جذابیت بنی صدر؟

Karname Siyah 3به دنبال انتخاب بنی صدر ، که در سایه شیادی این عنصر مکار صورت گرفت ، منافقین امکان دست یاقتن به یک متحد جدید را مشاهده کردند . بنی صدر از لحاظ شخصی عنصری مقام پرست و جاه طلب ، متکبر و خود خواه از لحاظ سیاسی لیبرال و غرب گرا و از لحاظ بینش ، ضد ولایت فقیه و حکومت اسلامی بود و تنها تفاوتی که با سلف خود ، بازرگان داشت ناشناخته بودن ماهیت واقعی اش بود . به عبارت دیگر در او تمام خصوصیاتی که منافقین می خواستند یک جا جمع بود و با یاوه سرایی هایش درباره برخورداری از پشتیبانی 11 میلیون نفر ، لقمه چرب و نرمی به حساب می آمد . اطرافیان بنی صدر نیز دست کمی از او نداشتند و آنها نیز می توانستند در توطئه منافقین سهم خود را به خوبی ایفا کنند.

مهمترین جذبه بنی صدر از منافقین 11 میلیون رائی بود که وی ادعا می کرد در آستین دارد و می تواند هر لحظه که اراده کند به کار گیرد و این سراب ، برای اهل نفاق که فاقد هرگونه پایگاه مردمی بودند ، چشمه گوارایی می نمود که می توانست عطش آنها را سیراب کرده یکی از عمده ترین ضعف هایش را برطرف سازد.

در این زمینه در اسناد درون گروهی منافقین از جمله آمده است:

« برخورد اصولی این است که برویم زیر پوشش دکتر ، درست مثل استفاده از یک ظرف آب در شرایط مختلف متناسب با مسائل خاص ، این شرایط عینی در ظرفهای مختلف ریخته می شود ، سریع متناسب با شکل ظرف به شکل او در می آید . ظرف = جامعه و سازمان = آب  بنابراین باید زیر پوشش دکتر رفته و به شکل متناسب از این شرایط برای بردن خط سازمان به میان مردم بهره گرفت »

و در جای دیگر می نویسند :

« ترکیب نیروها با این شکل است که دکتر دارای نیروهای طیف وسیع و گسترده ولی پراکنده است . ولی نیروهای ما متشکل است ، بنابراین نیروهای دکتر را باید روی دوش خودمان بکشیم ، یعنی سازمان اصل و بنی صدر شرط است . یعنی بنی صدر چشم اندازی است که مال خود سازمان است و این را هم باید قبول کنیم که نیروهای آنها خیلی بیشترند ، در این صورت اگر ما کار را انجام بدهیم و حرکت بکنیم ، آنها هم کار می کنند و فعالیت می کنند که البته ویژگی های ترقی خواهی در دکتر وجود دارد (1)

منافقین پیش خود حساب می کردند که بنی صدر فاقد تشکیلاتی است که بتواند این 11 میلیون را متشکل کرده و به کار گیرد و حتی اگر چنین تشکیلاتی را هم دست و پا کند عرضه بهره برداری از آن را ندارد . در نتیجه اگر بتوانند بنی صدر را به سوی خود جلب کنند همراه با او خواهند توانست 11 میلیون نفر را به دنبال چهره کفر و نفاق بکشانند .

جذبه دیگر بنی صدر ، خط آمریکایی او بود . وی به عنوان عنصری غرب گرا ، مدافع برقراری روابط حسنه با استکبار جهانی ، مدافع احیاء فرهنگ منحط استعماری و جاده صاف کن شیطان بزرگ بود و از این لحاظ نیز می توانست رضایت اربابان خارجی منافقین و دیگر ضد انقلابیون را تامین نماید . ضدیت آشکار بنی صدر با اسلام فقاهتی و حکومت اسلامی نیز عامل دیگری بود که وی را به منافقین و سایر دار و دسته های وابسته نزدیک می کرد و در طرز تفکر و بینش نیز آنها را بر یک پایه قرار می داد . با توجه به این خصوصیات ، منافقین به گرد بنی صدر حلقه زدند و او را سپهسالار ایران خواندند و با فریادهای « حمایتت می کنیم » و « مقاومت ، مقاومت » آنچنان بساطی راه انداختند که حتی امر بر خود بنی صدر نیز مشتبه گردید و گمان برد که دار و دسته های هورا کش و سینه چاکی که در سخنرانی ها برایش کف می زنند ، طلایه داران همان 11 میلیونی هستند که گوش به فرمان او منتظر اجرای مقاصدش می باشند .

