رهايي از تو هم (23)

به قلم عضو سابق سازمان مجاهدين خلق

Opssion

شكنجه كو؟ كجاست؟

به راستي اگر سازمان مجاهدين خلق پيشتاز و رهبر مبارزات بود، چرا شعارهاي مردم از همان لحظه اوج گيري مبارزه و تظاهرات و اعتصابات مردمي، «درود بر خميني» و «حكومت اسلامي» بود و كسي مثلاً «درود بر رجوي» نگفت و از حكومت سازمان حمايت نكرد؟! (دليلش روشن است، چون كسي نام او را تا زمان آزادي اش از زندان نشنيده بود!!!) چرا حتي معدود تابلوهايي كه با آرم سازمان، در آخرين تظاهرات ميليوني مردم بر ضدشاه، نفوذ داده شد، در كنار تصوير حضرت امام(ره) قرار داشت؟ (دليلش واضح تر از آن است كه نيازي به توضيح داشته باشد؛ زيرا سوءاستفاده هاي سازمان از محبوبيت فوق العاده امام(ره)، سال ها قبل و از همان ديدارهاي نجف آغاز شده بود).

راستش ديگر پاسخي حداقل به خودم هم نداشتم. پس دليل آن همه شعارهاي تند و تيز مبني براينكه «انقلاب را از صاحبان اصلي اش يعني مجاهدين خلق دزديدند» و «بر موج مبارزات مردم سوار شدند» و «عافيت جويان و گوشه نشينان حاكم بر نظام شدند»، چه بود؟ در واقع، هدف، اين بود كه براساس آن مظلوم نمايي ها و شهيد سازي ها و حركات بعدي سازمان مجاهدين خلق براي فريب ساده دلان و قيام عليه انقلاب را رقم بزنند و به آن جهت بدهند. شعارهايي كه بعد از گذشت 27 سال از پيروزي انقلاب و پس از 24 سال از شكست ادعاهاي مجاهدين خلق، هنوز لقلقه زبان برخي مدعيان مليت، آزادي و دموكراسي است!!

نكته اصلي كه اساساً پيشتازي در همان مبارزه مسلحانه مورد ادعايشان را نيز زير علامت سؤال بزرگي قرار مي داد، اين بود كه در واقع آنها حتي آغازگر مبارزه مسلحانه هم نبودند! اگرچه سعي كردند با يك اقدام كودكانه، تنها براي اينكه از رقيب خود يعني چريك هاي فدايي خلق عقب نمانند، اين شيوه مبارزه را به ظاهر در پيش گيرند. (1) اما همچنان كه در حين لو رفتن خانه هاي تيمي و دستگيري توسط ساواك (در سال 50) داغ شليك حتي يك گلوله به سمت عوامل رژيم شاه به دل سازمان ماند، در دو عملياتي هم كه براي عقب نماندن از قافله ترقه بازي چريك هاي فدايي خلق انجام دادند، حتي از انجام يك عمليات نظامي ساده هم بازماندند و به مضحك ترين وضع، به دام ساواك افتادند. (2) اما به شهادت اسناد تاريخي و اعتراف خود سركردگان چريك هاي فدايي خلق مثل بيژن جزني، مبارزه مسلحانه در سال هاي پس از 51 خرداد 1342، توسط هيأت هاي مؤتلفه اسلامي و با عمليات اعدام انقلابي حسنعلي منصور نخست وزير فرمايشي شاه، در اول بهمن 1343 شروع شد. سپس با حزب ملل اسلامي و مقاومت مسلحانه شان در كوههاي شمال تهران در مهرماه 1344 ادامه پيدا كرد (يعني 5-6 سال قبل از حادثه سياهكل) و بازهم در سال هاي قبل از 1349 با تشكيل حزب الله تداوم يافت. (3)

پيدا بود كه بازجويم بسيار بيش از آنچه در تصورم بود، درباره تاريخ معاصر مي دانست و موارد دقيقي از تحولات تاريخي و وقايع روز خصوصاً براي گروههاي مختلف سياسي ارائه مي كرد. (4)

آنچه در بالا خوانديد خلاصه بخشي از صحبت هايي بود كه بين من و بازجويم رد و بدل شده بود و البته اين صحبت ها هم در يك يا دو جلسه انجام نشد. بلكه در جلسات متعدد، احضار مي شدم و بازجو به جاي پرسش راجع به هرگونه اطلاعات و يا عملكرد من در سازمان، به بحث و تحليل هايش ادامه مي داد و يا اگر مشغله اش زياد بود، كتابي را كه مرتبط با بحث و حرف هايمان بود، در اختيارم مي گذاشت تا در اتاقي مجاور دفتر خودش، آن را مطالعه كنم. طي اين مدت نيز، گاه گاهي سري مي زد و بعضي مواقع هم راجع به مطالب كتاب سؤال مي كرد و يا اگر سؤالي داشتم، آن را پاسخ مي داد. شگفتا كه در طي اين مدت كه بازجويي مي شدم و به دادسرا رفت و آمد مي كردم، يا در راهروهاي شعبه هاي مختلف دادستاني اوين در حال انتظار بودم، هيچ نشاني از شكنجه هاي كذايي كه در بيرون صحبتش بود، نديدم. نه از آپولو و ناخن كشيدن، نه از سوزاندن و شوك الكتريكي و نه از قفس داغ و باتوم برقي كه در رسانه ها و محافل داخل و خارج كشور تبليغ مي شد، خبري نبود. يادم هست در يكي از روزهاي بازجويي كه هنوز ياوه سرايي مي كردم، بازجويم به طعنه گفت كه برايش شوك الكتريكي بياوريد، ناخن هايش را بكشيدو. . وبعدازمن پرسيد: پس كو آن آپولو و شوك برقي و ناخن كشيدن كه اين همه در بيرون از زندان از آن دم مي زديد و تبليغ مي كرديد؟. . . واقعاً جوابي نداشتم بدهم. راستش در بيرون هم كه برروي اين شايعات تبليغات مي كردم، چندان اعتقادي بدان ها نداشتم. فقط به دليل اينكه سازمان مي گفت چنين شكنجه هايي هست، ما هم چشم بسته قبول مي كرديم و آن را تكرار مي نموديم. در تمام طول زندان (شش سال در اوين و گوهردشت) با افراد بسيار مؤثر گروهها و سازمان هاي مختلف در تماس و هم سلول و هم بند بودم، از محمد ناصري (فرمانده واحدهاي ويژه نظامي سازمان)(5) گرفته تا رهبران سازمان آرمان مستضعفين، رشيديان و خاتمي از كميته مركزي حزب رنجبران، محمد احمدي عضو كادر مركزي سازمان طوفان، احسان طبري از رهبران حزب توده ايران، مصطفي انتظاريون مشاور امنيتي بني صدر، خسرو زندي از عوامل شكنجه پاسداران شهيد و همين طور اعضاي بالاي حزب دموكرات، كومه له، فداييان اكثريت، اقليت و. . . (6)

از زبان هيچ يك از اين ها و يا دهها زنداني گروهك هاي مختلف، حتي آنها كه محكوم به اعدام بودند و شكي در آن نداشتند، هيچ گاه نشنيدم شكنجه اي با يكي از وسائل ياد شده را متحمل شده باشند. تنها برخوردي كه وجود داشت تعزير با شلاق بود، كه آن هم با خواست و نظر بازجو نبود، بلكه به حكم قاضي شرع و با محدوديت هاي خاص انجام مي شد. البته گاهي در تعزيرها و رفتارها زياده روي هايي صورت مي گرفت كه دو مورد را شخصاً به خاطر دارم با آن برخورد شد. يك مورد پس از تعزير شدن خودم بود كه هنگام برخاستن از تخت، متوجه شدم انگشت دستم خون آلود است (احتمالا به گوشه تخت گرفته بود) بازجو هم متوجه اين امر شد و در كمال شگفتي ام با دستپاچگي دستمالي آورد و به انگشتم بست و همكارش را مورد شماتت قرارداد كه مگر نگفتم نبايد خون بيايد! بعداً دريافتم در حكم قاضي ذكر شده بود كه تعزير به شرط جاري نشدن خون و همين مسئله برايم خيلي جالب بود.

پی نوشت:

1- برنامه مجاهدين خلق براي آغاز فعاليت هاي مسلحانه موكول به بازگشت افراد سازمان از اردوگاههاي فلسطيني بود، ولي واقعه سياهكل و حمله چريك هاي فدايي خلق به پاسگاه ژاندارمري در جنگل هاي گيلان، مجاهدين خلق را وادار ساخت كه در اجراي عمليات نظامي، شتاب به خرج دهند. به نوشته يكي از جزوه هاي مجاهدين خلق، سياهكل سازمان را به حركت درآورد تا فداييان متوجه شوند كه در پيشقراولي نبرد مسلحانه تنها نيستند. هرچند حادثه سياهكل نخستين شكست عمليات چريكي در دوران تاريخ معاصر ايران بود ولي گروههاي چريكي مثل مجاهدين خلق را وادار ساخت كه آنها نيز شكستي را تجربه نمايند.

(تاريخ بيست وپنج ساله ايران، از كودتا تا انقلاب»، جلد اول - تأليف سرهنگ غلامرضا نجاتي چاپ هفتم - مؤسسه خدمات فرهنگي رسا - 4813)

2- كتاب نهضت امام خميني (دفتر سوم: تأليف سيدحميد روحاني)، مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ پنجم - 28.13

3- «ايران بين دو انقلاب»، يرواند آبراهاميان، نشر ني و «تاريخ سي ساله ايران»، بيژن جزني.

4- براي آشنايي با همكاري «رجوي با ساواك» به پيوست شماره 7، بخش پاياني كتاب مراجعه فرماييد.

5- واحدهاي ويژه نظامي سازمان، مجهزترين واحدهاي مسلح بودند كه براي عمليات خاص مثلاً حفاظت از رهبران سازمان اعزام مي شدند. محمد ناصري (كه در بند يك اوين حدود يك ماه با وي هم اتاق بودم) مي گفت اتومبيل هاي اين واحدها كه چهار سرنشين داشت مجهز به انواع تيربار نيمه سنگين، موشك آرپي جي و مسلسل هاي ژ 3 و كلاشينكف و يوزي و نارنجك و بمب دستي و گاز اشك آور بود و استعداد تخريب يك گروهان را داشت. در سال 06 او با همين واحدها به گشت زني در سطح شهر تهران مي پرداخت و با واحدهاي نظامي و انتظامي جمهوري اسلامي درگير مي شد. محمد ناصري بعداً به دليل كشتن افراد بي گناه و ترورهايي كه انجام داده بود، قصاص و به اعدام محكوم شد.

6- تا آنجا كه خبر دارم، پس از آزادي، رشيديان به كار قبلي اش يعني تدريس در دانشگاه بازگشت و خاتمي در يك شركت خصوصي در تهران كار مي كند.


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان