با پیروزی انقلاب اسلامی، غرب آسیا تاکنون شاهد حضور دو جریان و ائتلاف بزرگ منطقهای بوده است؛ یکی محور سازش که حمایت از منافع غرب و حفظ وضعیت کنونی در حمایت از دیکتاتورهای موجود را سرلوحهی خود قرار داده و یکی محور مقاومت با حضور تهران، دمشق، حزبالله لبنان و مقاومت فلسطین که دفاع از آرمان فلسطین و مقابله با نظام سلطه را در دستور کار داشته است. این دو جریان همواره در تقابل با یکدیگر تعریف شده و در واقع موفقیت یکی، به معنی کاهش نفوذ دیگری در منطقه بوده و بالعکس.
با این حال پیروزیهای نیروهای مقاومت این روزها از یمن گرفته تا عراق، سوریه و لبنان باعث شده تا آمریکاییها و همپیمانان منطقهای آنها به سرکردگی سعودی موج جدیدی از تبلیغات و پروپاگاندای سیاسی علیه محور مقاومت راه بیاندازند. آخرین نمونه چنین تلاشهایی را میتوان در اقدام دادگستری آمریکا برای ایجاد یک یگان ویژه برای مقابله با حزب الله دانست. وظیفه اصلی این یگان ویژه مسدود کردن شریانهای مالی حزبالله و محدود کردن نفوذ ایران برای ایجاد ثبات در منطقه اعلام شده است.
خبر تشکیل این یگان ویژه توسط جف سشنز، دادستان کل آمریکا و از محافظه کاران افراطی این کشور که اشتراکات فکری زیادی با ترامپ دارد و حتی زمانی صحبت از رسیدن وی به مقام معاونت رئیس جمهوری آمریکا بود، اعلام شده است. علاوه بر آن، اعضای ارشد کمیته نظارت و اصلاحات دولتی وابسته به مجلس نمایندگان آمریکا، در نامهای به سشنز خواهان تحقیق در مورد گزارش مربوط به نقش احتمالی دولت پیشین آمریکا در توقف نظارت بر فعالیتهای بزهکارانه حزبالله شده و همچنین از او خواستند اسناد و مدارک طرح «کاساندرا» و چند عملیات دیگر مرتبط با نظارت آمریکا بر فعالیتهای حزبالله را در اختیار این کمیته بگذارد.
توضیح اینکه اداره فدرال مبارزه با مواد مخدر آمریکا، موسوم به DEA، از سال ۲۰۰۸، پس از دستیابی به شواهدی ادعایی مبنی بر دخالت حزبالله لبنان در اقدامات بزهکارانه بینالمللی، طرحی را با نام کاساندرا برای نظارت بر فعالیتهای این گروه در قاچاق مواد مخدر و سلاح و همچنین پولشویی آغاز کرد! چندی پیش نیز مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا، تأکید کرده بود که «تعهد» این کشور تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ برای متوقف کردن حزبالله لبنان «افزایش» یافته است.
آمریکاییها در حالی که حزب الله لبنان نه تنها مهمترین نیروی ثبات بخش در فضای سیاسی لبنان بلکه عامل اصلی مقابله با تروریسم بینالملل در منطقه است، تمام تلاش خود را میکنند که انواع اتهاماتی واهی را علیه این جنبش ریشه دار لبنانی مطرح کرده و آن را عامل بی ثباتی در منطقه غرب آسیا مطرح کنند. واقعیت این است که اتهام بیثبات سازی این روزها از سوی آمریکاییها علیه مقاومت به عنوان یک رقیب منطقه ای در حالی مطرح میشود که کمتر کسی در عرصه بینالمللی بر نقش آمریکا و همپیمانان این کشور در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس در شکل گیری و تقویت تروریسم شک دارد.
در مقابل محور مقاومت در طی یک دهه گذشته که جریانهای تروریستی تکفیری به دلیل حضور آمریکاییهای در منطقه رشد و نمو داشته اند، همواره در صف اول مبارزه با تروریسم بوده اند. واقعیتی که همین الان هم در جبهه های نبرد سوریه، عراق و لبنان علیه داعش و النصره قابل مشاهده است. از همه مهمتر این که جریان مقاومت توانسته به عنوان یک نیروی بازدارنده در مقابل قدرت های جاه طلب منطقه ای مانند عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی نوعی توازن قوای منجر به صلح و ارامش را ایجاد کند. با این حال آنچه در طی سه دهه گذشته توانسته مانع از بین رفتن مرزهای بین المللی و ثبات منطقه ای در غرب آسیا شود، نفس حضور نیروهای مقاومت می باشد.