ترور شهید علی صیاد شیرازی
منافقین در سایه حمایت کشور عراق و دول غربی هم زمان با آغاز سال 1378 دست به ترور یکی دیگر از یاران انقلاب زدند، هدف آنها این بار شهید سرافراز اسلام امیر سپهبد صیاد شیرازی بود که سال ها در جبه های حق علیه باطل به دفاع از کیان اسلام و ایران مشغول بود . بغض و کینه منافقین از این شهید بزرگوار به سال 1367 و شکست زبونانه آنان در عملیات مرصاد بر می گردد ، شهید صیاد شیرازی در این عملیات نقش مهم و تعیین کننده ای در شکست منافقین داشت .
در شرایطی که منافقین بدون مانعی پیشروی می کردند و به قتل عام نیروهای نظامی و غیر نظامی ایران مشغول بودند ، ایشان خود سوار بر بالگرد به مقابله با این دشمنان شتافت و توانست در یک اقدام غافلگیر کننده بسیاری از آنان را هلاک کند . بنابراین منافقین که ایشان را عامل اصلی شکست و تلفات سنگین خود می دانستند برای ناامن جلوه دادن فضای به وجود آمده پس از انتخابات دوم خرداد در کشور اقدام به ترور ایشان نمودند .
شیرازی به هنگام شهادت جانشین رئیس ستاد نیروهای مسلح ایران بود ، در تاریخ 21/1/78 ساعت 6:45 بامداد هنگامی که ایشان عازم محل کار خود بود در منطقه فرمانیه هدف گلوله قرار گرفت ، منافقین که ملبس به لباس شهرداری بودند به بهانه دادن نامه به ایشان نزدیک شده و سپس با مسلسل به روی این عزیز انقلاب و دفاع مقدس آتش گشودند ، سازمان منافقین که از حمایت خارجی مطمئن بود ساعاتی بعد از طریق تلویزیون الجزیره به صورت رسمی مسئولیت این ترور را به عهده گرفت .
مقام معظم فرماندهی کل قوا حضرت آیت الله خامنه ای به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام طی سخنانی ایشان را " امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن ، نظامی مؤمن و پارسا و پرهیزگار " یاد کرده و در ادامه با بیاناتی شیوا و روشنگرانه فرمودند :
" سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و رو سیاه به شهادت رسید ، این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفادار به آرمان های بلند الهی هدف تیز خشم عناد و عصبیت از سوی زمره جنایکار و فاسدی که ادامه حیات خود را در خدمتگذاری به دشمنان اسلام دانسته است قرار می گیرند و دست خائن خود فروخته ای نهال ثمر بخش انسان والایی را قطع می کند . او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا بر روی دست داشتند ".
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری نقش مهم صیاد شیرازی در جبهه های نبرد حق علیه باطل در توصیف این شخصیت ارزشمند می فرمایند :
" سرزمین های داغ خوزستان و گردنه های برافراشته کردستان ، سال ها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است ، خطر مرگ کوچکتر از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او باز گرداند و عشق به مال و منال دنیوی حقیرتر از آن است که دل دل نورانی شایستگان جایی بیابد ".
آنگاه مقام معظم رهبری در ادامه سخنان خود منافقین و کشورهای استکباری حامی آنان را خطاب قرار داده و بیهودگی اینگونه اعمال تروریستی را از جانب آنان در حق ملت مؤمن و پایدار ایران یادآور شده و عنوان نمودند :
" کوردلان منافق بدانند که با این جنابت روزبروز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاکدامن و پارسا همچون صیاد شیرازی و شهید لاجوردی بدنامی و سیاه رویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد و سردمداران استکبار که با وجود لاف زنی های ضد تروریستی خود به امید آن نشسته اند که تروریست های مزدورشان در ایران اسلامی با شهید کردن مردان استوار و مقاوم انقلاب راه تسلط بر ایران اسلام را هموار کنند ، بدانند که خون شهیدان راه حق ملت مؤمن ما را راسخ تر ، آشتی ناپذیر و مقاوم تر می سازد ." (1)
ریاست جمهوری ایران جناب آقای خاتمی نیز در سخنانی پس از شهادت صیاد شیرازی ایشان را سردار فداکار اسلام و فرزند بروند ایران نامید و گفت :
" شهید بزرگوار سپهبد صیاد شیرازی سردار فداکار اسلام و فرزند برومند ایران به دیدار معبود شتافت و پاداش فداکاری و خدمت صادقانه خود را دریافت کرد ، اما ملت ، دولت و نیروهای مسلح را داغ دار کرد ، تاریخ دفاع مقدس سرشار از حماسه های ماندگار مردمی ، قدرت فرماندهی و قابلیت رشد و فداکاری و ایثار همه جانبه پاک باختگان مؤمن نظامی است ، سپهبد صیاد شیرازی از جمله این وارستگان فداکار و شجاع بود که شهادت به حق زیبنده و شایسته او بود .
