« حمایت از مطبوعات متخلف »

بنی صدر که پس از جلب نظر مردم ، قدرت مطلق را برای خود می پنداشت ، برای رسیدن به این اهداف مطبوعات را بهترین ابزار برای زمینه سازی برنامه هایش یافت ، از این رو پس از آن که حکم ریاست جمهوری را دریافت کرد ، نشریات مختلف که عمدتاً از سوی دوستان وی در نهضت آزادی و گروهک های منحله راه اندازی شده بود قارچ گونه روییدند و در مدت کمتر از شش ماه دهها نشریه مجوز نشر گرفتند .

آنها با پشتوانه رئیس جمهور آتش حمله علیه یاران امام و ارزش های انقلاب و نهادهای انقلابی تهیه می کردند و در یک جنگ تمام عیار فرهنگی همه تلاش خود را برای تضعیف اسلام ، انقلاب و امام به کار بستند .

در این بین هر گاه با یکی از نشریات متخلف برخوردی می شد ، فریاد " وا آزادی " سر می دادند و بنی صدر نیز در نطق های عمومی خود آن را به شدت محکوم می کرد .

حضور یک عنصر آمریکایی به ظاهر ملی گرا به نام ناصر میناچی در صدر وزارت فرهنگ و ارشاد و عنصر وابسته به سازمان منافقین ، دکتر ممکن در معاونت مطبوعات وی ، بهترین زمینه را برای ولنگاری مطبوعاتی فراهم آورد و در مدت کوتاه یک سال پس از انقلاب بیش از 950 تقاضای نشریه در کمیسیون مطبوعات ثبت شد که بیش از 250 روزنامه و مجله اجازه نشر گرفتند .

روزنامه جمهوری اسلامی ، 23 اردیبهشت 59 ،

مصاحبه با حجةالاسلام خسرو شاهی نماینده امام در وزارت ارشاد

روزنامه های بامداد ، آزادگان ، انقلاب اسلامی ، آیندگان ، میزان ، خلق مسلمان ، پیام جبهه ملی ، رزمندگان ، پیکار ، مجاهد ، مردم ، نامه مردم ، جنبش ، آتش ، جبهه آزادی ، عدالت ، آرمان ملت ، امت ، نگین و .... که عمدتاً خط تضعیف جمهوری اسلامی را دنبال می کردند از جمله این نشریات بودند .

روشنفکران وابسته آن روز در برابر اعتراضات مردم نسبت به شارلاتانیزم و ولنگاری مطبوعات می گفتند : " درباره مطبوعات قانون مفهوم ندارد و اساساً مطبوعات قانون لازم ندارد ." روزنامه بامداد ، 21 خرداد 58

این طرز تفکر در معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد نیز وجود داشت ، دکتر ممکن معتقد بود که اصلاً کار وزارت ارشاد کنترل و نظارت بر مطبوعات نیست ، از این رو در مصاحبه ای اظهار داشت :

" در مردم هنوز آن حالت خاص وجود دارد و آن این که نمی توانند ذهنشان ، وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد ملی را از هم تمیز دهند ، باز هم فکر می کنند که وزارتخانه فعلی کارش بگیر و ببند روزنامه ها و مجلات است و یک اداره کنترل کننده تا روزنامه ای مخالف ننویسد ، حال آن که در اینجا نمی بایست اینگونه وظایف به چشم بخورد ." روزنامه بامداد ، 13 تیر 58

آقای ممکن بر اساس همین تفکر حساسیت مردم را نسبت به نشریات و روزنامه های دگراندیش و مخالف اسلام بی مورد می دانست و می گفت :

" چون مردم در شرایط خفقان زمان درازی زندگی کرده اند و تجربه های تلخ کودتای 28 مرداد را دیده اند ، حالا وقتی مطلب مخالفی را می خوانند ، نگران می شوند و آن روزهای سیاه در ذهنشان تداعی می گردد و فکر می کنند که هر آن این انقلابی را که با آن همه زحمت و خون به دست آورده اند ممکن است به سادگی نوشتن یک مطلب از هم بپاشد ، برای همین می آیند توی خیابان اعتراض می کنند و بر علیه روزنامه ای که مخالف نوشته تظاهرات راه می اندازند." روزنامه بامداد ، 13 تیر 58

ضد انقلابیون ، سلطنت طلب ها و دگراندیشان که به اهمیت کار مطبوعاتی و تأثیر آن بر افکار عمومی آشنایی کامل داشتند ، برای گرفتن مجوز به سوی کمیسیون مطبوعات هجوم آوردند و کسانی که از نظر داشتن سوابق سوء شهره آفاق بودند و ممکن بود که کمیسیون به آنها مجوز ندهد ، بستگان نزدیک خود را برای دریافت امتیاز معرفی می کردند ، ولی پس از دریافت مجوز نشر اداره نشریه را به همان طاغوتیان می سپردند .

این افراد که عمدتاً از سوی سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات حمایت می شدند ، به اندازه ای مجوز نشریه گرفتند که بسیاری از دست اندر کاران مطبوعات وقت از خود می پرسیدند :

" آیا مملکتی که 70 درصد آن بیسوادند نیازمند 950 مجله و روزنامه رسمی و 50 روزنامه غیر رسمی ( بدون مجوز ) است ؟! و آیا خود برادران سندیکا که مطبوعاتچی هستند وقت می کنند که صفحات نشریات روز را ورق بزنند ؟ به راستی چرا همه به فکر آن هستند که هر کدام برای خود یک امتیاز بگیرند . "

روزنامه جمهوری اسلامی

کشورهای غربی و به ویژه آمریکا با توجه به تجربه موفق تأثیر مطبوعات در به انحراف کشاندن نهضت مشروطه و نهضت صنعت نفت و دیگر انقلاب های دنیا ، خوب می دانست که بهترین ابزار برای سرنگونی و براندازی انقلاب اسلامی ایران نیز مطبوعات است .

از این رو دوستان خود در گوشه و کنار دنیا را به ایران فرا خواندند و با قلم های خویش انقلاب اسلامی و ارزش های اسلامی را نشانه گرفتند ، در این حرکت حتی از امام که محبوب ترین فرد کشور بود نگذشتند .

نشریه رزمندگان با وقاحت نوشت :

" هیئت حاکمه در هفته اخیر پرونده جنایات و کشتار خود را کامل کرد و طومار ضد خلقی خود را به طور همه جانبه پیچید ، هیئت حاکمه از رهبر جمهوری اسلامی گرفته تا رئیس جمهور ، قسم های خود را که در اولین روز سال جدید به مناسبت سال نو خورده بودند به مرحله اجزا می گذارند .

هیئت حاکمه با چهره ددمنشانه سبعیت حیوانی خود چنان دستش را رو کرد که توده ها ، کارگران و زحمت کشان خلق ها همگی از خود سؤال می کنند آیا واقعاً هیچ تغییری در اوضاع از زمانی که ما قیام کردیم داده شده است ؟

حکومت به طور یک دست موافقت خود را با این جریان یعنی سانسور و خفقان و کشتار و سرکوب اعلام داشته است ." نشریه رزمندگان ، 8 اردیبهشت 58

نشریه پیکار نیز با غلاظ و شداد بیشتری جمهوری اسلامی را زیر سؤال برد و نوشت :

" عملکرد هیئت حاکمه تنها راه کشت و کشتارهایی که در کردستان ، در دانشگاه و هر آنجا که نشانی از آزادی و آزادگی دارد به راه می اندازد ، ختم نمی شود ، بلکه به موازات سرکوب خلق ها و ترور انقلابیون ، زندان های ساواک ساخته را نیز همچنان از فرزندان دلیر خلق پر می سازند .

