غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(59)

Bani  Sadr« فصل دوازدهم »

"عزیزان من ! جریان هایی در کار است که مردم را از روحانیت جدا کنند

و مقاصد خودشان را انجام بدهند ، ولو با یک رژیمی که به طور سالوسی ایجاد کنند ،

یعنی یک رژیم صد در صد اسلامی که بیشتر از شما فریاد وا اسلاما بکشد ،

لکن در باطن منافق باشد ."

از بیانات امام خمینی14 اسفند 1359

گارد بنی صدر در 14 اسفند

پس از چهارده اسفند موضوع گارد به سبب نقشی که در واقعه آن روز داشت مورد بحث روزنامه ها قرار گرفت ، روزنامه جمهوری اسلامی در شانزده اسفند چنین نوشت :

" زمانی که سخنرانی به پایان رسید گارد شهربانی با گاز اشک آور به سوی مردم مسلمان که در پشت میله های دانشگاه در خیابان بودند حمله کرد و پشت سر گارد شهربانی ، گارد رئیس جمهور و سران میلیشیا که اکثر آنها شناسایی شده اند به مردم حمله کردند . در مقابل آن همه سنگ و پاره آجر و موزائیک شکسته که از هر سو پرتاب می شد ، هیچ کس قادر به ایستادن نبود .

در عرض کمتر از چند ثانیه ماشین ها خرد شد و خواهران و برادران مسلمان همچون برگهای خزان به زمین می ریختند . دود همه جا را فرا گرفته بود ، از آسمان سنگ به جای باران می بارید و صدای آژیر آمبولانس ها که قادر به جمع آوری مجروحین نبودند گوش ها را کرد می کرد ."

همچنین آقای رئیس مجلس شورای اسلامی در اولین جلسه مجلس چنین اعلام نظر کرد :

" ما از شورای عالی قضایی و مسئولان انتظامی می خواهیم مسئله را جداً پیگیری کنند و صراحت و قاطعیت نشان دهند و برادرمان موسوی اردبیلی نیز باید از اظهارات دو پهلو بپرهیزند و قاطع و سریع اقدام کنند تا کاملاً مشخص شود . اگر معلوم شد گروهی قصد اهانت به رئیس جمهوری داشته اند باید شناخته و معرفی شوند ، این قابل اغماض نیست و مجازات قانونی باید برای آنها اعمال شود .

از طرف دیگر این قضیه باید روشن شود آن افرادی که در آنجا بودند و خواستند امنیت را به اصطلاح در آنجا حفظ کنند چه کسانی بودند ؟ آیا اینها میلیشیا ، پیکاری ، فدائی ، جبهه ملی ، وازده ها و تصفیه شده ای ارتش و گارد و دژبان بودند ؟ اگر گارد ریاست جمهور بودند باید روشن شود که این گارد چه صیغه ای است و چه کسانی هستند و مسئولیت آنان چیست و بودجه شان از کجا تأمین می شود ؟ اگر مبنای قانونی دارد که اهلاً و سهلاً .

شناسایی مجرمین ، آنانی که دست به اینگونه اعمال فجیع و تخریب و مجروح کردن مردم و پرت کردن خانم ها از بالای دیوار زده اند باید شناسایی و مشخص شوند . مجلس باید آرام و متین این قضایا را تعقیب کند . ما از شورای عالی قضایی بررسی این مسائل را می خواهیم و وزارت کشور نیز باید توضیح دهد که آیا لازم بود پلیس با باتوم شرکت  کند ؟ اگر لازم بوده پس چرا افراد پلیس باتوم نداشتند ؟

شهربانی باید جوابگو باشد که آیا می تواند امنیت اجتماعات را حفظ کند یا این که این پرسنل عظیم فقط برای رژه رفتن و تشریفات است ؟ که در این صورت باید در شهربانی تجدید نظر شود ." وی تأکید کرد " باید امنیت اجتماعات را شهربانی حفظ کند نه گارد و میلیشیا . "

حجت الاسلام رفسنجانی در قسمت دیگری از سخنان خود گفت :

" ما از برادرمان جناب آقای بنی صدر انتظار داریم که در نقش رئیس جمهور وقتی می بیند مراسمی را که ایشان اعلام می کنند ، کسانی که داعیه تجزیه طلبی این مملکت را دارند و قاسملو ادعا می کند با آنها در مورد حکومت جانشین به توافق رسیده و کسانی که رسماً اعلام مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی کرده اند و همچنین کسانی که دستشان در کودتا کشف و چهره هایشان شناخته شده است ، اعلام همکاری می کنند ..."

آقای محمدم رشیدیان در مجلس عنوان داشتند :

" پلیس در آنجا دخالت نمی کرد ، بلکه افرادی که متحد الشکل و لباس بودند می گرفتند و می گفتند گارد آقای بنی صدر است و متأسفانه اگر چنین باشد در پرانتز عرض کنم به عنان جمله معترضه که آقای رئیس جمهور اگر طرفدار قانون اساسی باشند که باید باشند و قسم به آن خورده اند ، داشتن افراد گارد اگر صحیح باشد به نام افراد گارد بر خلاف قانون اساسی است . برای این که ما ارتش و سپاه فقط داریم و هرگونه افراد مسلحی تحت هر نامی از نظر قانونی منع شده است ."

نماینده آبادان در مورد مضروب شدن خود گفت :

" به هر حال ما آمدیم نزدیک شدیم آقایی که همراه من بود گفت که : آقا شما اصلاً اظهار نظر و یا تعجب نکنید . یک مرتبه یک نفر به دوست ما که از کارمندان مجلس نیز هست اشاره کرد که این از چماق به دستان است او را گرفتند و زدند . یک مرتبه گفتند که : من سر دسته چماقدارها هستم او را ول کرده و یقه ما را چسبیدند ، طوری که داشتم خفه می شدم .

در این بین افرادشان جمع شدند و با فحش و لگد و اهانت به علماء و به همه خلاصه  می گفتند که : تو کمیته ای هستی ، گفتم : من هر که هستم کاری نکرده ام ، چه کمیته ای باشم چه سپاهی باشم یا از هر جای دیگر . گفتند : تو رهبری چماق به دستان را می کردی ، چاقو کشی ، اصلاً ما تو را می شناسیم ، تو تمام تظاهرات را بر هم می ریزی .

در این میان دست توی جیب من کردند ، محتوی جیب مرا خالی کردند و کارت مجلس را دیدند ، بعد فریاد کردند که تو سر دسته چماقدارها هستی و می گفتند : بگو مرگ بر بهشتی و گفتند : حالا معلوم شد که تو نه تنها کمیته چی هستی ، بلکه سرپرست آنها نیز هستی ."

وی سپس ادامه داد :

" در این بین یک دژبانی آمد و کارت را از دست آنها گرفت و به آنها گفت که : شما باید تحویل دهید به ما ، ولی آنها مجاب نمی شدند و این دژبان انسانیت به خرج داد و مرا از چنگ آنها در آورد . پلیس گفت که : شما کمیته ای هستید ؟ گفتم : نه شما چرا این حرف را می زنید ؟ اگر من کمیته چی باشم یا پاسدار و یا هر ارگان دیگر جرم مرا ثابت کنید .

به آنها گفتم که : فرض کنید که من جاسوس هستم چه عملی انجام دادم ؟ گفتند : پس چرا شما را می زدند ؟ گفتم : خودم هم نمی دانم . من به آنها گفتم که نماینده ام . گفت : مگر نمی دانستند . گفتم : وقتی دانستند بیشتر مرا زدند .

افسر شهربانی ناراحت شد و معذرت خواهی کرد . من گفتم که معذرت لازم نیست . سپس از در غربی دانشگاه خارج شدم . بعد دیدم که اطراف دانشگاه شلوغ است ، آمدم خانه و به دفتر امام و آیت الله منتظری و سایر جاهایی که لازم بود تلفن کردم و جریان را گفتم ."