بدون تردید ترور این فرزند برومند اسلام و ایران نیز همچنان حرکات زبونانه و ضد مردمی گذشته ، حاصلی جز رسوایی عاملان آن نخواهد داشت و تلاش برای کشانیدن جامعه به خشونت و کند کردن روند اعتلا و عزت نظام جمهوری اسلامی و حاکمیت و اقتدار قانون در کشور پیشاپیش محکوم به شکست خواهد بود ".
قبح این عمل منافقین به حدی بود که حتی حامی دیروز این سازمان (آمریکا) اقدام به محکوم نمودن آن کرد ، جیمز روبین سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در گفتگویی با خبرنگاران ترور سپهبد صیاد شیرازی را محکوم کرد و گفت : " واشنگتن از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) گروه مخالف ایران که اعلام کرده است این حمله را انجام داده حمایت نمی کند و این اقدام را یک عمل تروریستی تلقی می نماید ." (2)
همچنین گری سیک مشاور امنیت ملی جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا گفت : " تردیدی ندارم که ترور سپهبد علی صیاد شیرازی توسط مجاهدین (منافقین) یک عمل تروریستی است ." (3)
6) عملیات خمپاره ای منافقین به مناطق شهری
منافقین در طی سال 1378 حملات خود را شدت بخشیده ، از جمله در شهرهای مرزی با خمپاره اندازی آسایش مردم را سلب می نمودند که در بعضی موارد درگیری ها به نبرد مستقیم و گسترده بین نیروهای ایران و منافقین در مرزها می انجامید .
منافقین هدف خود را از این گونه تحرکات ایجاد ناامنی و به دنبال آن نارضایتی عمومی در جامعه عنوان نموده که در صورت تحقق این امر، منافقین می توانند بدون مشکل چندانی با ایجاد چند جبهه جنگی بر نیروهای بدون پشتوانه مردمی و خسته ایرانی فایق آیند!!! البته در کنار این منافقین در نظر داشتند بدین نحو با ایجاد درگیری های مرزی پای نیروهای ایرانی را به جنگی ناخواسته با عراق بکشانند ، تا بدین ترتیب نیروهای نظامی ایران به تحلیل رفته و در برابر تهاجم بزرگ آنان !!! غافلگیر و زمین گیر شود .
این تحلیل غلط که از سوی سران سازمان به اعضاء القاء می شد آنان را به انجام عملیات تروریستی در کشور امیدوارتر می کرد ، در سال های 1378 و 1379 بارها مرزداران جمهوری اسلامی و نیروهای اطلاعاتی کشور ، تیم های ترور منافقین را متلاشی یا به عقب نشینی وادار نمودند .
اما هرازگاهی صفیر خمپاره های آنان در شهر تهران طنین انداز می شد ، در روز 18 بهمن 1378 انفجار چند خمپاره ساختمان های اطراف مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست جمهوری و ستاد برگزاری نماز جمعه را لرزاند . سازمان منافقین اعلام کرد هدف از این عملیات بیت رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است .
یا در تابستان 1378 بعد از حوادث 18 تیر منافقین اقدام به چندین مورد خمپاره اندازی و اقدامات ایذایی نمودند تا شرایط کشور را همچنان بحرانی نشان دهند ، اما با هوشیاری دانشجویان و ملت انقلابی این اقدامات آنان راه به جایی نبرد ، البته در این حادثته خمپاره اندازه تعدادی از هموطنان مان کشته و مجروح شدند .
هر چند منافقین از اقدامات تروریستی خود بهره ای نمی بردند ، اما به علت ژست های تبلیغاتی که سران سازمان نزد اعضای خود درباره مرحله سقوط نظام جمهوری اسلامی گرفته بودند ، اکنون چاره ای جز هدایت اعضا به داخل مرزهای جمهوری اسلامی نداشتند ، چون در غیر این صورت امکان داشت این اعضای به هیجان آمده مشکلاتی را برای خود سازمان به وجود آورند ، در واقع آنان فقط به عنوان آدمکش و تروریست در خدمت سازمان بوده و از عشق و اعتقاد تهی بودند .
در سه ماه اول سال 1379 تعداد تیم های نفوذی منافقین به جمهوری اسلامی به بالاترین حد خود رسیده بود که البته اکثر این تیم ها در برخورد با مرزداران ایرانی یا متلاشی شده یا به سمت پایگاه های خود متواری شدند .
