خدمت در وطن او را لایق شهادت کرد

Khatere41

حسرت همیشگی شهادت

برادرم محمود از علی کوچکتر بود و یک سال قبل از علی، به شهادت رسید. محمود در سال 1362 شهید شد. بعد از آن تغییر زیادی در حال و هوای علی بوجود آمد. هیچ‌وقت اجازه نداد کسی ناراحتی و دلتنگی‌اش برای برادرم محمود را ببیند. معتقد بود نباید نزد دیگران اشک بریزیم و دشمن را خوشحال کنیم؛ اما در خلوت دلتنگ برادرم محمود بود. مدام می‌گفت: «ببین، محمود که از من کوچکتر بود شهید شد. پس من لیاقت شهادت ندارم.» صبح‌ها قبل از آنکه به محل کارش برود به منزل مادر و پدرم می‌رفت و با آ‌ن‌ها مشغول صرف صبحانه می‌شد تا بعد از محمود احساس تنهایی نکنند.

همسر شهید علی احمدپورفیروزآبادی

خدمت در وطن

زمانی که همسرم برای دریافت مدرک تخصصی به کشور آمریکا رفته بود، درجه‌داران آمریکایی به او پیشنهاد داده بودند در آمریکا بماند. گفته بودند که همه وسایل زندگی را برایش تامین می‌کنند؛ حتی یکی از آن‌ها پیشنهاد داده بود که دختر خودش را به او می‌دهد؛ اما محسن گفته بود: «من هرگز پدر و مادر و کشورم را رها نمی‌کنم. می‌خواهم همیشه در کشورم خدمت کنم.» و به ایران بازگشت.

همسر شهید محسن حاجی‌هاشم

دوستدار بهشتی

یک هفته قبل از آنکه این حادثه اتفاق بیفتد و همسرم به شهادت برسد، یکی از دوستان نزدیک شهید رایگان به شهادت رسیده بود. او بسیار ناراحت بود که دوستانش یکی یکی شهید می‌شدند و خودش چنین سعادتی نصیبش نشده بود. علاقه زیادی به شهید بهشتی داشت و بارها جمله‌ای را به دوستانش گفته بود که هم اکنون بر روی سنگ مزارش نیز حک شده است. می‌گفت: «دوست ندارم در رخت خواب بمیرم. دوست دارم مانند شهید بهشتی از دنیا بروم.» و بالاخره به آرزویش رسید.

همسر شهید عباسعلی رایگان

 

 

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31