رشیدیان در مورد اهانت ضاربین گفت :

" من آنجا دیدم که خود همان برگزار کنندگان که عنان می کردند چماقدار ، خودشان یقه مردم را می چسبیدند و بی گناه می زدند . مسئله خودم نیست و این که می گویند توهین به نماینده توهین به ملت است ، مهم نیست ؛ مسئله این است که با این افراد اولاً اجتماعات را به هم می ریزند ، برای یک جریان سازی در آینده که موضع گیری مسلحانه بکنند و ثانیاً جنگ را تحت الشعاع قرار بدهند و مسائل اصلی و اساسی را از یاد ببرند و مسائل فرعی مثل شکنجه ، سانسور ، آزادی گروگان ها و غیر را مطرح کنند تا بتوانند مسائل اصلی و اساسی را از ذهن مردم دور کنند ."

رشیدیان در پاسخ به این سؤال که چرا در آن اجتماع یک شعار ضد آمریکایی و ضد صدامی داده نشد و علت آن چه بود ، گفت :

" وقتی بنا باشد خود گردانندگان معرکه کسانی که تحت نام و پوشش مصدق بهره گیری سیاسی بکنند ، معلوم است که موضع داخلی خود را مطرح می کنند . همیشه استعمار وقتی شکست خورده ، آمده یک رهبری سیاسی را در مقابل رهبری اصلی که از متن برخاسته قرار داده تا یک شکافی ایجاد کند .

مسلم است که هدف آنها کوبیدن امپریالیست ها و قدرت ها نیست ، اگر هدف شان بود باید مسائل اصولی و اساسی را مطرح می کردند . بنابراین طبیعی است که یک شعار ضد آمریکایی ندهند . من از گردانندگان آنها مشکوکم نه از گروهک ها ، اگر گروهک ها از رئیس جمهور استفاده می کنند من عکس آن را می گویم که رئیس جمهور از آنها استفاده می کند ."

رشیدیان در مورد این سؤال که چرا این جریان سیاسی نوک حمله اش را به روحانیت و در رأس آن دکتر بهشتی متوجه کرده ؟ گفت :

" تنها دکتر بهشتی نبود ، شعارهایی که می دادند بر علیه روحانیت و بر علیه اسلام بود. اصلاً من به آقای بازرگان گفتم که شما واقعاً یک انقلاب بزرگتر از انقلاب اول و دوم کردید ، برای این که ملت ایران این قدر کشته و شهید داد که سوت و کف زدن را تبدیل کند به تکبیر و شماها آمدید این تکبیر را تبدیل کردید به سوت زدن و کف زدن .

چهره های مردم تهران و ایران آنهایی هستند که در نماز جمعه ها هستند نه اینها که به مراجع و علمای متعهد ما ناسزا می گویند . تنها دکتر بهشتی نیست ، آنها حتی عکس امام و آیات قرآن را آتش زدند ."

همچنین آقای بهزاد نبوی در سخنرانی تلویزیونی عنوان داشتند :

" دیروز نامه نخست وزیر به مجلس ارائه شده است ، احتمال دارد که امروز در مجلس مطرح شود . وقتی رئیس جمهور و بقیه مرتباً قضیه وجود گارد را تکذیب می کنند چه دلیلی دارد که دولت بر وجود این گارد تکیه می کند ؟ واحدی به نام یگان حفاظتی ریاست جمهوری (که سندش را هم داردم) که تعداد آن در شرایط فعلی 166 نفر است از ارتش تقاضای بودجه کرده است .

ارتش گفته است چون این یک واحد قانونی نیست نمی توانیم بدهیم و طبق تحقیقاتی که ما کردیم معلوم شد از بودجه سری وزارت دفاع حقوق می گیرند . اسناد این مطلب هست و در موقع لزوم در اختیار مردم می گذاریم و فرمانده این یگان هم قبلاً سرگرد دلشاد تهرانی بوده است و الان هم شخصی به نام ذوالفقاری است .