مثلا رجوی خائن در نامه ای به او می نویسد:

« گاهی وقتها اینطور به نظر می رسد که شما به قدر کافی به موضع و توانایی های قانونی ، سیاسی و اجتماعی خود بها نمی دهید که گویی نسبت به آنها اشراف مکفی ندارید ...... حال آنکه طرف دیگر به خوبی می داند که شما چه از نظر سیاسی و چه به لحاظ اجتماعی در وضعی هستید که اگر بخواهید می توانید فی الواقع جارویش کنید !! ...... خودشان هم می دانند که اگر حکومتشان چه در داخل و چه به طور بین المللی تتمه آبرویی داشته باشد اساسا منوط به شخص شماست . والا همه دنیا می دانند که بدون شما حکومت چند هفته نیز دوام ندارد (2)

کوری عصاکش گوری دگر!

تمایل منافقین به عقد اتحاد با بنی صدر تنها یک طرف معامله بود و برای کامل شدن این وحدت شیطانی ، بنی صدر می بایست به این ازدواج علاقه نشان می داد . انگیزه های این عنصر ضعیف النفس برای زندگی با اهل نفاق را نیز باید در همان عواملی جستجو کرد که منافقین را به سمت او کشانده بود . بنی صدر گمان می کرد که براتی قبضه کردن قدرت همه چیز دارد غیر از یک تشکیلات به اصطلاح منضبط و نظامی و می پنداشت که ببا به دست آوردن متحدی که از چنین تشکیلاتی برخوردار باشد خواهد توانست بر این نقص غلبه نماید . او که در جریان انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی شکست مفتضحانه دار و دسته « دفتر هماهنگی » اش را به چشم دیده بود ، به جای پی بردن به این حقیقت که مردم

مسلمانان ایران حامی شخص او نیستند و انتخابش به ریاست جمهوری نیز صرفا به این اعتبار صورت گرفت که مردم وی را در خط امام می پنداشتند ، به این نتیجه رسید که درد اصلی اش فقدان یک تشکیلات است و تصور نمود که منافقین آن نیروئی هستند که می توانند این درد را درمان کنند . بدین ترتیب بنی صدر نیز قدم به پیش گذارد تا مثلث شوم جبهه کفر و نفاق را تکمیل کند .

این وحدت همانگونه که مشهود است بر پای دوروئی ، ریا و نیرنگ استوار بود . هر طرف می خواست دیگری را بازی دهد و از به اصطلاح امتیازات و امکانات دیگری به سود خود بهره برداری کند . منافقین از بنی صدر ، 11 میلیون رای می خواستند و بنی صدر از اهل نفاق ، تشکیلاتی را می خواست که قدرت را برایش قبضه نماید . معامله این دو کاسبکاری است که هیچکدام آهی در بساط ندارند ، اما هر یک گمان می برد دیگری صاحب مال است ، زیرا نه بنی صدر 11 میلیون رای را داشت و نه منافقین دارای آن تشکیلاتی بودند که تظاهر به داشتن می کردند .

مثلث شوم

بالاخره پس از زد و بندهای فراوان هسته اصلی جبهه متحد کفر و نفاق با شرکت سه جریان : منافقین ف حزب دموکرات و بنی صدر شکل گرفت و پس از سی خرداد 1360 رسما اعلام موجودیت کرد . به راستی چه عاملی توانست این سه را در یک جا جمع کند . مگر همین بنی صدر معترف نبود که حزب دموکرات ، حزبی جنایتکار وابسته و تجزیه طلب است مگر نمی گفت که منافقین سازمانی با تفکر التقاطی و غیر اسلامی هستند ؟ و مگر دار و دسته حزب دموکرات به بنی صدر لقب « جلاد خلق کرد » و « یکی از عوامل  استبداد » را نداده بود ؟ و بالاخره مگر منافقین نمی گفتند که با لیبرالها « تضاد ماهوی » داشته و هرگز تن به سازش با آنها نخواهند داد ؟ چه شد که این رجیانات به ظاهر متضاد ، یکپارچه شدند ؟

دشمنی با اسلام و انقلاب اسلامی ، فرمانبرداری از آمریکا و پیروی از فلسفه باطل « هدف وسیله را توجیه می کند آن عواملی هستند که در عرض کمتر از سه ماه ، جلاد خلق کرد را به رئیس جمهور محبوب ، التقاط را به اسلام راستین !! ، تجزیه طلب را به حق طلب !! و لیبرال را به آزادی خواه !! تبدیل می کند و از کلاه شعبده بازی شیطان بزرگ به صورت مثلث شوم کفر و نفاق و لیبرالیسم را خارج می نماید . سرنوشت محتوم این جبهه شیطانی در بخش بعدی همین فصل مورد بررسی قرارا خواهد گرفت .

« اولئک حزب الشیطان ، الا ان حزب الشیطان هم خاسرون »

کارنامه سیاه (19)

پی نوشت ها:

1-سند درون گروهی منفقین

2-نامه رجوی به بنی صدر-2 خرداد 1360


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان