چندی است که اتحادیه عرب ارتباط خود را با قطر در ظاهر و به بهانه حمایت از تروریسم قطع کرده و تحریمهایی را برای قطر در نظر گرفته و از طرفی نیز قطر را تهدید کرده است. این اتفاق دقیقا بعد از سفر ترامپ به عربستان سعودی و بستن قراردادهای هنگفت نظامی افتاد. در این راستا تنها کشوری که اقدام به حرکت و کمک انساندوستانه به قطر کرد، جمهوری اسلامی ایران بود. از طرفی آمریکا که با برنامه دقیق وارد این روند تفرقهاندازی شد، قطعا منتظر پیام قطر بود که این مهم اتفاق افتاد. این بار تیلرسون وزیر خارجه آمریکا برای گفتگو با همتای قطری خود دست به کار شد و حاصل این دیدار امضاء توافق نامه مبارزه با تروریسم بود. اما حمایت مالی این توافق کاملا بهعهده قطر قرار گرفته است. این حمایت مالی بعید به نظر میرسد که جنبه نظامی نداشته باشد و به نظر میرسد تحت این توافق، یک قرارداد خرید تسلیحات نیز ره آوردی ارزشمند برای امریکا باشد. در این راستا اشاره به چند نکته ضروری به نظر میرسد:
- مسیر خاورمیانه، بخصوص حوالی عرب نشین، خاطرات خوبی را برای امریکایی ها به ذهن متبادر میکند. چرا که نه!. امریکا که بزرگترین کارخانجات اسلحه سازی جهان را دارد قطعا بایستی همیشه به فکر بازاریابی و فروش تسلیحات خود باشد و قطعا مشتری های عرب جزء خوش حساب ترین ها هستند. حکایت نعل و میخ امریکایی که این بار یکی به عربستان و یکی به قطر زده شد. این مساله کوچکی نیست و به راحتی نیز قابل هضم نخواهد بود. قرارداد بستن خرید تسلیحات یک طرف و استفاده از این تسلیحات از طرف دیگر و قرار است که این تسلیحات کجا استفاده شود؟ ایا جنگی در راه است؟ آیا تروریسم بازهم تقویت میشود؟
- نکتۀ حائز اهمیت در این جا این است که اعراب تا کی میخواهند استقلال خود را سرمایه دست ابرقدرت کنند و منابع عظیم نفتی و پولی را صرف تفکرات باطل خود نمایند. آیا در سال2017 میلادی کشور عربی سراغ داریم که طعم آرامش را به خود ببیند؟ اعراب از بدو امر درگیر جنگ بوده اند و کوته فکری آنان همیشه دست و پا گیر بوده است. اعراب تا کی میخواهند ترس از ابرقدرت با بستن قراردادهای هنگفت نظامی پوشش دهند؟ این مساله کوچکی نیست و فکری جدی میطلبد.
- جمهوری اسلامی ایران همواره از کشورهایی که به ناحق مورد ظلم و تخطئه قرار میگیرند حمایت میکند و همواره در صدد گفتگو و تعامل سازنده با دنیا است. این نگاه جهانی جمهوری اسلامی، نگاهی عاقلانه است. هرچند چنین نگاهی بایستی از سطح ملی به سطح بین المللی و جهانی رشد و توسعه یابد. اما نیاز جامعه امروز جهانی گفتگو و تعاملات سازنده جهت تحقق صلح و محو کردن هرگونه ناملایمات از جنس ترور و تروریسم است.
- به نظر میرسد تروریسم و مبارزه با تروریسم حربه ی خوبی برای کسب و کار امریکایی و بعضا غربی شده است. کسب و کاری از جنس اسلحه، ترور، خون که بی دریغ نگاهی تاسف بار است. مردمان جهان همیشه در انتظار صلح به سر میبرند و نهایت به دنبال آرامش هستند و جهانی عاری از سلاح و خشونت را میطلبند. اما حاکمان ابرقدرت در طلب غیر از این هستند و این باور که تعاملات جهانی بسیار مهم است را به سخره میگیرند و جهان را در گردونه سیاست های افراطی خود سردرگم میکنند و این مساله نتیجه ای در بر ندارد.
به هر ترتیب حرکت به سمت صلح، راهی مستقیم است و تفکر صلح بستری برای رشد تفکرات مثبت و اندیشه های ناب جهانی است که بایستی در این راه بکوشیم و بمانیم.