کلاً این است که رئیس جمهور گاردی برای حفاظت باید داشتته باشد ، ولی مسئله این است که اولاً این گارد باید از نیروهای انتظامی موجود تأمین بشود که شکل قانونی دارند مثل محافظین نماینده مجلس و یا این که اگر چیز جدیدی می خواهند باشد ، حتماً باید قانون برای آن تهیه شود و بودجه اش تصویب بشود ، نه به این صورت .

چون الان ممکن است این گارد 166 نفر باشد معلوم نیست این یگان حفاظت در هفته دیگر چون دولت دخالتی نداشته ، این عدته 1660 نفر بشود . هر چیزی در مملکت باید حساب داشته باشد ، برای حفاظت رئیس جمهوری دولت و دستگاه های انتظامی موظفند که نیرو تأمین بکنند ، آن هم به حد مورد نیاز و طبعاً این کار را خواهند کرد ، ولی تشکیل یک یگان حفاظت غیر قانونی کادر درستی نبوده است ."

و اما در نماز جمعه روز 15 اسفند ناطق قبل از نماز جمعه آقای رضایی و نیز امام جمعه تهران سخنانی درباره واقعه 14 اسفند و گارد بیان کردند . مرتضی رضایی فرمانده سپاه پاسداران پیرامون مسائل مهم مملکتی سخنانی ایراد کرد ، وی پس از درود بر شهدای به خون خفته انقلاب اسلامی ایران گفت :

" ما اکنون آمده ایم تا به عنوان یک پاسدار و خدمتگزار شما به عنوان نگهبان و پاسدار انقلاب طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی و به دلیل وظیفه ای که مجلس مکتبی شورای اسلامی درباره بسیج نیروهای مسلمان به عهده پاسداران انقلاب گذاشته مطالبی را با شما مطرح کنیم .

ما پاسداران انقلاب گر چه اسلحه به دست همراه با برادران دلیر ارتش در تمام مرزها در حال نبرد با دشمن متجاوز هستیم ، ولی این یک بعد از سپاه پاسداران است ، زیرا که پاسداری از انقلاب اسلامی تنها با اسلحه امکان پذیر نیست و ما بر خود واجب می دانیم که شرایط حساس کنونی را با شما ملت رزمنده نیز مطرح کنیم و آن خطری است که امام دیروز مطرح کردند .

مقدمتاً همه مردم می دانند که آمریکا و صهیونیسم بین الملل چه مطامع بزرگی را در ایران دنبال می کردند و تعهد داشتند که ایران را به عنوان پایگاه کشورهای بزرگ و یکی از مهمترین عناصر دفاعی آمریکا در منطقه و دیواری نظامی که به دور شوروی کشیده بود از ایران استفاده کنند .

به دلیل همین منافع بود که آمریکا با یک مشکل اساسی مواجه شد و آن این بود که بعد از 15 خرداد 42 مردم ما آنچنان پیوندی با روحانیت و حکومت عدل اسلامی خوردند که آمریکا با تمام تلاش نتوانسته بود کاری بکند و به جای روسی ها حکومت ملی روی کار بیاورد و بختیار را روی کار آورد تا منافع او را حفظ کند و توطئه از همین جا شروع شد .

اما از آنجایی که خداوند می خواست اراده کند که بعد از 14 قرن شکنجه و اسارت شیعیان علی و مسلمین دنیا به زمینه هایی برای ایجاد حکومت اسلامی برسند و این اراده تعلق گرفت که با رهبری حساب شده امام و در آن شرایط تاریخی مردم از آن آزمایش بیرون آمدند و ثابت کردند که موفق شدند و چه خوب و سریع و خارق العاده توانستند چنین زمینه هایی را پیاده کنند .

به محض این که دولت موقت بر سر کار آمد ، آمریکا برای رسیدن به استراتژی خود که باید دولت میانه ای روی کار بیاید که ناسیونالیست های مخالف روحانیت اکثریت را داشته باشند و به این طریق نفوذ در دولت موقت را انجام داد و امیر انتظام ها را در دولت موقت کاشت ."

