دو سالی است که در گردهمایی گروهک منافقین در ویلپنت پاریس، رژیم سعودی حضور فعالتری دارد. سال گذشته و امسال، ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی سعودی به عنوان میهمان ویژه در این مراسم حضور داشت و سخنرانی کرد و در طرف مقابل گروهک منافقین نیز برایش سنگ تمام گذاشت و بیشترین بازتاب از سخنان سخنرانان مراسمشان را به نماینده سعودی اختصاص داد. آنچه مشخص است اینکه دلارهای نفتی سعودی، شاهزادگانش را از چند ده هزار دلاری که منافقین به سخنرانانشان برای چند دقیقه صحبت میپردازند، بینیاز میکند، بنابراین سعودی از این نزدیکی به گروهک منفور منافقین اهداف دیگری در سر دارد.
با شروع سلطنت سلمان در سعودی پس از مرگ عبدالله، مناسبات سیاسی میان جمهوری اسلامی و سعودی وارد فاز جدیدی شد. گرچه تا پیش از آن نیز دو کشور در بسیاری از مسائل اختلاف نظر داشتند ولی برخی ملاحظات از جمله حفظ وحدت اسلامی سبب میشد که هر دو طرف خویشتندار باشند. این همان نکتهای است که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره داشتند و در دیدار با مداحان در سال 94 فرمودند: «ما با سعودیها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودیها در کار سیاست خارجیشان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بیتجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبهی توحّش را غلبه میدهند بر جنبهی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد.»
آن کسی که امروز بر سعودی سلطنت میکند نه ملک سلمان که پسر خام و بیتجربهاش محمد بن سلمان است که اخیرا نیز ولیعهد پدر شده است. جوانی که ده سال هم سابقۀ حضور در مناصب حکومتی و سیاسی را ندارد. با شروع سلطنت پدر و تصدی سمت وزیر دفاع، هوس حملۀ نظامی به یمن به سرش میزند و شروع به خریدهای نظامی سرسامآور میکند. از طرف دیگر تمامیتخواهیاش سبب شده است که رویای تسلط کامل بر منطقۀ غرب آسیا و حتی بالاتر از آن کل جهان اسلام را در سر بپرورد. در این میان مهمترین عامل در برابر این میزان از زیادهخواهی بن سلمان محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین بن سلمان از همان روزهای ابتدایی به قدرت رسیدن تلاش کرد تا از تمامی ابزارهایش برای ضربهزدن به جمهوری اسلامی استفاده کند. از قتلعام حجاج در صحرای منا در دو سال پیش گرفته تا ضربه زدن به همپیمانان جمهوری اسلامی در منطقه و ایجاد آشوب و بلوا در این کشورها و اخیرا اقدام عملی در ایجاد ناامنی در پایتخت ایران و تدارک حملات تروریستی 17 خرداد در مجلس شورای اسلامی و حرم امام راحل.
در کنار این اقدامات خصمانه و عملی، در بعد دیگر و در عرصۀ سیاسی و بینالمللی نیز با نزدیک شدن به جبهۀ مخالفین جمهوری اسلامی و در حقیقت عاملین کشتار بیش از 12000 نفر از هموطنانمان، میکوشد تا جمهوری اسلامی و جبهۀ مقاومت را به خیال خود در تنگنا قرار دهد. بنابراین حضور ترکی الفیصل را در نشست سالانه گروهک منافقین نباید تنها یک حضور شخصی دانست. بن فیصل قطعا نمایندۀ رژیم سعودی است و این اقدام در ادامۀ همان حرکات بچهگانۀ بن سلمان در عرصۀ سیاستهای منطقهای و بینالمللیاش است. سخنان ترکیالفیصل در این نشست که تلاش داشت تا خود را آگاه به تاریخ ایران و دوستدار مردم ایران و مهمتر از آن دوستدار شیعیان معرفی کند، بیش از آنکه نمودی در واقعیت داشته باشد بیشتر نشان از مستاصل بودن سعودی در شکستهای پیدرپی منطقهاش دارد. ترکی الفیصل میبایست در کنار متن سخنرانیاش که تلاش داشت خود را آگاه به آنچه که در ایران میگذرد نشان دهد، کمی از روابط اجتماعی و سیاسی در جمهوری اسلامی و ملت ایران آگاهی مییافت که مردم ایران علیرغم سلایق سیاسی گوناگون که حاکی از دموکراسی واقعی در این کشور است، در یک موضوع با یکدیگر اتفاق نظر جمعی دارند و آن تنفر و انزجار از گروهک منافقین است. این امر بدیهی است که با توجه به سابقۀ ترکی الفیصل در تصدی بالاترین مقام اطلاعاتی سعودی دور از انتظار نبود.