دانشجویی دانشگاه امام علی(ع).
کاظمی، نوشتههایش را بر شهید صیاد شیرازی متمرکز کرده است. گرچه غیر از این هم نمیتواند باشد؛ چون بانی این سفرها و مرکز ثقل گروه، خودِ او است. او به هر منطقه عملیاتی که میرسد، یک بار دیگر نقشه عملیات را با دیگر فرماندهان مرور میکند و گهگاه، نقشه عملیات، مسیر حرکت نیروها یا محل استقرار نیروها در زمان جنگ را در دفترچه یاداشت خود ترسیم میکند. محسن کاظمی هم این ترسیمهای دستی را با ظرافت، در لابه لای متن کتاب گنجانده است.
گروه اعزامی، علاوه بر تفحص و بازنگری مناطق عملیاتی جنگی، نیم نگاهی هم به مسائل فرهنگی داشت و در هر منطقه، از خانوادههای شهدای آن دیار تقدیر به عمل میآورد. محسن کاظمی تمامی این برنامهها را در یادداشتهای سفر خود نگاشته است. او همچنین تعدادی از تصاویر منتخب سفر خود را در انتهای کتاب به مطالب، پیوست کرده است.
محسن کاظمی نویسنده کتاب «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص چگونگی همراهیاش با شهید صیاد شیرازی اظهار داشت: در سال 73 شهید صیاد شیرازی به منظور انتقال تجربیاتش و وقایعنگاری جنگ، هیئت معارف جنگ را تشکیل داد، چرا که معتقد بود تاریخنگاریهای انجام شده تا آن زمان یکطرفه بوده و حقانیت جنگ به خوبی بیان نشده است.
وی ادامه داد: او لازم دید همه گروههایی که در هدایت جنگ و به ثمر رساندن آن نقش داشتند، دیده شوند. البته این هیئت به هیچوجه متصف به ارتش نبود و چون او جانشین ستاد کل نیروهای مسلح بود این هیئت را در همان تشکیلات ایجاد کرد.
کاظمی تصریح کرد: این گروهها شامل گروههای تخصصی، حفاظتی و فرهنگی بوده و نتایج تحقیقات و پژوهشهای آنها گردآوری شده و کسانی که صاحب خاطره بودند، راوی عملیاتها شدند.
وی با بیان اینکه این گروهها متشکل از افرادی از همه نیروهای مسلح شامل ارتش، سپاه، بسیج، نیروی انتظامی و حتی غیرنظامیها نیز بودند، گفت: این افراد با سختی فراوان به نقاط جنگی جنوب و غرب کشور میرفتند و با حضور در صحنهها، خاطرات خاموش خود را زنده کرده و آنها را روایت میکردند.
کاظمی بیان داشت: بنده در سال 74 در سن 25 سالگی به این گروه پیوستم و به عنوان وقایعنگار اولین تجربه و با ارزشمندترین آن را تجربه کردم و قدم به قدم با شهید صیاد شیرازی در طول سه سال همراه شدم و همواره در کنار او حضور داشتم.
این نویسنده دفاع مقدس گفت: بنده یک فرد نظامی نبودم، اما به عنوان یک فرد دانشگاهی که در رشته اقتصاد تحصیل کردهام، شهید صیاد شیرازی را یک انسان بسیار مدیر یافتم.
وی تصریح کرد: شهید صیاد شیرازی با اینکه یک فرمانده ارشد نظامی بود اما درجههای نظامیاش هیچ برتری بر دیگران در او ایجاد نکرد، صراحت و راستگویی و صداقتش باعث شد من سه سال در کنارش باشم؛ این درحالی بود که ابتدا فقط قصد همراهی در یک یا دو سفر را داشتم، اما اخلاق و منش رفتاری شهید صیاد مرا وادار به همراهی بیشتر کرد.
کاظمی افزود: بنده به دنبال این نبودم که از صیاد شیرازی یک قدیس بسازم، او یک انسان، مثل همه آدمهای دیگر بود، اما دریافته بود که به رسالتهای انسانی عمل کند و هرگز در پیچ و خم زندگی گم نشود، در حالی که ما در گذر زمان گم شدهایم.