زندانیان سیاسی ایران که هر روز بر مقدارشان افزوده می شود در غیر انسانی ترین شرایط به اسارت کشیده شده اند ، رژیم حتی در مواردی اجازه ملاقات زندانی را که از ابتدایی ترین حقوق هر زندانی است از او سلب کرده است . بر پا کردن اعدام نمایشی به منظور در هم شکستن روحیه مقاومت جویانه زندانی از جمله شیوه های فاشیستی است که هم اکنون در زندان های ایران به کار گرفته می شود .

رژیم جمهوری اسلامی اگر برای تسلی خاطر کارتر ، برای جاسوسان آمریکایی ملاقات تلویزیونی ترتیب می دهد و در مطلوب ترین شرایط از آنها تیمار می کند ، در عوض انقلابیون ایران را مدت ها در سلول های انفرادی بدون حتی یک ربع ساعت هواخوری و بدون یک بار ملاقات حضوری و غیر حضوری نگه می دارد ." نشریه پیکان ، 15 اردیبهشت 59

پیام جبهه ملی نیز با حمله به حضرت امام مبنی بر این که چرا کلمه اسلامی را به مجلس شورا افزوده است ، می نویسد :

" بار دیگر به انتخابات مجلس شورای ملی نزدیک می شویم ، دوباره برخی از مجلس شورای ملی به عنوان مجلس شورای اسلامی نام می برند ، آیا این نام در قانون اساسی به مجلس اطلاق شده است ؟ یا این که این عده از افراد از نام ملی گذاشتن بر مجلس که باید مردمی باشد ! واهمه دارند . "

نشریه پیام جبهه ملی ، 18 اردیبهشت 59

سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات که روزی جیره خواری از شاه را افتخار می دانست (1) پس از انقلاب اسلامی به دفاع از آزادی مطبوعات پرداخت !

و با گرفتن مجوز نشریات رنگارنگ به فرهنگ اسلامی و احکام دینی هجوم آورد و چهره مسئله دار و طاغوتی و روشنفکران وابسته مانند اسماعیل رائین ، حیدری نژاد و ابوالفضل قاسمی با آن سوابق ننگین ، را در مطبوعات نفوذ داد .

روزنامه جمهوری اسلامی ، 23 اردیبهشت 59

مصاحبه آقای خسرو شاهی

طبیعی بود که با حاکمیت تفکر تسامح و تساهل و ولنگاری مطبوعاتی بر وزارت ارشاد این وزارتخانه هیچ تلاشی برای کنترل مطبوعات از خود نشان ندهد ، بلکه از آزادی های بی قید و شرط مطبوعاتی حمایت نیز بکند !

در این شرایط بود که امام عزیز قاطعانه به موضع گیری پرداختند و در سخنرانی های متعدد داستان غم بار جریان نفوذ مطبوعاتی را این چنین افشا کردند : " چماق زبان و چماق قلم ، بدترین چماق هاست که فسادش صدها برابر چماق های دیگر است ."

صحیفه نور ، ج 14 ، ص 99

" وقتی ما دیدیم که در یک روزنامه ای از یک اشخاصی مطالب نوشته می شود که اینها عمّال اجانب هستند و می خواهند مملکت ما را باز به خرابی بکشانند ، از آن طرف مقالاتی و مطالبی که راجع به مسائل نهضت است ، راجع به اسلام است ، یا تحریف می شود و یا نوشته نمی شود ، این طور مطبوعات را ما نمی توانیم برایش احترام قائل بشویم ، برای مطبوعاتی ما احترام قائل می شویم که بفهمد آزادی بیان و آزادی قلم یعنی چه ."

صحیفه نور ، ج 6 ، ص 192

" تویی که حالا قلم به دست گرفته ای و برای همه می نویسی ، از همه ارگان ها انتقاد می کنی ، آزادی ولی آیا شما در سه سال پیش از این می توانستی قلم را دست بگیری و یک کلمه راجع به یکی از این ارگان های طاغوتی صحبت کنی ؟

قلمت را می شکستند و پدرت را در می آوردند ، شما قدر آزادی را نمی دانید، آن آزادی پیش بعضی از اشخاص ملعبه شده است که هر چه دلشان می خواهد باید بنویسند و هر چه دلشان می خواهد باید بگویند ."

صحیفه نور ، جلد 13 ، ص 252

" این آزادی که آقایان می خواهند آزادی ای است که قدرتمندها دیکته کرده اند و نویسندگان ما یا غافلند و یا خائن ، این دموکرات مأب ها که می گویند باید آزاد باشد به هیچ وجه نباید جلوی هیچ چیز را گرفت ، اینها الهام می گیرند از ابرقدرت ها ، با آنها می خواهند ما را غارت کنند ."

صحیفه نور ، ج 7 ، 271

" یک قلمی است که با صهیونیزم و امثال اینها روابط دارند ، یک روزنامه ای که با بودجه آنها اداره می شود و خودشان تیراژی ندارند تا خود را اداره کنند ، ما باید به آنها بگوییم آزاد هستید !؟ " صحیفه نور ، جلد 12 ، ص 90

" اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم ، به طور انقلابی عمل کرده بودیم ، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب های فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم ، این زحمت ها پیش نمی آمد .... دادستان انقلاب موظف است مجلاتی که بر ضد ملت است و توطئه گر است تمام را توقیف کند و نویسندگان آنها را دعوت کند به دادگاه و محاکمه کند ." صحیفه نور ، جلد 8 ، ص 251

به دنبال فرمایشات حضرت امام دادستان کل کشور نشریات متخلف را یکی پس از دیگری توقیف کرد و طی چند روز 40 نشریه از جمله روزنامه های میزان مهندس بازرگان و انقلاب اسلامی بنی صدر نیز توقیف شدند .

با بسته شدن مطبوعات غوغا سالار ، بنی صدر در برابر حکم دادستانی موضع گرفت و گفت :

" امروز نیز روزنامه انقلاب اسلامی و چند روزنامه دیگر را توقیف کردند ، در شرایطی که ما هستیم رادیو تلویزیون در سانسور ، روزنامه های دیگر در دست گروه انحصار طلب ، دو سه روزنامه دیگر هم که صحبت می کردند توقیف .

بنابراین رئیس جمهوری وسیله ای برای این که فعالیت و نقطه نظرهای خود را به اطلاع شما برساند دیگر در اختیار ندارد جز زبان گویای شما نسل جوان امروز ، هر کدام از شما جوانان یک شماره از روزنامه انقلاب اسلامی بشوید و در سرتاسر کشور حقایق را به یکدیگر بازگو کنید و نگذارید ثمره انقلاب شما را این گونه مفت از دست شما به در آورند ."

وی سپس دلیل توقیف نشریات را تلاش انحصار طلبان برای پیروزی در انتخابات آتی دانست و گفت :

" در این شرایط خفقان است که می خواهند در برخی از حوزه ها به گمان آن که در آنجاها می توانند صندوق سازی کنند ، انتخابات انجام بدهند و علت یورش آنها به آزادی ها همین است ." روزنامه کیهان ، 18 خرداد 60 ، ص 2

بنی صدر همچنین علاوه بر سخنرانی ، در پیامی به ملت ایران مانند همیشه از بازداشت استبداد و اختناق خبر داد و گفت :

" اینها مراحل مختلف حرکتی است که حذف رئیس جمهوری منتخب شما را هدف قرار داده است ، آنچه اهمیت دارد حذف رئیس جمهوری نیست ، مهم آن است که غول استبداد و اختناق می خواهد بار دیگر حاکمیت خود را به شما مردم به پا خاسته تحمیل کند .

