« دروغ ، بزرگترین تراژدی انسانی است ! »

Foladvand

دست اندرکاران کمپینی که علی الظاهر ، به دنبال روشن شدن وضعیت اعضای جداشده از سازمان مجاهدین در کمپ تحت نظارت آمریکایی ها است ، در ادامه ی مقاله نویسی های خود ، در عوض پرداختن استدلالی و منطقی به وضعیت اعضای جداشده ی مجاهدین ، رویکردی رمانتیک و متأسفانه آغشته به دروغ و مطالب غیر واقعی را پیشه خود ساخته و کودکانه و با لجبازی می کوشند که استنباطات به کلی مخدوش خود را به کرسی بنشانند.

گر چه این مدعیان، می خواهند هدفی انسانی را برای معرکه خود بتراشند ، اما خیلی زود دست خود را رو کرده اند که آنها نیز همانند مجاهدین ، به دنبال بهره بردن از خون این افراد هستند و قبل از هر چیز ساز و دهل خود را برای پایکوبی بر نعش آنان کوک کرده اند !

فرشاد حسینی ( از اعضای حزب کمونیست کارگری ) که به عنوان معاون فدراسیون پناهندگی معرفی شده است،این هدف ضد انسانی را به خوبی بر ملا می سازد و می نویسد :

" اين کمپينى است در افشاى ديگر سياست هاى کريه و ضد انسانى کميسارياى پناهندگان سازمان ملل، در افشاى مدعيان دمکراسى و آزادى مردم عراق، در افشاى عميق تر جمهورى اسلامى و تلاش هاى وسيعش براى شکار و قربانى کردن گرفتن از اپوزيسيون. اين کمپينى براى نجات صدها انسانى است که نمى خواهند به زير چتر سرکوب و حماقت جمهورى اسلامى بازگردند. صدها انسانى که خود را آماده مى کنند در اردوگاه آمريکايى ها در بدترين شرايط بپوسند اما تسليم جمهورى اسلامى نشوند. اين کمپينى براى جلوگيرى از وقوع يک تراژدى انسانى است."

حقیقت این است که این اعضای جداشده در کمپ نیستند که مایل به پوسیدن در آنجا می باشند ، بلکه این شکارچیان سیاسی هستند که امیدوارند آنها بپوسند ، اما به کشورشان بازنگردند ، تا دکان کسب روزی و عربده کشی آنان تخته نشود!

چرا و به چه دلیل ، باید این افراد که سالیان طولانی مورد سوء استفاده و بهره کشی مجاهدین بوده اند ، هم چنان بازیچه مطامع سیاسی گروههای اپوزوسیون باشند و بپوسند و بمیرند تا دیگران بتوانند در اروپا برای خود کسب اعتبار کنند!!

فرشاد حسینی مدعی است که سابقه ی این کمپین به دو سال پیش و آغاز حمله آمریکا به عراق باز می گردد ، اما فاقد حداقل اطلاعات در مورد وضعیت این افراد می باشد، وی می نویسد :

"تيپف، نام اردوگاهى است که از دوسال پيش حدود ٣٠٠ تن از اعضاى جدا شده سازمان مجاهدين را در خود جاى داده و همگى تحت کنترل، نظارت و حمايت نيروهاى ائتلافى هستند. اين افراد کليه سلاح ها و تجهيزات خود را به مقامات آمريکايى تحويل داده و اعلام کرده اند که حاضر نيستند در کمپ اشرف باقى مانده و مى خواهند به کشور امن سومى انتقال داده شوند.

ایشان حتی اطلاع ندارد که حدود 600 تن از جداشدگان طی این دوسال در این کمپ بوده اند و به تدریج یا بسوی ایران گریخته اند و یا به صورت دسته جمعی و رسماً بازگشته اند.

این افراد نبودند که سلاحها و تجهیزات خود را به مقامات آمریکایی تحویل دادند ، بلکه این آمریکایی ها بودند که مجاهدین را خلع سلاح کردند ، بسیاری از این افراد ، اصولاً میلی به حمل سلاح بر علیه ایران نداشته و مدتها همراه با تناقض و دوگانگی اسیر چنگال مجاهدین بوده اند.

بسیاری از این نفرات نیز ، هنگامی که از سازمان مجاهدین جداشده اند ، با چشم انداز مرگ و نابودی از سوی مجاهدین درخواست خروج داده اند و جیبی برای رفتن به اروپا ندوخته، بلکه حاضر به پذیرفتن سختترین شرایط در ازای خلاص شدن از چنگال مجاهدین بودند.

فرشاد حسینی در ادامه ی تصویر تراژیک – رمانتیک خود از وضعیت کمپ جداشدگان می نویسد:

" اين بار هدف بمباران تبليغاتى و روانى عليه نيروهاى جدا شده از سازمان مجاهدين خلق و وادار نمودن آنها به بازگشت به ايران به کار افتاد. براى سازمان دادن اين اقدام. وزارت اطلاعات رژيم، تيمى از "توابين" حرفه اى و آموزش ديده را به کار گرفته و کميته اى بنام کميته نجات را تشکيل داد. هدف اصلى کميته نجات اعمال فشار به خانواده هاى اعضاى جدا شده مجاهدين و از اين طريق فرو ريختن آوارى از فشارهاى روحى عاطفى به سر اين نيروها بود. کميته نجات با اين کمپين سازمان يافته خود موفق شد در سه مرحله صدها نفر از اعضاى خانواده مجاهدين را به عراق برده تا فرزندان خود را وادار به بازگشت به ايران کنند. اين کميته در تير ماه ١٣٨٣، تعداد ٣٢ خانواده شامل ٤٧ نفر، مهرماه ١٣٨٣ تعداد ١٣٥ خانواده شامل ٣٢٠ نفر و دى ماه ١٣٨٣، تعداد ٣٠٠ خانواده شامل ١٠٠٠ نفر را به عراق اعزام کردند. از سوى ديگر تبليغات وسيعى را براى بازگرداندن اين نيروها آغاز کردند. در اثر اين فعاليتها از اکتبر ٢٠٠٤ تا کنون تعداد ٢٧٣ نفر از اعضاى جدا شده مجاهدين به ايران بازگردانده مى شوند. کليه مجاهدين بازگشتى به ايران تحت بازجويى هاى شديد و تهديد و فشار توسط نيروهاى اطلاعاتى جمهورى اسلامى قرار گرفتند. از اين افراد به اجبار مصاحبه هاى تلويزيونى گرفته و در روزنامه ها و سايت هاى مختلف قرار داده و اين روند اعتراف گيرى و مصاحبه هاى تواب گونه در رابطه با مابقى کماکان ادامه دارد.."

دست اندرکاران کمپین سیاسی – حزبی نجات جداشدگان بهتر بود ، در عوض تکرار اتهامات سازمان مجاهدین بر علیه خانواده ها، کمی درمورد سفر خانواده ها تحقیق می کردند تا در می یافتند که اکثر قریب به اتفاق این خانواده ها درخواست ملاقات با فرزندانشان که جزو جداشدگان نبوده و در قرارگاه اشرف بسر می بردند را داشتند که برخی از آنها موفق به این کار شده و تعداد زیادی از آنها به دلیل مخالفت صریح و فرمان ایدئولوژیک مجاهدین برای پشت پا زدن به خانواده ها ، اجازه ی دیدار خانواده ها را نیافتند و همچون حزب کمونیست کارگری آن را منتسب به وزارت اطلاعات نموده و اجازه ی ملاقات به اعضاء را ندادند.

تعدادی از افرادی که موفق به دیدار خانواده خود شدند ، همان کسانی هستند که بعد درخواست خروج و انتقال به کمپ را دادند ، همانها که امروز حزب کمونیست می کوشد سنگ آنها را به سینه بزند، بنا بر این اساساً ملاقات خانواده ها با ساکنین کمپ نبوده است که بخواهند آنها را تحت فشار روانی برای بازگشت قرار دهند !!

وانگهی این ادعا که از افرادی که ایران را انتخاب کرده اند ، پس از بازگشت به ایران به اجبار مصاحبه گرفته شده است ، یک ادعای زشت و اساساً دروغ می باشد .

هیچکس بهتر از سازمان مجاهدین مطلع نیست که چه اشخاصی و در چه مراتب تشکیلاتی به ایران باز گشته اند ، و اگر بنا به اجبار برای گرفتن مصاحبه و نمایش تبلیغی آنها بود، این اشخاص در اولویت بوده و سازمان مجاهدین نمی توانست هیچکدام از آنها را انکار کند!

این اشخاص ، دامنه ی کینه ، تنفر و مبارزه ی خود را با نفاق این گروه آنچنان گسترده و عمیق یافته اند که به مصاحبه ای کوتاه که در یک سایت اینترنتی منعکس شود ، راضی نشده و صحنه ی مصاف با سرکردگان مجاهدین را خود رقم می زنند.

از سویی ،کسانی که داوطلبانه و به صورت دوستانه ، اقدام به مصاحبه و ذکر بیوگرافی خود نموده اند ، بنا به تشخیص خود این اقدام را گامی در جهت روشنگری دانسته و هیچگاه ، تحت فشار برای انجام چنین کاری نبوده اند.

سازمان مجاهدین به اندازه ی کافی از پرونده ی سیاه و هولناکی برخوردار است که نیازی به تحت فشار گذاردن نیروهای رها شده برای مقابله با آن نباشد ، بلکه باید آنها را دلسوزانه در جهت به فراموشی سپردن این خاطره ی تلخ و کابوس هولناک و آغاز یک زندگی نرمال کمک نمود.

وانگهی درخواست نمایشی این کمپین از ستاد فرماندهى نيروهاى ائتلاف در عراق برای فراهم آوردن امکان تماس اين افراد با دنياى بیرون را باید باور کرد یا گله کردن و انگ زنی به حرکت خانواده ها برای دیدار فرزندانشان .

سیاسی کاران دغل باز که با اهداف مخدوش و برای حفظ منافع تشکیلاتی خود پای به این عرصه نهاده اند ، چگونه می توانند مدعی اومانیستی بودن اهداف این کمپین شوند ، در حالی که پا بپای مجاهدین بر علیه خانواده ها لجن پراکنی می کنند .

در یک دیدگاه اومانیستی ، حتی اگر این خانواده ها مأمور وزارت اطلاعات هم باشند این حق را دارند که فرزندان خود را در هر گوشه از جهان ملاقات کنند و بطریق اولی ساکنان کمپ و اشرف نیز چنین حقی را دارا می باشند ، و تنها یک نگرش توتالیتاریستی – فاشیستی به خود اجازه می دهد که اینگونه با وقاحت حقوق اولیه انسانی را زیر پا بگذارد ، همانگونه که مجاهدین با کمک صدام ، سالها هر دو طرف را از این حق مسلم انسانی خود محروم کرده بودند.

تراژدی انسانی را در این دروغ گویی و خلاف واقع نمایی ها باید جست ، تراژدیی که متأسفانه برخی دانسته و یا ندانسته در دام آن افتاده اند!!

دست اندرکاران این کمپین در اطلاعیه های خود از ستاد فرماندهى نيروهاى ائتلاف در عراق و کميسارياى پناهندگان سازمان ملل خواسته اند که ترتيب ملاقات کارمندان کميسارياى پناهندگان سازمان ملل، سازمان صليب سرخ جهانى، و سازمان بين المللى مهاجرت با ساکنين کمپ را فراهم نموده تا اين افراد بتوانند ظرف مدت کوتاهى توسط کميسارياى پناهندگان سازمان ملل نام نويسى شده و در پروسه انتقال قرار گيرند !

به همین بهانه باید تأکید نمائیم که هیچکس مخالف برقراری چنین روندی نیست ،و از آن نیز استقبال می نمائیم ، اما چرا باید این واقعیت را از این افراد پنهان کرد که به خاطر قرار داشتن نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی ، تمامی کشورهای جهان با پذیرش آنها مخالفت کرده اند و ای بسا که در صورت محقق شدن نام نویسی آنها ،به دلیل مواضع آنارشیستی و مبهم مجاهدین باید ماهها و سالها در انتظار اخذ پناهندگی بمانند ، در صورتی که ایران تمامی شرایط را برای پذیرش آنها فراهم ساخته و مسئولین عراقی و صلیب سرخ را در جریان این تصمیم قرار داده است و اگر دغدغه ی خاطر ، نگرانی از وضعیت آتی آنان در ایران باشد ، می توان از طریق صلیب سرخ این مسئله را پی گیری نمود.

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31