شهید مهران اقرع در تاریخ ۱۶خرداد ماه۱۳۷۱در مشهدالرضا متولد شد. پدرش سرهنگ نیروی انتظامی بود و مادرش خانهدار. این شهید بزرگوار دومین فرزندان خانواده بود.
فرمانده دسته شهدا که از دانشآموختگان دوره ۲۲ دانشگاه علوم انتظامی امین ناجا بود در شهریور ماه سال۱۳۹۳به منطقه نگور حد فاصل میله مرزی ۲۳۹ پایینتر از جکیگور اعزام شد. هنوز ۷ ماه از اعزامش نمیگذشت که در تاریخ ۱۷فروردین۱۳۹۴ در این منطقه مرزی با عوامل گروهک تروریستی جیشالعدل که از داخل پاکستان وارد مرزهای ایران شده بودند، درگیر میشوند و به شهادت میرسد.
گزارش دیدار این هفته تیم سرگذشتپژوهی بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) با مادر این شهید بزرگوار در ادامه آمده است:
امروز که برای مراسم سوم شهید ستوانیکم مهران اقرع خدمت خانواده محترمش رسیدیم به پای گفتههای مادر شهید نشستیم و گوش جان سپردیم به صحبتهایش.
خانم اقرع که هنوز واژه مادر شهید برایش غریبه بود گفت: «از اعزامش به منطقه مرزی هفت ماه میگذشت. دوستانش میگفتند: «تصمیم گرفته بودیم مکان خدمت مهران را عوض کنیم، هماهنگیهایش هم انجام شده بود. وقتی با او در میان گذاشتیم گفت باید استخاره بگیرم. نتیجه استخاره برای ماندن خوب آمد. خبر داد: «اینجا به من احتیاج دارند جای من همین جاست.»
دوستانش میگفتند: «ما همیشه در نامههایمان مینوشتیم بسمهتعالی یا اینکه بسماللهالرحمنالرحیم ولی مهران همیشه مینوشت بسم ربالشهدا و صدیقین.»
این روزهای آخر میگفت: «باید رضایت پدر و مادرم را جلب کنم تا خدا زودتر دعوتم کند.»
حافظ قرآن بود چند جزء قرآن حفظ کرده بود. از اعضای ثابت هیئتها بود. پسر با اخلاق و مهربانی بود. به بزرگترهایش خیلی احترام میگذاشت. بسیار مودب بود و به همه کمک میکرد.
عاشق مقام معظم رهبری بود. هر جا تصویر ایشان را میدید با چنان عشقی نگاه میکرد که وصفشدنی نیست.
وقتی مشهد بود مدام میگفت بریم حرم؛ خیلی به امام رضا(علیه السلام) ارادت داشت.
به نماز اول وقت اهمیت میداد. در هر شرایطی نمازش را اول وقت میخواند. میگفت: «هرکس نمازش را به موقع بخواند هر چه بخواهد به دست میآورد.»