« بگذارید کوردلان در داخل و خارج هرچه می خواهند بکنند و بگویند و به هر جنایتی که روی تاریخ را سیاه می کند و روی منافق و همقطارانشان و جمایتکارانشان را سیاه تر ، دست بزنند و با انفجارها ، که کار جنایتکاران ورشکسته است و هر فرد ساده ای می تواند این نحو جنایات را انجام دهد به اسم قیام مسلحانه برای نجات خلق و جنگ خیابانی برای سرنگونی اسلام و جمهوری اسلامی برای خود و سبعانی امثال خود دلخوشی و برای رسانه های گروهی در خدمت ابرجنایتکاران سوژه تبلیغاتی بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی فراهم کنند »
امام خمینی(ره)
نگاهی به عملکرد سیاه منافقین نشان می دهد که تار و پود این کارنامه ننگین با جنایت و آدمکشی ، دزدی و راهزنی ، بمب گذاری و آتش زدن به جان و مال مسلمین و فساد و تباهی ، بافته شده است .
منافقین حرکت شوم خود را ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، با دوروئی و ریا ، توطئه و دسیسه آغاز کردند و کوشیدند تا با برچهره کشیدن نقابهای رنگارنگ ، ماهیت واقعی خود را بپوشانند و آنگاه که همه نیرنگهایشان بر آب شد ، در اوج ورشکستگی و درماندگی، علنا دست به جنایت و کشتار مردم گشودند ، ترقه بازی کودکانه و در عین حال ابلهانه30 خرداد 1360 ، علامت آغاز آن به اصطلاح فازی است که مشخصه اش ترور و تخریب می باشد . گرچه در این مختصر قصد ما تحلیل و بررسی مفصل ابعاد گوناگون جنایات دار و دسته نفاق در این دوران نیست و اعترافات صریحی را که از زبان خود این تروریست ها خواهید خواند ، به خودی خود پرده از شقاوت این گروهک ضد انقلابی بر می دارند و با نمایان ساختن گوشه ای از جنایات منافقین ، ماهیت واقعی آنان را برملا می سازند ، اما بجاست تا برای نشان دادن این امر که جنایات فوق نه نمایانگر نمونه هایی مستثنی از قاعده ( استراتژی !! ) بلکه بیانگر خط عمومی و اصلی منافقین در رویاروئی با امت شهید پرور اسلام می باشند ، اشاراه ای هرچند گذرا ، به کلیت این خط جنایتکارانه بنمائیم.
منافقین در چهارچوب خط عمومی استکبار جهانی بویژه آمریکا ، که با خیال عبث براندازی جمهوری اسلامی ایران تدوین گشته بود ، به زعم باطلشان چنین می پنداشتند که اگر بتوانند جامعه را به آشوب کشند و به اصطلاح یک « جنگ داخلی » به راه بیاندازند و با کشتار مسئولان جمهوری اسلامی و امت حزب الله به انقلاب اسلامی ضربه بزنند ، خواهند توانست به امیال شوم خود دست یابند .
اینان در جزوه ای زیر عنوان « مراحل سه گانه مبارزه در فاز نظامی » پس از اعتراف به این حقیقت که عملیات نظامی و تروریستی آنان « نتیجه منطقی » و دنباله دوران به اصطلاح « فاز سیاسی » است ( و یا بهتر گفته باشیم فاز ریاکاری و نیرنگ ، فاز دسیسه و آشوب آفرینی ) برای فاز نظامی ، سه مرحله ، را قائل می شوند . هدف مرحله اول از این فاز « نابودی کادرهای عالی تصمیم گیرنده رژیم » قلمداد شده است و در این زمینه می نویسند : برای از بین بردن ثبات یافتگی رژیم با انهدام نیروهای عالی تصمیم گیرنده اش در این مرحله نابودب کادرهای استراتژیک دارای تقدم مرحله ای بوده و انهدام بدنه نظامی ( مرحله دوم ) را تحت اشعاع قرار داده بود » ( نقل از جزوه یاد شده ) و اضافه می کنند : در این مرحله حرکت از بالا به پایین است ( همانجا )
هدف مرحله دوم از این فاز که پس از مرحله اول آن می آید ، « انهدام بدنه نظامی رژیم » ذکر شده است و در پاسخ به این سوال که بدنه نظامی رژیم کیست و چه کسانی را در بر می گیرد ، می نویسد : بدنه نظامی رژیم در این شرایط ، پاسداران ، کمیته ها ، انجمن های ضد اسلامی ، جهاد سازندگی ، نهادهای اجتماعی رژیم و ... که علاوه بر مسلح بودن به گسترش اختناق پرداخته اند ، به طور کلی همه عناصری که به سد کردن، آزاد شدن نیروهای خلقپرداخته اند ( نقل از همان جزوه ) و درباره نوع حرکت در این مرحله می نویسند : در این مرحله لزوم حرکت همه جانبه و گسترده نیروهای انقلاب از پائی به بالاست ، یعنی با ناببود کردن پایه های حکومت ضد خلق و عینیت نفوذ آن « مرحله سوم » این استراتژی نیز به اصطلاح « آزاد سازی و تدارک قیام همه جانبه » عنوان گردیده است .
منافقین در انتهای این مرحله بندهایی می نویسند : « اگر دو فاز حرکت ( سیاسی - نظامی ) و دو مرحله استراتژیک فاز تکاملی نظامی نتواند این مرحله ( مرحله سوم ) را ایجاد کند و مطابق قانونمندی های اجتماعی حاکم بر شرایط حرکت آغاز نشود ، آنوقت است که بایستی در صلاحیت پیشتاز در تعیین استراتژي و تاکتیک شک کرد ( نقل از همان جزوه )
کارنامه سیاه(52)