وی اظهار داشت: در طول سه سال همراهی با شهید صیاد شیرازی، در 5 سفر میدانی و 2 اردو همراه با دانشجویان دانشگاه امام علی(ع) به مناطق جنوب و غرب در دورههای سه تا چهار روزه حضور داشتم.
کاظمی با بیان اینکه پس از شهادت شهید صیاد، بنده تا یک سال شجاعت برخورد با جریان شهادتش را نداشتم، اظهار داشت: به طوری که حتی در مراسم تشیع، ختم و جلسات زیادی که برای وی برگزار میکردند حاضر نمیشدم، چون دوست نداشتم انسانی مانند صیاد شیرازی، شهید شود آن هم در عصری که ما خلأ خیلی از سرداران جنگ که الگوی ما بودند را داشتیم و این برای خیلیها که مرا میشناختند، تعجببرانگیز بود لذا طی این مدت به این موضوع فکر کردم چیزهایی را که نوشتهام، زنده کنم.
نویسنده کتاب «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» تصریح کرد: تمام مطالبی که در طول این مدت گردآوری شده بود در اختیار حفاظت ارتش قرار داشت که از آنها درخواست کردم آن را به صورت کتابی منتشر کنند که البته این چیزی که الان منتشر شده، همه نوشتههای من نیست، چرا که بخشی از آنها مسائل امنیتی و حفاظتی بود و آنها تنها با این مطالبی که چاپ شده است، موافقت کردند.
کاظمی بیان داشت: شهید صیاد شیرازی همیشه نگاهش به من یک نگاه دقیق بود؛ یعنی فکر میکرد من فردی هستم که حتی پرواز یک مگس را هم از قلم نمیاندازم و آن را ثبت میکنم و این در تعبیر خودش خطاب به یکی از تیمسارهای همکارش در زمانی که در یک تویوتا بودند است که شنیدم شهید صیاد درباره بنده گفت: کاظمی خروج این مگس را هم ثبت میکند» و این نشان میدهد که همه حرکات را زیرنظر داشت.
وی درباره ویژگیهای کتاب «یادداشت سفر شهید صیاد شیرازی» گفت: خیلیها کتاب در این زمینه نوشتهاند، اما بنده در این کتاب سعی کردم اگر میخواهم بحث اعتقاد به نماز اول وقت شهید صیاد را بیان کنم، آن را اینطور ترسیم کنم که بگویم شهید صیاد برنامهریزیاش طوری بود که جلسات او با نماز ختم میشد یا بعد از نماز آغاز میشد یا در مسافرتهای او مثلاً در ورود به کردستان، دقیقاً هنگام نماز انجام میگرفت و همه اینها حاصل برنامهریزی خود شهید صیاد شیرازی بود.
کاظمی خاطرنشان کرد: جایی که قصد توصیف صرفهجویی و اسراف نکردن او را داشتم، مصداقهایی میآوردم و بیان میکردم که مثلاً در لشکر 28 هنگامی که چای آوردند و او 2 قند برداشت و یک قندش اضافه آمد آن را نگه داشت و تأکید کرد که آن را نگه دارید تا دیگران استفاده کنند و در بحث شبزندهداریهای او نیز بنده به عینه دیدم که سجادهاش یک ساعت قبل از نماز صبح در مسجد پهن بود.
این نویسنده دفاع مقدس گفت: در برخورد با زیردست خود، اگر قصد بازگو کردن واقعهای را داشتم، به خاطرهای در پادگان مهاباد اشاره کردم که صیاد شیرازی قبل از نماز صبح بیرون آمد و دید سربازی کفشهایش را واکسن میزند. او خطاب به سرباز میگوید این کار را نه برای من و نه برای دیگران انجام نده، چرا که این کار شخصی آدمهاست. من این صحنهها و آنچه که از نزدیک دیدم ترسیم کردم و فرق کتاب من با سایر کتابهایی که درباره شهید صیاد نوشته شده، در همین مطالب است.
کاظمی در پایان خاطرنشان کرد: آن چیزی که در ذات شهید صیاد شیرازی نهادینه شده بود، کل جریان انقلاب اسلامی بود، چرا که تجربه رژیم شاهنشاهی را داشت و قساوت و ناعدالتیها و تبعیضها را دیده و انقلاب را یک نعمت بزرگ برای ملت میدید و تمام کارهای او در راستای تربیت انقلابی بود و این برونداد رفتاری او بود.