مخاطب : الان با مجاهدین خیلی داره لاس می زنه .
آیت : همین خوردش می کنه ، همین خوردش می کنه چون تنها ما نیستیم امام هم هست ، امام خام که نیست ، کاملاً مراقب جریانه ، اگر ما رو در رویش قرار بگیریم، البته من رو در روی بنی صدر که قرار خواهم گرفت و از من هم می ترسه ، الان توی حرف هاش و ذکرش همه اش منم .
ولی کاری نخواهم کرد ، بهانه به دستش بدن که بگوید می خواستم کار بکنم ، شماها نگذاشتید . می دانم که نمی تونه ، عاجزه ، میدان بهش بدهیم که بفرمایند . سه ماه پیش گفت که در سه ماه بیکاری را حل می کند ، اخیراً شنیدید یک ماه دیگر هم مهلت خواست ، یک ماه دیگر هم که سهله ، دو ماه دیگه هم نمی تواند این کار را حل کند .
اوایل که آمد گفت یک هفته دیگر اگر نمی دانم اشیاء را ارزان نکردید ، اجناس را ارزان نکردید ، یک هفته دیگر ... می کنم چند ماه گذشته هیچ کار نکرده ، همان چیزها هم گرانتره نان را آمده شاهنشاهی می خواهد حل بکنه ، مردم باید لمس کنند بی عرضگی اش را ، مردم اطلاع سیاسی ندارند و باید به یک ترتیبی لمس کند ... ما جلوش مستقیماً قرار گیریم ، ولی به صورتی که شما هستید ، اگر منسجم باشید ...
مخاطب : این مسئله هست که ما منسجم هستیم و هیچ کس اگر شما بپرسید مرا در دانشکده نمی شناسد ، اصلاً کی هستم و چه جوری فکر می کنم .
آیت : خوب منظور ما این است که چنان باشد که اگر مثلاً فلان اعلامیه را بدهی ، یک وقت ببینی در سطح کشور پخش شود .
مخاطب : ولی این مسئله در مورد بنی صدر ...
آیت : دارند از خلاء استفاده می کنند . نیروهای مخالف انقلاب یا خود بنی صدر ، تمام اینها از خلاء موجود دارند ، آخه چیزی نیست ، یک حزب جمهوری اسلامی و اینها آمدند حکومت هم می کنند الان ، یعنی خودمان آن سازماندهی که باید توش باشند ، نیست . همان خلائی که 270 نفر هم برای نمایندگی باید آماده کنید برای چهار سال دیگر ، عده زیادی را برای کشاورزی بایستی واقعاً کار کند ، مسائل اقتصادی ، مسائل سیاست خارجی .
که اگر بعد ادعا کرد و آمدی جلو از سر تا سر مملکت یک مرتبه ششصد تا شخصیت قد بلند کند و خلاء را پر کند ، چند تا روزنامه درست کند ، رنگ مشخصی نداره منتشر میشه ، یک وقت همه در یک روز معین وابستگی خود را مشخص می کنند .
این کار اگر شد و مردم دیدند که واقعاً راه حل برای حل مسائل شان هست ، تمام این سازمان ها مثل پف از بین می روند . روی بنی صدر خیلی معقول شماها می توانید حمله کنید ، هیچ کس هم نمی تواند ...
مخاطب : حمله سیاسی آره منتها مسئله بالاتر از اینها است .
آیت : خوب اول دقیق تر از این دستور العمل می آید ، مثلاً فلان مسئله که بنی صدر مطرح می کند به چه نحو شما خنثایش کنید . چون اگر بخواهید همیشه در مسائل جبهه بگیرید طرف هم فوری شروع می کند در مقابل آن عناصری که جهبه گرفته اند ، جبهه بگیرد .
مخاطب : خوب مسئله این است که ما آن عناصر را هم لو می دهیم ، وقتی ما عمل می کنیم .
آیت : خوب من همین را می گویم ، اگر من جبهه بگیرم که گرفته ام .
مخاطب : درست ، شما که نه ، شما به عنوان ظاهر که می دانم .
آیت : درست اما فرض بگیریم طرفی که نمی داند اندکی علیه اش جبهه گرفته او نمی تونه جبهه بگیره ، یک وقت می بینی که یک مسئله در تمام شهر پراکنده میشه ، که آقای بنی صدر مثلاً اینه ، امام مثلاً چرا نمی گذاردش کنار ؟ یک همچو شایعه ای و این به عنوان یک اصل بین مردم پخش میشه با امام و بنی صدر ما باید سیاست را این طور بکنیم .
که این مسئله که الان است و واقعیت دارد که خط امام و خط بنی صدر دو تاست و بنی صدر نمی خواهد که بگذارد که مردم بفهمند این خط دو تاست . فقط سیاسیون می فهمند ، عامه مردم نمی فهمند ، به نحوی این باید تبلیغ بشود . غیر مستقیم که تمام مردم پایین تشخیص بدهند ، تمام مردم باید بفهمند که اگر بنی صدر بود اصلاً این انقلاب از بین می رود ، این باید در سطوح مختلف مخصوصاً همان چیزهایی که تو تاریکی قرار دارند ...
مخاطب : پس بنی صدر را شما معتقدید از هیچ طریقی به اصطلاح عوض یعنی پخش این مسائل میشه ...
آیت : هان پخش این مسائل ، اعلامیه هم فرق نمی کنه .
مخاطب : حتی اعلامیه .
آیت : بله .
مخاطب : فکر نمی کنید کافی نباشد ، چون فک رمی کنند شما نظرات ... ندارید .
آیت : مجلس پرا ، توی مجلس نمیشه ، این کار بیرون مجلسه ، یعنی زمینه کار ما را توی مجلس فراهم می کنه ، ما هم توی مجلس برنامه داریم .
مخاطب : آیا فکر نمی کنید بنی صدر را اگر هم یک چنین مسئله فردا برایش پیش بیاید ، از این سازمان ها کمک بگیرد ، می گویم اصلاً رفته توی اینها .
آیت : بره اونها اصلاً من معتقدم ... کار خیلی کودکانه است ، تمام ساخته های اینها را می شود با یک مشت در هم ریخت ، چون در ضمن یکی اند ، اگر بخواهند بنی صدر را تأیید کنند پس آن نقش انقلابی ما را پایین نمی توانند بیاورند . نمی توانند کاری بکنند نه در سیاست قوه اجرایی دارد و نه داخلی . کاری نمیشه کر یا باید انداختش کنار ، یه قوه دیگه آورد سر کار ، یعنی می خواهم بگم تازه اون قوه تا موقعی بنی صدر روی کاره باید مردم خودشون اونو کنار بگذارند ، چون الان ...
مخاطب : یعنی همین احساس را ایجاد کرد بر مردم و نحوه اش .
آیت : آره این باید ایجاد کرد ، همین را باید پیشرفت داد .
مخاطب : اتفاقاً همین برای ما مسئله است .
آیت : اینو باید یک مقدار باز کنم ، یک مقدار کار شما سنگین است ، یک جوری باید این کار را بکنیم که طرف بدون این که احساس کنه ، شما دارید آقای بنی صدر را می کوبید و می خواهید با او مخالفت کنید ، یعنی طرف نباید احساس کنه که شما مخالف بنی صدرید .
یعنی باید بگویید که هی گفته بیکاری را حل می کنم ، این کارها را حل می کنم ، و الا بعد می گویند آره دست هایی بسته اند و نمی ذارند کار بکنه ، باید بگی آقا کدام دستش را بسته اند ؟ این همه مسئولیت گرفته و از امام اختیار گرفته ، رئیس شورای انقلاب هم هست ، امام هم فرمانده کل قوایش کرده ، ولی نمی تونه .
باید دست بگذاری روی اطرافیانش و سلامتیان ، من هنوز نمی دونم سلامتیان کیه ولی باید معرفیش کرد توی پاریس که بوده ، چه بوده ؟ چند بار جبهه عوض کرده ، ما می تونیم نتازیم بهش حتی فکرهای بنی صدر را ... من یک چیزی اخیراً شروع کردم به نوشتن که باید تمومش کنم ، تا بنویسم کمی وقت می گیره تا شما عمل کنید .
و اون این است که ما یک خطوط اصلی داریم ، مال استعماره که خط مشخص آمریکایی دارد و معلومه که آنها که وارد سیاست هستند می دانند . آنها در خط آمریکا کار می کنند ، یک خط مشخص هم ، انگلیس داریم ، یک خط مشخص هم روسی داریم ، اما در ازای هر کدام از این خط های مشخص ، هفت هشت ده تا خط بدلی انقلابی داریم .
مال آمریکا و روسیه است این خط ها بدلی را باید بر ملا کنیم ، فرمولش را بگذاریم بفهمند که بنی صدر هم خط بدلیه ، یا نمی دانم فلان شخص خط بدلی است ، این را اتفاقاً من تهیه کرده و فکر می کنم تا چند تا سخنرانی هم توش هست ، منتها بدون اسم بنی صدر ، بدون اسم بازرگان ، باید اول این مفهوم را ایجاد کنند که ما خطوط بدلی داریم .
لااقل این مفهوم را که فهمیدند خوب خیلی ها نمی فهمند تا میگی که آقا ، بنی صدر بده ، میگه خوب این پاریس بود و روزنامه داشته و مخالف داشته ، میگی حاج سید جوادی بده ، میگه حاج سید جوادی که چند تا کتاب ضد شاه نوشته (باید) از زمانی شروع کرد که اینها رویش تعصب ندارند .
مثلاً مثال مستوفی الممالک را و مشیرالدوله را که قبل از رضاخان همان خط پهلوی بودند و هنوز هم که هنوزه آنها یکسره اطلاعات سیاسی دارند ، به عنوان رجال برجسته ملی ازشان نام می برند . اما تعصب روی مستوفی الممالک نشان می دهند این را میشه حالی مردم کرد ، اولین مسئله این که بعضی خط ها که شناخته شده اند دنباله اش خیلی ساده می روند جلو .
مخاطب : من باز هم به شما گفتم این خطوط را از آن شما به اصطلاح شما این نیروها را دارید ، یعنی الان حزب رای کار خودش ارگان داره ، روزنامه فلان ، فلان اینها همه هست . ولی ما نیرویی هستیم که می توانیم توان کار دیگر را داریم .
آیت : پس اولین کارمان اینه که این ارتباط را با مرکز پیدا کنیم که نمی توانیم کاری بکنیم .
مخاطب : این ارتباط با مرکز را ... من خودم هستم و سعی می کنم سه چهار نفر دیگر را هم پیدا کنم در رابطه با تبریز که هم قرار شد ، قرار بگیریم ولی باز هم خطوط کار ما توی آن جریان ها نمی خواهم چون اینها خیلی کارها می توانند بکنند ، اونها توی روزنامه شان بنویسید می تواند ببرد توی مردم و یا بگذارید به عهده کس های دیگر ، ولی ما هم کار دیگر می توانیم بکنیم .
آیت : خوب آن را باید بنشینیم ، به هر حال دقیق تر روش بحث کنیم ، یک نقشه هایی توی مغز من هست ، ولی پس از سازماندهی در عمل آنها روشن می شود ."
غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۵۵)