بهبود معیشت مردم
علیاصغر عاشق کمک کردن به دیگران بود و سعی میکرد از طریق بهبود بخشیدن به وضعیت عمرانی شهرها و کمک به اشتغالزایی مردم، وضعیت آنها را بهبود بخشد. اگر متوجه میشد، به عنوان مثال دور برگردان جادهای مشکلی دارد فورا نامهای به مسئولین مربوطه مینوشت و میگفت دنبال این کار را بگیرید تا اینجا درست شود. شبی به خانه ما آمده بود همین که از در منزل خارج شد چشمش به زمین خاکی جلوی منزل ما افتاد. گفت: «آبجی زنگ بزنید به شهرداری و به آقای نورایی اطلاع دهید که چنین زمینی اینجا بدون استفاده مانده و کمکم دارد به یک زبالهدانی تبدیل میشود. بگویید اینجا قابلیت فضای سبز شدن دارد تا اقدام بکنند.» اکنون همان زمین که در خیابان چمران است، به پارک شهید دباغیان تبدیل شده است.
خواهر شهید علیاصغر دباغیان
دلسوز دیگران بود
پسرم خیلی دلسوز و مهربان بود. یک روز مادرم به خانه ما آمده بود و ناگهان گفت: «مادر چه قدر دلم هوس شیرینی کرده است.» منصور همین را که شنید بدون اینکه چیزی بگوید بلند شد، به بیرون رفت و با یک جعبه شیرینی برگشت. میگفت: «تا آباجی(مادربزرگ شهید) زنده هست باید به او برسیم، پس فردا که از دنیا رفتند، دلمان میسوزد که چرا فلان روز چیزی را که دوست داشت برایش نخریدیم.
مادر شهید منصور عبداللهی کوشکی
رعایت حقالناس و بیت المال
به شدت نسبت به رعایتکردن حقالناس و حفظ بیتالمال مقید بود. حقوق وزارت محمد آقا 7000 تومان بود که آن را دریافت نمیکرد و حقوق خانم او 9000 تومان بود. 3000 تومان اجاره میدادند و بخش زیادی را نیز انفاق میکردند. هیچوقت از ماشین اداره استفاده نمیکرد و با تاکسی رفتوآمد می کرد.
برادر شهید محمد رواقی