حملات تروریستی منافقین با عملیات مقابله به مثل نیروهای نظامی ایران و محدودیت سازمان منافقین در عراق ، به دنبال مشکلات داخلی صدام در عراق و حمله نیروهای خارجی به این کشور از یک طرف و تروریست شناخته شدن سازمان در مجامع بین المللی در سالهای بعد از طرف دیگر ، کاهش یافت و حتی به صفر رسید .
البته نیروهای منافق پس از تضعیف شدن این سازمان هنوز به صورت مخفی در کشور وجود دارند که با توجه به اعتقادات و نوع نگرش آنها به جمهوری اسلامی هر لحظه امکان فعالیت دوباره آنان می رود ، البته تلاش و فعالیت مستمر و پیگیر نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران جای هیچگونه تحرکی برای آنان باقی نگذاشته است .
در یک نگاه کلی اهداف منافقین را از انجام عملیات تروریستی می توان در سه مورد ذیل خلاصه کرد :
1. جلوگیری از بهبود روابط ایران و عراق .
2. جلوگیری از اضمحلال درونی سازمان .
3. تقویت موقعیت بین المللی منافقین به عنوان یک گروه مخالف فعال .
7) مواضع منافقین در برابر انتخابات داخل کشور
منافقین که حیات دوباره خود را تا حدود زیادی مدیون فضای باز سیاسی کشور بعد از انتخابات دوم خرداد 1376 می دیدند ، با این حال برای سرپوش گذاشتن بر این فرایند و تغذیه سیاسی اعضای پایین رتبه خود ، ضمن فرمایشی و غیر دموکراتیک خواندن انتخابات ، آن را تحریم نمودند .
سازمان منافقین که با شرکت گسترده مردم در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری مواجه شده بود ، تمام سعی و تلاش خود را در جهت کمرنگ جلوه دادن حضور مردم در این انتخابات و انتخابات بعد از آن به کار گرفت.
در واقع سران سازمان منافقین که سال ها در تبلیغات خود علیه جمهوری اسلامی آن را غیر جمهوری ، دیکتاتوری و به دور از خواست و علاقه مردم معرفی کرده و به همین صورت آن را به اعضای سازمان القاء می کردند ، پس از مشاهده حضور پرشکوه مردم در انتخابات ، تبلیغات سوء خود را بیشتر نمودند .
برای روشن تر شدن این مبحث به عنوان نمونه به بررسی مواضع منافقین در قبال سه انتخابات با شکوه که در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی در کشور برگزار شد ، پرداخته می شود :
1. انتخابات مجلس خبرگان در مهر 1377
2. انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در دی 1377
3. انتخابات مجلش ششم شورای اسلامی در بهمن 1378
در انتخابات مجلس خبرگان، رهبری منافقین که استراتژی خود را بر ناامید کردن مردم از جمهوری اسلامی و تلاش در جهت مخدوش جلوه دادن نظام اسلامی قرار داده بودند، طی بیانیه هایی در رادیو و روزنامه منافق آن را تحریم کرده و به نحو مضاعفی غیر قانونی خواندند.
منافقین رقابت سیاسی گروه ها در داخل کشور برای انتخابات مجلس خبرگان را مرحله تشدید بحران در جمهوری اسلامی و تضادهای درونی حکومت دانسته که در انتخابات مجلس خبرگان بروز کرده است .
منافقین با بزرگ نمایی مسائل داخل کشور به هنگام انتخابات ، در خارج از کشور سعی در بهره برداری از وضع موجود را داشتند ، منافقین با تحلیل ها و برنامه ریزی های گسترده سعی می کردند اولین انتخابات دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی را با یک چالش مواجه سازند تا بتوانند عدم کارآیی جامعه مدنی وعده داده شده از سوی آقای خاتمی را تحقق بخشند ، اما شرکت گسترده مردم به ویژه جوانان در این انتخابات امیدهای آنان را نقش بر آب کرده و یک بار دیگر تحلیل های غلط سران منافقین از اوضاع داخلی ایران را به اثبات رساند .
سازمان منافقین پس از این که در همه صحنه ها مردم را پشتیبان نظام اسلامی دید ، ضمن رو آوردن به انجام برخی عملیات تروریستی همچنان در بعد سیاسی به محکوم کردن جمهوری اسلامی پرداخت .
منافقین در انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز ضمن تحلیل ها و گزارشات خود آن را غیر دمکراتیک و در جهت تحکیم جمهوری اسلامی دانست ، بنابراین رادیو صدای منافق و برنامه ماهواره ای تلویزیون مقاومت (وابسته به منافقین) در برنامه های روز 27 آذر سال 1377 خود خبر دادند که مسئول شورای ملی مقاومت ایران ، مسعود رجوی طی پیامی خطاب به مردم سراسر کشور تحریم انتخابات شورای اسلامی را از جانب شورای ملی مقاومت اعلام کرده است .
