تروریستها را افراطی میخوانند؛ همانگونه که به اصطلاح در مهد لیبرال دموکراسی و آزادی در عرصه بینالمللی، به «ناسیونالیستها» و جریانهای راستگرای تندرو در اروپا، عنوان افراطی میدهند. اما آیا توسعه جریانهای راست افراطی در اروپا و دیگر نقاط عرصه بینالمللی، میتواند بر پدیده «تروریسم افراطی» و گرایشهای «گریز از مرکز وهابی» تاثیرگذار باشد؟
برای پاسخ گفتن به این سوال باید به دو ویژگی اشاره کرد، یکی برای اتحادیه اروپا و دیگری در تروریستهای فعال در عرصه بینالمللی. اتحادیه اروپا، سازمانی است که پس از تجربه جنگهای جهانی که اروپائیان شعلهورکننده آن بودند، ثباتی اقتصادی و سیاسی را به وجود آورد. از این رو، میتوان «ثبات» را در اتحادیه اروپا یکی از ویژگیهایی دانست که تهدید آن میتواند بر پدیده تروریسم جهانی مؤثر باشد. از دیگر سو، تروریسم در عرصه بینالمللی با حسی همراه است که مبیین از «خود بیگانگی هویتی» است. با اشاعه پدیده «اسلام هراسی»، نوعی از هویت «واکنشگرا» توسعه مییابد که در نتیجه آن، تمایلات «تقابل گرایانه» تقویت میگردد. با عنایت به مفهوم ثبات و از خودبیگانگی واکنش گرای حاصل از اسلام هراسی، تاثیر رشد راست افراطی در اروپا و عرصه بینالملل بر اشاعه تروریسم و یا رفتارهای واکنشی شبه تروریستی را توضیح میدهیم.
واقعیت این است که ثبات در اروپا، از این حیث بر پدیده تروریسم موثر است که بازیگران در اتحادیه، کنشهای تنظیم شدهای را از خود در برابر تروریسم به نمایش میگذارند. اگر مارین لوپن که حالا در نظرسنجی ها بختش رو به افزایش است و به شدت رویکردی ضد اتحادیه اروپا دارد و با مهاجران نیز سرناسازگاری ،در فرانسه پیروز انتخابات شود، به راهی میرود که ترامپ رفت. او «فرگزیت» را رقم خواهد زد و از سوی دیگر، همانند ترامپ فرامینی ضد مهاجرتی علیه مسلمانان صادر خواهد کرد. در نتیجه، ثبات در اتحادیه به دنبال خروج فرانسه پس از برگزیت تضعیف خواهد شدو در نتیجه، ثبات در رویه در برخورد با تروریسم با مشکل مواجه خواهد شد. اگر چه اتحادیه اروپا و مخصوصاً فرانسه در فقره مبارزه با تروریسم نمره قبولی از عرصه بینالمللی نگرفته است و مثلا در خصوص «مجاهدین منافق»، یاریگر تروریسم بوده است، اما همیشه یک جبهه منسجم بهتر است از چندین قطب نا هماهنگ، آن هم در مواجهه با پدیده تروریسم.
از دیگر سو، رشد راست افراطی و پیروزیهای مکرر جریانهای ناسیونالیست افراطی در آمریکا و اروپا، به معنای دامن زدن بر حس اسلام هراسی ومهاجر ستیزی است. این کنش باعث گسترش واکنش هایی خواهد شد که در نتیجه آن رفتارهای شبه تروریستی مقاوم را باعث خواهد شد. از دیگر سو، تروریست ها با تمسک بر چارچوبهای دوگانه در عرصه بینالمللی، وجود این خط بندی ها را دستمایه تبلیغاتی خود برای ترغیب حس انتقام جویانه افرادی قرار میدهند که هر یک میتوانند بمب هایی باشند برای عملیاتهای تروریستی. بنابراین، پیروزی احتمالی لوپن در فرانسه، مهد تروریسم در اروپا، بر وخامت پدیده شوم تروریسم در عرصه بینالمللی خواهد افزود. از این رو میتوان گفت که توسعه جریانهای راست افراطی در عرصه بینالمللی، زنگ خطری است برای ترویسمیتر شدن عرصه بینالمللی.