روایت فرماندهان میدانی عملیات مرصاد است که در برنامه ای تلویزیونی به صورت مستند تهیه و تولید شده است. راوی شخصی است که شرح عملیات را روایت میکند و در بخش بعد یکی از فرماندهان این عملیات غرورآفرین را روایت میکنند.
در حافظه تاریخی هر ملتی ایام و روزهای به یاد ماندنی وجود دارد که بازگشت و مرور مجدد وقایع آن روزها به عنوان نقاط عطف و تأثیرگذار تاریخی، گام اساسی در شکلدهی به هویت جمعی از طریق بازگشت به افتخارات گذشته آن ملت به شمار میرود. عملیات مرصاد در تابستان 1367 یکی از این وقایع مهم در تاریخ نه چندان دور ملت ایران است. واقعهای که در آن چهره ضد ایرانی منافقین آشکار شد و طرح و خیال خام آنان برای سلطه بر این سرزمین اهورایی در برابر اراده پولادین ملت ایران نقش بر آب شد.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
در اواخر جنگ اتفاقات زیادی افتاد که هم اوضاع داخلی مملکت و هم اوضاع دنیا را تحت شرایط خاصی قرار داد.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
قطعنامه را حضرت امام پذیرفته بودند و در 26 تیر ماه سال 1367 اعلام رسمی شد از رسانهها.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
طبیعتاً شرایط بسیار ویژهای بود، از یک طرف با توجه به این که صدام شکست خورده در جنگ فکر میکرد که علت پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی ایران، موضع ضعف جمهوری اسلامی است و میتواند دست به عملیات مجددی بزند.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
سه مرحله به اصطلاح پیشبینی کرده بودند، مرحله اول ضربه زدن به رژیم مرحله دوم به قول خودشان از بین بردن سرانگشتان رژیم و مرحله سوم آماده سازی برای قیام مردمی بود.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
با هدف تحقق اصل تحمیل جنگ تحمیلی به جمهوری اسلامی ایران که هدف ساقط نمودن نظام جمهوری اسلامی ایران بود، این بار منافقین و حامیان آنها با همین محاسبه وارد میدان کارزار شدند.
با پذیرش قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران و شکلگیری پیروزی دیگری برای ملت ایران در عرصه دیپلماتیک، نوعی احساس خسران و شکست در میان سردمداران رژیم بعث عراق و حامیان منطقهای و بیناللمللی آن شکل گرفته بود؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران در شرایطی این قطعنامه را پذیرفت که تمامی نقاط مرزی از لوث وجود متجاوزان عراقی پاک شده و دشمن نتوانسته بود به هیچ کدام از اهداف خود در جنگ نائل گردد. در چنین شرایطی اراده امپریالیسم بینالمللی و اظالم منطقهای آنان بر این قرار گرفت تا با حمایت و همراهی با گروهی فریب خورده و خائن به ملت خود به نام منافقین بار دیگر شانس خود را برای سلطه بر سرزمین قهرمان پرور ایران را بیازماید.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی جدایی از ماهیت انحرافی و افکار التقاطی آنها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به سرعت تبدیل شد به یک سازمان کاملاً تروریستی.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
شاهد این بودیم که درگیریهایی که در سال 60 اتفاق افتاد، ترورهای کوری که اینها انجام میدادند و آخر هم مجبور به فرار از ایران شدند و رفتند به عراق پناهنده شدند.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
اینها مزدوری میکردند برای بیگانگان، اعم از صدام به عنوان چهره کریه ضد ملت ما که جنگ را به ما تحمیل کرده بود.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
علاوه بر عملیات نظامی، عملیات جاسوسی در داخل کشور انجام میدادند. عملیاتهای ایذایی انجام میدادند، انفجارهای مختلفی که در نقاط مختلف کشور انجام میشد یا خیلی از خطدهیهای دیگری که در ارتباط با ضربه زدن به ما در شرایط مختلف به اصطلاح پیش میآمد، خطدهی توسط اینها برای عراقیها انجام میشد و مزدوری میکردند در واقع برای عراقیها.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
با صدام دستشان در دست هم قرار گرفت، مسعود رجوی بالاخره مجوز و هماهنگی که باید بگوییم از صدام حسین گرفت که دقیقاً هماهنگ با آمریکاییها و اسرائیلیها بود، این چنین شد که در گوشهای از کشور عراق اینها مستقر شدند به حمایت ارتش بعث عراق.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
اگر به اسناد مراجعه بشود، اینها حتی از کشتن مریضها در تخت بیمارستانها در نقاطی که وارد میشدند هم تحت عنوان این که افرادی هستند مثلاً متدین و حزباللهی، افراد عادی و مریضهای تخت بیمارستان را هم اینها به شهادت رساندند. و این را ما جدایی از حوادث عظیمی مانند هفت تیر و هشت شهریور و آن حوادث تلخی که منجر شد به شهادت تعداد زیادی از مسئولین عالیرتبه نظام جمهوری اسلامی ایران، اینها در طول دوران فعالیت تروریستی خودشان، تعداد زیادی از شهروندان عادی را به شهادت رساندند.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
آنها هم با جنایتهای بسیار وحشتناکی که از انفجار حزب جمهوری اسلامی که عزیزترین عزیزان ما، مانند شهید دکتر بهشتی را از ما گرفتند و همین طور نخستوزیری که شهید عزیز رجایی و همین طور باهنر و عزیزان دیگری را از ما گرفتند که پا به فرار گذاشتند حتی عاملین اینها و نهایتاً باید بگوییم که با همان روشهای منافق گونه استکبار، اینها را زیر پر و بال خودشان گرفتند؛ اینها را حتی تقویت کردند و سازماندهی کردند.
منافقین و حامیان منطقهای و بینالمللی آنان با تحلیل غلطی از اوضاع ایران پس از جنگ، با این تصور باطل که پس از هشت سال جنگ تحمیلی، دیگر توان و اراده لازم در میان نیروهای نظامی و دفاعی این مرز و بوم برای دفع تجاوز به مرزهای کشور وجود ندارد، قدم در مسیری نهادند که پایان آن چیزی جز هلاکت نابودی و شکست ذلتبار برای آنان و گرفتار شدن در چنبره خشم ملت ایران در جریان عملیات مرصاد نبود.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
فکر میکردند که یک تحول مهمی از دید آنها اتفاق خواهد افتاد.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
نهایتاً به گیلانغرب و اینها هم عبور بکند که موقعی که به سرپلذهاب ارتش بعث عراق رسید با هماهنگی که با منافقین و در اصل باید بگوییم که با اسرائیل و آمریکا و حتی بعضی از سران اروپا و کشورهای ارتجاع این شد که قرار بر این بود که منافقین، طبق اسنادی که ما در این عملیات که آنها اسمش را فروغ جاویدان گذاشته بودند و ما مرصاد گذاشتیم، اینها قرار بود که بیایند و از ارتش عراق عبور بکنند از سرپلذهاب و آن منطقهای که محور اصلی به طرف اسلامآباد و کرمانشاه و همدان و تهران بود، ارتش به ظاهر آزادیبخش منافقین از ارتش عراق عبور کند و خودش را در کوتاهترین زمان به تهران برساند.
با نگاهی به کمیت و کیفیت تجهیزات و امکاناتی که در اختیار منافقین برای تجاوز به حریم ایران اسلامی قرار گرفته بود و با در نظر گرفتن تنوع این امکانات میتوان به این واقعیت پی برد که شکلگیری این ایده تجاوز چیزی فراتر از تصمیم یک گروه مطرود برای جامع عمل پوشاندن به رؤیاهای پوشالی آنان بوده و ارادهای بینالمللی در ورای آن قرار داد.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
حدود هفتاد دستگاه تانک و نفربر داشتند. حدود سیصد قبضه انواع خمپاره داشتند. حدود صد قبضه 106 داشتند. بیش از هزار دستگاه خودرو داشتند. موشک به اصطلاح سهند یا سام7 داشتند برای بحث مقابله با ضد هوایی. یک چیزی حدود صد قبضه پدافند دولول داشتند. ساعت تقریباً یک نصف شب، یعنی اینها روز سوم مرداد حرکتشان را شروع کردند، شب رسیدند به گردنه چهارزبر.