با این حال برگزاری پرشور انتخابات اولین دوره شوراها علیرغم مخالفت و جبهه گرفتن منافقین در برابر آن باعث نشد که آنان این حقیقت را درک کنند که مردم ایران هیچ علاقه و اعتمادی به آنان و برنامه هایشان ندارند و تنها تحت رهنمودهای مسئولین نظام حرکت می کنند .
البته منافقین بعد از هر انتخابات چون نمی توانستند یا نمی خواستند شرکت گسترده مردم در حمایت از نظام را درک کنند ، بنابراین با انتشار اخبار کذب ، بحث تقلب و اعلام غیر واقعی میزان آراء را پیش می کشیدند .
در زمانی که ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در داخل و خارج کشور همراه با بحث ها و تحلیل های بسیار آغاز می گشت ، شور و علاقه مردم برای شرکت در این انتخابات توجه تمام محافل خبری جهان را به این قضیه جلب کرده بود و بسیاری از گروه های اپوزیسیون خارج نشین کشور نیز شرکت در این انتخابات را بنا به دلایلی توجیه می کردند و همه آماده برگزاری این انتخابات بودند.
در شرایطی که حتی بسیاری از گروه های ضد نظام اسلامی در خارج توانسته بودند به این باور برسند که جدا کردن مردم از نظام اسلامی حاکم ممکن نیست و لذا باید در جهت مردم و همراه خواست آنان گام برداشت ، سازمان منافقین که همیشه خود را نزدیکتر از همه گروه ها به مردم عنوان کرده است _ و در عین حال منفورترین گروه ها نزد مردم است _ طی بیانیه ای شرکت در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی را رد کرد و از مردم خواست تا در انتخابات شرکت نکنند و دیگر گرو های اپوزیسیون که شرکت در انتخابات را قبول کرده بودند را سازشکار ، نوکر و خائن نامید .
این عمل منافقین جدا از بی اعتنایی مردم ایران نسبت به آن ، اثرات و تبعات منفی برای این سازمان چه در اروپا و آمریکا و چه در داخل پادگان های خود سازمان در عراق نزد هواداران به دنبال داشت و به مخالفت ها و اعتراضات پراکنده در بین اعضا انجامید، زیرا دیگر توجیهات سران سازمان برای آنان قابل توجه نبود . بحمدالله این انتخابات با شکوه هر چه بیشتر انجام شد و فارغ از نتیجه آن ، شرکت گسترده مردم بیش از هر چیز منافقین را بهت زده ساخت . و این در واقع آغاز ناامیدی و رو آوردن آنان به انجام برخی عملیات های تروریستی با خمپاره در شهر تهران و شهرهای مرزی در غرب کشور بود.
اهداف منافقین از پیشبرد استراتژی ترور و ایجاد تشنج در کشور را می توان در سه مورد ذیل خلاصه کرد :
1. فضای جامعه به شدت پلیسی می شود ، توده های مردم تحت فشار فضای پلیسی و امنیتی قرار می گیرند و بدین ترتیب ملت ایران و حتی هواداران خاتمی به این نتیجه می رسند که برنامه های رئیس جمهور جدید نه تنها شرایط بهتری را برای آنان ایجاد نکرده ، بلکه فضای سخت تری را نیز به وجود آورده است .
2. با پلیسی شدن فضای عمومی جامعه نیروهای نظامی ، امنیتی و اطلاعاتی به جای نیروهای سیاسی و نخبگان فکری در مراکز و مراجع حساس تصمیم سازی و اجرایی نظام حضوری جدی و تعیین کننده می یابند و روند رو به توسعه فضای سیاسی کشور به انسداد کشیده می شود .
3. در چنین فضایی ، تقابل نیروهای سیاسی اصلاح طلب و حامی اندیشه ها و برنامه های خاتمی با جناح سنتی و محافظه کار نظام شدت می گیرد و وقوع کودتای احتمالی این جناح علیه دولت خاتمی و همراهان وی تسریع می شود ، که در این صورت سازمان با انجام کودتای دوم بر موج توده ای و اجتماعی ایجاد شده سوار می شود و به دنبال آن بر جامعه مسلط شده و حکومت را در دست می گیرد و بدین ترتیب تز " کودتا در کودتا " ی سازمان محقق می شود .(4)
__________________________
1- روزنامه جمهوری اسلامی 22/1/1378
2- روزنامه اطلاعات 25/1/78
3- روزنامه اطلاعات 29/1/78
4- نشریه عصر ما ، شماره 103
