نقش عربستان در اغتشاشات ایران و واگرایی جهان اسلام

Ekhtiarii

در هفته‌های اخیر شاهد اعتراضات مردمی در چند شهر مختلف کشور بودیم که مشکلاتی را هرچند کوتاه مدت برای کشور ایجاد نمود. فراخوان شرکت در این تظاهرات در آغاز عمدتا مبتنی بر «نه به گرانی»، اعتراض به سیاست‌های دولت، فساد گسترده و میزان بالای بیکاری بود. اما با فراخوان‌های بیشتر و منحرف شدن جریان اعتراضات، دامنه آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفت‌ها هسته نظام سیاسی ایران را هدف قرار داد.

در انحراف مسیر اعتراضات مردمی بسمت هنجار شکنی و هدایت و تبدیل آن به یک اعتراض ضد حکومتی و ضد انقلابی عوامل گوناگون فراملی دخالت داشتند. ایالات متحده آمریکا، اسرائیل، عربستان و گروهگ تروریستی منافقین از مهم ترین حامیان و پشتیبانان خشونت گرایی اعتراضات و هنجارشکنی آن محسوب می شوند. در این بین نقش عربستان به عنوان کشور همسایه و عضوی از جهان اسلام حایز اهمیت است. این کشور اهداف چندگانه ای را در لوای حمایت از آشوب گران اعتراضات ایران تعقیب می کرد.

نخست، اینکه رهبران جدید عربستان با خصومت ورزی شدیدی که نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند، همواره تلاش کرده اند تا از همه ابزار‌های موجود و در دسترس برای تضعیف ایران استفاده کرده و نفوذ این کشور را در منطقه کاهش دهند. در همین راستا، فشار از داخل و خود مشغولی درونی یک راهبرد مشخص برای تحقق هدف فوق می باشد. همچنین، آن ها با ذهنیت غلط و اشتباه بر این تصور بودند شاید همانند کشورهای عربی سرنگون شده طی تحولات به اصطلاح بهار عربی، این بار بهار عربی به ایران رسیده و نوبت به سرنگونی حکومت انقلابی ایران می باشد. لذا، از هیچ کوششی دریغ نکردند تا این مسیر را هموار سازند.

دوم، سلمان و سیاستمداران جدید عربستان جهت کسب حمایت برای سیاست‌های داخلی و خارجی خود و همچنین تقویت مشروعیت بین المللی نیازمند همراهی و همسویی با اهداف آمریکا و متحد منطقه ای آن اسرائیل هستند. در این راستا، ریاض نه تنها منویات واشنگتن را بطور کامل پیگیری می کند، بلکه طی سال‌های اخیر تلاش نموده تا با سنت شکنی سیاست نزدیکی با رژیم صهیونیستی را اتخاذ کند و بطور پنهانی و حتی علنی مناسباتی را با آن رژیم برقرار کند. در واقع، عربستان سعی کرده تا افکار عمومی جهان عرب را از تهدید اسرائیل به تهدید بزعم خویش بزرگتر ایران منحرف کند.

سومین هدف عربستان از حمایت از اعتراضات داخلی ایران با هدف براندازی حکومت، منحرف ساختن افکار عمومی خود از مسائل و مشکلات داخلی و رهایی از اعتراضات شیعیان و متعاقبا سرکوب آن ها می باشد. این کشور در طول حیات سیاسی با مشکل شیعیان مواجه بوده است و همواره، بویژه پس از تاثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان آن کشور، تلاش کرده تهدیدات این اقلیت مذهبی را علیه پادشاهی خود کاهش دهد. در همین ارتباط، از منظر نخبگان سیاسی این کشور تضعیف ایران یا حتی سرنگونی این کشور می تواند کمک شایانی به حاکمان سعودی جهت تقویت اقتدارگرایی و حفظ مشروعیت کند.  

برای دستیابی به اهداف فوق، رهبران ریاض از همه ابزارها و تمهیدات بویژه رسانه ها، شبکه‌های اجتماعی و کمک‌های مالی بهره برداری کردند.  علاوه بر این، همانند سال‌های گذشته به حمایت همه جانبه خود از گروهگ تروریستی منافقین پرداختند تا آنها از طریق مزدوران خود در ایران و انجام اقدامات خشونت آمیز و حتی تروریستی، نظام جمهوری اسلامی ایران را با چالش جدی مواجه سازند. در همین ارتباط، پاسخ مردم در حمایت از حکومت نه تنها برنامه‌های آن ها را ناکام گذاشت، همچنین اثبات کرد که مطالبات مردمی موضوعی جدا از مخالفت با اصل نظام می باشد و کماکان با وجود همه مشکلات، مردم پشتیبان نظام حاکم در ایران هستند. آنچه که در رابطه با سیاست‌های خصمانه عربستان مسلم است این موضوع است که سیاست‌های این کشور به عنوان بخشی از جهان اسلام، نه تنها موجب وحدت و همگرایی مسلمانان در برابر تهدیدات اصلی یعنی غرب و اسرائیل نمی گردد، بلکه شکاف ها را تعمیق بخشیده و زمینه‌های واگرایی بیشتر جهان اسلام را فراهم می سازد.

 

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31