در چهارزبر مقر یکی از لشکرهای ما آنجا بود. لشکر انصارالحسین همدان، یک گردان یا دو گردان از نیروهایشان آنجا مستقر بود که همانجا خط تشکیل دادند و بقیه نیروها هم که اعزام میشدند و از جاهای مختلف میآمدند، از جاهای مختلف که میگویم میآمدند، از سمت باختران که میآمدند در آن محور مستقر شدند؛ وگرنه ما نیروهای دیگری داشتیم که از جنوب حرکت کرده و آمدند، لشکر 27، لشکر حضرت رسول و لشکر روحالله، آمدند و در سه راه ملاوی از کمر منافقین چند روز به آنها زدند. تیپ نبی اکرم در گیلانغرب بود از محور قلاجه با لشکر امیرالمؤمنین از آنجا چند تا عملیات در خود اسلامآباد انجام دادند.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
حتی لشکر 27 هم در جنوب در یک آن میجنگید و هم در محور اسلامآباد که خب یگانهای دیگر هم به همین منوال و نهایتاً این شد که اینهایی که آمده بودند که سریع برسند به شهر کرند و بعد اسلامآباد و برسند به کرمانشاه، به لطف خدا اینها را در تنگه چهارزبر، همانجایی که به نام تنگه مرصاد نامگذاری شده که اردوگاه لشکر 27 و لشکر 32 انصار که الان تیپ هست، تیپ همدان؛ آنجا جلوی اینها را بگیرند که یگانهای دیگر را سریع رسیده بودند و نهایتاً این شد که به یک در بستهای اینها خوردند.
- سردار سعید قاسمی (منطقه عملیاتی مرصاد، مرداد 1367)
همان جوری که عنایت دارید منافقین کوردل، با خیالاتی که صدام و صدامیان شاید برایشان درست کرده بودند و با ذهنیتی که داشتند و فکر میکردند که مملکت آغوش گرم خودش را برای اینها باز خواهد کرد و جایگاهی دارند اینها، یک حرکت و تک هماهنگ شدهای را با عراق که از قبل هم برنامهریزی کرده بودند، در محور قصرشیرین، سرپلذهاب، کرند غرب و در نهایت خود اسلامآباد و این محور که به گردنه چهارزبر معروف است، که بیست و خوردهای کیلومتر تا باختران فاصله دارد، پیشروی کردند؛
ولی خیالاتی هم که داشتند در کالچ برنامهریزی شدهشان این بود که تا همدان و قزوین و در نهایت این موجی که با جنگ روانی ایجاد میکنند تا تهران این موج را اشاعه بدهند و در نهایت این موج منجر به تصرف ایران اسلامی بشود.
و اینها با این روحیه و با این فکر، فکر کردند که دیگر انسجام جمهوری اسلامی از هم پاشیده و بهترین فرصت هست که اینها رخنه بکنند، از جنوب اولین رخنه را کردند که با بسیج مردم دلیر و حزبالله خوزستان جلوی اینها گرفته شد، و منطقه دیگری که از قبل روی آن کار کرده بودند منطقه قصرشیرین، ریجاب دالاهور، کرند غرب، سرپلذهاب و در نهایت اشاعه این جنگ روانی به باختران بود.
در این قضیه همان طور که مشاهده کردید در این مسیر خودروهای برزیلی، تویوتاهای ژاپنی و انواع و اقسام تجهیزاتی که همه آکبند است خودتان مشاهده میکنید، هنوز که هنوزه نفربر روشن است در اینجا، ریختند روی این جاده با توجه به این که گسترش هم نداشتند، با آن ذهنیاتی که داشتند پیشروی خودشان را شروع کردند.
