حدیث پیروزی

485036 501

  • سردار اسدالله ناصح

حد و حدود منطقه عملیات، دقیقاً از محور قصرشیرین، یعنی از خسروی داخل شدند و از مرز خسروی یکی از محورهای اساسی تهدید نظامی ما در طول تاریخ بوده یعنی در آنجا ما می‎بینیم که حتی تیمور لنگ هم وقتی که تاریخ نوشته، گردنه پاتاق را به عنوان یک منطقه دفاعی بسیار خوبی در ارتباط با حملات زمینی غرب کشور مطرح می‎کند، می‎گوید که یک نقطه پدافندی بسیار خوبی است. بنابراین همه هجوم‎هایی که می‎شده، یکی از محورهای اساسی‎اش محور قصرشیرین بوده.

که محور قصرشیرین اینجا هم انتخاب می‎شود، دقیقاً عراق چند روز قبل از آن عملیات گسترده‎ای را شروع کرده بود و موقعی هم که منافقین حرکت‎‌شان را شروع کردند ما دیگر نیرویی در خط نداشتیم؛ عراق آمده بود و سرپل‎ذهاب را گرفته بود، گیلانغرب را گرفته بود و تا تنگه کل‎داوود، یعنی محوری که منافقین آمدند یعنی از خسروی، قصرشیرین، سرپل‎ذهاب، تنگه کل‎داوود و ادامه‎اش تا جاده اصلی کرمانشاه به قصرشیرین.

  • سردار سعید قاسمی (منطقه عملیاتی مرصاد، مرداد 1367)

همان جوری که عنایت دارید منافقین کوردل، با خیالاتی که صدام و صدامیان شاید برایشان درست کرده بودند و با ذهنیتی که داشتند و فکر می‎کردند که مملکت آغوش گرم خودش را برای اینها باز خواهد کرد و جایگاهی دارند اینها، یک حرکت و تک هماهنگ شده‎ای را با عراق که از قبل هم برنامه‎ریزی کرده بودند، در محور قصرشیرین، سرپل‎ذهاب، کرند غرب و در نهایت خود اسلام‎آباد و این محور که به گردنه چهارزبر معروف است، که بیست و خورده‎ای کیلومتر تا باختران فاصله دارد، پیشروی کردند؛ ولی خیالاتی هم که داشتند در کالچ برنامه‎ریزی شده‎شان این بود که تا همدان و قزوین و در نهایت این موجی که با جنگ روانی ایجاد می‎کنند تا تهران این موج را اشاعه بدهند.

  • سردار اسدالله ناصح

پذیرش قطعنامه شاید یکی از عوامل بسیار مؤثر حرکت منافقین بر علیه جمهوری اسلامی در عملیات مرصاد بود. چرا؟ چون که آنها به همه طرفداران‎شان گفته بودند که جمهوری اسلامی با جنگ هست که زنده است، با جنگ است که توانسته تمام مشکلاتش را پشت سر جنگ مخفی کند و به محض این که قطعنامه پذیرفته شد، آنها مطلبی را تحت عنوان "شکست طلسم اختناق" مطرح کردند. طرفداران‎شان را جمع کردند، سخنرانی کردند و گفتند الان بهترین شرایطی است که ما می‎توانیم عملیات خودمان را انجام بدهیم.

 

 

  • سردار سعید قاسمی (منطقه عملیاتی مرصاد، مرداد 1367)

با توجه به قضیه پذیرش قطعنامه 598 که پیش آمد، طبیعتاً یک خمودگی در نیروهای ما ایجاد شد و یک سستی ایجاد شد. دشمن فکر کرد که این سستی و این خمودگی در روحیه نیروهای ما، از این که نتوانسته‎ایم جنگ را آن طور که حضرت امام می‎خواستند، یعنی جنگ را با جنگ به پیروزی برسانیم و به این قضیه کشیده شد، طبیعتاً موضعی که حضرت امام هم خودشان در بیانات‎شان اشاره کردند که من تا به امروز نظرم به همان شیوه‎ای بود که مطرح کردم، دفاع کنیم از انقلاب اسلامی، لاکن مسائلی پیش آمد که انشاءالله در آینده روشن خواهد شد؛

که واقعاً برای بچه‎های حزب‎الله جبهه غیر مترقبه بود یک چنین مسئله‎ای. و اینها با این روحیه و با این فکر، فکر کردند که دیگر انسجام جمهوری اسلامی از هم پاشیده و بهترین فرصت هست که اینها رخنه بکنند از جنوب اولین رخنه را کردند که با بسیج مردم دلیر و حزب‎الله خوزستان جلوی اینها گرفته شد، و منطقه دیگری که از قبل روی آن کار کرده بودند منطقه قصرشیرین، ریجاب دالاهور، کرند غرب، سرپل‎ذهاب و در نهایت اشاعه این جنگ روانی به باختران بود.

  • سردار اسدالله ناصح

البته یک نکته دیگر در کنار آن لازم به توضیح است و آن هم این است که دقیقاً هم زمان با پذیرش قطعنامه یک حرکت‎هایی از طرف نیروی عراق انجام شده بود، که از فاو شروع شد؛ عملیات نظامی بسیار گسترده‎ای را از جنوب شروع کرد و به ترتیب آمد بالا؛ منطقه شلمچه، بعد منطقه فکه و نهایتاً در غرب کشور. در غرب کشور هم بحث این بود که به چند دلیل که عمده دلیلش هم بحث قطعنامه بود، بحث بعدی‎اش هم این بود که عراق خط نیروهای خودی را شکسته و کسی دیگر در خط نیست که مقاومت کند و بحث سوم‎شان هم این بود که پاسدارها به دلیل درگیری‎های گسترده‎ای که در جنوب شروع کرده بود عراق، همه در جنوب درگیرند و دیگر کسی در غرب نیست.

  • دکتر محسن رضایی (منطقه عملیاتی مرصاد، مرداد 1367)

یک توطئه بزرگی را دشمنان ما تهیه کرده بودند که در گام اول می‎خواستند خرمشهر را بگیرند و در گام دوم با کمک همه گروه‎های ضد انقلاب، دموکرات‎ها گرفته، مهاجمین گرفته، همه می‎خواستند بیایند باختران را بگیرند و در گام سوم عراق به اهواز حمله می‎کرد. این سه تا گام را آماده کرده بود و قرار بود قبل از آتش‎بس این سه تا گام را بردارند. گام اول الحمدلله در خرمشهر چند روز پیش خنثی شد، این گام هم این طوری خنثی شده؛ ولی علیرغم اینها عراق می‎خواهد به قسمت‎هایی در جنوب حمله بکند که انشاءالله گام سوم را هم خنثی خواهیم کرد.

 

  • سردار اسدالله ناصح

یک فراخوانی گسترده‎ای را از سراسر دنیا انجام دادند، همه نیروهای خود را فراخوانی کردند و با یک چیزی حدود پنج هزار، بیش از پنج هزار نفر، حمله‏شان را شروع کردند، حدود یازده تیپ را سازماندهی کرده بودند و این نیروها را البته به غیر از نیروهایی که قبلاً در اختیار داشتند که آموزش داده بودند، خیلی از نیروهای‎شان هم اصلاً آموزش ندیده بودند؛ ما حتی خارجی داخل اینها داشتیم؛ زن بود که اسیر گرفته بودیم، یک زن فرانسوی بود که احتمالاً شوهرش یکی از منافقین بوده و با همدیگر آمده بودند. و یا نیروهایی دیگری را گرفته بودیم که اینها از خارج آمده بودند، از سوئد، خود فرانسه که هیچ آموزشی ندیده بودند و یک توجیه کلی شده بودند و حرکت کرده بودند.

  • سردار سعید قاسمی (منطقه عملیاتی مرصاد، مرداد 1367)

در این مسیر خودروهای برزیلی، تویوتاهای ژاپنی و انواع و اقسام تجهیزاتی که همه آکبند است خودتان مشاهده می‎کنید، هنوز که هنوزه نفربر روشن است در اینجا، ریختند روی این جاده با توجه به این که گسترش هم نداشتند، با آن ذهنیتی که داشتند پیشروی خودشان را شروع کردند. لکن در این محور به قول یکی از برادرها خود اینها با توجه به این که این جنگ روانی را ایجاد کرده بودند و مردم هم جهت این که از دست این منافقین کوردل، صدمه نبینند؛ سعی در این داشتند که منطقه را خالی بکنند.

چون به هر حال منطقه‎هایی که جنگ شهری بشود، منجر به این می‎شود که در جنگ شهری یکسری تلفات از مردم وجود دارد و اینها سعی کردند که شهرها را خالی بکنند. در این خالی سازی شهرها،  منافقین که با همین تجهیزات به قول بچه‎ها گاز ماشین را گرفته بودند که بیایند تک بکنند و بروند به سمت باختران در این ترافیک خلقی گیر کردند.

  • سردار اسدالله ناصح

جالب است که جوری نیروها را اینها توجیه کرده بودند، که یک نواری داریم ما از آقای عطایی به عنوان مسئول ستاد ارتش آزادیبخش، حدود دو سه روز قبل از عملیات، برای این مسئولین یا فرمانده تیپ‎ها صحبت می‎کند و در آنجا اعلام می‎کند و می‎گوید که آن قدر وضع داخل به هم ریخته است که به محض این که صدای شنی چرخ‎های تانک‎های شما روی جاده‎ها بلند بشود، مردم می‎آیند به استقبال شما. یعنی با این دید و با این استدلال اینها این هجوم گسترده‎شان را شروع کردند که الحمدلله با تو دهنی محکمی هم مواجه شدند.

پایان

 

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31