و اثر خونهای گرانبار عزیزان شما را که در سرنگونی رژیم سیاه پهلوی نثار اسلام و آزادی شد از بین ببرد و این در شرایطی است که کشور خود را برای انجام انتخابات میان دوره ای آماده می کند .

رئیس جمهور همچنان در انجام رسالت خطیری که شما ملت مسلمان ایران به عهده او گذارده اید استوار ایستاده است ، پیام و کارنامه خود را به هر شکل از آن جمله نوار ، اعلامیه و .... به اطلاع شما خواهد رساند و به دعوت شما که هر روز او را به مقاومت و استقامت می خوانید صمیمانه لبیک می گوید ."

جالب است بدانید که اقدام آگاهانه دادستانی انقلاب در تعطیلی نشریات مختلف چون همیشه با حمایت قاطع مردم انقلابی و شخصیت های سیاسی کشور همراه شد .

در میان سیل حمایت ها و بیانیه های حاوی تأیید و تقدیر از دادستانی انقلاب ذکر بخش هایی از نامه 34 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی قابل توجه است :

" جامعه امروز ما یکی از حساس ترین فرازهای تاریخی خود را طی می کند و عمل و موضع امروز ما سرنوشت انقلابی را که در ذات خود خدایی و دوران ساز است ، تعیین خواهد نمود ، جامعه ما با خطرات تهدید کننده ای مواجه است که اگر تعهد ما به مکتب و هوشیاری و قاطعیت توأم با منطق در برخورد با مشکلات نباشد ، شکست خواهیم خورد .

دشمنان انقلاب اسلامی و استقلال و آزادی ملت با تکیه بر حالت قانون گریزی افرادی که سال ها درازی قانون را بهانه اعمال زور و وسیله اطفاء هوس زورمداران احساس کرده اند ، می کوشند تا از حاکمیت قانون که ثبات را به عنوان پایه تعالی و ترقی در جامعه پدید خواهد آورد ، جلوگیری کنند .

اینان می کوشند تا روحیه استبدادی و تسلیم طلبی خود را در طوفانی از تبلیغات و هیاهوها و ایراد اتهام به هر کس و هر جریان که تسلیم مطامع و گرایشات گروهی یا فردی آنان نیست بپوشانند و به خصوص می خواهند همه ارگان های قانونی و بیش از همه قوه قضائیه را در نظر مردم بی اعتبار نمایند و بدین وسیله زمینه یک استبداد تازه را فراهم می آورند .

در اینجاست که همه ارگان های که پاسدار انقلاب اسلامی و وظیفه دار برقراری قانون در این مملکت هستند و به ویژه قوه قضائیه رسالت سنگینی را بر دوش دارند می دانیم که جناب عالی ( خطاب به رئیس قوه قضائیه وقت ) به شدت مورد هجوم امواج وسیع تبلیغاتی و کار شکنی های ناجوانمردانه از سوی کسانی قرار گرفته اید که اجرای عدالت را خوش ندارند .

ولی خدا یار حق خواهان است و مسلماً قاطعیت و بی نظری شما سبب خواهد شد که ریشه بسیاری از نابسامانی های اجتماعی و سیاسی در این جامعه شناخته و قطع گردند ." روزنامه کیهان ، 26 فروردین 60

_____________________

1- این سندیکا پس از دریافت کمک دو میلیونی از شاه خطاب به وی در نامه اش نوشت : این افتخار بزرگ که عنایت شاهانه نصیب سندیکای نویسندگان و خبرنگاران ساخته موجی از احساسات شورانگیز را در جمع نویسندگان و خبرنگاران برانگیخته است .

همه برخورداری از این عنایت را به یکدیگر تبریک می گویند و همه احساس می کنند بیش از آن چه می پنداشتند حمایت و عنایت همایونی بر آنها سایه گستر است .

روزنامه جمهوری اسلامی مورخه 25 اردیبهشت 59 تصویر این سند را به چاپ رسانده است .