سابقه تاریخی ملت ایران این واقعیت را به اثبات رسانده است که این ملت هیچگاه تن به ذلت نداده و تجاوز به هر گوشهای از خاک مقدس خود را با قاطعیت تمام پاسخ گفته است. عملیات افتخارآمیز مرصاد یکی از درخشانترین نقاط عطف این تاریخ و نمایشی از بیگانه ستیزی است.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
صبح روز چهارم ما حضور مقتدرانه هوانیروز و نیروی هوایی ارتش را داشتیم.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
هوانیروز و نیروی هوایی به لطف خدا در آن مقطع از زمان با حضور سپهبد شیرازی رحمةاللهعلیه که در آن مقطع از زمان نقش مشاور به اصطلاح داشتند، خب خیلی مؤثر بود.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
خب به محض این که ایشان حضور پیدا کرد در منطقه به عنوان نماینده برادران ارتش، ایشان نیروهای هوانیروز را هم راهنمایی میکرد خود ایشان در اجرای عملیات و هم ترغیب میکرد و در خیلی از عملیاتهایی که انجام میشد هم توسط هلیکوپترها، خود ایشان نیز حضور داشت. در کنار او برادرهای نیروی هوایی ارتش هم با چند سورتی به اصطلاح بمباران خیلی مؤثر در مراکز تجمع منافقین داشتیم که بسیار کارساز بود.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
حداقل دو هزار نفرشان کشته شدند، تعداد قابل توجهی اسیر گرفته شد از اینها و اصلاً باید بگویم که تشکیلات نظامی اینها در آن عملیات به طور کامل منهدم شد. چون ما دیگر نگذاشتیم اصلاً خودرویی برگردد.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
با این عملیات و با کمک رژیم صدام بیاید تهران را بگیرند. اما از نظر ما بهترین فرصت بود برای ما که توانستیم به لطف و یاری خدا بیشترین ضربه را در طول تاریخ جنگ ما به اینها وارد کنیم.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
مهمترین از همه همان نیروی انسانی بود برای اینها، که اینها چندین سال آمده بودند و اینها را جمع کرده بودند، مرتب تحلیلهای دروغی برای اینها ارائه داده بودند و یک مرتبه دیدند که نه! اصلاً یک چیز پوشالی از کار درآمد.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
فکر میکردند شرایطی را ایجاد کردند که آنها میتوانند به یک هدف مهمی در داخل کشور دسترسی پیدا بکنند و ظرف چند روز در تهران حضور پیدا بکنند و مثلاً قدرت را در اختیار بگیرند؛ که همه محاسبات خیلی روشن بود که کاملاً غلط است. ولی آنها عملاً خودشان را در دامی قرار دادند که در چهل و هشت ساعت هزاران نیروی آنها از بین رفت و به درک واصل شدند و یا به اسارت درآمدند و یا زخمی شدند و آن خسارتهای هنگفت ماشینآلات نظامی که صدام در اختیار آنها قرار داده بود، محصول این حرکت احمقانهای بود که اینها انجام دادند.
- اسدالله ناصح (فرمانده لشکر 10 در زمان عملیات مرصاد)
البته خود رژیم صدام به تنهایی نبود، یعنی ما میبینیم که کمکها و پشتیبانیهای سیاسی که از کشورهای مختلف از اینها میشد، کشور فرانسه، کشورهای دیگری که همین الان هم حامی آنها هستند. یعنی با وجودی که اعلام کردند که اینها تروریست هستند و آوردند در لیست تروریستها، باز مجدداً میبینیم که انگلیس این برخورد را در ارتباط با بحث منافقین انجام داد و مجلسشان آنها را از داخل لیست آورد بیرون. ولی میخواهم بگویم خدمت شما همه کشورهای اروپایی از اینها پشتیبانی میکردند؛ کشورهای عربی کمکهای مالی میکردند به اینها. حالا یک بخششان در کشورهای اروپایی خود منافقین اعانه جمع میکردند از مردم و آنها را هم به عنوان کمک میفرستادند.
- دکتر علاءالدین بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی)
بعد از این که اینها از همه اهرمهای خودشان استفاده کردند، ملاحظه کردند که اهرم نظامی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران تأثیرگذار نیست و در واقع آن آخرین نقاط امید آنها را برای استفاده از اهرم نظامی جهت ضربه زدن به این ملت را، در واقع آنها برای همیشه دفع کردند.
- محمد کوثری (فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله در زمان عملیات مرصاد)
اطلاعات ما این را میگفت که مسعود رجوی با مریم عضدانلو که او حالا به ظاهر زن ایشان بود که نفر دوم سازمان بود، موقعی که بالاخره این مسئله به گوششان رسید که رزمندگان اینچنین نیروهایشان را تار و مار کردند، باید بگوییم که جزء اولین نفرات بودند که خودشان پا به فرار گذاشتند.
آری عاقبت خیانت و نفاق چیزی جز هلاکت و نابودی نیست و این سنت الهی و واقعیتی تاریخی است و نابودی ذلتبار منافقین در جریان عملیات مرصاد مصداق واقعی این اصل انکارناپذیر است؛ چرا که در جریان این عملیات، سرنوشت این گروهک بیگانه پرست در سراشیبی نابودی قرار گرفت و پناه گرفتن آنها در ذیل سایه دشمنان قسم خورده ملت ایران نیز تا کنون نتوانسته است آنان را از فلاکتی که سرآغاز آن عملیات مرصاد بود، نجات دهد.
پایان