حجت الاسلام و المسلمین سید علی خامنه ای ، امام جمعه تهران در ابتدای خطبه اول در اجتماع نمازگزاران با اشاره به عناصر آشوب طلبی که اجتماعات و گردهمایی ها را به تشنج و درگیری می کشانند ، از مردم خواست تا با تسلط بر اعصاب و احساسات خود از تسلیم به توطئه این عناصر جلوگیری کنند و با کنترل نفس و احساساتی نشدن از دامن گرفتن اختلاف بپرهیزند و به دشمن اجازه ندهند که موفق به ایجاد یک جبهه داخلی شود .

حجت الاسلام خامنه ای در قسمتی دیگر از خطبه اول ، نمازگزاران را به تقوا دعوت کرد و گفت :

" ای بندگان خدا ! زن و مرد انقلابی ! ای جوانان فداکار ! برای رضای خدا و برای حفظ تداوم انقلاب اسلامی بر اعصاب تان مسلط بمانید . اگر کسانی می خواهند اعصاب شما را تحریک کنند با اهانت به نهادهای محبوب شما و چهره های محبوب شما ، شما را برانگیزند تسلیم نشوید ، تحریک نشوید . راه خدا روشن است ، وظیفه مردم امروز روشن است . اسلام وظیفه ما را معلوم کرده است و امام بارها تصریح نموده اند .

نهادهای انقلابی و در مرکز و محور این نهادها دولت جمهوری اسلامی مسئول اداره این جامعه بزرگ و ملتهب و انقلابی است و همه ملت پشت سر این نهادها مأمور و مسئول مقابله با توطئه های ضد انقلابند . این وحدت ، این مرکزیت ، این معرف و آگاهی از وظیفه ، این تقوای خدا است ، خدا را فراموش نکنید ، تسلیم احساساتی که ممکن است شما را به خطا ببرد نشوید .

قلم ها و زبان ها هم احساس مسئولیت کنند ، بگذارند این مردم راه خدا را بپیماید ، دشمن را شاد نکنید . ما اگر در جبهه داخل آرامش و اطمینان و وحدتی که می رفت و می رود هر چه کاملتر و بهتر شود ، نباشد ، طرفداران تحمیل راه حل های نفرت انگیز خواهند توانست سرنوشت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را آنچنان که خودشان می خواهند بسازند ."

صبح روز چهاردهم اسفند ، امام طی رهنمودهایی هشدار داده بودند :

" این امری بود که برای منزوی کردن روحانیت و کشاندن آنها به گوشه های انزوا و حجره های مدارس و گوشه های مسجد طرح ریزی شده بوده و به باور اکثر روحانیون و اکثر قریب به اتفاق ملت واقع شده بود . اگر یک امری که مربوط به سیاست ، مربوط به اجتماع ، مربوط به گرفتاری های سیاسی و اجتماعی اسلام و کشور اسلامی بود ، روحانیون نباید دخالت کنند ، این امر را از اروپا گرفته بودند که آنها هم روحانیت خودشان را منزوی کرده بودند و هر کاری که می خواهند به سر ملت ها بیاورند و کسی نباشد چرا بگوید .

در اینجا هم در مملکت شما و در بلاد دیگر اسلامی هم همین نقشه بود و روحانیون اگر دخالت در یک امر سیاسی می کردند ملت به آنها ایراد می گرفت و خود روحانیون هم ایراد می گرفتند . آنها باید منزوی باشند از سیاست و از گرفتاری های اسلام و مسلمین و این امور باید به دست سلاطین و وابستگان به آنها سپرده بشود . این یک نقشه ای بود که سال های طولانی کشیده شده بود و استفاده های بزرگی هم کردند .

اگر این نقشه نبود و یا به ثمر نرسیده بود ، کشورها و کشورهای اسلامی که روحانیون شان باید در امور کشور دخالت کنند و باید سیاست را در برنامه های خودشان بگذارند ، کشورهای اسلامی این گرفتاری ها را پیدا نمی کرد . آنها خوب فهمیده بودند که این طایفه که پیش مردم هستند و نفوذ دارند و کلید باب ملت هستند باید طوری عمل بشود که ملت هم اجازه ندهد به اینها که در امور سیاسی دخالت کنند و خودشان هم باورشان بیاید که نباید در امور سیاسی دخالت کنند ، همان طوری که غربی ها این غفلت را نسبت به کلیسا انجام دادند و کلیسا منعزل بود و شد از ملت ها ، این امر در اینجا هم به دست آنها انجام گرفت و ما را به اینجا رساند .

امروز که یک تحول بزرگی در ملت ما پیدا شده است و خدای تبارک و تعالی به این ملت عنایت فرموده است و این تحول را به قدرت خود ایجاد فرموده است ، در روحانیون هم این تحول حاصل شده است و الان در صف مجاهدین جهاد می کنند و کشته می دهند و شهید می دهند و با سلاح صلاح و سلاح در بین توده های مردم ظاهر می شوند و آن سد عدم دخالت روحانی در امور اجتماعی و سیاسی و جنگی شکسته شد و بحمدالله شما آقایان و همه علمای بلاد و همه طلاب و روحانیون بلاد حاضر در صحنه هستند همراه با برادران سپاهی خودشان و برادران ارتشی خودشان در جبهه ها می روند و فداکاری می کنند .

برادران عزیز من ! فرزندان اسلام ! توجه داشته باشید که باز یک جریانی در کار است که شما را منعزل کنند ، از این امری که در او هستید مبادا گروه ها یا آنهایی که می خواهند روحانیون در این کشورها نفس نکشند شما را اغفال کنند و برگردانند به کنجهای مدارس و منزوی کنند در حجره ها . شما همان طوری که عمل را باید بیاموزید و تقوا در رأس برنامه شما باشد و مهیا بودن از برای دخالت امور سیاسی و امور اجتماعی و دخالت در مشکلات مسلمین و حاضر بودن از برای دفاع از کشور اسلامی .

باید کوشش کنید همین معنایی که برای روحانیون نقشه کشیده بودند و برای جوان های غیر روحانی ، چه دانشگاهی ها و چه سایر جوان ها با طرزهای دیگر نقشه کشیدند تا آنها در میدان سیاست حاضر نباشند و در اموری که کشور احتیاج به او دارد دخالت نکنند، عده کثیری که در دانشگاه ها و در مدارس بودند با گماردن معلمین و اساتیدی که بسیاری از آنها بر خلاف مسیر اسلام و بر خلاف مسیر ملت اسلامی بودند ، جوان های ما را از آن راه منحرف می کردند و آنها را مانع می شدند از این که برای اسلام زحمت بکشند  .

بدبین کرده بودند آنها را به روحانیت ، روحانیت را به آنها . دو جبهه تشکیل شده بود ، جبهه روحانیت و جبهه دانشگاه و از همین دو جبهه شدن آنها استفاده می کردند و الحمدالله این سد هم شکسته شد و روحانی در کنار دانشگاهی و دانشگاهی در کنار روحانی مشغول فعالیت و مشغول به امور سیاسی ، امور اجتماعی و امور جنگی هستند .

مبادا در بین شماها کسی بیاید و از دانشاگه بخواهد انتقاد کند و مبادا در بین دانشگاهی ها بروند و از دانشگاه بخواهند انتقاد کنند و مبادا در بین دانشگاهی ها بروند و از روحانیت انتقاد کنند ، این انتقاد از اینها و انتقاد از آنها نه برای نفع شماست و نه برای نفع آنها ، بلکه برای نفع ابرقدرت هاست . آنها به این زودی دست از این کشور اسلامی بر نمی دارند و از ایران که سرچشمه های نفت ما به جیب آنها بود و تمام مخازن ما به نفع آنها بودند و تما اشخاصی که از آنها کاری انجام می گرفت به نفع آنها بودند و اینها الان دستشان کوتاه شده است و به این زودی از ما دست بر نمی دارند .

عزیزان من ! برادران من ! خواهران من ! تمام قشرهای ملت توجه بکنید که جریان هایی در کار است که روحانیون را در چشم مردم یک نحوه دیگری که هستند جلوه بدهند و مردم را از روحانیت جدا کنند و مقاصد خودشان را انجام بدهند ولو با یک رژیمی که به طور سالوسی در مملکت ایجاد کنند ، یعنی یک رژیم به صورت صد در صد اسلامی و بیشتر از شما فریاد وا اسلاما بکشد ، لیکن در باطن منافق باشند و در باطن بر خلاف مصالح کشور عمل کند .

امروز حیله های شیطانی قدرت های بزرگ در کار است که ملت را از روحانیت جدا کند و ملت را و اینها را از ملت جدا کند و اینها را از دانشگاه ها جدا کند و از قشر جوان ملت جدا کند و این همان نقشه ای است که آنها می خواهند که روحانیون منزوی بشوند ، در حجرات و در مساجد و آنها کارهای خودشان را انجام بدهند .

اینهایی که از روحانیون انتقاد می کنند کجا هستند ؟ در کدام زاویه هستند که وقتی انقلاب شد رفتند و اسلحه ها را به غارت بردند و الان هم اسلحه در دست آنها است و آن روز که جنگ بود آنها کنار نشستند و منتظر این هستند که عراق یا قدرت دیگری غلبه کند و آنها ملحق به آنها بشوند . روحانیون ما در صحنه حاضرند ، شهدای آنها الان در مقابل چشم من بسیارشان یا بعضی از آنها حاضرند و خود جوان های روحانی با اسلحه از جنگ برگشتند ."

از فردای آن روز یعنی روز سه شنبه اغلب روزنامه ها گارد را با لشکر گارد شاهنشاهی و گارد هیتلر و اس اس ها و گارد حکومت های دیکتاتوری مقایسه می کردند . روزنامه های میزان و انقلاب اسلامی در صدد برآمدند موضوع را به نحوی رفع و رجوع کنند و تعبیراتی به معانی گروه حفاظتی رئیس جمهور ، افراد نظامی که مأموریت حفاظت داشته اند ، به آن ببخشند . روزنامه انقلاب اسلامی در 18 اسفند چنین نوشت :

" کسانی که مأموریت حفاظت رئیس جمهور را داشته اند بیش از بیست نفر نبوده اند و هیچ یک از آنها از ساختمان کتابخانه مرکزی بیرون نرفته اند و نمی خواسته اند بیرون بروند . رئیس جمهور را گاردی نیست ، شاید مردم تهران را می گویید ."

آقای سید حسین نواب صفوی در جواب آقای رئیس مجلس نوشت :

" گارد یگان حفاظتی است ، گویا بعضی مایلند با استفاده از لغت گارد مظاهر و تجارب شوم پیشین را به ذهن مردم متبادر سازند ... "

یگان حفاظتی بر حسب دانسته ما واحدی است که تعداد افراد آن در هر مأموریت از شمار انگشتان در دو دست و در مجمع از هفتاد نفر تجاوز نمی کند . ولی تحقیقات عمیقی که از مأمورین گارد بنی صدر پس از 14 اسفند معمول گردیده و اسنادی که در این رابطه به دست آمده است ، مسلم می دارد :

1-تشکیلاتی که برای گارد تدارک دیده شده بود حداقل در حد یک تیپ مجهز بوده است .

2-نام آن از طرف بنی صدر گارد نام گذاری گردیده است و پس از رویداد 14 اسفند به نام گروه یا یگان حفاظت نام گذاری شد و از آن به بعد طبق دستور آقای بنی صدر اداره کنندگان گارد مانند آقایان انتظاریون ، آیت اللهی ، صدرالحفاظی ، تقوی و غیره و افراد نظامی گارد مانند ستوان یار ذوالفقاری و چتر باز سعی کردند به هر نحوی است گارد به سرعت کاستی گیرد و ارکان آن کاهش یابد .

3-گارد از اردیبهشت ماه سال 59 تاریخ تولد خود ، فعالانه در تمام تشریفاتی که در آن بنی صدر حضور داشت دیده می شد و از هیچ گونه اهانت و ایراد ضرب و جرح به مردم عادی کوتاهی نمی کردند و ظاهراً نظر این بود که مردم حضور دژخیمانه گارد را در اطراف بنی صدر احساس و لمس کنند .

سرهنگ فرسنداج اولین فرمانده گارد آقای بنی صدر در بخشنامه تیرماه 1359 قید می نماید :

" اصولاً استفاده از اسلحه به منظور پراکنده نمودن مردم مشتاق دیدار ریاست جمهور منتخب خود کاری است بسیار زشت ، همراه با عکس العمل منفی مردم . پرسنل گارد می بایست به دستورات سرپرست مسئول گارد توجه دقیق نموده باعث رنجش خاطر مستقبلین و همراهان نشوند ."

در گزارش داخل دفتر نیز آمده است که :

" مردم را گارد می زنند . در مسافرت خراسان در بیرجند پای استاندار خراسان زیر ماشین اسکورت بنی صدر ماند . زوار شکایت داشتند محافظین بنی صدر و گارد آنها را گاز گرفته اند . در تهران محافظ مخصوص بنی صدر با مشت و گلد مردم را از اتومبیل حامل رئیس جمهور دور می کرد ."

این گروه متشکل نه این که از طرف بنی صدر و دفتر رئیس جمهوری و اطرافیان به نام گارد اطلاق می گردید ، بلکه از طرف مراجع رسمی نیز به همین نام شناخته شده و مشهور بود . اینک نمونه ای چند از اسناد که نشان دهنده نام و نشان و عملکرد رسمی گارد است :

دستورالعمل برقراری حفاظت مراسم بزرگداشت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در میدان آزادی :

الف : دفتر ریاست جمهوری

1) تأمین حفاظت رده ، 2) ریاست جمهوری وسیله گارد ریاست جمهوری .

دستورالعمل برقراری حفاظت مراسم 14 اسفند در دانشگاه 12/12/59

الف: تدبیر عملیات ، برابر تصمیمات متخذه در کمیسیون های مورخه 10 و 11/12/59 حفاظت نزدیک ریاست جمهوری در طول مسیر در داخل ساختمان کتابخانه دانشگاه تهران و داخل جایگاه مخصوص به عهده گارد حفاظت رئیس جمهور ...

دستورالعمل تأمین حفاظت مراسم سخنرانی ریاست جمهوری در دانشگاه تهران

1. وضعیت : به مناسبت روز 14 اسفند سالگرد فوت دکتر محمد مصدق ، ریاست جمهوری در ساعت 10 روز مزبور به احمدآباد عزیمت و پس از خواندن فاتحه در ساعت 15 در دانشگاه تهران سخنرانی خواهند نمود .

2. مأموریت : پیش بینی اقدامات حفاظتی لازم و تعیین وظایف و سازمان های مسئول در انجام این مراسم .

3. اجرا : عوامل اجرایی : .................... دفتر ریاست جمهوری : ..................... گارد ریاست جمهوری :

الف) در اختیار گرفتن کتابخانه دانشگاه 24 ساعت قبل و بازدید کلیه نقاط آن .

ب) برقراری حفاظت نزدیک ریاست جمهوری در مسیر حرکت و محل سخنرانی در دانشگاه تهران و مسیر حرکت و محل توقف بر مزار دکتر مصدق در احمدآباد .

ج) آمادگی قبول افرادی که به وسیله عوامل انتظامی به علل اخلال دستگیر می گردند ...

دیدیم که در تمام صورت جلسات رسمی ، در تمام نامه های اداری و مکاتبات محافظین بنی صدر مطلقاً " گارد " نامیده شده اند و خود آقای بنی صدر نیز اصرار داشتند از این افراد به نام  " گارد " یاد شود .

و این سند دیگری از خود آقای بنی صدر ، ایشان این یادداشت را که به خط خودشان است روی شکوائیه سرکار سرهنگ سیروس فرسنداج گذارده اند :

" آقای انتظاریون

اغلب مطالب آن راست است ، فرمانده گارد هر کسی باشد باید حوزه مسئولیت خود از اختیارات لازم برخوردار باشد ، هم امروز صحبت کنید گارد تکلیفش معلوم شود ، این طور نمی شود . 8/6 "


غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۵۸)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان